رئیس جمهور امریکا، جو بایدن که هنگام خروج ترامپ از کاخ سفید، زمین سوخته را تحویل گرفت واقتصاد رو به افول، دموکراسی بی اعتبار، ناتوانی در مهار کرونا و کاهش اعتبار جهانی را که از نتایج آن افول تاثیرگذاری امریکا در نظام بین الملل بود را به ارث برد، پیشنهاد تقویت قوانین "امریکایی بخرید" را برای تقویت تولید امریکا مطرح کرده است.
بر اساس اطلاعات ارائه شده توسط کاخ سفید پیشنهاد جدید مستلزم آن است که کالاهایی که با پول مالیات دهندگان خریداری می شود باید حاوی 75 درصد محتوای تولید شده در ایالت متحده باشد. در حالی که اکنون این میزان 55 درصد می باشد. بایدن در سخنرانی خود در این باره گفت "در سال های اخیر امریکایی بخرید وعده ای توخالی بود دولت من امریکایی بخرید را به واقعیت تبدیل می کند و من دولت فدرال را پشت این تعهد قرار می دهم"
قانون خرید کالاهای آمریکایی مصوب 3 مارس 1933 یعنی آخرین روز ریاست جمهوری هربرت هوور است. این قانون تا حدودی در واکنش به فعالیت بازاریابی دولت انگلیس در آمریکا در سال 1931 بعد از رکودی بزرگ تصویب شد و مثل هر قانون دیگری موافقان و مخالفانی داشت.
وقتی دونالد ترامپ سال 2017 در ایالت ویسکونسی فرمان «جنس امریکایی بخر، کارگر امریکایی بگیر» را امضا کرد، کنگره هنوز تصمیم خود را اعلام نکرده بود. بعد از آن منتقدان این سیاست بر این باور بودند که علیرغم سابقه حمایت قانون خرید کالای آمریکایی از تولیدات داخلی، دلیل منطقی وجود دارد که نتایج برآوردی فرمان مذکور را زیر سؤال ببرد. دلیل آن ها در این زمینه به خرید اقلام دارویی و پزشکی مربوط می شد. جامعه دارویی، جامعه تجار و کمیته مالی سنا هشدار داده بودند که فرمان اجرایی شرایط خرید کالاهای آمریکایی در زنجیره عرضه ملزومات و کالاهای اساسی برای در دسترس قرار دادن بهموقع و با قیمت مناسب اقلام دارویی و پزشکی وقفه ایجاد خواهد کرد.
درنتیجه، منتقدان پیشبینی میکردند که فرمان مذکور انگیزه اندکی برای شرکتهای داخلی را فراهم میکند، ضمن اینکه همزمان در زنجیره عرضه وقفه ایجاد خواهد کرد. با وجود منتقدان به فرمان امریکایی بخر، ترامپ در اقدامات خود حتی کشورهای همپیمان امریکا همچون کره جنوبی را نیز مستثنی نکرد و واردات ماشینهای لباسشویی ال.جی. و سامسونگ را نیز دچار محدودیت کرد و در نهایت این فرصت را برای هم پیمان آسیایی خود قائل شد که اگر اغلب محصولات مختلف ماشین لباسشویی کرهای داخل خاک آمریکا تولید شوند، میتواند هنوز سهمی از بازار داخلی آمریکا داشته باشد.
استفاده ازتجربه کشورها، شاه کلید حمایت از تولید داخلی
بررسی توسعه اقتصادی کشورها نشان می دهد یکی از مؤلفه های اصلی در جهت رشد اقتصادی هر کشوری، توجه به تولید داخلی و حمایت از آن است. موضوعی که به عنوان سیاست های اقتصاد مقاومتی از طرف رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده و ایشان در بیانات خود پیرامون پیشرفت کشور بر لزوم طراحی الگوی بومی ضمن بهره مندی از تجربه های مفید سایر کشورها تاکید نموده اند. از این رو «اقتصاد مقاومتی» را اندیشهای آزموده و تجربهشده در دنیا میدانند.
کشورهایی مثل امریکا، چین، ژاپن و روسیه و.. که در فضای تجارت جهانی هم دست از حمایت تولید داخلی برنداشته اند و اصل و مبنا در بسیاری از کشورهای قدرتمند اقتصادی، حمایت از تولید کننده های داخلی و به حداقل رساندن واردات خارجی است. بدین مفهوم و با توجه به جهت گیری اقتصاد مقاومتی واختلاف آن با جهت گیری مادی گرایی صرف در برخی کشورهای غربی، استفاده از تجربیات کشورهای دیگر می تواند مفید واقع شود.
تجربه ژاپن در حمایت از تولید داخلی
ژاپنی ها از زمان جنگ جهانی دوم به بعد روحیه حمایتگری از تولیدات داخلی شان را حفظ کردند و با همین روحیه تا امروز توانستند مقابل محصولات چینی که قصد داشتند بازارهای داخلی این کشور را تصاحب کنند، بایستند. ژاپن از همان زمانی که در جنگ جهانی دوم شکست خورد کمپینی را برای حمایت از تولید داخلی راه انداخت و برای تقویت تولید داخلی از تجربیات گذشته خود نیز بهره برد به این صورت که با سیاست های تشویقی صادرات، واردات کالا را محدود کرد تا زمینه برای تولیدکنندگان ژاپنی فراهم شود. این دولت برای افزایش مزیت های صادراتی خود حتی بارها اقدام به کاهش ارزش پول ملی خود (ین) کرد تا در مقابل دلار آمریکا، کالای ژاپنی برای خریداران خارجی ارزان تر تمام شود. به این طریق از تولید داخلی خود با رویکرد صادراتی توانست حمایت کند.
تجربه کانادا برای حمایت از تولید ملی
یکی از مأموریت های دولت کانادا تقویت بخش تولید داخلی است.سیاست گذاران کانادایی عمده ای از واردات این کشور را به حامل های انرژی وپیش نیازهای تولید اختصاص داده اند و از طرفی تولیدات هم صادرات محور است.به این ترتیب بخش زیادی از حامل های انرژی که وارد این کشور می شوند، پایه ی صادرات کانادا هستند. مواد پتروشیمی، پلاستیکی،فراورده های نفتی وتولید مواد اولیه مورد نیاز کارخانه ها بخشی از صادرات این کشور را تشکیل می دهند. دولت کانادا برای حمایت از کالای داخلی بعد از این که دونالد ترامپ بدون توجه به پیمان "نفتا" اقدام به وضع تعرفه های بالا بر محصولات وارداتی کانادا نمود، در اولین اقدام، تعرفه واردات امریکایی را 25 درصد افزایش داد و بر روی بعضی از محصولات امریکایی مالیات سنگین وضع کرد.
تجربه چین(کارخانه جهان) ومالزی
کشور چین با توسعهی دانش، پژوهش و فناوری و ایجاد الگوی تجارت خارجی صحیح توانسته رشد چشمگیری در اقتصاد پیدا کند. چین تا قبل از پیروزی کمونیسم، کشورش را بر اساس کشاورزی سنتی اداره می کرد وبعد از پیروزی دموکرات ها کشاورزی به صورت جدی تر مورد توجه قرار گرفت و مقیاس تولید در کشاورزی، بهصورت واحدهای بزرگ تعریف شد تا امکان صنعتی شدن کشاورزی فراهم شود. بدین صورت نظام «خردهمالکی» جای خود را به «تعاونیهای بزرگ» و «کشاورزی دستهجمعی» داد وهمین زمینه ای شد تا فناوری با کار کشاورزی گره بخورد وچین را قادر ساخت که تولیدات کشاورزی را به بیش از نرخ جمعیت افزایش دهد.
الگوی برنامه ریزی در چین این کشور را در سال 2050 به اقتصاد اول جهان تبدیل خواهد کرد.در کشور مالزی نیز، برای پیشرفت صنعتی، واردات کالاهای خارجی کاهش و استفاده از منابع طبیعی افزایش یافت و پس از آن سیاست حمایت از تولید داخلی به سمت رشد صادرات افزایش پیدا کرده و با مشوق های مالی ترویج شد. مالزی جزء کشورهایی شد که معروف است اقتصاد مقاوتی را اجرا می کند.
برای جمع بندی، تجربه ی این کشورها در چند سال اخیر نشان داده است این کشورها با ارتقای تولید و حمایت از صنایع داخلی، توجه به نوآوری وشکوفایی، فناوری و دانش روز و همچنین کاهش وابستگی به نفت و خام فروشی، توانسته اند بخشی از آسیبپذیری اقتصاد داخلی خود را کاهش داده و به رشد اقتصادی دست یابند. صرفنظر از جهتگیریهای ارزشی و پیامدهای اجرای سرمایهداری دربرخی از این کشورها میتوان گفت تجربهی این کشورها که در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و سخنان مقام معظم رهبری نیز بارها مورد تأکید قرار گرفته و از تولید ملی بهعنوان ستون فقرات اقتصاد مقاومتی یاد شده و بر رهایی از وابستگی به نفت و اقتصاد دانش بنیان نیز تأکید جدی شده است، میتوانند بهعنوان اصولی تجربه شده، موجبات مقاومسازی بیشتر اقتصاد کشور را فراهم آورد.