صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۶  ، 
کد خبر : ۳۶۰۵۴۰

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۳

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز چهارشنبه ۱۶ خرداد

مرتجعان سیاسی و سیاست‌های تاریخ‌گذشته

سید محمدعماد اعرابی

«تاریخ»، معلم خوبی است به شرط آنکه ما هم شاگرد خوبی برای آن باشیم و از درس‌هایش عبرت بگیریم. در غیر این صورت «تاریخ» تنها رویدادهایی بعضا مشابه است که در گذر زمان به شکلی متناوب و کسالت‌بار تکرار می‌شود. این روزها که تنور انتخابات ریاست جمهوری داغ است ما هم می‌خواهیم از انتخابات ریاست جمهوری صحبت کنیم اما در سال ۱۳۹۲.
7 ژوئن 2013 (17 خرداد 1392) مناظرات انتخاباتی نامزدهای ریاست‌جمهوری ایران در ساختمان شیشه‌ای رسانه ملی؛ بینندگان ویژه‌ای فرسنگ‌ها آن طرف‌تر در واشنگتن داشت. «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه وقت آمریکا یکی از این بینندگان بود که علی‌رغم اختلاف زمانی بسیار میان تهران و واشنگتن نه‌تنها به تماشای این برنامه نشست بلکه روز بعد، متن کامل گزارش آن مناظره را در دفتر کارش مرور کرد.
مناظره 7 ژوئن 2013 (17 خرداد 1392) یک خصوصیت قابل توجه برای مقامات آمریکایی داشت و آن اینکه برای اولین بار سیاست کلان جمهوری اسلامی در حوزه هسته‌ای میان چهره‌های برجسته سیاسی و صاحب نفوذ ایران در مقابل چشم میلیون‌ها بیننده مورد مناقشه اساسی قرار می‌گرفت. نقدهای بی‌رحمانه نامزدهای مخالف، تقریبا یک درون‌مایه مشترک داشت که «مقاومت مقامات وقت ایران در برابر زیاده‌خواهی‌های طرف غربی را سرزنش می‌کرد.» یکی از جملات مورد توجه آن برنامه از نظر «هیلاری کلینتون» صحبت‌های «حسن روحانی» بود؛ آنجا که گفت: «همه مشکلات ما از همین[مقاومت] ناشی می‌شود. خوب است که سانتریفیوژهای ما بچرخد، اما به شرط آنکه چرخ زندگی و معاش مردم هم بچرخد.» این شاید اولین نشانه‌ها از سیاست خسارت‌بار دولت آقای روحانی در شرطی‌سازی اقتصاد کشور بود.
آقای روحانی در یک خطای راهبردی نه‌تنها سفره میلیون‌ها ایرانی را روی میز مذاکرات پهن کرد بلکه در خطایی سهمگین‌تر با بالا بردن پرچم سفید و عقب‌گرد عجولانه از سیاست‌های هسته‌ای، این پیام را به طرف‌های آمریکایی مخابره کرد که «تحریم»، «ابزاری کارآمد» در دست آنهاست. ناگفته پیداست هیچ ژنرالی جنگ‌افزار کارآمدش را کنار نمی‌گذارد و بنابر این افزایش چند برابری تحریم‌ها در دولت آقای روحانی کاملا طبیعی و قابل انتظار بود.
صحبت‌های آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی‌اش کاری کرده بود که وقتی محمدجواد ظریف و عباس عراقچی در اولین جلسات مذاکرات‌شان با 5+1 از عدم تأثیر تحریم‌ها بر ایران می‌گفتند، هیچ‌‌کس در تیم مذاکره‌کنندگان غربی حرف آنها را جدی نمی‌گرفت. «وندی شرمن» معاون سیاسی وقت وزیر خارجه آمریکا و یکی از مذاکره‌کنندگان ارشد آمریکایی درباره اولین جلسات مذاکراتی با دیپلمات‌های آقای روحانی می‌نویسد: «[تیم مذاکره‌کننده ایران] مدعی شدند که تحریم‌ها به آنها آسیبی نرسانده است. این ادعای پوچی بود، ولی برای حفظ غرورشان ضروری بود.»
اظهارات و اقدامات نسنجیده آقای روحانی و دولتمردانش حین تبلیغات انتخاباتی ‌‌‌‌‌‌و در اولین هفته‌های پس از پیروزی در انتخابات تا جایی بود که تنها دو ماه پس از آغاز کارشان، در 12 مهر 1392 تحلیل‌گر رادیو دولتی فرانسه را به چنین تصوری از ایران رساند: «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی جمهوری اسلامی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که در نتیجه افزایش تعهدات مالی، خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی می‌بیند. بر پایه این جمع‌بندی، صبوری خریدار، وضعیت فروشنده را دشوار‌تر و قیمت فروش را کمتر خواهد کرد.»
یکی از عبرت‌های انتخابات 1392 این بود که جای نقد و بررسی سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی در فضای عمومی، میان تبلیغات نامزدهای انتخاباتی و مقابل چشم میلیون‌ها ناظر داخلی و خارجی نیست! این سیاست‌ها می‌تواند قابل تغییر، نقد و بهینه‌سازی باشد اما صرفا در جلسات تخصصی، با حضور کارشناسان و با رویکردی ملی و فراجناحی می‌شود آنها را بازنگری و تغییرات احتمالی را توسط نهادهای بالادستی در سیاست‌گذاری‌ها اعمال کرد. حالا در انتخابات ریاست‌جمهوری 1403 ما در موقعیتی مشابه قرار داریم. برخی نامزدهای انتخاباتی سیاست‌های کلان در حوزه روابط خارجی را دستمایه تبلیغات انتخاباتی خود کرده‌اند؛ آیا ما از تجربه تلخ انتخابات 1392 درس گرفته‌ایم؟ اکتبر 2020 وقتی اولین مناظره انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا میان ترامپ و بایدن به مشاجره‌ای برای زیر سؤال بردن سیاست‌ها و موقعیت آمریکا تبدیل شد؛ نهادهای تصمیم‌ساز آمریکایی مناظره دوم را لغو و سومین مناظره انتخاباتی را نیز با محدودیت‌ در موضوعات مورد بحث برگزار کردند.
کشاندن «مسئله تحریم‌ها و مشروط کردن پیشرفت کشور به رفع آن» در تبلیغات انتخاباتی نامزدها از همین منظر خطاست. حتی اگر نامزد مورد نظر عمیقا به چنین گزاره‌ای باور داشته باشد؛ با ایجاد کارزار تبلیغات انتخاباتی‌اش حول‌ آن، هزینه رفع تحریم‌ها را برای ایران در مذاکرات احتمالی بالا برده است. اما فراتر از این، نامزدی که «گشایش اقتصادی» را به «حل مسئله تحریم» گره می‌زند، ذهن و تحلیلی مرتجعانه دارد که می‌تواند کفایت سیاسی‌اش را زیر سؤال ببرد. او با طرح این «روش منسوخ» و «تکراری» نشان می‌دهد افق و ارتفاع دیدش کوتاه و با معادلات امروز جهان و نظم نوظهور آن بیگانه است.
شاید تا سه یا چهار سال پیش «دور زدن تحریم‌ها» عبارتی هزینه‌ساز در ادبیات سیاسی و اقتصادی ایران بود که منجر به متلک‌های جریان غربگرا می‌شد اما امروز شمار قابل توجهی از کشورها و دولت‌ها با حجم بالایی از داد و ستد، مشغول «دور زدن تحریم‌ها»ی آمریکا و متحدانش هستند. به بیان بهتر ما دیگر با «دور زدن تحریم‌ها» مواجه نیستیم بلکه با شبکه‌ای از تعاملات تجاری مستقل از سازوکارهای آمریکایی مواجهیم که در حال شکل دادن به یک اقتصاد در سایه هستند. آمریکا با به‌کارگیری بی‌رویه «ابزار تحریم» و سوءاستفاده از «دلار» و نظامات اقتصادی مبتنی بر آن به عنوان اسلحه جنگ‌های تجاری‌‌اش علیه رقیبان، ناخواسته اصلی‌ترین عامل ایجاد این اقتصاد سایه در جهان است. 30 می‌2024 (10 خرداد 1403) روزنامه آمریکایی وال‌استریت ‌ژورنال در همین زمینه نوشت: «اکنون بلوک کشورهای تحریم شده در مجموع از مزیت مقیاسی که بتواند از آنها در برابر جنگ اقتصادی واشنگتن محافظت کند، برخوردار شده‌اند و در حال تجارت با یکدیگر در تمام زمینه‌ها از پهپاد و موشک گرفته تا طلا و نفت هستند.»
سیاست‌های واشنگتن به نحوی بلوک کشورهای تحریم شده را با یکدیگر همسو کرده که اکنون شاید بتوان گفت آنها مشغول پایه‌گذاری زیرساختی اقتصادی برای نظم آینده جهان بدون محوریت آمریکا هستند. در چنین شرایطی «مسئله تحریم» دیگر موضوعیت ندارد و نامزدی که به جای تقویت و گسترش این زیرساخت اقتصادی نوپا در جهان به فکر ایده تاریخ گذشته و شکست‌خورده «رفع تحریم با مذاکره» و وزن‌دهی به ساز و کارهای تجاری آمریکا محور باشد؛ در صورت پیروزی با تضعیف جایگاه ایران در نظم نوظهور بین‌المللی، خسارتی جبران‌ناپذیر به کشور خواهد زد.
تجربه موفق دولت شهید آیت‌الله رئیسی اکنون پیش چشمان ماست. در حالی که دولتمردان قبل با طلسم نحس برجام، کشور را متوقف کرده بودند؛ دولت سیزدهم به ریاست سید ابراهیم رئیسی توانست کلیشه‌های ایجاد شده توسط آن دولت را بشکند. از نظر آنها بدون مذاکرات و توافق با آمریکا فروش نفت امکان‌پذیر نبود. بیژن زنگنه، وزیر وقت نفت 28 خرداد 1398 گفت: «هیچ نفتی نمی‌توانیم بفروشیم، حتی اگر بفروشیم، پولش را نمی‌توانیم بیاوریم.» حدود یک سال بعد محمدباقر نوبخت، معاون رئیس‌جمهور وقت و رئیس سازمان برنامه و بودجه همین ادعا را با بیانی دیگر تکرار کرد: «این بی‌انصاف‌ها و دژخیمان حتی برای غذا و دارو اجازه فروش یک قطره نفت را نمی‌دهند و اگر هم به فروش می‌رسد، امکان تبادل مالی نباشد.» اما دولت سیزدهم بدون توافق با آمریکا توانست رکوردهای تازه‌ای در فروش و تولید نفت به ثبت برساند. 18‌آوریل 2024 (30 فروردین 1403) روزنامه آمریکایی فایننشال تایمز در گزارشی اعلام کرد که ایران با شکستن رکورد 6 سال گذشته روزانه بیش از یک‌میلیون و پانصد هزار بشکه نفت صادر می‌کند که درآمدی بیش از 36 میلیارد دلار در سال را برای کشور رقم زده است. تولید نفت ایران نیز در دولت سیزدهم با جهشی فوق‌العاده به 3.6 میلیون بشکه در روز رسید.
آقای روحانی در دوران ریاست‌جمهوری خود ارتباط با همسایگان و دیگر کشورها و عقد قراردادهای تجاری با آنها را نیز بدون توافق با آمریکا و کشورهای غربی ممکن نمی‌دانست. فاجعه سیاست خارجی در دولت‌های موسوم به تدبیر و امید(!) تا حدی بود که در تقویم 8 ساله دولت‌های یازدهم و دوازدهم تنها یک سفر به عراق توسط رئیس‌جمهور ثبت شد، رئیس‌جمهور یک بار به عمان رفت، آقای روحانی هیچ سفری به کشورهای حاشیه خلیج ‌فارس نداشت. او هیچ سفر دوجانبه‌ای به تاجیکستان و قرقیزستان و پاکستان نداشت. رؤسای جمهور ترکمنستان و قزاقستان تنها یک بار در دولت اول آقای روحانی به ایران آمدند و طی سال‌های پس از آن دیگر به ایران دعوت نشدند؛ اتفاقی که برای رؤسای‌جمهور ونزوئلا و نیکاراگوئه هم رخ داد. سفر رئیس‌جمهور چین و هیئت عالی‌رتبه همراهش به تهران با برخورد سرد دولتمردان تدبیر به یک ناامیدی محض تبدیل شد و در مجموع کار به جایی رسید که حتی حامیان آقای روحانی همزبان به انتقاد گشودند: «ما تعارف نداریم در دولت روحانی، بدترین سطح روابط را با کشورهای منطقه و همسایه داشتیم که در دولت احمدی‌نژاد نداشتیم. این یک واقعیت است.» 
در مقایسه اما آیت‌الله رئیسی تنها در 8 ماه ابتدای دوران ریاست‌جمهوری‌اش به روسیه، قطر و عمان سفر کرد؛ روسای جمهور ونزوئلا، ترکمنستان و قزاقستان را پس از حدود 6 سال و رئیس‌جمهور تاجیکستان را پس از 9 سال در ایران پذیرا شد و با حضور هیئت‌های عالی‌رتبه کشورهایی دیگر مانند پاکستان و ارمنستان در تهران نشان داد آن طور که وعده داده بود گسترش روابط با دوستان و همسایگان یکی از اولویت‌های اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم است. آقای رئیسی در عمر سه ساله دولت خود در ادامه به چین، سوریه، اندونزی، ونزوئلا، نیکاراگوئه، کوبا، کنیا، اوگاندا، زیمبابوه، آفریقای جنوبی، عربستان، ترکیه، الجزایر، پاکستان و سریلانکا نیز سفر کرد و ارتباط ایران را با این کشورها تقویت و بعضا احیا کرد. روابط معناداری که منجر به تفاهم‌نامه‌ها و قرادادهای دوجانبه و چندجانبه و در نتیجه تاب‌آوری اقتصاد ایران در برابر فشارهای اقتصادی غرب و خنثی‌سازی تحریم‌ها می‌شد.
فهرست بلند موفقیت‌های دولت کوتاه سیزدهم سندی گویاست که ثابت می‌کند مسیر پیشرفت و توسعه ایران بدون توجه به تحریم‌ها و با فرض دائمی بودن آنها بسیار دست‌یافتنی و واقع‌بینانه‌تر از مسیری است که در آن چشم به دستان غرب دوخته‌اند و به میز مذاکرات و توافق با آمریکا امید بسته‌اند. کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری پیش‌رو به دنبال اولویت دادن به مسئله تحریم‌ها برای گشایش اقتصادی هستند سال‌هاست که از تحولات روز ایران و جهان عقب مانده‌اند.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز چهارشنبه ۱۶ خرداد

«طوفان الاقصی» از دید رهبر انقلاب

  دکتر سیدرضی عمادی

رهبر انقلاب در سخنان خود به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)، تحلیل دیگری از عملیات طوفان الاقصی ارائه دادند. اولین نکته در بیانات رهبر انقلاب، اهمیت طوفان الاقصی برای منطقه غرب آسیا بود. ایشان در این زمینه تأکید کردند: «عملیات طوفان الاقصی دقیقاً مورد نیاز منطقه بود.» اما چرا این عملیات از دید رهبر انقلاب مورد نیاز منطقه بود؟ دلیل اصلی نیز در بیانات حضرت آیت‎ا... خامنه‌ای بیان شد و آن اینکه، نقشه‌ای برای تسلط رژیم صهیونیستی بر منطقه غرب آسیا و جهان اسلام طراحی شده و در حال اجرا بود. «یک نقشه‌ جامع وسیعی به وسیله‌ آمریکا و عناصر صهیونیست و دنباله‌های آن‎ها و بعضی از دولت‎های منطقه طراحی شده بود که بر اساس این نقشه‌ جامع قرار بود مناسبات و معادلات منطقه تغییر پیدا کند.» در این زمینه می‌توان به نزدیک بودن عادی‌سازی روابط میان رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی اشاره کرد. درصورتی‌که این مذاکرات به نتیجه می‌رسید انتظار می‌رفت کشورهای زیادی در جهان عرب و اسلام از عربستان تبعیت کنند و این می‌توانست ضربه‌ای اساسی به آرمان فلسطین وارد کند. عملیات طوفان الاقصی به تعبیر مقام معظم رهبری «در لحظه حساس این نقشه را باطل کرد... امیدی هم به اینکه بتوانند این نقشه را دوباره احیا کنند چندان وجود ندارد.» بنابراین یک دستاورد جانبی زنده شدن مسئله فلسطین و توقف یا حداقل به تأخیر افتادن روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی بود. دومین نکته این بود که طوفان الاقصی نه تنها تسلط رژیم صهیونیستی بر منطقه غرب آسیا را باطل کرد بلکه ضربه‌ای تعیین‌کننده بر پیکره و موقعیت این منطقه در غرب آسیا بود.این عملیات و 8 ماه جنگ علیه نوار غزه نه تنها آسیب‌پذیری‌ها و تهدیدهای داخلی رژیم صهیونیستی را افشا کرد و گسست و شکاف سیاسی را افزایش داد، در عین حال نشان داد که رژیم صهیونیستی آن گونه که ادعا می‌کند از قدرت نظامی و اطلاعاتی بلامنازع در منطقه غرب آسیا برخوردار نیست. طبق دکترین بن گورین اسرائیل احتیاج به جنگ‌های کوتاه مدت و پیروزی‌های بزرگ دارد، اما این دو هدف تاکنون برای صهیونیست‌ها در غزه دست یافتنی نبوده است. با علم به این قضیه محور مقاومت از ابتدا درصدد فرسایشی کردن جنگ بوده است و نتانیاهو هم در رسیدن به این هدف کاملا در زمین مقاومت بازی کرده است. همچنین با توجه به اینکه اسرائیل توان جنگ فرسایشی را ندارد، گشودن جبهه‌های جدید خطرات مضاعفی را برای صهیونیست‌ها به بار آورده است و باعث شده تا صهیونیست‌ها نه فقط در جبهه جنگ غزه، بلکه در جبهه شمال لبنان و در جنوب در بندر ایلات نیز با یمنی‌ها وارد درگیری شوند. سومین نکته مهم نیز این است که درندگی و جنایت‌های بی‌شمار رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه دلایل مختلفی دارد، اما دلیل اصلی آن مربوط به باطل شدن طرح جامع تسلط رژیم صهیونیستی بر منطقه غرب آسیاست. ایشان در این زمینه نیز عنوان کردند: «این که شما می‌بینید رژیم صهیونیستی با چنین شدتی و قساوتی به مردم بی‌دفاع غزه حمله می‌کند، این واکنش عصبی رژیم به باطل شدن آن نقشه است. این که می‌بینید دولت آمریکا در مقابل چشم همه‌ مردم دنیا به این جنایت‌ها کمک می‌کند، این به خاطر واکنش عصبی آن‎هاست از باطل شدن نقشه‌ای که با زحمت زیاد این نقشه را کشیده بودند، طوفان الاقصی یک چنین معجزه‌ای کرد.» نکته چهارم نیز این بود که یکی از مهم‌ترین پیامدهای عملیات طوفان الاقصی تبدیل شدن مسئله فلسطین به مسئله اول دنیاست. کشورهای مختلف جهان شاهد برگزاری تظاهرات ضد رژیم صهیونیستی و در دفاع از مردم فلسطین است.به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «امروز مسئله‌ فلسطین مسئله‌ اول دنیاست. در خیابان‌های لندن، در میدان‌های پاریس، در دانشگاه‌های آمریکا به نفع مردم فلسطین و علیه رژیم صهیونیستی شعار می‌دهند. آمریکا هم در مقابل اجماع جهانی ملت‌های دنیا، دچار انفعال است و دیر یا زود مجبور خواهد شد دست خودش را از پشت رژیم صهیونیستی بردارد...» تبدیل شدن مسئله فلسطین به مسئله نخست جهان در شرایطی است که سال‌ها آمریکا و رسانه‌های وابسته به مراکز ثروتمند صهیونیستی تلاش کردند مسئله فلسطین کمرنگ شود و «تدریجاً به فراموشی سپرده بشود.» نکته پنجم بیانات رهبر انقلاب درباره طوفان الاقصی و جنگ غزه این بود که «ملت فلسطین با همه سختی‌ها از مقاومت روگردانی نکرد.» حمایت مردم فلسطین از مقاومت در شرایطی است که به تعبیر مقام معظم رهبری، «رژیم صهیونیستی در مقابل چشم مردم دنیا دارد به تدریج ذوب می‌شود، تمام می‌شود.» این دستاورد مهم برای مقاومت فلسطین بیش از همه ناشی از برداشت و درک نادرست رژیم صهیونیستی از مقاومت بود.

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز چهارشنبه ۱۶ خرداد

حقوق ۵۰ میلیونی من و رئیسی مظلوم

جعفر برزگر

«دلم برای رئیسی سوخت». این جمله عاطفی‌ترین تعبیر و سخن رهبر انقلاب اسلامی درباره رئیس‌جمهور شهید در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) است. این تعبیر در خصوص نحوه مواجهه با آقای رئیسی از سوی مخالفان و منتقدان بی‌مناسبت با آخرین نشست خبری رئیس‌جمهور نیست. 
شهریور سال گذشته بود که به مناسبت هفته دولت، سالن اجلاس سران، میهمان خبرنگاران خارجی و داخلی بود تا سؤالات خود را از رئیس‌جمهور بپرسند. من هم به عنوان خبرنگار روزنامه جوان در این نشست خبری حاضر بودم، بدون آنکه مشخص باشد چه رسانه و خبرنگاری قرار است سؤال بپرسد. در این بی‌اطلاعی قرعه به نام من افتاد و به عنوان اولین خبرنگار سؤالم را از رئیس‌جمهور پرسیدم. 
روز قبل از نشست خبری سؤالات مختلفی در تحریریه برای پرسش از رئیس‌جمهور مطرح شد، اما سردبیر روزنامه پیشنهاد پرسشی کرد که انصاف و عدالت مخالفان و منتقدان رئیس‌جمهور و دولت را نشانه می‌گرفت و تیر سؤال هم به هدف خورد. اینکه چرا هیچ کدام از دستاورد‌های دولت که با معیار‌های مخالفان هم دستاورد محسوب می‌شود در رسانه‌های این جریانات نه تنها منعکس نمی‌شود بلکه کوشش تام و تمامی برای سانسور آن‌ها هم انجام می‌شود و حکایت توهین و تخریب‌ها هم دیگر مثنوی هفتاد من کاغذ است. باید صادقانه اعتراف کنم که انتظار داشتم رئیس‌جمهور به مخالفان خود حمله کند و تیتر‌های تند و تیزی علیه مخالفان دولت از زبان رئیس‌جمهور بگیرم، اما شهید رئیسی از مشی همیشگی خود خارج نشد و با بیان اینکه انتقاد باید باشد، فقط مخالفان خود را به رعایت انصاف دعوت کرد. اما انصاف گوهر گم‌شده‌ای بود که به این راحتی در دست مخالفان دولت قرار نمی‌گرفت، نفس مطمئنه‌ای باید به شهادت می‌رسید تا آگاهی بدل به انصاف شود و انصاف قد بکشد. 
بعد از نشست خبری کلی توهین و تهمت نثار خبرنگار و روزنامه شد و حساب‌های بانکی من که به خاطر پرسیدن این سؤال پر از پول شده بود! یکی در شهرستان به پدرم گفته بود حتماً ۵۰ میلیون حقوق به فلانی می‌دهند که این سؤال را پرسیده است. آن موقع حقوقم از روزنامه ۸ میلیون بود. جالب اینجاست که همان رسانه‌هایی که تا پیشتر به تمسخر رئیس‌جمهور مظلوم می‌پرداختند این بار نیز این سؤال من را سوژه تمسخر و تخریب خود قرار دادند. 
حالا برگردیم به صحبت‌های رهبر معظم انقلاب: «بعد از فقدان این عزیز، من دیدم تقریباً همه روزنامه‌ها، همه مطبوعات، در فضای مجازی، اشخاص گوناگون از جریان‌های مختلف، از خدمات او و تلاش‌های شبانه‌روزی او حرف می‌زنند، از او تمجید می‌کنند، تعریف می‌کنند؛ دلم سوخت؛ دلم برای رئیسی سوخت؛ [بعضی از]این‌ها در زمان حیات او حاضر نبودند یک کلمه از این حرف‌ها را بگویند؛ در زمان حیات او این برجستگی‌ها را می‌دیدند، اما کتمان می‌کردند، بلکه عکس آن را می‌گفتند و او را می‌آزردند. البته او غالباً جواب نمی‌داد، اما گاهی پیش من می‌آمد و مقداری شکایت می‌کرد».
اینکه یک جریان سیاسی در حیات رقیب خود حاضر به دیدن دستاورد‌های او نباشد، شاید از منظر رقابت سیاسی و تلاش برای جلب رأی مردم به سمت خود قابل توجیه باشد، اما از انصاف و سیاست اخلاقی به دور است و سیاست در آن حالت کاملاً ماهیت منفعت‌گرایانه به خود می‌گیرد. در این حالت منفعت، دال اصلی سیاست ورزی می‌شود که مخالفان شهید رئیسی در مواجهه با او از این مشی سیاسی پیروی کردند. همین منفعت‌گرایی باعث خلاف‌گویی هم می‌شود. اما دال مرکزی سیاست‌ورزی شهید رئیسی، رضایت الهی و خیر عمومی بود. در اینجا اخلاق بر منفعت رجحان دارد و منفعت‌طلبی و قدرت‌خواهی به بند اخلاق کشیده می‌شود. شعار «زنده باد مخالفان من را» مخالفان شهید رئیسی سر می‌دادند، اما رئیسی به این شعار عمل می‌کرد. حالا شهادت او حجاب از چشمان خیلی‌ها کنار زده است. آیا سیاستمداران کشورمان میراثدار سیاست اخلاقی رئیسی خواهند بود؟ مناظرات انتخاباتی تا چند روز آینده پاسخ این پرسش را خواهد داد.

عناوین اخبار روزنامه جام جم در روز چهارشنبه ۱۶ خرداد

بازدارندگی راهبردی در مقابل سیاسی کاری آژانس

محمد قادری/ کارشناس مسائل بین‌الملل

جدیدترین نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روز دوشنبه چهاردهم خرداد سال جاری درمقردائمی این سازمان در وین آغاز به‌کار کرد و طبق اعلام قبلی تا هجدهم خردادماه ادامه خواهد داشت. 

برابر برنامه اعلام شده، موضوع پرونده ایران و قرائت آخرین گزارش رافائل گروسی، مدیرکل آژانس در این خصوص، در دستور کار این نشست قرار داشت. برگزاری این نشست در حالی است که مشخصا ابعاد و تبعات عملیات «وعده صادق» علیه رژیم صهیونیستی از یک‌سو و موضوع انتخابات ریاست جمهوری در ایران از سوی دیگر، بر آن سایه افکنده است. به همین دلیل، اخبار و شنیده‌ها حاکی از آن است که اختلاف‌نظر‌های جدی در خصوص شیوه مواجهه با ایران میان سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه از یک‌سو و آمریکا از سوی دیگر به وجود آمده است. اروپایی‌ها با تداوم رویکرد‌های ضدایرانی خود اصرار دارند که طی چند روز برگزاری این نشست، قطعنامه‌ای علیه تهران صادر شود و در همین راستا روز سه‌شنبه پیش‌نویس این قطعنامه را تهیه و میان اعضای حاضر توزیع کردند. آن‌ها 
در این خصوص دست‌کم دو استدلال دارند:‌
اول این‌که با توجه به ابعاد قدرت موشکی و پهپادی ایران که در جریان عملیات وعده صادق رخ‌نمایی کرد، باید از عدم دستیابی تهران به سلاح اتمی مطمئن شد!
دوم این‌که با توجه به شرایط سیاسی ایران و انتخابات ریاست جمهوری پیش‌رو، باید یک هشدار جدی به تهران داد تا شاید از این رهگذر، ملت ایران فردی سازشکار نسبت به غرب را انتخاب کنند! در مقابل، اما واشنگتن که جدیت جمهوری اسلامی ایران در تحقق منافع ملی‌اش را قطعی دانسته و اقتدار و قدرت واقعی «بازدارندگی راهبردی» ایران را به ویژه پس از وعده صادق کاملا فهم کرده است، مخالف صدور قطعنامه ضدایرانی، دست‌کم در این مقطع است؛ چه، هر‌گونه تحریک تهران را برابر با پاسخی حتمی و دندان‌شکن می‌داند. از سویی، دموکرات‌های مستاجر کاخ سفید که به ویژه پس از ناکامی در پروژه اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱، مدت‌هاست با ارسال پیام‌های مکرر در پی بازآرایی شکلی از اشکال مذاکره با ایران در پرونده‌های مختلف خصوصا موضوع هسته‌ای و برجام هستند، معتقدند در شرایطی که سه پرونده اصلی آنان در حوزه سیاست خارجی در اوکراین، غزه و دریای چین جنوبی به مشکل برخورده، نباید روند کنونی با ایران را بیش از این دچار التهاب کنند.

دیگر این‌که اتخاذ راهبرد «مقاومت فعال» از سوی جمهوری اسلامی ایران طی چند سال گذشته، با تجمیع دو عرصه دیپلماسی و میدان، علاوه بر رفتار‌های کاملا هوشمندانه و حقوقی در عرصه دیپلماتیک، در عرصه میدانی نیز بازدارندگی راهبردی خود را تثبیت کرد و از همین روست که هشدار مقامات کشورمان درباره قطعی بودن پاسخ محکم تهران در برابر هرگونه شرارت و زیاده‌خواهی غربی‌ها، از سوی کاخ سفید کاملا جدی گرفته شده است. بدیهی است که عزم جمهوری اسلامی ایران، چنانچه پیشتر اعلام کرده و در عمل هم نشان داده، تلاش مستمر برای ایفای تعهدات خود ذیل موافقت‌نامه جامع پادمان است، اما حتما از مجموعه حقوق قانونی و ابزار‌های دراختیارخود برای مقابله بازیاده‌خواهی‌ها وباج‌گیری‌های سیاسی در جهت تحقق منافع و امنیت ملی استفاده خواهد کرد.

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز چهارشنبه ۱۶ خرداد

راه امام خمینى

علی دارابی

بزرگداشت نام، یاد، آرمان و راه بزرگان هر جامعه اى نشانه قدر شناسى از کسانى است که در تاریخ آن کشور نقش آفرین بوده اند. افزون بر این فرصتى براى مرور و بازخوانى اندیشه ها و دیدگاه هاى آنان و بهره بردارى براى حکمرانى و اداره کشور در شرایط امروز است.
در این میان نقش امام خمینى به عنوان رهبر انقلاب و موسس جمهورى اسلامى ایران بسیار مهم است.
به مناسبت سالگرد رحلت ایشان بازخوانى برخى از مهم ترین “اندیشه هاى امام “را در این نوشته مد نظر داریم؛

۱- امام با موروثى بودن قدرت، پاسخگو نبودن، انحصارى بودن و طبقاتى بودن مدیریت و قدرت در کشور به شدت مخالف بود.
۲- از نظر امام ” مردم ” نقش اساسى در اداره کشور دارند.
خواسته آنان که در قالب انتخابات و راى خود را نشان میدهد میزان و ملاک براى مردم سالارى و تحقق جمهوریت است.
۳- حضور روحانیت در امور اجرایی از دیدگاه امام در اولویت نیست. شرایط استثنایی جامعه و وجود روحانیونى که کارآمد و داراى صلاحیت هاى لازم باشند و مورد اقبال جامعه، سه شرط اصلى براى ورود به حوزه اجرایی کشور است. شرایط استثنایی بسیار مهم و قابل مداقه است.
۴- قانونگرایی همواره مورد تاکید امام بود. مراقبت دائمى از اینکه امور کشور بر مبناى قانون باشد، شاخص بود. نامه نمایندگان مجلس شوراى اسلامى در ماه هاى آخر حیات امام و تاکیدى که ایشان داشت؛جنگ خاتمه یافته و “همه امور باید بر اساس قانون باشد”. نمونه بارزى از قانونگرایی امام بود.
۵- حمایت از فلسطین را امام به مساله جهانى تبدیل کرد. قبل از انقلاب معدود کشورهاى عربى بودند که از فلسطین حمایت مى کردند. اعلام روز جهانى قدس در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان از سوى امام نه تنها جهان اسلام بلکه بسیارى از جهانیان را متوجه فلسطین کرد. بى تردید جهانى شدن حمایت از فلسطین و ضدیت با رژیم اشغالگر قدس در پرتو راهبرد امام بوده است.
۶- از نگاه امام مسئولان وامدار مردم و خادم آنان هستند. رابطه مسئولان در نظام اسلامى رابطه ارباب رعیتى نیست. مسئولان در برابر قانون و مردم باید پاسخگو باشند. ۱۴ و ۱۵ خرداد و
تقویم مناسبت ها و رویدادها فرصتى براى مرور و بازخوانى افکار و اندیشه هاى امام خمینى است تا از رهگذر آن بتوانیم از میراث خمینى بزرگ صیانت کنیم.
چه زیبا رهبرى معظم انقلاب اسلامى فرمودند؛ این انقلاب بىنام خمینى در هیج جاى جهان شناخته شده نیست.

روزنامه شرق

انتخابات و ساختار ناکارآمد

محمدرضا یوسفی شیخ‌رباط
با وجود اینکه امروزه در بسیاری از کشور‌ها انتخابات برگزار می‌شود، اما کارکرد انتخابات در همه جهان یکسان نیست. صرف‌نظر از انتخابات مضحک کره شمالی و عراق دوره صدام، انتخابات در کشور‌های در حال توسعه مانند ایران با مشکلات جدی مواجه است. در واقع انتخابات به شکل امروزین آن، از دستاورد‌های دنیای جدید است. از این رو نمادی از پذیرش قواعد تجربه‌شده جهانی و کسب اعتبار جهانی محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، انتخابات به نمادی از حکومت مبتنی بر آرای مردم تبدیل شده است. اما کارکرد‌ها متفاوت است. در کشور‌های توسعه‌یافته کنونی، هدف محدودکردن و نظارت‌پذیرکردن قدرت با مکانیسم‌های قانونی و نهاد‌های مدنی است. بر این اساس، احزاب به عنوان تشکل‌های سیاسی که افکار سیاسی جامعه را به طور نسبی نمایندگی می‌کنند و با توجه به توان تخصصی، مدیریت جامعه را برعهده می‌گیرند، به هنگام شکست در انتخابات، دولت سایه برای نظارت بر عملکرد دولت تشکیل خواهند داد.

نهاد‌های مدنی و صنفی نیز عامل دیگری است که موجب قاعده‌مندشدن و نظارت‌پذیرشدن سیاست می‌شود. عنصر بسیار مهم دیگر، رسانه‌های آزاد و رقابتی است که مقامات را زیر ذره‌بین قرار داده، شفافیت را به جامعه تقدیم می‌کند و همچنین با تحلیل‌های خود، به ارتقای آگاهی‌های عمومی کمک می‌کند. پس از احزاب مستقل و قوی که برایندی از رویکرد‌های سیاسی جامعه است، نهاد‌های مدنی و صنفی و در نهایت رسانه‌های آزاد، نوبت به انتخابات رقابتی می‌رسد. انتخاباتی که شرایط کاندیدا‌ها اندک، قابل سنجش و به دور از شرایط کیفی کشدار بوده تا امکان هر گونه اعمال سلیقه‌ای از آن زدوده شود. بنا بر این دیدگاه، انتخابات یک حلقه از فرایند مردم‌سالاری خواهد بود و تنها در این شرایط است که امکان تحدید قدرت و به دنبال آن کارآمدی نظام وجود دارد.

از این روست که انتخابات در گروهی از کشور‌ها از حالت نماد مردم‌سالاری فاصله می‌گیرد. در کشوری که احزاب مستقل با انواع محدودیت‌ها روبه‌رو هستند و پیوستن به آن‌ها برای آحاد مردم، محرومیت‌زاست، هرگونه فعالیت مدنی و صنفی با نگاه امنیتی رصد می‌شود و همچنین صداوسیما به عنوان بزرگ‌ترین رسانه انحصاری است و در نهایت اینکه فیلتر‌های انتخاباتی نیز که برای کاندیدا‌ها عمل می‌کنند، گاه بنابر مصلحتی مانند دو انتخابات پیشین، سخت‌گیرانه و گاه بنابر مصلحتی کمتر سخت‌گیرانه می‌شوند. از این روست که انتخابات نتوانسته است کارکرد مناسب خود را داشته باشد. نتیجه چنین فرایندی، پیدایش دولت‌های فاقد برنامه و با درجه‌ای بالا از پوپولیسم بوده است. در انتخاباتی که منجر به دولت سیزدهم شد، وعده داده شد که نرخ تورم در سال اول نصف شده و به ۱۸ درصد برسد، در سال ۱۴۰۳ نرخ تورم تک‌رقمی شود، سالی یک میلیون مسکن ساخته شود، به جای گشت ارشاد در خیابان‌ها، گشت ارشاد مدیران راه بیفتد و با وجود تحریم‌ها، زندگی مردم بهبود یابد. ادعای پشتوانه مستندات هفت هزار صفحه‌ای شد که تاکنون به رؤیت نرسیده است. کسانی در دولت سیزدهم قرار داده شدند که قول داده بودند با سرمایه اندک اشتغال‌زایی کنند، در دو روز بورس را سامان دهند، نرخ ارز را با چند صد میلیون دلار کاهش دهند و...، اما هیچ‌کدام نه تنها رخ نداد که بورس وضعیت اسفناکی پیدا کرده، نرخ ارز بیش از ۱۶۰ درصد افزایش یافته، بخش حقیقی اقتصاد منهای نفت رشد بسیار محدودی داشته، فضای مجازی محدودتر از گذشته شده، نارضایتی‌ها افزایش یافته و حتی دستاورد خالص‌سازی نیز دچار چالش شده است. این‌ها نشان می‌دهد که انتخابات به واقع بدون پشتوانه‌های یادشده، نمی‌تواند کارآمد باشد و به شایسته‌سالاری، کارآمدی بینجامد.

کنون که زمان ثبت‌نام کاندیدا‌ها پایان یافته و در این مدت کوتاه نیز انتظار اصلاح فرایند‌ها نمی‌رود؛ سه پیشنهاد به شورای نگهبانی که دو تجربه انتخابات پیشین را در پیش چشم دارد، شاید مفید و مؤثر باشد: اول اینکه برای افزایش نرخ مشارکت مردم از اعمال سلیقه دست برداشته تا رقابتی صورت گیرد.

دوم اینکه، شفافیت داشته و دلایل رد صلاحیت هر کاندیدایی رسما به او اعلام شود. سوم، کاندیدا‌هایی که تأیید می‌شوند، باید منابع مالی خویش را شفاف بیان کرده و امکان راستی‌آزمایی برای نهاد‌های قانونی وجود داشته باشد و سپس به اطلاع عموم رسانده شود. بهره‌گیری از منابع عمومی مصداقی از فساد محسوب شده و کسی که از امکانات عمومی موفق به کسب بیشترین آرا شود، نمی‌تواند داعیه‌دار مبارزه با فساد باشد.

روزنامه رسالت

پیروز قبل از انتخابات

محسن پیرهادی
حادثه بالگرد که منجر به شهادت رئیس‌جمهور عزیز و همراهان بزرگوارشان شد، نقطه‌ای تاریخی در کشور پدید آورد؛ حماسه بدرقه شهدای خدمت و قدردانی ملت شریف ایران، بسیاری از محاسبات را به هم ریخت و بار دیگر ثابت کرد فرقان و بصیرت این امت در تاریخ کم‌نظیر است. مردم این مرزوبوم فرق خادم و خائن را خوب می‌دانند ولو کل دنیا علیه خادمشان تبلیغات و سم‌پاشی کرده باشد. خلوص و صدق نیت شهید رئیسی و سایر عزیزان حاضر در بالگرد بر هیچ فرد منصفی پوشیده نیست و همین امر سبب عزت آنان شد.
همان‌گونه که در زمان حیات مادی رئیس‌جمهور، مقام معظم رهبری فرمودند که غیر از حمایت که مخصوص همه دولت‌هاست، این دولت را تمجید می‌کنند، پس از شهادت ایشان، تمجید معظم له از رئیس‌جمهور و همراهان به حد اعلی رسید و به‌تبع سهمی از این تکریم و تمجید به هرکسی که رنگ و بوی آن شهید را دارد و به نحوی قرابتی با ایشان داشته نیز می‌رسد.  
طبق اصل یک‌صد و سی و یکم قانون اساسی در صورت فوت، عزل، استعفا، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس‌جمهور و یا در موردی که مدت ریاست جمهوری پایان‌یافته و رئیس‌جمهور جدید براثر موانعی هنوز انتخاب‌نشده و یا امور دیگری از این قبیل، معاون اول رئیس‌جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیت‌های وی را بر عهده می‌گیرد و شورایی متشکل از رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه و معاون اول رئیس‌جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس‌جمهور جدید انتخاب شود.
بر این اساس رهبر معظم انقلاب، محمد مخبر را به‌عنوان مدیر قوه مجریه منصوب نمودند. شخصی که معاون اول رئیس‌جمهور شهید بوده و همگان به نقش بی‌بدیل ایشان در دولت سیزدهم واقف بودند. در بحبوحه ثبت‌نام کاندیدا‌ها برای ریاست جمهوری، اولین شخصی که به ذهن می‌رسید که هم در دولت سیزدهم صاحب صلاحیت و کارنامه بوده است؛ هم از رهبری حکم داشته است و هم مورد وفاق دولت و بدنه انقلابی است، محمد مخبر است.  
اما مخبر به مردم نشان داد کسی در این حدود پنجاه روز مدیر قوه مجریه است که بر سر نفس خود امیر و رئیس است و ریاست و امارت بر قوه مجریه دولت چهاردهم را به قیمت به هم خوردن احتمالی انسجام کابینه فعلی و برگزاری پرشکوه انتخابات نمی‌خواهد.
مخبر قبل از انتخابات، پیروز شد و نامش نه از صندوق آرا که در صندوق دل‌ها ثبت و جاودانه شد.
در اوضاع‌واحوال احساس تکلیف‌های بی‌حدوحصر، وقتی کسی این‌گونه با بزرگ‌منشی خود را مشغول تکلیف بر زمین‌مانده کند، شیرین و دل‌نشین است. از باب شناختی که طی بیش از یک دهه از ایشان دارم بر خود فرض می‌دانم گوشه‌ای از خصلت‌های این مرد پرکار و خالص را ذکر کنم.
محمد مخبر، دلباخته اهل‌بیت است، تواضع و سلوکش، زبانزد است؛ تفاوت در مسئولیت‌ها ذره‌ای در گفتار و رفتار ایشان تغییری ایجاد نکرد. این بزرگ‌منشی و وسعت نظر را دوستان نزدیک‌تر، میراث رفتاری از پدر محمد مخبر می‌دانند و این امر نشان از اصالت و بزرگ‌زادگی اوست.
بسیاری از مدیرانی که امروز صاحب جایگاه و موقعیتی هستند مرهون اعتماد و حمایت بی‌دریغ محمد مخبر بوده‌اند؛ آن‌هم در عین گمنامی.
مجموعه این صفات و تصمیم اخیر ایشان، سبب شد محمد مخبر به‌عنوان یک چهره ماندگار در سپهر سیاسی کشور ثبت شود.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات