ریاض برای به دست گرفتن زمام امور در جنوب یمن، ایده انجام مذاکره با شورای انتقالی جنوب، بدون دعوت از حامی منطقهای آن یعنی امارات را وارد فاز گزینشی مذاکره در ابتدای راه در این عرصه کرده است.
دعوت از رئیس شورای انتقالی جنوب یمن برای سفر به ریاض از سوی محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در هفتههای گذشته برای انجام مذاکراتی در زمینه بازگشت به توافق ریاض و توقف درگیریها در اطراف شهر «زنگبار» (مرکز استان ابین در جنوب یمن)، حاوی پیامهای سیاسی مهمی دراینباره بود.
درواقع اگرچه هدف از این دعوت، مذاکره و توافق برای کنترل شرایط فعلی عنوانشده است، اما قدر مسلم ریاض آینده فعالیتهای خود را در یمن بهواسطه اتفاقاتی که درصحنه میدانی در جنوب یمن در حال روی دادن است، درخطر میبیند.
واقعیت این است که متعاقب با خارج شدن کنترل اوضاع و مدیریت سیاسی جنوب یمن از دست دولت مستعفی هادی، روزبهروز به دامنه نفوذ و قدرت نیروهای شورای انتقالی در جنوب افزودهشده است؛ ازاینرو سعودی با درک محیطی از شرایط موجود و نحوه چیدمان و آرایش نیروهای نظامی در جنوب از یکسو و وقوف به دارا بودن موقعیت برتر شورای انتقالی در نزاع برای اداره جنوب نسبت به دولت هادی، درصدد است تا با انجام مذاکراتی باهدف تثبیت آینده حضور خود در جنوب یمن، از وخامت اوضاع که آتش آن نیز مطمئناً منافع ریاض را نیز در بر خواهد گرفت، جلوگیری کند.
از سوی دیگر ریاض با اذعان به این امر که آینده دولت هادی در جنوب یمن مبهم و عملاً خالی از هرگونه دستاوردی درخور و تأثیرگذار است، درصدد است تا شورای انتقالی را به یک رویکرد همسوگرا با ریاض مجاب کند؛ ریاض از این طریق میخواهد نهتنها بر روند اتفاقات در جنوب نظارت کند، بلکه این اتفاقات و رویدادها را در کنترل داشته باشد و از سوی دیگر برای آینده جنوب در فردای آتشبس فراگیر و پایان تجاوزات به یمن، فعال مایشاء باشد.
نکته دیگر دراینباره این است که سعودی برخلاف ابوظبی از ایده تشکیل یمن جنوبی و جدایی جنوب از کلیت یمن استقبال نمیکند؛ چراکه تبدیل یمن به دو بخش و تشکیل یک دولت – ملت جدید در جنوب یمن میتواند بر میزان چالشهای ژئوپلیتیکی ریاض در دریای سرخ و دریای عرب بیفزاید.
درواقع قصور درکنش و واکنشهای فوریت پذیر در زمان فعلی در مورد جنوب یمن میتواند برای ریاض آسیبهای جبرانناپذیری را فراهم آورد. ازاینرو ریاض در جهت به دست گرفتن زمام امور در جنوب یمن، ایده انجام مذاکره با شورای انتقالی جنوب، بدون دعوت از حامی منطقهای آن یعنی امارات را وارد فاز گزینشی مذاکره (توقف درگیریها، بازگشت به توافق ریاض و قبول شروط ریاض) در ابتدای راه در این عرصه کرده است. به عبارت روشنتر اینکه ریاض تلاش دارد تا با شورای انتقالی بهعنوان یک سازوکار یمنی وارد مذاکره شود و با دادن امتیازِ در اولویت قرار دادن آنها در جهت مذاکره در این راستا، آنها را به سمت خود بکشاند و از دایره نفوذ مطلق ابوظبی خارج کند که این تاکتیک میتواند هم وضعیت رقابت میان ریاض با ابوظبی در جنوب یمن را به نفع ریاض رقم زند و هم میتواند از میزان هزینههایی که ریاض در رقابت میان دولت هادی و شورای انتقالی در جنوب پرداخت میکند، بکاهد.
از سوی دیگر ریاض با توجه به شکستهای میدانی در جبهههای نبرد با دولت نجات ملی (صنعا) و از دست دادن سریالی مواضع و پایگاههای خود، به تقسیم توجهات خود به مناطق جنوبی و شرقی یمن روی آورده است. درواقع اگر حکام عربستان نتوانند جنوب یمن را به عمق نفوذ خود تبدیل کنند و آن را از دست بدهند عملاً میدان یمن را با گذشت ۶ سال از تجاوز به آن به امارات که نقش همراه با آنها را داشت، واگذار میکنند؛ ازاینرو دعوت از شورای انتقالی به ریاض و انجام مذاکره با آنها میتواند افقی تازه را روبروی ریاض بگشاید؛ درواقع این دعوت به مذاکرات، میتواند با دو نتیجه همراه باشد؛ اول اینکه شورای انتقالی به هر طریقی شده مجاب میگردد تا با ریاض و شروط مذاکرات آن همراه شود و خود را ملزم به پذیرش آن بداند (که تاکنون چنین نبوده است)؛ که در این صورت همهچیز برای ریاض با موفقیت پیش رفته است. نکته جالب دراینباره این است که پذیرش پیشنهادات ریاض از سوی شورای انتقالی در قالب مذاکره، بسترهای این موضوع را فراهم خواهد کرد که ریاض عملاً توپ را به درون زمین شورای انتقالی بیندازد؛ ازاینرو انجام هرگونه فعل یا عملی از سوی جنوبیها که منافی توافقات میان آنها باشد، شرایط را برای اقدامات قهری ریاض در جنوب یمن فراهم خواهد کرد؛ پس با این تفاسیر پذیرش بیقیدوشرط آنچه ریاض میخواهد، شورای انتقالی را در تنگنایی قرار خواهد داد که خروج از آن بهراحتی ممکن نخواهد بود.
دوم اینکه آنچه بهعنوان شروط از سوی ریاض به شورای انتقالی پیشنهاد میشود، اگر موردپذیرش قرار نگیرد، بسترهای بازی ریاض را در میدان جنوب با تغییراتی همراه میکند؛ بهطوریکه در قالب طرحهای مختلف باید واکنشهای آشکار در جهت سرکوب فیزیکی شورای انتقالی از سوی ریاض برای تبدیل جنوب به پایگاه خود را انتظار داشت؛ بنابراین آنچه درزمینه پنهان و آشکار دعوت از شورای انتقالی از سوی ریاض وجود دارد این است که فلسفه وجودی این دعوت، از آغاز یک بازی جدید در جنوب یمن از سوی سعودیها را حکایت میکند؛ بازیای که با صرافت تمام نسبت به تمام اتفاقات در جنوب و در راستای رقابت آنها با امارات در این مناطق قابل رصد کردن و تحلیل است.