صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۶:۳۶  ، 
شناسه خبر : ۳۳۲۹۹۰

روزنامه خراسان**

آینده آمریکا در افغانستان/مصطفی منتظر

آمریکا پس از ۲۰ سال اشغالگری از افغانستان خارج و تلاشی که طی دو دهه گذشته برای نابودی طالبان و شکل دهی به دولت و ارتشی مدرن به کار بسته بود با سرعتی خارق العاده دود شد. فارغ از درس‌های بی‌شمار توسعه وابسته، تکیه به آمریکا و دل خوش کردن به توسعه ناهمخوان با جامعه، باید توجه کرد که آمریکا در چه شرایطی مجبور به این انتخاب شده است. اولین فرضیه، چرخش سیاست خارجی آمریکا به سمت شرق دور است که شکل و وضعیت حضور آمریکایی‌ها در منطقه را به شدت تغییر داده است. افغانستان که قرار بود با اشغالش، چهارراه چین، ایران و روسیه را به دست آمریکایی‌ها بدهد، ارزش سابق خود را از دست داده و دیگر کفاف هزینه‌هایش را از لحاظ استراتژیک نمی‌داد. از طرف دیگر بعید بود که آمریکا بخواهد این نقطه مهم را دودستی به رقبا و دشمنانش تقدیم کند. به همین دلیل راهبرد ناامن سازی افغانستان برای اثرگذاری بر سه کشور مذکور پیگیری شد. در این راهبرد هسته‌های مختلفی از داعش به افغانستان انتقال داده شد تا جرقه جنگ‌های مذهبی زده و مرز‌های چین و ایران ناامن شود. در مقابل طالبان که می‌دانست رشد داعش به معنای از دست رفتن سرزمین‌های بسیار، جنگ مذهبی و خلاصه نرسیدن آن‌ها به رویای «امارت اسلامی» است، به جنگ با داعش رفته و فعلا توانسته آن‌ها را تا حد قابل توجهی از بین ببرد؛ بنابراین راهبرد اولیه آمریکا در افغانستان با شکست مواجه شد. پس از آن برنامه دوم که چندگانگی حاکمیتی در افغانستان بود پیگیری شد. براساس این فرضیه با خروج آمریکا از افغانستان خلع قدرتی رخ می‌داد که طی آن دولت و ارتش مرکزی بخشی از افغانستان و طالبان بخشی دیگر را در دست داشت. در این میان یکی کاملا متکی به آمریکاست و دیگری از طریق مذاکره مجبور به همکاری با آمریکا خواهد بود. به بیان دیگر آمریکا سعی کرد مهره‌هایی را در بازی قرار دهد که همه را کنترل کند. در این راهبرد به علت نبود قدرت قاهره در افغانستان، هرگونه تلاش برای همکاری با این کشور توسط رقبای آمریکا منتفی بود، برای مثال راه جدید ابریشم که در طرح اولیه از افغانستان به ایران می‌رسد دیگر قابلیت اجرا نداشت. بایدن با نگاه به مشکلات داخلی خود، راهبرد توجه به چین و مسائل افغانستان و همسایگانش این راهبرد را انتخاب کرد و بر تصمیم ترامپ مبتنی بر خروج از افغانستان مهر تایید زد. اما اتفاقات به شکل دیگری رخ داد. پیش بینی اولیه که گفته می‌شد در آن طالبان شهر‌های کوچک را در دست خواهد داشت و دولت مرکزی شهر‌های بزرگ را، به سرعت تغییر کرد. طالبان پس از تثبیت خود در مناطق پیرامونی با سرعت غافلگیر کننده‌ای به سمت شهر‌های بزرگ حرکت کرد و ارتش ۸۸ میلیارد دلاری افغانستان همچون برجی از شن به سرعت سقوط کرد. سقوط دولت آن چنان سریع اتفاق افتاد که طالبان نیز متحیر شده بود. این گزاره که آمریکا در پشت پرده تمام اتفاقات رخ داده حضور داشته و این برنامه آن‌ها بوده، با وقایع دو هفته اخیر همخوان نیست. رفتار آمریکا نشان می‌دهد که سازمان‌های اطلاعاتی و نظامی این کشور، چنین فروپاشی را به هیچ وجه پیش بینی نمی‌کردند و دولت و ارتش آمریکا کاملا در وضعیت تحیر قرار گرفته اند. تعداد زیاد آمریکایی‌های جامانده، برگرداندن تعداد بسیار زیادی ازنظامیان به فرودگاه کابل و... همه نشان دهنده همین موضوع است.
در این میان البته بعید به نظر می‌رسد که طالبان بخواهد با آمریکا وارد خصومت شود. طالبان که در دهه ۷۰ شمسی متولد شده بود، پس از حدود یک دهه جنگ به قدرت اول افغانستان تبدیل شد، اما قرارگرفتن در کنار بن لادن و القاعده در واقعه ۱۱ سپتامبر بهانه آمریکا برای حمله به افغانستان را فراهم کرد که این موضوع به معنای نابود شدن تلاش یک دهه طالبان در مسیر قدرت بود. حالا و پس از ۲۰ سال جنگ آن‌ها دوباره به قدرت نزدیک شده‌اند، بنابراین بعید است که این بار نیز در مسیر درگیری با همسایگان شان یا آمریکایی‌ها، این فرصت را از دست بدهند. می‌توان گفت که همکاری‌های محتمل آینده بین طالبان و آمریکا نه از سر سرسپردگی طالبان به آنان یا برنامه ریزی خارق العاده آمریکایی‌ها بلکه برای حفظ قدرت توسط خود طالبان صورت خواهد گرفت. به طور کلی می‌توان گفت که وضعیت در افغانستان از دست آمریکا تاحدودی خارج شده و آنان سعی در کنترل شرایط دارند. در این میان دیگر قدرت‌های دخیل و همسایگان نیز هرکدام بازی خود را به کار بسته اند. آن چه در وضعیت کنونی مهم است، امتیازدهی طالبان به طرف‌های مختلف تا سوار شدن و تثبیت بر مسند قدرت خواهد بود، اما پس از قبضه قدرت مشخص نیست شعار‌های به روز شده آنان به دهه ۹۰ برخواهد گشت یا خیر.

********************

روزنامه ایران**

افغانستان در پریشانی و انتظار/زهره صفاری

سقوط دولت تحت حمایت امریکا در افغانستان، فرار «اشرف غنی» از کشور و هراس افغان‌ها از آینده کشورشان، نزدیک به یک هفته است، در خط اول خبری جهان جای گرفته، اما طالبان فارغ از همه این غائله‌ها در تدارک استقرار حکومت خود است.
به نوشته «سی‌ان‌ان»، در نخستین روز‌های حاکمیت طالبان بر افغانستان هراس از طالبان دو دهه قبل هزاران نفر از مردم را راهی فرودگاه کابل کرد و صحنه‌هایی بس دردناک از بالارفتن زن و مرد و کودک از دیوار فرودگاه تا سوار شدن بر بال هواپیما و سقوط دردناک دو شهروند افغان از هواپیمای در حال پرواز تا ساعت‌ها جهان را دگرگون کرد. اما طالبان که با حرکتی آرام و حساب شده قدرت را به دست گرفته و همه ولایات و شهر‌های مهم را به تصرف خود درآورده، از همان ابتدا با رویکردی متفاوت سعی کرد به جهان ثابت کند که این طالبان با آنچه ۲۰ سال قبل توسط امریکایی‌ها شکست داده شده بود، تغییراتی اساسی یافته است.
در میان آن همه هیاهو و در حالی که با اعلام کریدور امن طالبان برای کسانی که قصد فرار داشتند، هر لحظه بر شمار افغان‌های هراسان در فرودگاه کابل افزوده می‌شد، نخستین نشست خبری طالبان با حضور «ذبیح‌الله مجاهد»، سخنگوی شبه‌نظامیان و خبرنگاران داخلی و خارجی برگزار شد. نشستی که به نوشته «الجزیره»، طالبان در آن تعهد به رعایت حقوق زنان و فراخوان آن‌ها به دولت، آزادی رسانه و عفو کامل مقامات سابق حکومت افغانستان داد. «مجاهد» به نمایندگی از طالبان همچنین برای آغاز روابط با کشور‌های دیگر ابراز امیدواری کرد و قول داد که قلمروی افغانستان محلی برای حمله به کشور‌های دیگر نشود: «بزودی کابل را از وضعیت نظامی خارجی می‌کنیم و به جامعه بین‌المللی و سازمان ملل متعهد می‌شویم که هیچ کس آسیب نخواهد دید.» طالبان برای اثبات این تغییر رویکرد در نخستین گام‌هایش برخلاف ۲۰ سال قبل اجازه برگزاری مراسم سوگواری عاشورا را صادر کرد.

غافلگیری غرب از موج پناهندگان

اما با وجود این شرایط با نزدیک شدن به مهلت خارجی‌ها برای خروج از افغانستان، اتفاقات غافلگیرکننده چند روز اخیر کابل، برنامه غربی‌ها را به کلی به هم ریخته است. به طوری که به نوشته «گاردین»، در حالی که براساس اعلام ناتو تاکنون ۱۸ هزار نفر از افغانستان خارج شده‌اند، اما همچنان هزاران نفر از واجدان شرایط خروج از کشور در انتظار پرواز‌هایی هستند که معلوم نیست چه زمانی به آن‌ها برسد. این در حالی است که حضور نیرو‌های امریکایی و طالبان برای کنترل اوراق شناسایی و مجوز خروج خارجی‌ها و افغان‌های واجد شرایط، سبب بروز درگیری‌های مسلحانه‌ای شد. به باور کارشناسان در این میان خبر‌هایی تأیید نشده از جست‌و‌جوی خانه به خانه برای یافتن مخالفان، نگرانی‌ها و اضطرار برای خروج نیرو‌های امریکا، ناتو، خبرنگاران خارجی و مترجمان افغان را چند برابر کرده است. اما این تنها یک روی سکه مصایب مردم افغان است، در سوی مقابل آن‌هایی که با هزاران امید با بدترین امکانات سوار بر هواپیما‌های نظامی به کشور‌های دیگر منتقل شده‌اند همچنان بلاتکلیف مانده و با‌وجود وعده‌های اروپایی‌ها برای پناهندگی در فرودگاه‌ها سرگردانند.
توجیه جنجالی «غنی» و واکنش مردم
«اشرف غنی» بعد از چند روز سکوت در حالی که شماری از فعالان افغانستانی خواستار بازداشت او توسط اینترپل شده بودند، در پیامی فیس‌بوکی، بار دیگر مردم کشورش را مورد خطاب قرار داد و فرارش را توجیه کرد و خشم مردم را برانگیخت. به نوشته «طلوع نیوز» افغانستان، «غنی» که گفته می‌شود با اندوخته مالی هنگفتی به امارات پناهنده شده است در این پیام گفت: «من روز یکشنبه برای بررسی اوضاع امنیتی کابل به وزارت دفاع رفته بودم که نگهبانانم توطئه قتل مرا خنثی کردند و زمانی مجبور به ترک افغانستان شدم که طالبان به پشت ساختمان ارگ رسیده بود و من حتی نتوانستم کفش‌هایم را عوض کنم و همه وسایل شخصی، رایانه‌ام و... نیز به دست دیگران افتاد.»
در پی این اظهارات که نتوانست آبی بر آتش خشم مردم بریزد، انتشار فهرست ۵۲ همراه «اشرف غنی» و میزان ثروتی که او با خود برده بود، چهره رئیس جمهوری سابق افغانستان را خدشه دارتر کرد. در این شرایط «امرالله صالح» معاون اول «غنی» در بیانیه‌ای با استناد به حکم قانون اساسی خود را سرپرست مشروع کرسی ریاست جمهوری اعلام کرد.

از بحران «بایدن» تا احتمال تشکیل دولت شورایی در افغانستان

به باور بسیاری از کارشناسان بحران افغانستان به پرچالش‌ترین موضوع سیاست خارجی دولت «جو بایدن» بدل شده است، اما در این میان رئیس جمهوری امریکا نه تنها از تصمیمش ابراز پشیمانی نمی‌کند بلکه چندین ساعت پس از سقوط کابل، در سخنانی اعلام کرد که اجازه نمی‌دهد امریکا وارد نبردی شود که نیروهایش برای کشورشان نمی‌جنگند. اطمینان او به تصمیمش به حدی بود که به نوشته تحلیلگران «آسوشیتدپرس»، شاید تا پیش از این هرگز تا این اندازه قاطعانه پاسخ منتقدانش را نداده بود: «من می‌دانم که تصمیمم با انتقاداتی همراه است، اما ترجیح می‌دهم به‌جای واگذار کردن این بحران به رئیس جمهوری بعدی، این انتقادات را بپذیرم و کار را تمام کنم.»
روزنامه «صبح کابل» پس از اظهارات «بایدن» و عزم امریکا برای برداشتن چتر حمایتی خود از افغانستان، از بازگشت شرایط در مرکز شهر کابل به وضعیت عادی خبر داد و تنها تفاوت را برداشتن دوربین‌های امنیتی پلیس و حضور نیرو‌های طالبان در سراسر خیابان‌های پایتخت ذکر کرد. در همین حال «هشت صبح» نوشت «عبدالله عبدالله»، رئیس شورای عالی مصالحه ملی و حامد کرزای، رئیس جمهوری پیشین افغانستان در پیامی مشترک از آغاز گفتگو‌ها با مقامات طالبان و سایر بزرگان کشورشان خبر دادند. بنا بر اعلام منابع آگاه قرار است ادامه مذاکرات دوحه نیز در داخل افغانستان انجام شود. «وحید‌الله هاشمی»، از اعضای بلند پایه طالبان به رویترز گفت: «ممکن است افغانستان با شورایی به ریاست «ملاهبت الله» رهبر طالبان هدایت شود و عنوان رئیس جمهوری به رئیس الوزرا تغییر یابد.
طالبان در حالی در تدارک حاکمیت جدید است که از چند روز گذشته دسترسی این کشور به صندوق بین‌المللی پول و حساب‌های میلیاردی بانک مرکزی در امریکا مسدود شده است و وعده کمک‌های بشردوستانه امریکا، فرانسه، آلمان و... در حد حرف باقی مانده و سازمان‌های جهانی مانند عفو بین‌الملل، طالبان را مسبب قتل‌عام‌های افغانستان می‌دانند.

***********************************************

نام:
ایمیل:
نظر: