صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

بین الملل >>  بین الملل >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۰  ، 
شناسه خبر : ۳۲۶۸۴۰
مغرب پس از مصر، اردن، امارات، بحرین و سودان، ششمین کشور جهان عرب است که اسرائیل را به رسمیت می ‌شناسد و روابط دیپلماتیک با آن برقرار می ‌کند.
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/ فرزان شهیدی
قطار سازش به پیشرانی آمریکا بار دیگر به راه افتاد و این بار کشور مغرب (مراکش) سوار آن شد.
دونالد ترامپ رئیس‌ جمهوری آمریکا پنج ‌شنبه 20 آذر 99 طی یک پیام توئیتری از توافق کشور مغرب و رژیم صهیونیستی برای برقراری روابط کامل دیپلماتیک خبر داد.

ترامپ ضمن تاریخی خواندن این رویداد تاکید کرد مراکش در سال 1777 ایالات متحده را به رسمیت شناخت؛ بنابراین شایسته است که ما امروز حاکمیت این کشور بر صحرای غربی را به رسمیت بشناسیم.

دربار پادشاهی مغرب نیز با تایید به رسمیت شناخته شدن حاکمیت این کشور بر صحرای غرب توسط رئیس جمهوری آمریکا اعلام کرد، ایالات متحده یک کنسولگری در صحرای غربی و درچارچوب توافق با اسرائیل بازگشایی خواهد کرد.

دولت مغرب هم خبر داد که تماس‌ های رسمی و روابط دیپلماتیک خود با رژیم صهیونیستی را در سریعترین زمان ممکن از سر خواهد گرفت. قرار است دو کشور سفارت های خود در تل ‌آویو و رباط را افتتاح کنند و خطوط هوایی میان آن ها برقرار شود.
این در حالی است که «محمد ششم» پادشاه مغرب ادعا کرد که موضع مغرب در قبال مساله فلسطین، ثابت است. «ناصر بوریطه» وزیر خارجه مغرب هم گفته تحول اخیر در روابط کشورش با اسرائیل، به معنای عادی‌ سازی نیست.
به نظر می رسد این اظهارات متناقض، به منظور مهار واکنش های داخلی و خارجی علیه مغرب نسبت به روابط رسمی با رژیم غاصب بیان شده است، وگرنه مغرب از سال ها پیش با رژیم صهیونیستی روابط غیررسمی داشته و تا پیش از سال 2000، هر یک از دو طرف دارای دفتر ارتباط بوده اند.
 
منازعه صحرای غربی
 صحرای غربی منطقه ‌ای است در شمال غرب آفریقا و جنوب کشور مغرب که مردم آن عموما بربر و عرب هستند. این منطقه سرشار از منابع نفت و گاز و فسفات است و از زمان پایان استعمار اسپانیا در سال ۱۹۷۴ میلادی در معرض حملات مغرب قرار داشته که با مقاومت «جبهه پولیساریو» مواجه شده است.  
جبهه پولیساریو یک سازمان سیاسی نظامی در صحرای غربی است که در سال ۱۹۷۳ به عنوان یک گروه مقاومت علیه استعمار اسپانیا بر صحرای غربی و با هدف استقلال این منطقه ایجاد شد.

پولیساریو پس از خروج اسپانیا از این منطقه و تقسیم آن بین مغرب و موریتانی به مخالفت با این دو کشور پرداخت. موریتانی و پولیساریو در سال ۱۹۷۹ با یکدیگر صلح کردند، اما مغرب منطقه صحرای غربی را تصاحب کرد. از آن پس جبهه پولیساریو به مقاومت علیه مغرب ادامه داده‌ است. 

تلاش‌ های سازمان ملل برای ایجاد توافق بین مغرب و جبهه پولیساریو به طور مکرر ناکام مانده است، اما این سازمان در سال ۱۹۹۱ موفق شد بین آن‌ها آتش‌ بس برقرار کند.
در سال 1981 ملک حسن دوم پادشاه وقت مغرب برای پایان به مناقشه صحرای غربی پشنهاد برگزاری همه پرسی در آنجا را داد. برگزاری این همه پرسی با هدف اعطای نوعی از خود مختاری به صحرای غربی بود، اما جبهه پولیساریو این پیشنهاد را نپذیرفت و خواستار برگزاری همه پرسی استقلال تحت نظارت سازمان ملل شد.
این مناقشه کماکان ادامه دارد، تا این که دونالد ترامپ در قبال عادی سازی مناسبات رباط و تل آویو، حاکمیت مغرب بر این منطقه را به رسمیت شناخت.

اما جبهه پولیساریو تصمیم ترامپ را یک جانبه و فاقد مشروعیت می داند. به گفته «عبدالقادر طالب عمر» سفیر پولیساریو مستقر در الجزایر ترامپ هیچ مالکیتی بر صحرای غربی ندارد تا بخواهد آن را به کشوری اعطا کند و این اقدام وی مغایر با تمام قوانین بین ‌المللی و قطعنامه ‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد است.
 
واکنش ها
در حالی که برخی کشورها مانند مصر و امارات و بحرین از عادی سازی روابط مغرب و رژیم صهیونیستی استقبال کرده اند، برخی احزاب داخلی و فعالان حقوقی مغرب از جمله دیده بان مغرب که برای مقابله با عادی ‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی تشکیل شده، با توافق اخیر مخالفت کردند.
در حالی که گفته می شود  محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در مکالمه تلفنی با پادشاه مغرب، از این توافق استقبال کرده است، گروه های مختلف فلسطینی مخالفت شدید خود را با توافق صلح مغرب و رژیم صهیونیستی اعلام کردند.

جنبش جهاد اسلامی فلسطین اعلام برقراری روابط بین مغرب و اسرائیل را خیانت به قدس برشمرد. جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) نیز از این اقدام به عنوان یک خطای بزرگ یاد کرده و تاکید کرد: اعلام سازش میان مغرب و رژیم اشغالگر، شکست جدیدی برای نظام شکننده عربی است که راه تقویت ارکان حکومت استبدادی خود را در نزد آمریکا و دشمن صهیونیستی، جستجو می‌ کند.

چاووش‌اوغلو وزیر خارجه ترکیه هم در تشریح موضع آنکارا درقبال عادی‌سازی روابط دیپلماتیک مراکش با اسرائیل به همتای مغربی خود گفت: هر کشوری این حق را دارد تا روابط دیپلماتیک با کشورهای دیگر برقرار کند، اما آنکارا مخالف انجام این کار به بهای تضعیف آرمان فلسطین است.
از طرفی، سازمان ملل متحد در واکنش به این توافق اعلام کرد به رغم تایید حاکمیت مغرب بر صحرای غربی، موضع این سامزان هیچ تغییر نکرده و همچنان قائل به راهکار گفت وگو و آشتی میان دو طرف بر اساس مصوبات شورای امنیت می باشد.
 
جمع بندی
مغرب پس از مصر، اردن، امارات، بحرین و سودان، ششمین کشور جهان عرب است که اسرائیل را به رسمیت می ‌شناسد و روابط دیپلماتیک با آن برقرار می ‌کند.
به نظر می رسد دونالد ترامپ در یک ماه باقیمانده ریاست خود در کاخ سفید قصد دارد روند سازش را حتی الامکان توسعه دهد و به عنوان دستاوردی در کارنامه جمهوری خواهان ثبت کند.
این در حالی است که مساله صلح اعراب و اسرائیل جزء اولویت های راهبردی واشنگتن بوده و در نتیجه رئیس جمهور جدید یعنی جو بایدن با این روند مخالفتی نداشته و بلکه پیش بینی می شود با شیوه های مختلف آن را ادامه خواهد داد.

در سطح منطقه، اضافه شدن کشورهای عربی که با اسرائیل آشتی می کنند، به طور طبیعی جبهه مقاومت را حداقل از جنبه روانی در تنگنا قرار می دهد. این دقیقا همان هدفی است که جبهه آمریکایی ـ صهیونیستی در چهارچوب «فشار حداکثری» علیه ایران دنبال می کنند. لذا لازم است این جبهه ضمن تاکید بر آرمان فلسطین، به بررسی و تدبیر راهکارهای لازم جهت مقابله با پیامدهای این روند بپردازد.

اما در باره چه مربوط به دو طرف سازش یعنی مغرب و اسرائیل می شود، باید گفت رژیم غاصب تلاش زیادی دارد که از تعداد دشمنان خود کاسته و بر تعداد متحدان خود بیفزاید. هدف اصلی اسرائیل کاهش تهدیدات امنیتی علیه خود و تعمیق خلأ موسوم به فقدان «عمق راهبردی» می باشد.
مغرب اما طی یک معامله، تایید آمریکا بر حاکمیت این کشور بر صحرای غربی را به دست آورده است، هر چند این تایید نمادین بوده و صحنه واقعیت را تغییر نخواهد داد.

از سوی دیگر، با توجه به پیشینه مناسبات غیررسمی مغرب با اسرائیل، این کشور قصد دارد این روابط را در سطح رسمی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی توسعه بخشد و از حمایت های غرب و اسرائیل بیش از پیش برخوردار شود.
نام:
ایمیل:
نظر: