به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بصیرت، وقتی ظریف و موگرینی بیانیه توافق ایران و ۱+۵ را در سال ۲۰۱۵ قرائت کردند بسیاری در داخل به این توافق با تردید می نگریستند. فارغ از توازن یا میزان تعهدات طرفین، اصل اجرایی شدن این توافق نیز محل تأمل بود. چنین نیز شد. ایران تعهدات خود را انجام داد و آژانس انرژی اتمی اجرای تعهدات ایران را تایید کرد اما خبری از اجرای تعهدات آمریکا و اروپا نبود.
سرانجام در سال ۲۰۱۸ آمریکا از برجام خارج شد و ایران ماند و تحریمهایی که نه تنها برداشته نشد بلکه پس از برجام نیز تعدادی بر آنها افزوده شده است.
مسئله آن جایی دردناکتر میشود که ایران تعهدات سنگین خود را اجرایی کرده بود. ایران قلب راکتور اراک را بتنریزی و باز طراحی کرده بود، فردو را از کار انداخته بود، مواد هستهای خود را اکسید کرده و بسیاری از پروژههای R&D را متوقف کرده بود. موارد متعددی که بهسرعت و پشت سر هم انجام دادیم به امید آنکه آمریکاییها و اروپاییها تحریمها را بردارند اما نشد که نشد.
ایران اکنون برای چه چیزی مذاکره میکند؟
برجام، خوب یا بد، هرچه بود، هزینهاش را کشور پرداخته است. لذا حق طبیعی ایران است که اگر عوایدی در برجام وجود دارد -کم یا زیاد- به دنبال تحقق آن باشد. به معنای دقیقتر، ایران به دنبال نقد کردن چک برگشتی برجام است.
نقد کردن این چک، دو معنا دارد:اول اینکه هر آنچه در برجام به عنوان امتیاز به ایران داده شده است باید تحقق پیدا کند.
دوم نیز اینکه تمام تحریمهای پس از برجام که خود ناقض برجام است، باید لغو شوند.
فشار روحانی برای تحمیل تعهدات فرابرجامی پس از مذاکرات وین ۶
در مذاکرات وین ۱ تا ۶ که در اواخر دوره ریاست جمهوری حسن روحانی و توسط سید عباس عراقچی، معاون سیاسی سابق وزارت امور خارجه انجام شد تیم ایرانی با خواستههای عجیبی از سوی طرف مقابل مواجه شد.
امتیازاتی که طرف مقابل در این دور از گفتوگوها از ایران مطالبه کرد فراتر از آن چیزی بود که در برجام تعهد داده بودیم.
تیم قبلی مذاکرهکننده تحت فشار نهادهای حاکمیتی تا وین ۵ زیر بار این خواستهها نرفت اما در وین ۶ ورق برگشت. اواخر خردادماه وقتی عراقچی برای دور ششم مذاکرات، وارد وین شد به دلیل فشار سنگین دولت و افکار عمومی در بازه زمانی پیش از انتخابات، تعهداتی فراتر از تعهدات برجام را نیز پذیرفت.
وقتی خبر این اقدام عراقچی به گوش مسؤولین پرونده در نظام جمهوری اسلامی ایران رسید مخالفتها از سوی نهادهای مختلف مسؤول صورت گرفت. مخالفتهایی که باعث شد روحانی در ۲ تیرماه ۱۴۰۰ یک موضع تند اتخاذ کند: " اگر بخواهند، همین امروز میتوانیم تحریم را تمام کنیم. نه فردا، همین امروز، دوم تیر میتوانیم تحریم را تمام کنیم، همین الان اختیارات به آقای دکتر عراقچی بدهیم، به وین برود و در عرض چند روز توافق را نهایی کند و تحریم هم برداشته شود".
منظور روحانی از دادن اختیارات به عراقچی، همان اختیاراتی بود که میتوانست فراتر از تعهدات برجام، به طرف مقابل پیشکش کند. اما این کار منطقی نبود و نهادهای مختلف نیز زیر بار این اقدام نرفتند.
آمریکا اکنون از مذاکرات چه میخواهد؟
آمریکایی ها بعد از خروج از برجام به واسطه اروپاییها در جریان مذاکرات قرار میگیرند و به طور مستقیم در گفتوگوها حضور ندارند اما از روند مذاکرات مطلعند. آمریکاییها دو هدف کوتاهمدت را دنبال میکنند: اول یک توافق سریع و فوری، و دوم احیاء برجام؛ اما نسخه بهروزشده برجام، یعنی ورژن ۲۰۲۱ میلادی آن، با تعهداتی بیشتر و سنگینتر برای طرف ایرانی.
علت هدف اول یعنی رسیدن به توافق در کوتاهمدت، بیشتر انگیزه حزبی دارد. دموکراتها، هم در مجلس آمریکا وضعیت شکنندهای دارند و هم بایدن رئیس جمهور آمریکا حال و روز خوبی ندارد. دولت آمریکا بهناچار برای حفظ قدرت سیاسی خود نیاز به یک توافق سریع دارد تا ضعفهای خود را با این ماجرا جبران کند.
اما نسخه بهروزشده برجام برای حفظ تحریمهای پس از برجام و گرفتن امتیازات جدید برای آمریکاییها ضروری است.
ایران زمین بازی را طراحی میکند*
مهمترین اقدامی که تیم جدید مذاکرهکننده انجام داده است، طراحی یک زمین جدید بازی برای مذاکرات است. ارائه دو پیشنویس درباره رفع تحریمی و مسائل هستهای از سوی تیم ایرانی ابتکار عمل را از طرف مقابل گرفت و عملاً طرفین در حال مذاکره روی پیشنهادهای ایران هستند.
پسگرفتن برخی امتیازات غیرضروری که در وینهای ۱ تا ۶ توسط تیم مذاکرهکننده دولت روحانی به طرف مقابل داده شده بود کار دشواری بود که تا کنون انجام شده است. تیم مذاکرهکننده رفع تحریمها به ریاست علی باقری با منطق «یا همه چیز یا هیچ چیز» توانست اسناد برخی تعهدات فرابرجامی مذاکرات قبلی را دوباره روی میز مذاکره بگذارد و روند مذاکره را تغییر دهد.