صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۷  ، 
شناسه خبر : ۳۴۱۳۸۵
یکی از معایب بزرگ فضای مجازی و شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای این است که با اغواگری و تولید برنامه‌های جذاب و در عین‌حال کاملاً هدفمند، قدرت تأمل و تفکر دقیق و عمیق را از بسیاری از مخاطبان خود سلب می‌کنند.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ احمدرضا هدایتی

یکی از معایب بزرگ فضای مجازی و شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای این است که با اغواگری و تولید برنامه‌های جذاب و در عین‌حال کاملاً هدفمند، قدرت تأمل و تفکر دقیق و عمیق را از بسیاری از مخاطبان خود سلب می‌کنند و این در حالی است که در اکثر موارد، با بررسی دقیق و موشکافانه مسائل می‌شود به نیات پلید دشمن برای ایجاد ابهامات و شایعات پی برد.
در واقع بسیاری از کسانی که (مانند فریب‌خوردگان اغتشاشات) شاید برای تداوم همراهی با قطار انقلاب دچار تردید می‌شوند، اگر قبل از پذیرش بی‌چون‌وچرای القائات بیگانگان، موضوع را در ذهن خود حلاجی کنند و پاسخ خود را با طرح سوالاتی مانند آنچه در ذیل مورداشاره قرار گرفته کشف کنند، هرگز به جرگه به اصطلاح طیف خاکستری (مرددین) نخواهند پیوست.

برخی از سوالات قابل طرح در این زمینه عبارتند از:

چرا سردمداران آشوبها به شما نمی‌گویند در جریان انقلاب اسلامی، مردم مؤمن و انقلابی کاباره‌ها و مشروب‌فروشی‌ها و لانه‌های فساد را هدف قرارداده بودند، در حالی‌که اغتشاشگران پس از انقلاب اسلامی، حسینیه‌ها، موکب‌ها و مساجد و یا زنان چادری و روحانیون و نمازگزاران و مومنین را هدف قرار می‌دهند؟ آیا کسانی که آشوبگران را در این مسیر هدایت و یا با آنها همراهی می‌کنند، جنود شیطان نیستند؟

چرا به‌رغم این که در ابتدای انقلاب اسلامی، دانشجویان به طور خودجوش لانه جاسوسی آمریکا را تسخیر و هزاران سند مداخله‌جویانه کشف و افشا کردند، نظام اسلامی را متهم به رفتار خشونت‌آمیز و مداخله در امور خود می‌کنند، در حالی که سولیوان سفیر وقت آمریکا و ژنرال هایزر فرستاده ویژه آمریکا در زمان اوج‌گیری انقلاب اسلامی، در اظهارات و اعترافات متعدد که در کتاب‌های خاطراتشان نیز منتشر شده، رسماً اعتراف کرده‌اند که آخرین مأموریتشان جلوگیری از موفقیت انقلابیون و تغییر در مسیر انقلاب بوده است.* چگونه ایران را آغازگر قطع رابطه با آمریکا می‌دانند، در حالی که ابتدا این آمریکا بود که به بهانه تسخیر لانه جاسوسی به دست مردم، رسماً با ایران قطع رابطه کرد؟

چرا با این که خودشان را مدافع حقوق بشر معرفی می‌کنند، سالهاست که شديدترين تحریم‌های تاریخ را علیه کشور و ملت ما و سایر کشورهای مستضعف جهان به کار گرفته‌اند؟

چرا نمی‌گویند با چه هدفی و چرا به‌رغم هزینه‌های بسیار هنگفت تأسیس و نگهداری شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای و هزینه‌های بسیار سنگین تولید و پخش برنامه‌های تلویزیونی و با این‌که در مملکت خودشان از مردم برای دیدن برنامه‌های تلویزیونی حق اشتراک (آبونمان) ماهانه می‌گیرند، برای ما بیش از 250 شبکه تلویزیونی فارسی زبان رایگان که در مورد هیچ کشور دیگری مصداق ندارد، راه‌اندازی کرده‌اند؟

چرا در مورد رخدادها، حوادث و سوانح طبیعی و غیرطبیعی که همانند سایر کشورها گاهی در ایران هم رخ می‌دهد، بزرگنمایی نموده و هزاران خبر (مردم ایران 123 برابر بیشتر از سایر کشورها در معرض اخبار و اطلاعات جعلی بیگانگان قرار دارند.) منتشر می‌کنند، اما در مورد حوادثی که در کشورهای خودشان رخ می‌دهد، حتی اگر منجر به کشتار و مرگ چندین نفر شود، خبری منتشر نمی‌کنند؟

چرا در جشنواره‌های بین‌المللی که توسط کشورهای غربی برگزار می‌شود، هیچ فیلم مثبتی از ایران مجوز نمایش نمی‌گیرد و فقط فیلم‌هایی از کشورمان برنده جایزه می‌شوند که حاوی سیاه‌نمایی و بزرگنمایی مشکلات راست و دروغ در ایران اسلامی است؟

چرا پیوسته در مورد متکدیان و یا کارگران بازیافتی که ضایعات بازیافتی را جمع آوری می‌کنند و عمدتاً هم اتباع خارجی (افغانستانی و پاکستانی و حتی هندی) هستند، گزارش تهیه و پخش می‌کنند، اما از تعداد ورشکستگان و بی خانمانها و کارتن‌خواب‌های خودشان چیزی نمی‌گویند؟

چرا در غرب مدعی آزادی کسی حق زیر سوال بردن هلوکاست را ندارد و در جایی مانند انگلیس، هرگونه توهین و حتی انتقاد به خانواده سلطنتی جرم محسوب می‌شود؟

چرا در کشورهای مدعی دفاع از حقوق بشر، برای بانوان محدودیت تحصیلی و استخدامی و خدماتی ایجاد کرده‌اند و هر روز زندگی را برای حضور آنها در جامعه سخت‌تر می‌کنند؟

چرا به اسم حقوق زنان، اینقدر علیه حجاب بانوان ایرانی تبلیغ می‌کنند، در حالی که به‌رغم سختگیری‌های افراط‌گونه در جایی مانند عربستان، به حجاب و پوشش زنان این کشور کاری ندارند؟

چرا نمی پرسند به چه علت حامیان اصلی کشف حجاب در داخل کشور، بیشتر از طیف مردان فاسد و هوسران و جوانان فریب خورده هستند و چرا این افراد برای کشف حجاب زنان کشورشان با دشمنان همراهی می‌کنند؟

چرا از عوارض و پیامدهای فجیع به اصطلاح آزادی زن در غرب سخنی نمی‌گویند و یا چرا نمی‌گویند چه کسانی از برهنگی زنان در غرب سود می‌برند؟

چرا نمی‌گویند سردمداران نظام سلطه در پی سرگرم کردن مردم ایران به مفاسد اخلاقی هستند، تا بتوانند راحت‌تر به اهداف شوم خودشان برای تجزیه و غارت منابع کشور ما دست پیدا کنند؟

چرا نمی‌گویند اگر واقعاً کشف حجاب ناهنجاری‌های اخلاقی در پی ندارد و می‌تواند باعث رفع عطش شهوانی انسان بشود، چرا در کشورهای غربی رفتارهای جنسی به همجنسگرایی و آمیزش با کودکان و حیوانات و سایر روش‌های غیرانسانی رسیده است؟

چرا به ما می‌گویند جنگ‌طلب و ما هم باور می‌کنیم، در حالی‌که حداقل طی 300 سال گذشته، کشور ایران آغازگر هیچ جنگی نبوده و متقابلاً طی همین مدت ردپای آشکار و پنهان آنها تقریباً در همه جنگها و آشوب‌های رخ داده در نقاط مختلف جهان (از جمله دو جنگ جهانی) به وضوح دیده می‌شود.

چرا حضور بدون دعوت خودشان در کشورهای مختلف جهان از جمله منطقه آسیا و یا ساخت صدها زندان و بازداشتگاه و پایگاه در نقاط مختلف دنیا را قانونی می‌دانند، اما حضور ما برای مبارزه با تروریسم در کشورهای همسایه (که همگی بنا بر دعوت دولت‌های آنها صورت گرفته) را دخالت در امور کشورها جلوه می‌دهند؟

اگر واقعاً مخالف گروه‌های تروریستی هستند، چرا (بنا بر اظهارات و اعترافات خودشان)، گروه‌هایی مانند طالبان و داعش را آن هم در بین کشورهای اسلامی ایجاد کرده‌اند، چرا آنها را تسلیح می‌کنند و آموزش می‌دهند؟ چرا شبکه‌های ماهواره‌ای در اختیارشان می‌گذارند؟ چرا نفت و میراث فرهنگی سرقتی و سایر غنائم جنگی آنها را می‌خرند؟ چرا مبادلات مالی و تجاری آنها را مانند ایران مسدود و تحریم نکردند و نمی‌کنند؟ چرا مجروحان جنگی آنها را مداوا می‌کردند؟

چرا در طول جنگ با داعش، به‌رغم ادعای توانایی بالای نیروهای مسلحشان، همواره اشتباهات به ظاهر محاسباتی آنها منجر به بمباران جبهه مقاومت و متقابلاً تخلیه کمک‌های به اصطلاح انسان دوستانه در مناطق تحت اشغال داعش می‌شد؟ چرا اجازه سکونت به این تروریست‌ها از جمله تروریست‌های ایرانی (منافقین) در کشورهایشان را داده‌اند؟ و چندین سوال دیگری که در این رابطه مطرح است.

چه رابطه‌ای بین اغتشاشگران در ایران و گروه‌های تروریستی در عراق و سوریه و وجود دارد که دشمنان اصلی مسلمین و مستضعفین را نمی‌بینند و با آنها همپیمان می‌شوند و اینها نیز همانند تروریست‌های دست‌پرورده غرب رفتار می‌کنند؟

چرا همان کسانی که از داعش و تروریست حمایت و پشتیبانی می کردند، حالا از آشوبگران و اغتشاشگران در ایران حمایت و عمل آنها را تأیید می کنند؟

چرا آشوبگران و اغتشاشگران در ایران را معترض معرفی می‌کنند و آنها را ترغیب به خرابکاری می‌کنند و معترضین خودشان را خرابکار معرفی و آنها را سرکوب می‌کنند؟

چرا از آشوبگران در ایران حمایت می‌کنند، اما کار معترضین در هیچ یک از کشورهای همسو با خود را تأیید نمی‌کنند و آنها را ترغیب به آتش‌افروزی نمی‌کنند؟

چرا شبکه پلیدی مانند بی.بی.سی فارسی برای مخاطبین خود آموزش خودکشی و خرابکاری ارائه می‌دهد و در بخش انگلیسی همین شبکه، آموزش قانونمداری و یا نجات مصدومین و افرادی که خودکشی کرده‌اند را به نمایش می‌گذارد؟

چرا بعضی از به اصطلاح لیدرهای داخلی برای آشوبگری بین مردم پول و سلاح توزیع می‌کنند و خودشان صحنه را ترک می‌کنند؟

اگر آشوب و اغتشاش برای اغتشاشگران (افراد فریب‌خورده) خطر ندارد، چرا افراد مذکور و به‌خصوص افرادی که در خارج از کشور رجزخوانی می‌کنند و با شایعه‌سازی و دروغ‌پراکنی و وعده‌های واهی به دیگران خط می‌دهند، خودشان شخصا و عملاً وارد میدون نمی‌شوند؟

چرا و چه عواملی سبب شده‌اند تا برخی از افراد جامعه ابهامات، شایعات و دروغ‌های آشکار و پنهان دشمنان قسم خورده این ملت و مملکت (از جمله؛ صهیونیستهای خونخوار، غربی‌های پلید و حکومت‌های مانند آل‌سعود خبیث را باور کنند و به رسانه‌های خود بی‌اعتماد باشند؟ آیا بخش عمده مشکل، حاصل القائات رسانه‌های مزدور آنها نیست؟

این سوالات فقط چند نمونه از صدها سوالی است که اگر هر کدام از فریب‌خوردگان در مورد پاسخ آنها کمی تأمل کنند، قطعاً به نیات شوم دشمنان پی خواهند برد.

1401/08/10

نام:
ایمیل:
نظر: