یکی از موضعگیریهای منفی در قبال مصلحت در حکمرانی، ایجاد دوگانه حقیقت و مصلحت است که به نظر میرسد ابتدا در آثار دکتر شریعتی ظاهر شد. در این دوگانه، مصلحت غیر از حقیقت است و آنچه ارزش دارد، حقیقت است که به دلیل مصلحت نادیده گرفته شده و حتی ذبح میشود. این دوگانه پس از شریعتی نیز حضور داشت و حتی در برهههایی پررنگتر هم شد. ناظر به همین دوگانه بود که رهبر معظم انقلاب در چندین نوبت، این دوگانه را رد و تصریح کردند که این دوگانه، مبنای درستی ندارد و لزوماً هر مصلحتی را نمیتوان ضد ارزش تلقی کرد؛ زیرا مصلحتِ صحیح، عین حقیقت است و به عبارت دیگر هر حقیقتی، مصلحت است و هر مصلحتی ـ اگر ضابطهمند تشخیص داده شود ـ همان حقیقت است.
در واقع، اگر مصلحت در حکمرانی را در قالب نظریه تزاحم فقهی و تقدیم اهم بر مهم صورتبندی کنیم، متوجه میشویم که حقیقت همان مصلحت است و مصلحت هم یک حقیقت است. برای نمونه، تصرف در زمین غصبی حرام است و این حرمت و ممنوعیت یکی از حقیقتهاست و به همین دلیل، مصلحت هم هست؛ اما همین حقیقت اگر در تزاحم با نجات جان یک انسان قرار بگیرد، نه تنها مصلحت خود را از دست میدهد؛ بلکه حرام هم نیست و حتی واجب است. این مثال در عرصههای فردی بود، اما در عرصههای اجتماعی و مصالح کلان جامعه نیز چنین اتفاقاتی افتاده است. نمونه بارز آن عقبنشینی حضرت علی (ع) از حق خویش پس از قضیه سقیفه بود. همچنین صلح امام حسن (ع) یا قبول ولایتعهدی از سوی امام رضا (ع) از جمله مواردی است که دوگانه حقیقت و مصلحت را نقض میکند.
البته ادعای عدم جدایی حقیقت از مصلحت در صورتی درست است که مصلحتِ مورد ادعا، یک امر پنداری و توهمی یا یک موضوع شخصی نباشد. اگر مصلحتی که تشخیص داده میشود بر پایههای موهوم یا نادرست بنا شده باشد (۱) یا اینکه مصلحت، شخصی و حزبی باشد (۲)، این مصلحت هیچ نسبتی با حقیقت نخواهد داشت؛ بلکه بر ضد حقیقت است. اما اگر مصلحت، بر اساس قواعد و ضوابط درست تشخیص داده شود و ناظر به خیر عمومی و کشور باشد، امر مقدسی است که باید آن را به عنوان حقیقت لحاظ کرد.
پینوشتها
۱. مانند ترس بی دلیل و بی مورد از دشمنی که نشانههای ضعف آن مشهود است. برای نمونه، میتوان به ترس خیالی و موهوم از حمله آمریکا به ایران در دهه نود اشاره کرد که بعدها ادعا شد با برجام، سایه جنگ از سر ایران برداشته شد.
۲. نه مصلحت جامعه و نظام و مسلمین. برای نمونه، فرض کنید یکی از مسئولان کشور به اسم مصلحت کشور، با مقامات کشورها یا نهادهای متخاصم گفتگو کند که اگر از ما حمایت نکنید، جناح رقیبِ ما رأی میآورد. در این وضعیت، آنچه صورت گرفته مصلحتسنجی است، اما نه مصلحتِ کشور و نظام؛ بلکه مصلحت یک حزب و گروه که غیر مشروع و غیر قانونی بوده و در نهایت به مصلحت کشور هم نیست.