کاهش نرخ تورم همواره یکی از اصلیترین مطالبات مردم در دورهها و دولتهای مختلف بوده است به این خاطر این مطالبه را میتوان اصلیترین مطالبه مردم از دولتمردان و مسئولین مربوطه عنوان کرد.
آنچه در این موضوع حائز اهمیت است یافتن مولفههای تاثیرگذار بر کاهش یا افزایش و حتی ثبات در نرخ تورم است، بازیابی این مولفهها و رصد آنها برای به کارگرفتن راهکارهای اساسی میتواند منجر به زمینهسازی برای پاسخگویی درست دولت به مردم در انتظار آنها مبنی بر کاهش نرخ تورم شود.
آنچه در این موضوع حائز اهمیت است نقش تثبیت اقتصادی و به تبع آن ثبات در نظام و بازار ارزی کشور است. سیاستهای دکتر فرزین در خصوص تثبیت و ثبات اقتصادی تاکنون راهگشا بوده، اما مساله مهمی که به کاهش و ثبات کاهش در نرخ تورم کمک میکند رساندن قیمت دلار به یک نقطه و نرخ تعادلی است آن هم نه در مدت کوتاهی، بلکه در چشماندازی بلندمدت برای حصول اطمینان در فعالین اقتصادی، تجار و بازرگانان تا عامه مردم که از انتظارات تورمی و نوسانات نرخ ارز هیجانزده میشوند و این انتظارات نقش تعیینکنندهای در افزایش نرخ ارز به جا میگذارد.
رسیدن به نقطه تعادلی در نرخ ارز از این جهت حائز اهمیت است چرا که ثبات و آرامش را به بازار ارز ارزانی میکند. وجود ثبات و آرامش در بازار ارز به دلیل اینکه نوسانات نرخ ارز بخصوص در هنگامه افزایش قیمت روی بالا رفتن سریع و شارپی نرخها تاثیرگذار است بسیار حائز اهمیت است.
اگر بانک مرکزی با راهبردهای در پیش گرفته و استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارد بتواند ثبات در بازار ارز را حفظ کند قطعاً دست بسیاری از بازارسازان از بازار ارز کوتاه میشود، چرا که بخشی از نوسانات آنی و بدون پشتوانه که از آن به عنوان نوسانات دستساز کانالهای تلگرامی یاد میشود محصول تحرکات دلالانی است که از فضای بیثباتی اقتصاد سودهای کلانی به جیب میزنند.
عملکرد بانک مرکزی در تثبیت اقتصادی در کنار سیاستهای توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای مختلف در حوزه بینالملل همه و همه گویای این واقعیت است که با کار درست و برنامههای منظم در حوزه سیاستگذاریهای اقتصادی و بینالمللی میتوان نتایج و عایدی مثبتی برای اقتصاد کشور به دست آورد.
گشایشهای اخیر مثل تبادل زندانیان سیاسی و آزادسازی ارزهای بلوکه شده که منجر به واردات کالا و مواد اولیه مورد نیاز تولید میشود در میانمدت روی رفتار بازار تاثیر مثبتی میگذارد چرا که منجر به تقویت طرف عرضه و در نهایت به کاهش نسبی قیمتها یا ثبات در قیمتها منتهی میشود که از جهات مختلفی حائز اهمیت است.
آنچه در موضوع تحقق مطالبات مردم از دولت در بخش کاهش نرخ تورم باید عنوان شود این است که به دلیل چسبندگی قیمتها با کاهش نرخ ارز و تثبیت اقتصادی در کوتاهمدت نمیتوان منتظر نتایج آنی کاهش تورم بود چرا که کاهش تورم در میانمدت با تداوم راهبردها و سیاستهای درست در عرصه اقتصاد و سیاست خارجی تثبیت میشود، بنابراین اتخاذ تصمیمات و سیاستهای درست و تداوم بر اجرای درست سیاست تثبیت اقتصادی میتواند زمینهساز کاهش نرخ تورم و به تبع آن کاهش قیمتها و پاسخگویی مطلوب به اصلیترین مطالبه مردم یعنی کاهش نرخ تورم و ثبات در قیمتها باشد.