تمام حق و حقوق مأموریت هایش را در سوریه خرج خانواده شهدای سوریه و جانبازان و سربازان سوری میکرد. میگفت حقوقی که به این سربازها و جانبازان و خانواده شهدای سوریه میدهند، حقوق زیادی نیست؛ چون دولت سوریه تقریباً ورشکسته بود. همیشه به خانواده شهدای سوری سرکشی میکرد و برایشان وسایل مورد نیاز زندگی را میگرفت. پول نقدی به فرزندان شهدا میداد و به مادران شهدا کمک مالی میکرد. سعی میکرد به نحوی از این خانوادهها دلجویی کند. میگفت: «خدمت به خانواده شهدا کمتر از شهادت نیست. نوبت ماست که هوای خانواده شهدا را داشته باشیم و به آنها دلگرمی و روحیه بدیم و از لحاظ مادی و معنوی کمکشون کنیم.» همیشه میگفت: «انسانیت فراتر از مرزهای نژاد و قبیلهای و مذهب است. همه ما الآن در یک جبهه مشترک در مقابل گروههای تروریستی و داعش هستیم، فرقی نمیکند ایرانی باشیم، سوری باشیم، افغانی باشیم یا پاکستانی. همگی برای یک هدف، یعنی دفاع از حرم اهل بیت(ع) و دفاع از مرزهای اسلام میرویم تا از نفوذ تفکر وهابی جلوگیری کنیم.» علیرضا مهربانیاش وسعت نداشت. در دل همه جایی برای خودش باز کرده بود. وقتی که شهید شد، پیکرش هنوز در میدان مین مانده بود و هر لحظه احتمال داشت تا نیروهای تکفیری سر برسند و پیکرش را ببرند. دو تا از سربازان سوری که به علیرضا عشق میورزیدند، بدون لحظهای معطلی با پای برهنه به وسط میدان مین رفتند و پیکرش را برگرداندند. از شهادت علیرضا بسیار ناراحت بودند و میگفتند شهادتش خسران خیلی بزرگی برای ماست.
به نقل از حسین قبادی برادر شهید علیرضا قبادی
علیرضا قبادی در پنجم اردیبهشت ۱۳۶۷ در تهران به دنیا آمد. پس از گرفتن دیپلم در سال ۱۳۸۵ در دانشگاه امام حسین(ع) قبول شد و به عضویت سپاه پاسداران درآمد. بعد از گذراندن دوره افسری، در دانشگاه آزاد اسلامی دانشجو رشته برق صنعتی شد. همزمان دورههای آموزشی تخریب را گذراند. از هجده سالگی شروع به حفظ قرآن کرد و حافظ قرآن شد. به زبان عربی و انگلیسی تسلط داشت و جزء اولین نیروهایی بود که با شروع بحران سوریه، به همراه سردار شهید حسین همدانی عازم جبهههای سوریه شد. قبادی اولین بار در تاریخ ۲۵/۷/۱۳۹۱ به سوریه اعزام شد و مدت پنج سال در سوریه حضور داشت. سرانجام در 27 اردیبهشت سال ۱۳۹۶ موقع پاکسازی و ساماندهی میدان مین، بر اثر انفجار در منطقه حماه سوریه به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای امامزاده محمد(ع) کرج به خاک سپرده شد. این شهید در وصیتنامه خود آورده است: «یا حضرت زینب(س)، یا حضرت رقیه(س) اگر بارها در راه شما تکهتکه شوم، یا جانباز شوم، هرگز از دفاع کردن از شما دست بر نخواهم داشت و امیدوارم که این روح پرگناه لیاقت شهادت را داشته باشد. آرزوی بنده شهادت بوده و هست. چرا که وعده خداست که میفرماید: شهدا همیشه زندهاند.»