از زمانی که اسم آیت الله رئیسی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری، که با استقبال توده های گوناگون مردم روبرو شده است مطرح شد، عده ای که از به خطر افتادن نان و نام و میز خود می ترسند، حامی منافقین شدند و مدام از اعدام های دهه۶۰ سخن می گویند.
خوش باورانی هم که از این ماجرا اطلاع کافی ندارند، قضاوت های ناجوانمردانه از اعدام منافقین در دهه ۶۰ می کنند. حال تصمیم گرفتم، سوالاتی را مطرح کنم که افکار عمومی جامعه قضاوت کند:
و اما سوالات:
۱_ آیا می دانید که منافقین در دهه اول انقلاب ۱۷۰۰۰ نفر را ترور و ۱۷هزار خانواده را داغدار کردند؟
۲_ اگر منافقین یکی از عزیزان شما (پدر، مادر، خواهر، برادر، فرزند) را به صورت ناجوانمردانه ترور بکند، حاضر هستید او را ببخشید و با اعدام این حیوانات مخالفت کنید؟
۳_ چرا در این اعدام ها فقط اسم آیت الله رئیسی مطرح شد و اسمی از سران اصلاح طلب همانند موسوی خویینی (دادستان کشور در سال ۶۷) مرحوم موسوی اردبیلی (رئیس شورای عالی قضایی کشور در سال ۶۷)، موسوی بجنوردی (عضو شورای عالی قضایی در سال ۶۷ و پدرخانم سیدحسن خمینی) علی فلاحیان (جانشین وزیر اطلاعات در سال ۶۷) محمداسماعیل شوشتری (رئیس سازمان زندان ها در سال ۶۷) و… مطرح نمی باشد؟
(با این توضیح که این آقایان در سال ۶۷ در تصمیم گیری های قضایی، بانفوذتر از آقای رئیسی بودند)
۴_ آیا از منافقینی که شهیدان رجایی، باهنر، بهشتی، طالقانی، دستغیب، مدنی، صیادشیرازی و…. را مظلومانه و به طور فجیع به شهادت رساندند، نباید اعدام و مجازات شوند؟
۵_ آیا می دانید سیدمهدی هاشمی (برادر داماد آیت الله منتظری) اعتراف به عضویت در گروهکمنافقین و قتلهای مختلف من جمله قتل دختر ۴ ساله، نموده است)
۶_ آیا می دانید رادیو آمریکا لقب گربه نره به آیت الله منتظری داده بود و از زمانیکه مرحوم منتظری با انقلاب زاویه پیدا کرد، دیگر از این لقب استفاده نکرد؟
۷_ آیا می دانید عبدالله نوری (وزیر خاتمی و از سران اصلاح طلب) در سال ۶۶ بیت آیت الله منتظری را خانه فتنه می دانست و اعتقاد داشت باید این خانه ویران شود؟
۸_ آیا می دانید مرحوم هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود تعداد اعدام شدگان در سال ۶۷ را کمتر از هزار نفر می داند؟
۹_ آیا می دانید در ۵ الی ۷ مرداد سال ۶۷ در حمله منافقین به کرمانشاه ، ۳۰۴ نفر از جوانان ایران شهید شدند؟
۱۰_ چرا دشمنان مردم ایران از تندروی های برخی افراد در دهه ۶۰ سخنی به میان نمی آورند؟
۱۱_ آیا می دانید حسن روحانی خواستار برگزاری مراسم اعدام ها در نماز جمعه در مقابل دیدگان مردم بود و دستورالعمل حجاب اجباری در ادارات را تنظیم و ارسال کرد؟
۱۲_ آیا می دانید اکبر گنجی از سران اصلاح طلبان به دلیل اینکه پونز در پیشانی دختران بدحجاب فرو می کرد، به اکبر پونز ملقب شده بود؟
۱۳_آیا می دانید سیدمحمدخاتمی (وزیر ارشاد و رئیس جمهور سابق) در اواخر دهه۶۰ شهیدآوینی را به دلیل یک انتشار عکس جوان رپ بوسنیایی با سربند الله اکبر در مجله سوره، مجازات و توبیخ کرد؟
۱۴_آیا می دانید قدرت علیخانی (از فعالان اصلاح طلب و از روسای کمیته)، به دلیل پخش روزنامه رسالت توسط برخی شهدا من جمله شهید کریم اصغری، تهمت منافق می زد و جوانان حزب اللهی را، شکنجه و زندانی و حتی به خانواده آنان هم رحم نمی کرد؟
کلام آخر:
از اینگونه سوالات تا بخواهید در سینه ما موجود می باشد.
اما حقیقت آن است که منافقین داخلی و خارجی من جمله بی بی سی (شبکه مورد حمایت ملکه انگلیس) از حضور آیت الله رئیسی در قامت کاندیداتوری ریاست جمهوری، وحشت زده شده اند و از ایشان یک چهره غضبناک و آدم خوار ترسیم می کنند، اما مردم ایران هوشیار و اهل تحقیق هستند. می دانیم و بدانید که هیچگاه بیگانه، از پیشرفت ملت ایران راضی نخواهد شد.
بخش دوم: اعدامها حکم حضرت امام (ره) بود یا رئیسی؟
همزمان با تجاوز منافقین به خاک ایران از مرزهای زمینی عراق در سال ۱۳۶۷، برخی از منافقینی که در زندان بودند بهطور تاکتیکی اعلام توبه کردند و به آشوب و آتش زدن زندانها دست زدند تا به گمان خود با رسیدن منافقین، اشغال تهران را کامل کرده و کار را یکسره کنند.
در پی این اقدام امام(ره) صراحتا فرمودند آنهاییکه بر سر موضع هستند مهدورالدمند و باید محاکمه و مجازات شوند. بهدنبال نظرخواهی از امام(ره) ایشان حکمی به این شرح صادر فرمودند:
«از آنجا که منافقین خائن بههیچوجه به اسلام معتقد نبوده و هرچه میگویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کردهاند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاریهای حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنها با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانیکه در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند محارب و محکوم به اعدام میباشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجتالاسلام نیری قاضی شرع و آقای اشراقی دادستان تهران و نمایندهای از وزارت اطلاعات میباشد. گرچه احتیاط در اجماع است، و همینطور در زندانهای مراکز استان رای اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازمالاتباع میباشد، رحم بر محاربین سادهاندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع برعهده آنان است، وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا میباشد. والسلام.»
با صدور حکم امام(ره) تردیدی در وضعیت نهایی برخی از اعضای منافقین که روزهای پایانی زندان خود را میگذراندند و اینکه وضعیت این افراد آیا با منافقین جدید دستگیرشده در نامه امام(ره) صدق میکند یا نه ایجاد شد. این تردید تا جایی پیش رفت که مرحوم حاج سید احمد خمینی طی نامهای از امام(ره) در خصوص افراد یادشده سوال میکند و اینگونه پاسخ میگیرد: «بسمهتعالی در تمام موارد فوق هرکس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است. سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید. در صورت رسیدگی به پروندهها در هر صورت که حکم سریعتر اجرا گردد همان موردنظر است.»
امامخمینی(ره) اول بهمنماه ۱۳۶۷ در نامهای به شورای عالی قضایی چنین نوشتند: «کلیه پروندههایی که تاکنون در آن شورا با کمال تعجب راکد مانده است، و اجرای حکم خدا تأخیر افتاده است، در اختیار حجج اسلام آقایان نیری و رئیسی قرار دهید تا هرچه زودتر حکم خدا را اجرا نمایند که درنگ جایز نیست. به آقایان نیری و رئیسی هم سفارش اکید مینمایم که جهات شرعیه را کاملا رعایت نمایند.»
بدینترتیب ملاحظه میشود که حکم برخورد با منافقین و محاکمه آنها مستقیما از سوی امام(ره) صادر شده و دستگاه قضایی مجری حکم رهبر کبیر انقلاب بوده است.