صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> یادداشت کوتاه
تاریخ انتشار : ۰۷ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۳  ، 
شناسه خبر : ۳۳۱۷۱۴
پایگاه بصیرت / محمدرضا فرهادی

چند وقتی است که اخبار زیادی از رسانه‌ها و خبرگزاری‌های مختلف غربی در رابطه با وضعیت افغانستان و پیشروی‌های طالبان به جهان مخابره می‌شود. خبرهایی که بسیاری از آن‌ها دروغ و کذب محض است و صرفاً ابعاد تبلیغاتی و رسانه‌ای دارد. برای پی بردن به واقعیت‌های موجود و بررسی بیشتر شرایط ذکر چند نکته حائز اهمیت است:

1- انتشار اخبار کذب و جعلی همچون تصرف ۸۰ درصدی شهرهای افغانستان توسط طالبان، نشان از یک نوع عملیات رسانه‌ای- روانی در جهت ناامن نشان دادن افغانستان است. این رسانه‌ها به‌گونه‌ای وانمود می‌کنند که عامل اصلی این اتفاقات، خروج آمریکا از این کشور است. این در حالی است که خود آمریکا عامل اصلی ناامنی در افغانستان است. 2- ایجاد موجی از وحشت رسانه‌ای و تبلیغاتی همچون تصرف ۸۰ درصدی مناطق افغانستان در راستای ایجاد یک ماشین روانی گسترده برای تصرف بیشتر مناطق توسط طالبان است. این گزاره بیشتر به دنبال ایجاد ترس در افکار عمومی و نیروهای نظامی افغان است. روشی که داعش در سال ۲۰۱۴ در جهت تصرف مناطق مختلف عراق و سوریه از آن استفاده کرد. همین روش اکنون توسط رسانه‌های غربی در افغانستان در حال اجراست. لازم به ذکر است که از ۴۵۰ شهرستان افغانستان، ۹۰ شهر آن در اختیار طالبان است. 3- ایجاد ناامنی گسترده و هم‌زمانی آن با خروج نیروهای آمریکایی، نشان از توافقات پشت پرده‌ای دارد که این هم‌زمانی را ایجاد کرده است. رفتن اشرف غنی به آمریکا در برهه کنونی و عدم مبارزه جدی با طالبان توسط نیروهای امنیتی و نظامی، همگی از ابعاد نهانی از ماجرا حکایت دارد که رویه‌های آن بعدها آشکار خواهد شد. 4- از زمانی که بحث خروج آمریکا از افغانستان مطرح شده است، گزاره‌های ناامنی در این کشور بیشتر پو در ابعاد مکانی گسترده تر شده است؛ از انفجارهای مقابل مدارس تا قضایای کنونی، همگی از ایجاد یک نوع سناریوی مشترک توسط آمریکا با عوامل داخلی همسوی خود است که بتواند همچنان در این کشور حضور داشته باشد.

نکته پایانی: برخی اعتقاد دارند که آمریکا موافق تسلط طالبان بر افغانستان و تشکیل دولت توسط این گروه است؛ اما آنچه آمریکا به دنبال آن است؛ در وهله اول، تضمین حضور خود و در وهله دوم، ایجاد یک دولت ملی متشکل از افراد وابسته است. ابعاد این دولت ملی برآمده از تشکل‌های سیاسی مختلف با گرایش‌های متضاد است. امری که به‌هیچ‌عنوان در کشوری همچون افغانستان قابل پیاده‌سازی نیست. درنتیجه آمریکا با این اقدام به دنبال تشکیل یک دولت شکننده، بدون هر نوع همگرایی است تا در خلأ امنیتی حاصل‌شده از خلأ سیاسی در این کشور، حضور خود را تثبیت کند. 

نام:
ایمیل:
نظر: