صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۵:۴۹  ، 
کد خبر : ۳۳۹۸۰۶

یادداشت روزنامه های یکشنبه، 20 شهریورماه

اهداف امریکا و رژیم صهیونیستی از ایجاد بی ثباتی در عراق

کشور عراق همواره در کانون سیاست خارجی امریکا و رژیم صهیونیستی طی چند دهه اخیر بوده و از ۲۰۰۳ به مهم‌ترین اولویت راهبردی امریکا در غرب آسیا تبدیل شده است. از این رو امریکا و متحدان منطقه‌ای آن با بسیج تمامی امکانات دیپلماسی، نظامی و رسانه‌ای تلاش دارند مدیریت تحولات این کشور را در اختیار بگیرند. حمله یکجانبه به عراق و اشغال این کشور، بخشی از سناریو مشترک امریکا و صهیونیست‌ها برای تبدیل عراق به سکوی تحقق طرح راهبردی خاورمیانه بزرگ بود که به رغم صرف میلیارد‌ها دلار ناکام ماند.
بایدن نیز به عنوان یکی ازمقامات امریکایی که از سال ۲۰۰۹ تاکنون نقشی کلیدی در تحولات عراق داشته و ۲۷ بار به عنوان سناتور و معاون رئیس‌جمهور از عراق دیدار کرده است، با همکاری صهیونیست‌ها با پیوندزدن سیاست خود در قبال عراق به ایران تلاش دارد، ناکامی‌های حوزه نظامی را در عرصه سیاسی جبران کند. او با وجود تجربیات زیاد در عراق، کارنامه موفقی در این کشور ندارد. تصمیمات نادرست او درباره عراق چه در زمانی که به عنوان سناتور در کمیته روابط خارجی فعالیت می‌کرد و چه در زمانی که معاون رئیس‌جمهور اوباما (۲۰۱۷-۲۰۰۹) بود، مشکلات بسیاری برای دولت امریکا و مردم عراق رقم زده است.
بایدن در سال ۲۰۰۶ در مقاله‌ای، طرح فدرالی کردن عراق و تقسیم آن به سه بخش کردنشین، شیعه‌نشین و سنی‌نشین را بر اساس ویژگی‌های فرقه‌ای و قومی، به منظور جلوگیری از بروز خشونت‌های طایفه‌ای در عراق ارائه کرده است.
او همچنین در سال ۲۰۱۵ در اجلاس جهانی داووس در دیدار با مسعود بارزانی، رئیس وقت حکومت اقلیم کردستان گفته بود: ما در طول زندگی خود یک کردستان مستقل خواهیم دید. بایدن همواره تلاش کرده است راه برون رفت عراق از بحران و بی ثباتی را در تجزیه این کشور به تصویر بکشد. درشرایط فعلی نیزامریکا و متحدان عبری و عربی آن به منظور کنترل برتحولات غرب آسیا در تلاش‌اند با تمسک به بی ثباتی زنجیره‌ای پایدار در نقاط کانونی منطقه، سلطه خود را برآن دیکته و تحمیل کنند.

عراق در منطقه غرب آسیا، کشوری منحصر به فرد است که به دلیل ویژگی‌های ژپوپلیتیکی، بستر مناسب را برای بی ثباتی سیاسی و تسری آن به کشور‌های همسایه، از جمله ایران دارد. از این رو امریکا وصهیونیست‌ها درصددند با بهره‌گیری ازگروه‌های تروریستی و اعتراضات خیابانی، ضمن ایجاد بی ثباتی سیاسی و دیکته کردن راهبرد‌های خود بر این کشور محاسبات دولت و مردم عراق را دچارتغییرکنند، تا ازطریق فشار افکار عمومی، مدافعان تمامیت ارضی و استقلال عراق را به چالش بکشند.
ازآنجا که امریکایی‌ها درسرکوب و خلع ید حشدالشعبی در عراق و همچنین حفظ منافع خود در این کشور عاجز هستند، تمرکزخود را برایجاد بی ثباتی سیاسی و اجتماعی قرارداده‌اند و می‌کوشند، از طریق دامن زدن به اختلافات فرقه‌ای و قومی و ایجاد بی ثباتی، جبهه مقاومت درعراق و منطقه را تضعیف کنند و به انزوا بکشانند.
به باورامریکایی‌ها افزایش برتری ژیوپلیتیکی رژیم صهیونیستی بر منطقه، سلطه بر منابع انرژی و ایجاد خاورمیانه بزرگ (خاورمیانه جدید) از مسیر تسلط بر عراق ومحدودسازی نفوذ وحضورگروه‌های مقاومت در عراق و ایران به عنوان متحد راهبردی آن‌ها میسراست. به همین دلیل است که امریکا درکنش‌ها و واکنش‌های سیاسی و رسانه‌ای خود با تمسک به تکنیک فرافکنی ایران را به عنوان عامل بی ثباتی درعراق معرفی می‌کند وسعی دارد از این طریق زمینه رویارویی مردم عراق با جمهوری اسلامی ایران و متحدان آن را درعراق فراهم آورد. به افکار عمومی عراق و منطقه چنین القا کند که تنش‌ها و بی ثباتی‌ها را ایران مدیریت می‌کند. آن‌ها با متهم کردن ایران، به عنوان عامل بی ثباتی سیاسی و اقتصادی و حتی ایجاد فساد، می‌کوشند با سوارشدن برمطالبات روز جامعه عراق، اهدافی که درحوزه نظامی ناتوان از تأمین آن‌ها بودند ازطریق بی ثبات‌سازی سیاسی به آن دست یابند.
در یک بررسی میدانی از قرائن و مصادیق رفتاری امریکا در می‌یابیم که اهداف امریکا از دامن زدن به بی ثباتی‌های سیاسی و امنیتی در عراق در چند محور مشخص خلاصه می‌شود:
۱. به شکست کشاندن فرایند دموکراسی مردمی در عراق: امریکا با توسل به ظرفیت برخی احزاب، شخصیت‌ها و جریان‌های داخلی در عراق و منطقه که تمایلی به نظام دموکراتیک ندارند، از هر طریق ممکن سعی می‌کند که عراق همواره با چالش‌های متعدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی، دیپلماتیک و... دست به گریبان باشد، کما اینکه در یک برهه به دنبال تحریک مردم در برابر دولت بودند، در برهه‌ای داعش را به عراق آوردند، در مقطع دیگری به دنبال ایجاد تفرقه در اقوام و مذاهب عراقی بودند و اکنون هم با دخالت در فرایند انتخابات و نتایج آن و تشکیل دولت، تلاش دارند این کشور در وضعیت بی ثباتی پایدار غرق شود.
۲. القای وضعیت بن بست سیاسی و ایجاد یأس عمومی درجامعه عراق: امریکا با ایجاد یأس در افکارعمومی عراق از چشم انداز سیاسی این کشور در سایه دولت و جریان‌های شیعی و مقاومتی، افکار عمومی را به این باور برساندکه تنها راه رسیدن به ثبات و امنیت پایدار، بازگشت به چرخه سلطه امریکا و جریان‌های وابسته به آن است. امریکا با معرفی خود به عنوان ناجی مردم عراق، چنین القا می‌کند که مردم یا بایدتابع اراده و میل آن‌ها باشند یا هرگز رنگ ثبات نخواهند دید.
۳. امریکا و رژیم صهیونیستی تلاش دارند با تداوم بی ثباتی درعراق این کشور را در چرخه باطل پروژه عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی قراردهند. آن‌ها با دامن زدن به مشکلات فرقه‌ای و مذهبی با هدف ضعیف نگه داشتن عراق علاوه برتأمین امنیت صهیونیست‌ها درصددند، عراق مستقل را به یکی از اقمار رژیم صهیونیستی تبدیل کنند. این کلیدی‌ترین بخش راهبرد امریکا و رژیم صهیونیستی در عراق و منطقه است. محور امریکایی _ صهیونیستی براین عقیده‌اند با وارد کردن عراق در پروژه صلح ابراهیم بقیه اهداف این جبهه نیز تضمین خواهد شد. این امر نیز جز با فرایند تجزیه و تقسیم عراق به کانون‌های اختلاف و درگیری میسر نخواهد بود. این ماموریت از طریق شرکت‌های اقتصادی و بلک واتر‌ها به عنوان بازوان اطلاعاتی، مالی و حتی رسانه‌ای امریکا و رژیم صهیونستی درحال اجراست.
۴. بالاخره مقابله با نفوذ و کاهش نقش ایران در عراق از اولویت‌های راهبردی امریکا در این کشور است که از طریق کاهش نقش ایران و متحدانش در عراق، تقویت طیف وابسته و دارای جهل سیاسی در عراق، تقویت دیدگاه‌های ایران ستیز و افزایش تفکر تهاجمی متحدان علیه ایران و متحدانش دنبال می‌شود، اما تجربه رویارویی جبهه استکبار با جبهه مقاومت در چند سال اخیر به خوبی نشان داده است که آن‌ها در این رویارویی نیز بازنده خواهند بود و مردم عراق درکوران تحولات سیاسی و امنیتی به سطحی از آگاهی جمعی رسیده‌اند که دیگر فریب نخواهند خورد.

سرنوشت بازی برجامی غرب

در روزهای اخیر که فضای سردی بر مذاکرات هسته‌ای حاکم شده، غرب با اقدامات متعددی درصدد افزایش فشار بر ایران برآمده است. یکی از این اقدامات پس از گزارش جانبدارانه وغیر فنی هفته گذشته آژانس همین دیروز رخ داد،آن جا که سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان در بیانیه ضد ایرانی جدید خود با طرح مسائل بی‌اساس علیه ایران گفتند: «هماهنگ کننده اروپا در مذاکرات در بسته پیشنهادی خود، تغییراتی ایجاد کرد که ما را به حد انعطاف پذیری خود رساند. متأسفانه ایران ترجیح داده است از این فرصت حساس دیپلماتیک استفاده نکند.»آن‌ها در این بیانیه ضمن تکرار ادعا‌های بی‌اساس علیه برنامه هسته‌ای ایران مبنی بر گسترش برنامه هسته‌ای اظهار کردند: « درحالی که به توافق نزدیک می شدیم، ایران موضوعات جداگانه ای را مطرح کرد که با تعهدات بین المللی الزام آور و قانونی اش تحت ان پی تی و توافق پادمان های ان پی تی منعقد شده با آژانس بین المللی انرژی اتمی ارتباط داشت.»بیانیه ای که نشان می دهد همچنان سوگیری‌ها و تعصبات غلط طرف‌های غربی در مذاکراتی که گویا فراموش کرده‌اند در مقام بدهکار به نظام بین‌الملل و ایران گفت‌وگو می‌کنند، اصلی ترین عامل کندی مذاکرات وین شده است.سؤال اصلی این جاست که این تاکتیک به چه دلیلی اتخاذشده و چه چشم‌اندازی برای آن متصور خواهد بود؟واقعیت این است که گزارش اخیر گروسی و بیانیه دیشب تروئیکا را باید در پازل گسترده‌تر دولت‌های اروپایی و آمریکا ارزیابی کرد که قصد دارند دو هدف را دنبال کنند؛ هدف اول، وادارسازی ایران به پذیرش متن کنونی و احیای برجام است  و در غیر این صورت، هدف دوم برتری در «بازی سرزنش» و مقصر معرفی کردن ایران در افکار عمومی داخلی و جهانی است.این در حالی است که تهران و آژانس در اسفند سال گذشته اعلام کرده‌ بودند تلاش‌های جدیدی را برای روشن کردن مسائل موجود انجام می‌دهند.با این حال گروسی که در قامت رئیس دیده‌بان سازمان ملل در امور هسته‌ای، حتی از محکومیت ماجرای خرابکاری در تاسیسات هسته‌ای ایران توسط عوامل رژیم صهیونیستی دریغ می‌کند، با انتشار گزارش اخیر خود به فرصت برای اعتمادسازی همکاری‌های فی‌مابین بار دیگر پشت کرده است.ایران همواره تاکید داشته که تعهدات کشورهای عضو آژانس در حوزه پادمان نامحدود نیست و قلمرو خود را بر مبنای ادعاهای دشمنان به‌روی آژانس باز نمی‌کند.افزون براین، طرف غربی باید بداند که با ارائه بیانیه‌ای سیاسی وتحریک آژانس نمی‌تواند ایران را مجبور به بازگشت به تعهدات فراپادمانی برجامی کند چرا که نه‌تنها تحریمی لغو یا حتی تعلیق نشده، بلکه آمریکا  همچنان خارج از دایره اعضای توافق هسته‌ای قرار می‌گیرد.در این ماه ها ایران همواره تاکید داشته که لازمه رسیدن به توافق، پایدار بودن رفع تحریم‌ها به نحوی تضمین شده است و این که موضوعی نباید به عنوان اهرم فشار برای استفاده علیه ایران در آینده باقی بماند و به دنبال توافقی است که در آن انتفاع اقتصادی مردم تامین، تجارت خارجی ایران رفع و محدودیت‌های غیرقانونی فروش نفت برداشته شود. از این منظر، اگر طرف مقابل مطالبات منطقی ایران و الزامات شکل‌گیری یک توافق پایدار و قابل اتکا را بپذیرد، توافق نهایی حاصل خواهد شد.اکنون نیز مقامات اروپایی بهتر است  حداقل به حرف خود مبنی بر «کمبود زمان در مذاکرات»اعتقاد داشته باشند. بدون شک درصورتی‌که تروئیکای اروپایی از رویکرد غیرسازنده ، غیرحقوقی ، منفعلانه و غیرعملیاتی خود در مذاکرات عبور نکند، توافقی در کار نخواهد بود.فراتر از آن،آمریکا و تروئیکای اروپایی هنوز تصمیم و رویکرد جمعی رسمی و صریح خود را درباره مطالبات منطقی و حقوقی جمهوری اسلامی ایران (که حل آن‌ها برای احیای برجام ضروری است) اعلام نکرده‌اند. افزون بر این بر خلاف برخی تبلیغات یا موضع‌گیری‌های رسانه‌ای، نباید چنین تلقی یا تبلیغ شود که جمهوری اسلامی ایران با امید بستن به بروز بحران انرژی برای طرف‌های اروپایی یا دشواری ناشی از رسیدن فصل سرما، عامدانه به دنبال طولانی کردن روند مذاکرات است. بلکه برعکس، شاید برخی طرف‌های مقابل باشند که تصور می‌کنند موکول شدن توافق به بعد از انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا ممکن است کار را برای آنان تسهیل کند. همان گونه که پیش از این نیز اعلام شده است، ایران آمادگی دارد به محض نهایی شدن متن و رفع ابهامات موجود، توافق را جمع‌بندی کند، چراکه اگر توافق تأمین‌کننده منافع ملت ایران باشد، حتی یک روز تأخیر در آن نیز مجاز نیست.هرچند که به نظرمی‌رسد ظرفیت طرف‌های مذاکره برای ارائه امتیاز و چانه‌زنی، نسبت به قبل بسیار محدودتر شده است و فضای انجماد کنونی، احتمالاً تا بعد از انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره در نیمه دوم آبان ماه ادامه یابد.

خودکفایی در کشاورزی واجب‌تر از نان شب(یادداشت روز)

  امنیت غذایی از دیرباز یکی از اهداف مهم جوامع بشری بوده و حکومتها تلاش کرده‌اند به منظور ایجاد آرامش در میان مردمان خود به فکر تامین منابع پایداربرای غذا باشند. تا پیش از جنگ اوکراین شاید اهمیت امنیت غذایی برای بسیاری از مردم جهان خصوصا کشورهای غربی چندان ملموس نبود اما وقتی اوکراین که «سبد نان اروپا» نامیده می‌شد به مخمصه خورد جهان و خصوصا غربی‌ها بیش از پیش متوجه جایگاه مهم این گزاره امنیتی شدند. به واقع جنگ اوکراین به خوبی نشان داد ناامنی غذایی از جمله ابزارهایی است که می‌تواند به سرعت امنیت ملی کشورها را به مخاطره بیندازد. با آغازاین جنگ و توقف صادرات مواد اولیه غذا از اوکراین و روسیه‌، شاخص قیمت مواد غذایی «سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد» (فائو) که قیمت‌های بین‌المللی کالاهای غذایی در سطح جهان را رصد می‌کند، در ماه مارس(فروردین امسال) به بالاترین حد خود از زمان شروع رکوردها در سال ۱۹۹۰ رسید. همین مسئله موجب کمبود شدید محصولات کشاورزی و گرانی وحشتناک آنها در منطقه یورو و بلافاصله بروز اعتراضات در کشورهای اروپایی شد بحران غذا آن‌قدر سریع در غرب جلوه کرد که رسانه‌های غربی مجبور شدند بی‌پروا مردمشان را به خوردن غذای کپک‌زده تشویق کنند! البته رسانه‌های غربی تلاش کرده‌اند تا در ماههای اخیر از التهابات این بحران کمتر بگویند و بنویسند اما واقعیت این است که غذا آن‌قدر اهمیت دارد که با ترفندهای رسانه‌ای هم نمی‌توان جایگاه آن را نادیده گرفت بنابراین در این بحران، کشورهایی موفق هستند که تاحد امکان وابستگی خود را به خارج کاهش داده و به تولید داخلی خود تکیه کنند.اتفاقا این برخلاف سیاست غلطی است که مدیران لیبرال سالها در کشور ما ترویج می‌کردند و خودکفایی کشاورزی را مزخرف می‌پنداشتند. متاسفانه نتیجه چنین سیاستی این شده که ما سالانه بین 10 الی 15 میلیارد دلار واردات مواد غذایی داشته باشیم که بخش مهمی از آن به روغن‌،گندم و بخش دیگربه خوراک دام و طیور اختصاص دارد.نکته تاسف بارتر اینکه این واردات در شرایطی انجام می‌شود که به گفته برخی مسئولان حال حاضر وزارت جهاد کشاورزی، کشور ما ظرفیت وآمادگی کامل برای تولید 100 درصدی نیازهای مذکور را دارد. اما چرا از این ظرفیت استفاده نمی‌کنیم؟
1- برخی فعالان حوزه کشاورزی معتقدند کشت دانه‌های روغنی و نهاده‌های دامی نیازمند آب فراوانی است که به دلیل اقلیم خشک ایران کشت چنین محصولاتی در کشورما اساسا غیرممکن و یا فاقد منطق صحیح اقتصادی است.در حالی که اولا بحران اوکراین نشان داد منطق اقتصادی باید پیوست امنیتی و سیاسی هم داشته باشد و نمی‌توان برای موضوع مهمی چون وابستگی غذایی به خارج صرفا نگاه تک بعدی داشت و فقط از دید اقتصادی به تحلیل این مقوله زیربنایی پرداخت.ثانیا در موضوع آب بر بودن محصولات فوق‌، اگر به سراغ شرکتهای دانش بنیان برویم قطعا مشکل تا حدود زیادی حل خواهد شد. رئیس‌سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی در همین باره معتقد است «اگر کشاورزان ما دانش‌بنیان باشند با تمام مشکلاتی که وجود دارد این تضمین وجود خواهد داشت که در سال‌های آینده هیچ مشکلی در حوزه تولید محصولات کشاورزی و غذایی نداشته باشیم.»
جالب است بدانیم در همین اقلیم خشک ایران و با همین کمبود آب برخی کشاورزان سالهاست چندین برابر سایر همکاران خود تولید باکیفیت دارند. اخیرا در مراسم آغاز سال زراعی جدید نیز اعلام شد کشاورزان نمونه 10برابر دیگر کشاورزان تولید محصول داشته‌اند بنابراین آیا جا ندارد بپرسیم این کشاورزان چگونه توانسته‌اند در همین اقلیم خشک و با کمبود آب، تولیدشان را 10برابر دیگران افزایش دهند؟ هرچند شاید برخی کشاورزان موضوع مکانیزاسیون ماشین‌آلات را مطرح کنند اما یقینا نمی‌توان به استفاده از دانش روز و شرکتهای دانش بنیان در این موفقیت اشاره‌ای نکرد ثالثا کشت فراسرزمینی که چندسالی است مورد توجه تعدادی از کشاورزان قرار گرفته می‌تواند بخشی از مشکل کمبود آب را حل کند.
2- یکی دیگر از چالش‌هایی که در سال‌های گذشته همواره مانع تولید بالا از سوی کشاورزان بوده عدم التزام مدیران وکارگزاران به خودکفایی کشاورزی در عمل بوده است. یعنی چه بسا مسئولان تصمیم گیر به زبان از خودکفایی سخن بگویند اما در عمل مخالف این حمایت زبانی اقدام کنند. به عبارتی اتفاق نظر و وحدت‌رویه در میان سیاستگذاران و تصمیم گیران این حوزه وجود نداشته است و شاید کماکان بعضی افراد همچنان از واژه خوداتکایی در سخنانشان استفاده می‌کنند که این خود نوعی عدول از قانون محسوب می‌شود. این البته جدای از مقامات اثرگذاری است که طی سال‌های اخیر، تحقق خودکفایی را مزخرف تلقی کرده و بدون ملاحظات کافی و به صورت یک طرفه طرح‌های نکاشت را مطرح کردند. البته خوشبختانه مسئله خودکفایی در دولت سیزدهم از مواردی بوده است که همواره اغلب مقامات مسئول بدان تاکید کرده‌اند و حتی از نگاه رئیس‌جمهور آن‌قدرمهم بوده که ایشان برای اولین بار چند روز پیش در مراسم معرفی و تجلیل از برگزیدگان نمونه کشوری بخش کشاورزی شرکت کردند‌، حرکتی که از سوی رئیس‌جمهور پیشین انجام نشده بود. بسیاری از ناظران، حضور رئیس‌جمهوری در آغاز سال زراعی امسال را توجه هر چه بیشتر دولت به کشاورزی ارزیابی کردند و البته عده‌ای نیز موضوع را فراتر از اهمیت دولت به این موضوع، بلکه برآمد اهمیت امنیت غذایی در کشور و صحنه جهانی و ضرورت پرداختن به آن قلمداد کردند.

اولویت‌های مبهم آمریکا

صباح زنگنه تحلیلگر مسائل بین‌الملل ايده‌ها و نظرات مختلفي در خصوص آينده برجام و احتمال يا عدم احتمال رسيدن به توافق وجود دارد. عده‌اي معتقدند که با توجه به تحرکات اخير آمريکا در تشديد تحريم‌ها عليه ايران به احتمال فراوان آنها به سمت روندهاي جايگزين ديگري خواهند رفت و شرايط را به گونه‌اي پيش خواهند برد که اگر هم قرار باشد توافقي حاصل شود اين توافق مطلوب نظر آمريکا باشد. اما از سوي ديگر عده‌اي بر اين باورند که آمريکايي‌ها درصددند تا با وارد نمودن مقداري فشار بر ايران توافق را تحت تاثير قرار دهند و بر اين اساس اهداف و خواسته‌هاي خود را از ايران مطالبه کنند. با اين حال هر چند که طي روزهاي گذشته و به خصوص پس از اعلام پاسخ ايران به غربي‌ها آنها رويکرد ايران را غير سازنده خوانده‌اند و اميدها نيز براي رسيدن به توافق از گذشته کمتر شده است. اما به نظر نمي‌رسد که آمريکايي‌ها بتوانند از اين توافق صرف نظر کنند. توافقي که مي‌تواند راه حل بسيار مناسبي براي اختلافات جدي در سطح بين‌الملل تلقي شود. اما همچنان تلاش مي‌کنند تا با کش دادن موضوع و ايجاد فضاي رسانه‌اي و تبليغاتي و همچنين فشارهاي سياسي مختلف سعي مي‌کنند باز هم امتيازات بيشتري بگيرند يا از خواسته‌هاي واقعي ايران جلوگيري کنند. به نظر مي‌آيد که شايد شاهد فضاي چندان مطلوبي نباشيم اما کلا موضوعات حاد امروز را نيز نبايد از نظر دور داشت. اوضاعي که در اوکراين رخ داده، شرايطي که در اروپا به وجود آمده و رکود اقتصادي که در آمريکا و اروپا پيش آمده و در حال توسعه است مقداري اولويت‌هاي آمريکا را دچار تغيير و تحول کرده است. البته يکي از دلايل مهمي که آمريکايي‌ها اکنون تن به توافق نمي‌دهند يا آنطور که مطلوب ايران است مذاکرات را پيش نمي‌برند اين است که بحث انتخابات پيش روي کنگره و اهميت آن براي دموکرات‌ها و دولت مستقر آمريکا است. لذا در به‌وجود آمدن شرايط فعلي که بيش از پيش عدم توافق را نشان مي‌دهد تا رسيدن به توافق؛ بحث انتخابات آمريکا، بي‌ثباتي سياسي در رژيم صهيونيستي و وضع سياسي در بن‌بست عراق است که مطرح است. همه اينها در تصميم گيري نقش دارد که بايد ديد ماحصل اين پرونده‌هاي گوناگون و اين تغييرات شگرفي که در منطقه و سطح جهان ايجاد مي‌شود در جمع بندي به کجا هدايت خواهند شد. قطعا براي دولت آمريکا اتخاذ يک تصميم روشن شايد چندان مقدور نباشد و فعلا اولويت توليد و فروش تسليحات و آزمايش آن تسليحات در اوکراين و صحنه‌هايي از اين قبيل است. لذا اولويت‌هاي آمريکا در يک مرحله‌اي از ابهام بسر مي‌برد.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات