صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۵  ، 
شناسه خبر : ۳۲۶۵۴۵
انتخابات آمریکا مانند چهار سال قبل فرصتی فراهم کرد تا افکار عمومی دنیا باطن لیبرال‌دموکراسی را به عیان مشاهده کنند.
انتخابات آمریکا مانند چهار سال قبل فرصتی فراهم کرد تا افکار عمومی دنیا باطن لیبرال‌دموکراسی را به عیان مشاهده کنند. چهار سال قبل پیروز میدان رقابت‌های انتخاباتی در اظهارات انتخاباتی‌اش علنا نظام لیبرال‌دموکراسی را زیر سوال برد و در طول چهار سال حضور در کاخ سفید با رفتار و سیاست‌ورزی ملهم از سرمایه‌داری افسارگسیخته کارنامه سیاهی از نظام سیاسی آمریکا پیش‌روی ملت‌ها گشود. او در زیر رنگ و لعاب آزادی، نژادپرستی نوین را توجیه و احیا کرد و چهره آمریکا را بی‌نقاب به رخ جهانیان نشان داد. ترامپ با توپ پر به میدان آمد. روحیه کاسب مسلکش او را وادار به رفتارهایی کرد که خسارت‌های جبران‌ناپذیری برای وی به‌‌همراه داشت به‌طوری که شکست او را در انتخابات اخیر آمریکا رقم زد و معلوم شد بخش مهمی از مردم آمریکا از عملکرد او ناراضی و حتی شرمنده‌اند. عوامل متعددی را برای این شکست و تک‌دوره‌ای شدن دوران ریاست جمهوری وی می‌توان مطرح کرد از جمله رفتار شرم‌آور او با سیاه‌پوستان، تحقیر و اعمال خشونت‌های ضد انسانی علیه آنان که باعث شد در آستانه انتخابات خیابان‌های آمریکا صحنه تظاهرات اعتراض‌آمیز علیه او شود. در بعد سیاست خارجی نیز این تاجر ورشکسته نتوانست برگ‌های برنده‌ای برای پیروزی خود در انتخابات به‌دست آورد.

قمارباز قهار آمریکا همه برگ‌های بازی خود را بر سر قمار جاه‌طلبانه‌اش سوزاند و قریب به دو ماه دیگر باید در چهره یک شکست خورده تمام عیار در عرصه سیاست خارجی، با کاخ سفید وداع کند. بدون تردید او در عرصه سیاست خارجی علاوه‌بر چین و روسیه و کره‌شمالی با ابر حریفی در ایران پنجه در افکند که شکست‌های مفتضحانه‌ای برایش به‌همراه آورد. روزنامه آمریکایی یو‌اس‌ای‌تودی به نقل از ‌اندیشکده آمریکن اینترپرایز پیش از این، این ابر حریف را چنین معرفی کرده بود: «بزرگ‌ترین مشکل آمریکا در ایران حضور یک «ابر حریف» به نام آیت‌الله خامنه‌ای است که نقشه راه را می‌شناسد و مردم به او اعتماد آمیخته با اعتقاد دارند.» ترامپ اگرچه با تزویر و فریب و البته قلدرمآبی توانست طلسم مذاکره با کره‌شمالی را بشکند و با رئیس‌جمهور آن کشور عکس یادگاری و انتخاباتی بگیرد اما ابر حریفش در ایران را نه با فشار و نه التماس و دادن شماره تلفن برای تماس نتوانست وادار به مذاکره کند. او با خروج از برجام و تعیین 12 شرط که توسط پمپئو، وزیر امور خارجه‌اش اعلام شد به‌دنبال تغییر رفتار رژیم ایران بود لیکن آنچنان به سد مستحکم ایران اسلامی که سیاست خارجی‌اش با تدابیر هوشمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی تعیین می‌شود برخورد کرد که مجبور شد یک سال بعد با عقب‌نشینی از موضع خود خواهان مذاکره بدون شرط با جمهوری اسلامی ایران شود و همان وزیر امور خارجه‌ای که قبلا 12 شرط برای مذاکره تعیین کرده بود اعلام کند: «آمریکا حاضر است بدون پیش‌شرط با ایران مذاکره کند.»

ترامپ نیز با خوش‌خیالی از اینکه با این فریب خواهد توانست ایران را پای میز مذاکره بیاورد اعلام کرد: «مایلم شاهد این باشم که آنها با من تماس بگیرند.» او حتی متوسل به نخست‌وزیر ژاپن و برخی واسطه‌های دیگر شد تا با ارسال پیام به رهبر معظم انقلاب اسلامی به هر نحوی شده است ایران را پای میز مذاکره آورد لیکن ابر حریفش با اعتماد به نفس حتی حاضر نشد پیام او را از نخست وزیر ژاپن دریافت کند و به صراحت در پیش چشم جهانیان اعلام کرد که او را شایسته هیچ گفت‌وگویی نمی‌داند. بدین ترتیب او در این توطئه نیز ناکام ماند و علی‌رغم بسیج و سازماندهی خیل عظیمی از دلدادگان خود در داخل و خارج از کشور مخصوصا که در راستای خواست او، مذاکره و ضرورت آن را تئوریزه و توجیه می‌کردند، نتوانست از این نمد نیز برای خود کلاهی بدوزد. تنها چاره‌ای که برایش باقی ماند تهدید به اقدام نظامی بود اما غافل از اینکه ابر حریفش در ایران پیش از این نیز این برگ بازی او را نیز سوزانده بود و توانسته بود با افزایش قدرت بازدارندگی و تقویت توانمندی‌های دفاعی و گسترش عمق درگیری با آمریکا در اعماق استراتژیک جمهوری اسلامی هزینه‌های چنین اقدامی را برای آمریکا و حامیان او در منطقه به‌طور قابل ملاحظه‌ای بالا ببرد. اعلام سیاست نه جنگ نه مذاکره از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی بر خلاف آن چه ترامپیست‌های وطنی در جریان اصلاحات عنوان می‌کنند نه تعلیق امور کشور بلکه تعلیق سیاست‌ورزی آمریکا و ترامپ علیه ملت ایران بود.

آمریکایی‌ها که تحمل این همه تحقیر را نداشتند با بازگشت به روش‌های منقرض شده خود در 28 مرداد سال 1332 تلاش کردند با پناه بردن به اراذل و اوباش نظام اسلامی را دچار چالش و مجبور به تسلیم کنند و به اصطلاح خود نگذارند انقلاب اسلامی 40 سالگی پیروزی خود را ببیند و در آستانه دهه پنجم حیات خود با مردم به‌عنوان پشتوانه اصلی و مستحکم نظام اسلامی رودررو شود. حوادث سال‌های 96 و 97 و 98 کاملا در این راستا طراحی شد تا بر موج اعتراضات به حق مردم که از فشار تحریم‌ها نسبت به آمریکای جنایتکار احساس تنفر می‌کردند و از سوء‌مدیریت‌ها ناراضی بودند که فرصت‌های خدمت‌رسانی به مردم را قدر ندانسته و مشکلاتی برای معیشت آنان به‌وجود آورده بودند، سوار شده و با جهت‌دهی اعتراضات بهبود‌خواهی مردم را به اعتراض به اصل نظام تغییر داده و توسط آشوب‌طلبان، امنیت، جان و مال مردم را مورد تعرض قرار دهند. در چنین شرایطی رهبر معظم انقلاب اسلامی با خواندن دست آمریکایی‌ها تلاش کردند صف اغتشاش‌گران را از صف مردم معترض جدا کرده و با اتخاذ تدابیری مسئولان را برای حل مشکلات معیشتی مردم بسیج و پرانگیزه کنند.

یکی دیگر از ضرباتی که این ابر حریف به ترامپ زد فراهم ساختن زمینه شکست طرح ننگین و شیطانی «معامله قرن» بود که ترامپ مدعی بود با این طرح خواهد توانست به منازعات 70 ساله فلسطینیان و رژیم اشغالگر قدس خاتمه بدهد. رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره این طرح فرمودند: «به‌کوری چشم دولتمردان آمریکا سیاست شیطانی و خبیث آمریکا در مورد فلسطین با نام #معامله_قرن به‌توفیق الهی هرگز تحقق نخواهد یافت... این طرح قطعا به نتیجه نمی‌رسد، این طرح قبل از مردن ترامپ، می‌میرد. 16 بهمن 1398» این ابر حریف با تقویت جبهه مقاومت اسلامی و تلاش برای ایجاد پیوستگی بین گروه‌های مقاومت با علمداری سردار رشید جبهه مقاومت شهید حاج‌قاسم سلیمانی توانست این توطئه ننگین را در نطفه خفه کند و نگذارد ترامپ از این برگ بازی خود نیز در انتخابات سودی حاصل کند. عملیات تروریستی ترامپ در ترور شهید حاج‌قاسم انتقام شکست معامله قرن بود. اگرچه شهادت این عزیز و یاران عاشورایی‌اش سخت و جانکاه بود لیکن خون آن شهید رسوایی بزرگ‌تر برای ترامپ و تروریست‌های آمریکایی به بار آورد و آن ایجاد مطالبه همگانی در مردم برای خروج آمریکا از منطقه بود. ملت ایران قدردان نعمت ولایت و وجود شریف رهبر معظم انقلاب اسلامی است و با شهید سلیمانی همنواست که: «برادران از مهم‌ترین شئون عاقبت بخیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است. والله از مهم‌ترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی، دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهم‌ترین محور محاسبه این است.»
برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: