صفحه نخست >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۵  ، 
کد خبر : ۳۲۲۱۶۰

دولت مستعفی هادی قربانی زیاده‌خواهی‌های ریاض می‌شود

ضعف دولت منصور هادی در جذب حداکثری از یکسو و وجود دافعه مبتنی بر عدم اقبال عمومی از آن و ریزش‌های درون کادری دولت مستعفی در ماه‌های اخیر از سوی دیگر، موجب شده است تا ریاض به این نتیجه برسد که نمی‌تواند تمام تخم‌مرغ‌های خود را درون سبد دولت مستعفی هادی بگذارد.
عبدربه منصور هادی رئیس دولت مستعفی یمن و نیرو‌های تحت امرش در حال طی کردن روز‌های سختی هستند. از منظر تحلیلی، دولت ریاض‌نشین هادی که بعد از استعفا و با فرار از صنعا به عدن در سال ۲۰۱۵، بندر جنوبی یمن را پایتخت دولت خود اعلام کرد، وارد بازیِ از پیش تعیین شده سعودی‌ها در یمن شد. درواقع به سبب انقلاب یمن و با کنار گذاشته شدن علی عبدالله صالح، رئیس‌جمهور مخلوع، منصورهادی به‌عنوان رئیس‌جمهور جای وی را گرفت؛ اما محقق نشدن وعده انجام اصلاحات در مدت زمان تعیینی و عدم برآورده شدن مطالبات انقلابیون در فرصت معین شده، موجب شد تا منصور هادی ضمن استعفا، فرار را بر قرار ترجیح دهد. به‌طوری‌که از این زمان به بعد بود که ریاض به‌طور عملی با ابزار ائتلاف تحت عنوان حمایت از دولت مستعفی یمن به ریاست منصور هادی در برابر صنعا یا به عبارت بهتر انصارالله وارد صحنه میدانی یمن شد و تجاوز به این کشور را آغاز کرد.
منصور هادی و دولت وی که خود را تحت حمایت کامل ریاض می‌دید به مجری بی‌چون و چرای اهداف و برنامه‌های ریاض در مناطقی که نیروهایش در آنجا بودند، تبدیل شد. ازاین‌رو در ابتدا به دلایلی از قبیل مناسبات سیاسی و ابعاد پیرو آن، دولت وابسته هادی توانست اوضاع را در عدن به کنترل خود دربیاورد و اداره امور جنوب را به دست بگیرد؛ اما این وضعیت باگذشت زمان تغییر کرد و شرایط آن‌گونه که تصور می‌شد به سود دولت هادی پیش نرفت. با تشدید نبرد در جبهه‌های مختلف در یمن میان صنعا و ائتلاف متجاوز سعودی از یکسو و حصول به تفاوت‌ها در اهداف و منافع موردنظر در ذیل راهبرد تجاوز به یمن میانِ ریاض و ابوظبی از سوی دیگر، زمینه‌های تضعیف دولت هادی در جنوب فراهم گردید. درواقع ابوظبی با این راهبرد که شمال یمن برای آن‌ها بدون هرگونه دستاوردی است، با تمرکز بر روی جنوب یمن، به سمت تشکیل نهاد‌های بومی در جنوب با راهبرد حمایتی از آن‌ها در جهت منافع خود گام برداشت. ازاین‌رو با حمایت از تشکیل شورای انتقالی در یمن و پشتیبانی از رهبران جنوبی که گاهاً نیز منصب سیاسی داشتند، بستر‌های تعارض در جنوب یمن و تضعیف دولت هادی شکل گرفت. به‌طوری‌که اکنون رهبران شورای انتقالی جنوب حتی حاضر به تقسیم قدرت و منابع در جنوب، میان خود و دولت هادی نیستند، بلکه تنها به بیرون راندن آن‌ها از این منطقه رضایت می‌دهند.
واقعیت این است که درگیری‌ها در عدن از تابستان سال گذشته تا به امروز، به‌رغم توافق ریاض بین طرفین درگیر نه‌تنها کاهش پیدا نکرده است، بلکه روزبه‌روز نیز بر دامنه شدت آن افزوده شده است؛ به‌طوری‌که شدت درگیری‌ها در روز‌های اخیر و شکست مذاکرات در عدن با هدف کاهش تنش‌ها، نشان داد که وسعت تعارضات بیش از آن چیزی است که بتوان آن را به راحتی حل‌وفصل کرد. به‌نحوی‌که با بی‌نتیجه ماندن مذاکرات فرماندهان نظامی دولت مستعفی موردحمایت ریاض و شورای انتقالی موردحمایت امارات برای کاهش تنش‌های شدید در عدن، فضا برای خط‌ونشان کشیدن‌های دو طرف برای یکدیگر به طرز فاحشی وارد مرحله تازه‌ای از تهدیدات شد؛ دولت مستعفی با تهدید به اقدام نظامی، موجب شد تا شورای انتقالی فراخوان جهاد بدهد و مردم جنوب را برای پاسخگویی و مقابله با این تهدیدات به «جهاد» فرا بخواند.
با توجه به آنچه در سطور بالا به آن‌ها اشاره شد، باید تأکید کرد دولت هادی به دلیل شرایطی که در آن قرار گرفته است، از هرگونه تقابل فیزیکی با نیرو‌های شورای انتقالی ابایی ندارد، اما آنچه دراین‌باره قدر مسلم به نظر می‌رسد این است که هادی و نیروهایش در یک موضع ضعف قرار دارند؛ چراکه برخلاف جنوبی‌های تجزیه‌طلب، دولت مستعفی در مقام دولت تبعیدی به جنوب، غیر محسوب می‌شود. پس با این اوصاف باید باور داشت که دولت مستعفی و اذناب آن از پیش بازنده جنگ به شمار می‌آیند؛ زیرا که وزنه جنوبی بودن شورای انتقالی به سبب‌ساز و کار بومی آن بر دولت تبعیدی هادی چربش سنگینی دارد. اگرچه منصورهادی خودش از جنوبی‌ها است، اما دولت وی در کارزار رقابت با شورای انتقالی که یک تشکیلات سامان‌یافته از جنوبی‌ها است شانس چندانی برای کسب پشتیبانی مردمی و حصول به پیروزی و موفقیت ندارد.
مشکلات دولت هادی این روز‌ها تنها به صف‌آرایی آن‌ها با شورای انتقالی در مناطقی، چون عدن، بندر بلحاف، ابین و شبوه ختم نشده است؛ به‌عبارت‌دیگر؛ معضل بزرگ دولت مستعفی هادی در زمان کنونی تنها جنوبی‌ها محسوب نمی‌شوند بلکه مشکل اصلی دولت هادی، ریاض و راهبرد برخورد قهری آن با نیرو‌های دولت مستعفی در مناطق شرقی است؛ دولت هادی که مجری برنامه‌های ریاض در مناطق تحت نفوذشان به شمار می‌آمد، این روز‌ها در جبهه‌هایی در شرق، از سوی ریاض که حامی و سوق‌دهنده اصلی آن برای تنش‌آفرینی در یمن بود، رو دست خورده است. ریاض بنا به دلایلی در اقدامی تازه نیرو‌های دولت مستعفی منصور هادی در شرق یمن در استان المهره را بیرون کرده است؛ اما در ذیل مفروضات مطروحی دراین‌باره باید بیان داشت که این اقدام ریاض که در بندر نشطون انجام شده است، با هدف دوگانه ۱- واگذار نکردن جنوب شرقی یمن به‌طور تمام و کمال به ابوظبی در ادامه راهبرد سیطره یابی بر این مناطق با اهداف هشداری به ابوظبی به انجام رسیده است که از حضور و فعالیت در مناطق تحت نفوذ سعودی برحذر بماند؛ ۲- این منطقه از جغرافیای یمن برای ریاض، علاوه بر بُرد سیاسی، کارکرد اقتصادی نیز دارد، چراکه یکی از اهداف اصلی عربستان در استان المهره، احداث خط لوله نفتی برای اتصال از خاک عربستان به بندر نشطون برای بی نیازی استراتژیکی ریاض در انتقال نفت به خلیج‌فارس و تنگه هرمز است.
اما آنچه علاوه بر موارد فوق، نقش مهمی در تصمیم به انجام اقدام مزبور از سوی ریاض داشته است، محتملاً بی‌ربط از حوادث و اتفاقات مرتبط با درگیری‌ها در جنوب یمن نیست. با توجه به مرعوب شدن نیرو‌های منتسب به هادی در عمده جبهه‌های درگیری با شورای انتقالی و وابستگان به ابوظبی، ریاض برای حفظ موقعیت‌های برتری در مناطق مزبور، به‌طور مستقیم وارد عمل شده است. درواقع ریاض از بیم اینکه نیرو‌های هادی در این مناطق نیز محتمل شکست‌هایی از نیرو‌های نیابتی ابوظبی شوند، ترجیح داده است تا خودش به‌طور مستقیم وارد عمل شود و کنترل اوضاع را به دست بگیرند. به‌علاوه اینکه شرایط شکننده دولت مستعفی در مناطق جنوبی و جنوب شرقی یمن موجب شده است تا سعودی‌ها به دولت هادی و آینده آن به دیده تشکیک بنگرند و در ارتباط با واقعیت‌های پیرامون آنچه در یمن در حال روی دادن است، به تفکر و تأمل بپردازند. ازاین‌رو در ذیل رهیافت تشکیک و تأمل در کارکرد دولت مستعفی و نیرو‌های تحت امرش، ریاض در اولین اقدام برای حفظ مواضع استراتژیک خود، تصمیم به اخراج نیرو‌های دولت مستعفی در المهره و گذرگاه‌های مهم و بندری در آن کرده است. این بدان معنا است که زنگ خطر برای دولت مستعفی هادی و توقف حمایت‌های ریاض از آن‌ها به صدا در آمده است.
باید خاطرنشان کرد که ریاض برخلاف ابوظبی، بر حضور فیزیکی خود در یمن اصرار دارد. دلیل اصلی از وجود دیدگاه ذکر شده، حضور فیزیکی در یمن از سوی ریاض، وجود شاخص‌های تأثیرگذار برای نقش‌آفرینی‌ها در عرصه خارجی و منطقه‌ای است. به‌واقع علاوه بر اینکه یمن از حیث ژئوپلیتیکی عمق راهبردی سعودی محسوب می‌شود، از منظر متعلقات پیوندی نیز سعودی تلاش دارد با کنش راهبردی یمن و قبایل ساکن در اقلیم‌های مزبور را به حوزه تمدنی سعودی در عرصه سیاسی و هویتی گره بزند. ازاین‌رو ضعف دولت منصور هادی در جذب حداکثری از یکسو و وجود دافعه مبتنی بر عدم اقبال عمومی از آن و ریزش‌های درون کادری دولت مستعفی در ماه‌های اخیر از سوی دیگر، موجب شده است تا ریاض به این نتیجه برسد که نمی‌تواند تمام تخم‌مرغ‌های خود را درون سبد دولت مستعفی هادی بگذارد؛ چراکه از نظر ریاض عملکرد ضعیف دولت مستعفی در ماه‌های اخیر نشان داده است، این دولت ناتوان‌تر از آن است که به آن امید داشت؛ بنابراین به پیوست ضعیف بودن دولت مستعفی و جمع‌بندی ریاض دراین‌باره می‌توان این‌گونه گفت که سعودی برای به حداقل رساندن عواقب دامنه تخریب‌ها و آسیب‌های ایجادشده از سوی دولت مستعفی در جهت منافعش تغییر راهکار داده است؛ راهکاری که در درون راهبرد نفوذِ بیشتر و خنثی‌سازی فعالیت‌های ابوظبی در یمن طراحی شده است. ریاض این احتمال را می‌دهد که به‌واسطه ضعیف عمل کردن دولت مستعفی در این مناطق، بستر‌های نزدیک شدن قبایل ساکن در این نقاط به ابوظبی فراهم شود؛ ازاین‌رو، درصدد است تا با این راهکار هم روند حفظ موقعیت خود را تحکیم بخشد و هم به خنثی‌سازی اهداف و برنامه‌های ابوظبی در این مناطق بپردازد.
به هر رو آنچه در این راستا قابل‌توجه است قرار گرفتن دولت مستعفی هادی و نیروهایش در یک موقعیت ناخوشایند است. موقعیتی که از دو ناحیه جنوب (درگیری‌ها با شورای انتقالی) و شرق (عدم اعتماد ریاض به آن) آن‌ها را تحت‌فشار قرار داده است؛ و این بدان معنا خواهد بود که تخریب آن‌ها از جانب جنوبی‌ها از یکسو و مورد شک واقع بودنشان از جانب ریاض از سوی دیگر، دولت مستعفی و نیرو‌های متعلق به آن را در عمل به انفعالی تحمیلی و تضعیف روحی – روانی برای ادامه فعالیتشان در یمن خواهد کشاند.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات