صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

سیاسی >>  انتخابات >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۰:۵۹  ، 
شناسه خبر : ۳۲۸۶۳۶
مروري بر نقش آفرینی جامعه روحانیت در انتخابات 1400 و حواشی ايجاد شده
افتراق و اختلافات در يک اردوگاه سياسي در آستانه انتخابات چيزي جز کاهش توان سياسي و ناکامي در انتخابات نخواهد داشت ... / بايد منتظر بود که آيا جامعه روحانيت مبارز و شوراي وحدتي که با محوريت اين مجموعه شکل گرفته است، خواهد توانست اجماع اصولگرايان را رقم بزند، يا خود به عاملي براي اختلاف بدل خواهد شد؟!
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / حسین معینی

جامعه روحانيت مبارز تهران از جمله تشکل‌هاي سياسي پيشگامي است که قبل از انقلاب فعاليت سياسي خود را عليه رژيم پهلوي آغاز کرد. پس از انقلاب نيز همواره يکي از مجموعه‌هاي موثر انقلابي بود که در فضاي سياسي کشور قعال بود. اين مجموعه هرچند هيچگاه راضي نشد که در قالب يک تشکل حزبي سازمان يافته خود را ثبت و معرفي نمايد، اما همواره در عرصه هاي سياسي مختلف از جمله انتخابات مختلف بصورت جدي نقش آفريني کرد.
اين نقش آفريني در دهه 1360 و 1370 در اوج خود قرار داشت و در انتخابات مجلس دوم تا پنجم آشکار گردديد، اما به تدريج در دهه 80 و 90 رو به افول رفت. در اين دو دهه جامعه روحانيت تلاش داشت تا نقش ريش سفيدي اردوگاه اصولگرايان را بر عهده گيرد و امور اجرايي و فعاليت روزمره سياسي را به تشکلهاي جوان تر بسپارد.
 
دلخوري ها از شوراي ائتلاف
از همان ابتداي شکل‌گيري شوراي ائتلاف اصولگرايان که بعدها به شوراي وحدت نيروهاي انقلاب تغيير نام داد، بحث چگونگي حضور جامعه روحانيت مبارز و نقش اين تشکل ريشه‌دار روحاني در اين شورا يکي از موضوعاتي بود که ذهن بسياري از ناظران را به خود مشغول کرده بود. برخي از گروه‌هاي اصولگرا نيز شرط حضور خود را در شوراي ائتلاف، حضور  جامعه روحانيت مبارز اعلام کرده و بر نقش محوري اين جامعه تاکيد مي‌کردند.
در انتخابات اسفندماه 1398، نقش داوري در شوراي ائتلاف اصولگرايان برعهده جامعه روحانيت قرار گرفت تا در هنگامه اختلافات احتمالي به ميدان آمده و براي پايان دادن به اختلاف گروه‌ها نقش خود را ايفا کند. اما آنچه در عمل بوجود آمد با اين جايگاه فاصله داشت و اختلافات پيش آمده در جاي ديگري حل و رفع شد! اين کم توجهي به جايگاه جامعه روحانيت دلخوري‌ها و انتقاداتي را به همراه داشت. به عنوان نمونه محمدتقي رهبر از اعضاي جامعه روحانيت مبارز گفت: «جامعه روحانيت قرار بود نقش داوري را در شوراي ائتلاف برعهده بگيرد، اما نمي‌دانم چرا اختلافات ميان آقايان اصولگرا حل‌ نمي‌شود... ما بارها و بارها تلخي اين اختلاف‌ها و عدم هماهنگي‌ها را چشيده‌ايم، اما در عين حال برايمان درس عبرت نمي‌شود. من از اينکه چرا جامعه روحانيت از شوراي ائتلاف کنار گذاشته شده است، بي‌اطلاعم» مجتهد شبستري نيز از اعضاي ديگر جامعه روحانيت مبارز مي‌گويد: «من از جزئيات جلسات شوراي ائتلاف بي‌خبرم، اما اجمالا اين را مي‌دانم که آقايان حاضر نشده‌اند که جامعه روحانيت وارد قضيه شود و اصولگرايان را به وحدت برساند. جامعه روحانيت تلاش زيادي در اين زمينه کرد، اما موفق نشد.»
همين اختلافات کافي بود که جامعه روحانيت تدبير ديگري در قبال جريان اصولگرا و شوراي ائتلاف داشته باشد و اين بار خود بخواهد در قامت محوريت اين اردوگاه وارد صحنه فعاليت سياسي معطوف به انتخابات 1400 گردد.
 
محور شدن براي وحدت اصولگرايان
در ماه‌هاي اخير اخبار جديدي از اين تشکل مذهبي - سياسي به گوش مي‌رسد. مطابق با اخباري که رسانه‌اي گرديده، اين مجموعه دستخوش تحولاتي شده و تکاپوهاي جديدي در آن به راه افتاده است و قصد دارد در قامت نويني در صحنه سياسي کشور و اردوگاه اصولگرايان نقش آفريني کند! اين اقدام پس از يک ساماندهي تشکيلاتي جديد صورت گرفته است که حجت‌الاسلام ابراهيمي درباره آن مي‌گويد: «فعاليت جامعه روحانيت در استان‌ها و شهرستان‌ها گسترش پيدا کرده است و شوراهاي تصميم‌گيري نيز تشکيل شده و مسئولان آن هم مشخص شده‌اند.»
جامعه روحانيت با راه اندازي تشکيلاتي جديد، محور تشکيل شوراي وحدت اصولگرايان در انتخابات 1400 شده است. اين اقدام نوعي تلاش براي احياء جايگاه از دست رفته محوريت اين اردوگاه در دهه 60 و 70 است. البته آن روزها اين اتفاقا با محوريت بزرگان جامعه روحانيت همچون مرحوم مهدوي کني، مرحوم هاشمي رفسنجاني، ناطق نوري و ... انجام مي شد که بخشي از آنها ديگر در قيد حيات نيستند و بخشي  ديگر به دليل اختلاف نظرات در طول اين سالها از جامعه روحانيت جدا شده اند. اما نسل جوانتر جامعه روحانيت تمايل دارند که جاي در پاي بزرگانشان گذاشته و اعتبار اين جامعه را احيا کنند!
براي موفقيت در اين امر احزاب و گروه‌هاي همسو با جامعه روحانيت نيز دست همکاري دراز کرده و مجموعه‌هايي چون حزب موتلفه اسلامي، جامعه مهندسين نيز با اين اقدام همراه شده اند.
 
ساختار شوراي وحدت چگونه است؟
ترکيب شورا مجموعه‌اي از نمايندگان احزاب و گروه‌هاي سياسي و نمايندگان اقشار مختلف جامعه است. کمال سجادي دبيرکل جامعه اسلامي کارمندان و سخنگوي جبهه پيروان خط امام و رهبري مي‌گويد: «با دعوت از احزاب تلاش کردند تا سازوکاري براي وحدت جريان اصولگرايي ايجاد کردند و حتي در اين مسير مقداري فراتر از عرف معمول عمل کردند. اما از همه احزاب اصولگرا و ارزشي که به ۴۰ حزب مي‌رسيدند، دعوت کردند و چنين فرآيندي براي نخستين‌بار در حال انجام است. در درون اين ۴۰ حزب هم يک بلوک بندي صورت گرفت و از هر ۸ حزب يک نماينده به شوراي وحدت معرفي شد تا در کنار نمايندگاني از روحانيت و نمايندگاني از سوي اقشار، ساختار شوراي وحدت را شکل دهند.»
نمايندگان جامعه روحانيت مبارز در اين شورا سه نفر( حجج اسلام آقايان سيدرضا تقوي، محمدحسن ابوترابي و پور محمدي)، نمايندگان بلوک‌هاي حزبي پنج نفر (آقايان دکتر روح الاميني، مهندس باهنر، دکتر صدر، دکتر بادامچيان و دکتر منوچهر متکي) و نمايندگان اقشار شش نفر (آقايان دکتر سيد محمد حسيني از تشکل استادان، دکتر حسين الله کرم از مجموعه پيشکسوتان جبهه و جنگ، دکتر منتظمي، دکتر قريشي وخانم‌ها دکتر افتخاري و دکتر قوي) هستند. ظاهرا «جامعه مدرسين»، «جبهه پايداري»، «هيئت رزمندگان»، «زنان» و «دانشجويان و جوانان» نيز قرار است نمايندگان خود را در آينده مشخص کنند که در مجموع تعداد اعضاي شوراي‌ عالي ۱۷ نفر مي‌شود. همچنين به شوراي ائتلاف اصولگرايان نيز سه کرسي پيشنهاد شده است تا مجموعه شوراي عالي وحدت يکپارچه شود. اين مجموعه دکتر منوجهر متکي را به عنوان سخنگوي خود برگزيده است.
کمال سجادي مي‌گويد: «ذيل شوراي وحدت دو هيات اجرايي تشکيل شده است که يکي از آن‌ها مسئوليت انجام و پيگيري امور مرتبط با انتخابات رياست جمهوري را برعهده دارد و رئيس آن هم آقاي منوچهر متکي هستند که بنده نيز در اين عضويت دارم و همچنين هيات ديگر به منظور پيگيري امور انتخابات شوراها تشکيل شده و رياست آن برعهده آقاي مجاهد موسي پور است. اين دو هيات نيز ذيل خود کميته‌هايي را با هدف رسيدگي و ساماندهي اقشار مختلف طراحي و ايجاد کردند و هر يک از دوستان حاضر مسئوليت کميته‌اي را برعهد دارند. اين يک سازوکار نمونه در مرکز است و مشابه هم با جمعيت‌هاي کمتر در استان‌هاي مختلف يا شکل گرفته يا درحال شکل‌گيري است.»
 
واکنش‌ها به شکل‌گيري شوراي وحدت
اين اقدام البته با واکنش‌هايي روبرو گرديد و بخشي از فعالين اردوگاه نيروهاي انقلاب بدان واکنش نشان دادند. حداد عادل رييس شوراي ائتلاف اصولگرايان به اين ماجرا واکنش نشان داده و مي‌گويد: «مشکل ما اين است جامعه روحانيت مبارز مستقل راه افتاده و  مي‌گويد مي‌خواهد ميزباني کنم و محور وحدت شوم مي‌گوييم تجربه موفقي به نام شوراي ائتلاف وجود دارد چرا اين را ناديده مي‌گيريد؛ يک گرفتاري چدماهه داريم تلاش مي‌کنيم اين کثرت متولي کار دستمان ندهد؛ ما از يک سو با کثرت نامزد طرف هستيم از يک سو با کثر پدر» اين‌ها انتقادات تند و تيزي است که غلامعلي حدادعادل در راس شوراي ائتلاف خطاب به جامعه روحانيت مبارز و سازوکار تازه تاسيس شوراي وحدت مي‌گويد.»
اين صحبت‌هاي حدادعادل بدون پاسخ باقي نماند و حسين ابراهيمي عضو جامعه روحانيت مبارز گفت: «ما شوراي ائتلاف را ناديده نمي گيريم قبلا آقايان با جامعه روحانيت هماهنگ بودند و نام آنها در انتخابات تشکل هاي همسو با جامعتين بود. تشکل هاي همسو در تقابل با جامعه روحانيت نبودند. امروز هم من عقيده دارم چه در پوشش ائتلاف و چه در پوشش وحدت بايد جمع شوند در هر صورت حمايت خواهيم کرد و خود ما نه ادعا، نه کانديدا و نه مساله پدرخواندگي نداريم. اين حرکت تلاشي بود که از بعد از انقلاب هم بود و سعي در انسجام در جامعه داشتند و ما جز اين تلاش، خواسته ديگري نداريم.» او ادامه مي دهد؛ «ما انتظار نداريم آقاي حداد عادل بگويند تقابل! نه تقابلي وجود ندارد! ما حامي هستيم. اگر ائتلاف بتواند به جايي برسد که ببينيم واقعا مي‌تواند بار را بردارد، ما جز حمايت چيز ديگري نداريم.»
مصطفي پورمحمدي نيز در يک همايش انتخاباتي گفته است: «ما در جامعه روحانيت نه به‌عنوان يک کنشگر سياسي، بلکه به‌عنوان اينکه نقش هدايتي و مشورتي و دستگيري داشته باشيم، وارد اين عرصه شديم و دعوت کرديم به وحدت نيروها و خرد جمعي و عقلانيت و اخلاق و رويکرد علم‌مدارانه و تخصصي. چند دوره تلاش کرديم؛ اما ديديم دوستان در خرد جمعي کوتاهي مي‌کنند. نبايد اجازه دهيم جامعه تکه‌تکه شود. در اين جهت تلاش شده و خواهد شد. شوراي وحدت اصولگرايان تشکيل شد تا همه دور هم جمع شويم. آرايش سياسي ما بايد از وضع آشفته خارج شود».
همچنين اسدالله بادامچيان دبيرکل مؤتلفه که حزبش ترجيح داده ذيل شوراي وحدت قرار گيرد تا شوراي ائتلاف، در مصاحبه‌اي گفته است: «دوستان شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب گفتند حاضر نيستيم با مجموعه شما باشيم! فرق شوراي ائتلاف با شوراي وحدت اين است که شوراي وحدت مي‌گويد در انتخابات شوراها خود استان تصميم بگيرد؛ اما دوستان شوراي ائتلاف مي‌گويند خير، همه بايد زير نظر ۹ نفر منصوب ما فعاليت کنند. سياست شوراي وحدت در انتخابات شوراها اين است که استان‌ها در انتخاب نامزدهاي محلي استقلال داشته باشند. ما هم در مؤتلفه همين نظر را داريم؛ زيرا دليلي ندارد در تهران بنشينيم و بگوييم مثلا در چابهار چه فردي عضو يا رئيس شوراي شهر شود. درباره انتخابات رياست‌جمهوري آنها در پي نامزدي هستند که خودشان قبول دارند. معتقدم نبايد مانع شخصيت‌هايي که براي رياست‌جمهوري تبليغ و خودشان را مطرح مي‌کنند، شد. اين حق قانوني آنهاست. نمي‌توانيم به کسي بگوييم حق نداري بيايي».
اختلافات در طول اين هفته ها با استقبال گسترده جريان رقيب اصلاح طلبان همراه بوده و روزي نيست که در اين باره نوشته نشود. به عنوان نمونه تيتر يک روزنامه شرق در شنبه (9/12/99) چنين است: "حمله‌ وحدتي‌ها به‌ ائتلافي‌ها"! بدون شک تا اين اختلافات پايان نيابد، خط بزرگنمايي آن نيز از سوي رسانه هاي اصلاح طلبان با آب و تاب فراوان دنبال خواهد شد!
 
اميد به اتحاد
البته در وراي اختلافاتي که به ظاهرا شکل گرفته و بخشي از آن نيز توسط رقباي سياسي و رسانه‌هاي آنها بزرگنمايي شده است، اميدهاي فراواني نيز براي حل اختلافات وجود دارد. در اين باره منوچهر متکي سخنگوي شوراي وحدت مي‌گويد: «شوراي وحدت و شوراي ائتلاف اختلافي مبنايي با هم ندارند و در بسياري از مواضع مباني مشترکي دارند و آرماني مشترک را دنبال مي‌کنند. در مورد انتخابات نظر شخصي من اين است که به مشترکاتي خواهند رسيد. در زمينه تجميع و ساماندهي نيروها و استفاده از موضع وسيعي از ظرفيت‌هاي سياسي و اجتماعي اين امکان وجود دارد که اختلاف‌نظرهايي وجود داشته باشد که اين موارد هم در دست گفت‌وگو و مذاکره است.» او افزود: «من فکر مي‌کنم با توجه به زمينه‌هاي مشترکي که در هر دو مجموعه وجود دارد اين امکان که ما در کنار هم به همگرايي عملي و تجميع ظرفيت‌هايمان برسيم به اعتقاد من بسيار بالا است.»
به هر حال آنچه مشخص است، افتراق و اختلافات در يک اردوگاه سياسي در آستانه انتخابات چيزي جز کاهش توان سياسي و ناکامي در انتخابات نخواهد داشت و اگر اين روند ادامه يابد، بايد از همينک تکرار حوادث گذشته را پيش بيني کرد! بايد منتظر بود که آيا جامعه روحانيت مبارز و شوراي وحدتي که با محوريت اين مجموعه شکل گرفته است، خواهد توانست اجماع اصولگرايان را رقم بزند، يا خود به عاملي براي اختلاف بدل خواهد شد؟!
نام:
ایمیل:
نظر: