صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

بین الملل >>  بین الملل >> تیتر یک بین الملل
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۶  ، 
شناسه خبر : ۳۳۸۱۱۸
ایستادگی رژیم صهیونیستی در مقابل ایران، با توجه وجود انواع موشک ها و پهپاد ها و ... امری غیر ممکن تلقی می گردد. 
پایگاه بصیرت / گروه بین المللی/ علی احمدی

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بصیرت، بررسی جایگاه قدرت جمهوری اسلامی ایران با رژیم صهیونیستی به هیچ وجه یک تحلیل و گزاره ای درست نیست. فاصله ای که بین دو وجود دارد، بدون شک قدرت و برتری را از آن جمهوری اسلامی می داند. اینکه گاها صهیونیست ها در یک تراژدی صحبت از حمله به مراکز هسته ای می کنند، بیشتر شبیه جوک و برای خنداندن مخاطب سوژه خوبی است. به این دلیل که امنیت جمهوری اسلامی ایران، به نحوی طراحی شده است که ناامن سازی آن وجود ندارد. 

به بیانی دیگر، سیستم بازدارنده ای که جمهوری اسلامی ایران، طراحی کرده است، بدون شک کسی جرات تعرض به امنیت آن را نمی دهد و این موضوع با نابودی کشور تجاورگر روبرو خواهد بود. بنابراین ایستادگی رژیم صهیونیستی در مقابل ایران، با توجه وجود انواع موشک ها و پهپاد ها و ...  امری غیر ممکن تلقی می گردد. 

تصور کنید در کنار توانی که ایران از خود دارد، حزب الله لبنان و سایر گروهای مقاومت را نیز به آن اضافه کنید. اینکه رسانه های محور عبری- غربی، از یک رژیم تو خالی، می خواهند یک "قدرت در برابر ایران" بسازند، این امری "خود فریب" و ساده لوح فریب" محسوب می شود. اما گزاره ها نشنان می دهد که رژیم صهیونیستی هیچگاه توان و جرات حمله به ایران را نخواهد داشت. 

نکته حائز اهمیت آن است که صهیونیست ها سیاست" هزار چاقو" بنت را برای ضربه زدن به ایران انتخاب کردند که آنهم نتیجه نداد و پاسخ قاطع ایران بعد پایان  صبر استراتژیک، این رژیم را سردر گم کرده است. 

از این رو گاها برخی از اعترافات درونی در داخل سرزمین های اشغالی نیز نشان دهنده واقعیتی است که م رژیم صهیونیستی به آن دچار شده است.

عاموس یادلین رئیس سابق سازمان ضد اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی و رئیس کنونی اندیشکده مطالعات امنیت داخلی این رژیم در گفت‌وگویی به "جبهه‌های نگران‌کننده در رویارویی با ایران و حزب‌الله"پرداخت.
وی در گفت‌وگو با کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی از سردرگمی رژیم صهیونیستی در قبال پرونده هسته‌ای ایران گفت و افزود، "اولین جبهه نگران‌کننده در این باره موضوع هسته‌ای است به نحوی که «غنی‌سازی ایران به ۶۰ درصد رسیده؛ ما در وضعیتی هستیم که نمی‌دانیم چه سیاستی پیش بگیریم".
یادلین ادامه داد: "نمی‌دانیم باید از بازگشت به توافقی حمایت کنیم که ایران را از نظر هسته‌ای به عقب برمی‌گرداند اما پول زیادی به آن می‌دهد یا اینکه از عدم بازگشت به توافق حمایت کنیم که این سیاست رسمی اسرائیل است اما اگر ایران غنی‌سازی ۹۰ درصدی انجام داد یا از توافق منع گسترش سلاح هسته‌ای خارج شد، چه کنیم؟"

این ژنرال صهیونیست دو جبهه نگران‌کننده دیگر برای تل‌آویو را "پروژه  دقت موشکی حزب‌الله" و موضوع سوریه عنوان کرد و گفت: سیاست داخلی و اینکه اسرائیل به کدام سمت می‌رود را مشاهده کرده‌ام. ما قبل از پایان سال چالش‌های بزرگی داریم؛ از ایران و حزب‌الله گفتم، اینها امور بسیار مهم هستند؛ درباره ایران هسته‌ای و حزب‌الله، (بحث حزب) راست و چپی وجود ندارد.
در همین ارتباط، «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله در سخنرانی ماه فوریه خود گفت، لبنان این قدرت را دارد که موشک‌های خود را به هزاران موشک نقطه‌زن تبدیل کند.
همچنین هفته جاری، روزنامه «رأی الیوم» نوشت، حزب‌الله در جنگ احتمالی آینده علیه رژیم صهیونیستی مانند جنگ ۳۳ روزه نخواهد بود و شش غافلگیری مهم برای صهیونیست‌ها دارد.

روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» در یادداشتی به قلم «کمال حرب» به همین موضوع پرداخت و شش غافلگیری به شرح زیر برای آن برشمرد:

اول؛ بمباران موشکی حزب‌الله به سمت اهداف اسرائیلی بسیار بیشتر از جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ خواهد بود؛ اعلام این موضوع که مقاومت زرادخانه بزرگی از موشک‌های نقطه‌زن دارد به معنای آن است که تحولی بنیادین در دقت موشک‌ها رخ داده و اهداف حساس و حیاتی اسرائیلی در تیررس موشک‌های مقاومت است. بنابراین رژیم اسرائیل تنها طرفی نخواهد بود که به تخریب زیرساخت‌ها اقدام خواهد کرد بلکه با مقابله به مثل روبرو خواهد شد و این جنگ احتمالا معادلات بازدارنده‌ای ترسیم خواهد کرد که تل‌آویو را از تخریب گسترده بازخواهد داشت.

دوم؛ غافلگیری دوم رویارویی دریایی است که در جنگ آینده به صورت اساسی مطرح خواهد شد. در جنگ پیشین حزب‌الله فقط ناوچه اسرائیلی «ساعر» را هدف گرفت اما پیش‌بینی می‌شود رویارویی دریایی آینده از حیث برد موشک‌ها و هدف گرفتن ناوهای صهیونیست گسترده‌تر باشد؛ حزب‌الله تاکتیک‌های دریایی با ابزارهای دیگری در اختیار دارد که ممکن است غافلگیری‌های زیادی با خود داشته باشد.

سوم؛ درگیری زمینی. در جنگ ۳۳ روزه نیروهای اسرائیلی برای نفوذ به لبنان تلاش‌هایی داشتند و نقش مقاومت در جلوگیری از این پیشروی سازنده بود. موشک‌های کورنت نقشی اساسی در هدف گرفتن تانک‌ها و نیروهای پیاده صهیونیست داشت همانطور که باید به دلاوری و تاکتیک‌های جنگ چریکی مقاومت در جلوگیری از پیشروی نیروهای رژیم اشغالگر تا پایان جنگ اشاره کرد. اما احتمالا مقاومت در جنگ آینده به این روش که دشمن به آن پی برده تکیه نخواهد کرد و به سمت تاکتیک هجوم در جنگ زمینی همزمان با دفاع روی خواهد آورد؛ رزمندگان مقاومت برای نفوذ زمینی به داخل فلسطین اشغالی و تهدید شهرک‌های صهیونیست و امقال آن روی خواهند آورد.

چهارم؛ نکته چهارم مربوط به «برتری هوایی اسرائیل» است. مطمئنا خیال رژیم صهیونیستی نسبت به آسمان لبنان نسبت به ۱۳ سال قبل راحت نخواهد بود و مقاومت برای اولین بار از پدافند هوایی استفاده خواهد کرد که حرکت بالگردها و پهپادهای اسرائیلی را با مشکل مواجه خواهد کرد و جنگنده‌های اسرائیلی برای جلوگیری از هدف گرفته شدن مجبور هستند در ارتفاع بالا پرواز کنند که همه اینها از موثر بودن نقش این جنگنده‌ها و برتری هوایی می‌کاهد.

پنجم؛ پنجمین موضوعی که با توجه به بمباران هفته پیش فرودگاه دمشق بدست اسرائیل باید به آن اشاره کرد این است که تل‌آویو با این اقدام دنبال زدن شریان امدادی مقاومت از طریق سوریه است؛ سوریه تنها شریان حیاتی بود که در جنگ ۲۰۰۶، ایستادگی مقاومت را تقویت کرد و ممکن است فرودگاه شام تنها راهی باشد که حزب‌الله در صورت طولانی شدن جنگ بتواند برای وارد کردن سلاح و مهمات بر روی آن حساب کند. جایگزین فرودگاه دمشق برای مقاومت، «خطی زمینی است که بیروت را پس از عبور از سوریه و عراق به تهران وصل می‌کند» و وجود پایگاه آمریکایی در «التنف» سوریه از فعال شدن این خط جلوگیری می‌کند به همین دلیل احتمال هدف گرفته شدن نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه توسط مقاومت به منظور گشایش این خط زمینی وجود دارد.

ششم؛ مهمترین موضوع احتمال اتحاد جبهه‌ها مقاومت در جنگ آینده است این احتمال در جنگ ۳۳ روزه مطرح بود اما بسیار ضعیف بود امروز این احتمال قویتر شده است. بدان معنا که رژیم اسرائیل باید با مقاومت فلسطین، لبنان، سوریه، ایران، عراق و جنبش انصارالله یمن در آن واحد رودرو شود علاوه بر آن باید تحرکات در کرانه باختری و اراضی اشغالی ۱۹۴۸ نیز به آن افزود اگر این اتفاق رخ دهد این جنگ آخر با رژیم اشغالگر اسرائیل خواهد بود.

 

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: