مشرق نیوز (۲ مرداد ۱۴۰۰) در گزارشی اقتصادی نوشت: «بر اساس گزارش مرکز آمار، شاخصهای توزیع درآمد در دولت روحانی به بدترین وضعیت خود رسیده و فقرا فقیرتر و مرفهان پولدارتر شدند. شاخص ضریب جینی که در پایان دولت دهم به ۳۶۶/۰ واحد کاهش یافته بود، هماکنون به ۴۰۱/۰ واحد افزایش یافته است. بدین ترتیب در ۸ سال عملکرد دولت روحانی نابرابری توزیع درآمد بهشدت زیاد شده و متأسفانه در دولت روحانی با شدیدترین افزایش شکاف طبقاتی مواجه شدیم». در واکاوی چرایی این افزایش نابرابری که نتیجه آن نارضایتی مردم را به همراه داشته است، باید به نوع نگاه دولتمردان و سیاستهای اعمالشده پرداخت.
گزارههای تحلیلی: عوامل اصلی این اوج نارضایتی در بعد داخلی، در 4 نگاه کلان دولتمردان قابل تحلیل است: 1- توقف یا کند شدن اجرای کامل سیاستها و طرحهای حمایتی دولت قبل: مهمترین مصادیق طرحهای حمایتی، مسکن مهر و هدفمندی یارانههاست. 2- اجرای سیاستهای غلط تشدید کننده نابرابری: شاخصترین نمونه آن سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی بود. دولت به بهانه کنترل قیمت ارز و مهار تورم، اقدام به تعیین دستوری نرخ ارز و توزیع آن میان افراد خاص برای تأمین نیاز وارداتی کشور کرد. نتیجه این سیاست، سوءاستفادههای کلان عدهای خاص و هدر رفت بخش زیادی از منابع ارزی کشور بود. 3- اجرایی نشدن اصلاحات لازم در حوزههای مختلف اقتصاد: از مهمترین مصادیق بیعملی دولت در اجرای اصلاحات اقتصادی، تعلل در اصلاح ساختار مالیاتی کشور است. فرار مالیاتی گسترده، نظام سنتی مالیاتستانی و نبود پایههای مالیاتی، بهویژه در حوزه مالیاتهای تنظیمی، مهمترین معضلات نظام مالیاتی است که دهکهای بالای جامعه، ذینفعان اصلی چنین شرایطی هستند. 4- از همه مهمتر، وابستگی و دلبستگی تا روزهای پایانی دولت به برجام نافرجام بود که قفل بیتحرکی بر تولید کشور زد، بهطوریکه بعد از گذشت هشت سال، هنوز این قفل باز نشده است و اقتصاد و معیشت جامعه با برجام و مذاکره شرطی شده است.
ناگوارتر آنجاست که متولیان و بانیان این مشکلات بهجای عذرخواهی و مرهم و دوای زخم، نمک روی زخم مردم باشند؛ اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری در جریان سفر دیروز خود به خوزستان مطرح کرد که: «سابقه ما نشاندهنده این است که کارآمد هستیم یا نه؟! کارآمدی در این است که در یک دوره باوجود محدودیتها بهگونهای عمل کنیم که کمترین خسارت و بیشترین بازدهی را داشته باشیم!». ﺣﮑﺎﻳﺖ ﺑﻌﻀﻲ از مواضع دولتمردان امروز ما در مقابل مشکلات و نارضایتیهای مردم، حکایت بریدن انگشت با تیزی کاغذ است. این بریدگی اذیت و سوزش و مشغولیت ذهن و فکر را دوچندان میکند. درواقع ﻛﺎﻏﺬ ﺍﺯ ﭼﺎﻗﻮ برندهتر ﻧﯿﺴﺖ، اما ﺁﺳﯿﺐ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﺯ ﮐﺎﻏﺬ غیرقابلانتظار است.