اتحاد مقدس و زمزمه ابلیس

* «همانا شیطان، راه‌هاى خود را به شما آسان جلوه مى‌دهد، تا گره‌هاى محکم دین شما را یکى پس از دیگرى بگشاید، و به جاى وحدت و هماهنگى، بر پراکندگى شما بیفزاید. از وسوسه و زمزمه و فریب‌کارى شیطان روى گردانید، و نصیحت آن کس را که خیرخواه شماست گوش کنید، و به جان و دل بپذیرید.»

برخی مفسرین و نهج البلاغه پژوهان، منظور حضرت علی علیه‌السلام از شیطان در خطبه ۱۲۱ را معاویه ذکر کرده‌اند. کسی که با مکر و حیله عمروعاص سعی داشت در میان مردم و لشکریان حضرت تفرقه و تشتت ایجاد کند.

قرن‌ها از آن روزگار گذشته است و شیوه‌های شیطانی متنوع‌تر و پیچیده‌تر شده‌اند، اما هدف و محور اصلی فعالیت همان است؛ ضربه به وحدت و هماهنگی جبهه حق و ایجاد تفرقه و چندصدایی. همانطور که در این خطبه عنوان شده، شیوه اصلی کار نیز تغییر نکرده است. دشمن، با مکر و حیله، «راه‌های خود را آسان جلوه می‌دهد» و البته گام به گام جلو می‌آید.

دشمنان امروز هم از روز نخست نگفتند و اساساً نمی‌توانستند بگویند از حمله به کشور خود حمایت کنید! ریز ریز و آرام و آرام حرکت کردند و جلو آمدند و سعی کردند قبح برخی مسائل را بریزند. آنقدر وقیح شدند که در میانه کشتن روزانه مردم، مدعی شدند با مردم سر جنگ و دشمنی ندارند! و در وقاحت تا مرز حماقت تاختند و گمان کردند مردم برای قاتلان و حمله‌کنندگان به وطن خود، دست می‌زنند و هورا می‌کشند.

بخشی از این توهم و محاسبه ابلهانه نتیجه خیانت مشتی به ظاهر ایرانی است و «خاک بر سر آن ایرانی‌ای که به [ضرر]کشور خودش، به نفع یهود، به نفع صهیونیسم، به نفع آمریکا می‌نشیند فعّالیّت میکند!» اینان با مشاوره‌های غلط و خائنانه به دشمن، او را دچار توهم می‌کنند.

بخش دیگری از این توهم نیز محصول برخی غفلت‌ها و رفتار‌های غلط و نابخردانه داخلی است. رفتار‌هایی که از مرز اختلاف سلیقه عبور کرده و بدون در نظر گرفتن شرایط و دشمنی که چنگ و دندان تیز کرده، زمینه طمع او را فراهم می‌سازد.

همانطور که اغلب تحلیلگران و صاحب‌نظران عنوان کرده‌اند، مهم‌ترین عامل بازدارنده در برابر دشمن متجاوز اتحاد و انسجام داخلی است. خدشه به این اتحاد و انسجام نیز خواست و برنامه اصلی دشمن است و هر کس با هر نیتی کاری انجام دهد که در نهایت به این قضیه منجر شود، در زمین دشمن بازی کرده است.

امروز حفظ و تقویت این «اتحاد مقدس» و «سپر پولادین» وظیفه تک تک ایرانیانی است که دغدغه وطن دارند، چرا که به قول فردوسی:

ز دانا تو نشنیدی آن داستان

که برگوید از گفته باستان

که گر دو برادر نهد پشت پشت

تن کوه را سنگ ماند بمشت