تاریخ انتشار : ۰۵ آبان ۱۴۰۴ - ۰۰:۳۸  ، 
کد خبر : ۳۸۳۲۲۹

دشمنی با دشمنان

پایگاه بصیرت / سیدحسین خاتمی خوانساری

دشمنی کردن برای دشمنان خدا یکی از سنت‌های الهی و انسانی است. مقابله با زورگویان و ستمگران بر همه انسان‌ها واجب است که باید با روش‌های درستش صورت بگیرد. اولین چیزی که باید در برابر زورگویان و ستمگران به‌کار بگیریم، قدرت و استفاده صحیح از آن است؛ اما ابتدا باید ببینیم قدرت حقیقی چیست و چگونه به‌دست می‌آید و از قدرت چگونه باید استفاده کرد؟ اولاً در نگاه اسلام، قدرت حقیقی انسان درونی و الهی است، نه وابسته به اسلحه، ثروت یا جایگاه اجتماعی. زیرا انسانی قوی، کسی نیست که بتواند دیگران را زیر سلطه خود بگیرد، بلکه کسی است که بتواند نفس خود را مهار کند، در برابر سختی‌ها بایستد، در راه حق از ملامت و فشار نهراسد و در مسیر درستی که خداوند ترسیم کرده است، حرکت کند. قرآن کریم، قدرت را در ایمان و توکل می‌داند: «إِن یَنصُرْکُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَکُمْ» (آل عمران/۱۶۰) یعنی اگر خدا شما را یاری کند، هیچ نیرویی بر شما غلبه نمی‌یابد. پیامبر گرامی اسلام (ص) می‌فرمایند: «أشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ»؛ شجاع‌ترین مردم، کسى است که بر هوس خود چیره آید. (معانی الأخبار، ج ۱، ص ۱۹۵) همچنین امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرمایند: «أَقْوَى اَلنَّاسِ مَنْ قَوِیَ عَلَى نَفْسِهِ»؛ قوی‌ترین و شجاع‌ترین مردم کسی است که بتواند نفس خود را کنترل کند و بر آن چیره شود. این آیه نشان می‌دهد، قدرت واقعی از اتصال به منبع قدرت، یعنی خداوند سرچشمه می‌گیرد. انسان مؤمن هرگز ضعیف نیست، زیرا پشتوانه‌ای دارد که از هر قدرتی برتر است. به‌عبارتی انسان قدرتمند کسی است که به خدا اعتماد و اتکا دارد و به‌همین واسطه خداوند هم او را دوست دارد. پیامبر عزیز اسلام (ص) می‌فرمایند: «اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الرَّجُلَ الْقَوِیَّ»؛ خداوند متعال، انسان قوی و نیرومند را دوست دارد. 

ثانیاً انسانی که دنیاپرست نیست هم قدرتش زیاد است. پیامبر بزرگ اسلام (ص) می‌فرمایند: «پر ارج‌ترین مردم دنیا، کسى است که به دنیا هیچ ارجى ننهد.» (بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۱۲) بزرگ‌ترین انسان کسی است که دنیا را برای خود ارزش نمی‌بیند. ترس از باختن دنیا، آبرو، مال یا جایگاه، ریشه ضعف انسان است. اگر کسی به دنیا وابسته نباشد، دیگر از هیچ‌کس جز خدا نمی‌ترسد. در واقع، شجاعت زاده بی‌نیازی از دنیا و اعتماد به خداست. بسیاری از شکست‌ها از درون آغاز می‌شود، نه از بیرون. کسی که اسیر خشم، حرص، حسد یا شهوت است، هرچند سپاه و قدرت دارد، در حقیقت شکست‌خورده است؛ اما انسانی که بر خود چیره است، حتی اگر فقیر باشد، بر جهان تسلط دارد.

ثالثاً باید قدرت حقیقی و کاذب را بشناسیم. قرآن بار‌ها تأکید کرده که مستکبران بر پایه ظلم و ترس استوارند. آنان با فریب و ارعاب حکومت می‌کنند، نه با حقیقت. فرعون در برابر موسی (ع) از همین ابزار استفاده کرد. خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا» (قصص/۴)؛ فرعون در زمین سرکشی کرد و مردم را دسته‌دسته نمود تا بر آنان مسلط شود. این کار برای ضعیف کردن قدرت مردم است که بناست علیه یک حاکم زورگو یا یک دشمن خارجی قیام کنند. چیز‌هایی مانند تجزیه کردن کشور‌ها و کوچک کردن آنها هم همین معنا و مفهوم را دارد؛ اما همین فرعون، در برابر ایمان، توکل و اتحادی که حضرت موسی (ع) ایجاد کرد شکست خورد. قدرت فرعون ظاهری بود؛ اما قدرت ایمان حضرت موسی (ع) و اتحاد بنی اسرائیل در آن زمان از درون می‌جوشید. اگر بخواهیم انسان قوی‌ای باشیم، باید پیش از هر چیز بر ترس خود در برابر دشمنان چیره شویم و اعتقاد پیدا کنیم که قدرت آنان پوشالی است. زورگویان از ترس مردم تغذیه می‌کنند. هرچه ترس بیشتر باشد، سلطه آنان قوی‌تر می‌شود. جالب آنکه بنی‌اسرائیل در آن زمان همراه حضرت موسی (ع) نبودند؛ اما اتفاقاتی افتاد که به این نتیجه رسیدند در کنار فرعون بودن بسیار سخت و طاقت‌فرسا است و باید به دستورات حضرت موسی (ع) عمل کنند. اتحاد که قدرت سیاسی و اجتماعی را سبب می‌شود یک قدرت عظیم است؛ اما قدرت سیاسی و اجتماعی نیز زمانی ارزش دارد که بر پایه عدالت و ایمان بنا شود. خداوند بر این قدرت تأکید دارد و به‌خاطر منافع زیادش هست که می‌فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» (آل‌عمران/۱۰۳) اتحاد بر محور ایمان، بزرگ‌ترین سرمایه قدرت امت است. این قدرت، نه برای ستم، بلکه برای دفاع از حق است. مؤمنان مأمور به ضعف نیستند، بلکه باید نیرومند باشند تا از مظلومان حمایت کنند. پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «المُؤمِنُ القَوِیُّ خَیرٌ وأحَبُّ إلَى اللّه ِ مِنَ المُؤمِنِ الضَّعیفِ»؛ مؤمن قوی بهتر و دوست‌داشتنی‌تر نزد خداست از مؤمن ضعیف. این قدرت، مجموعه‌ای است از ایمان، علم، تدبیر، صبر، و توان اداره خویش و جامعه. پایه استواری حکومت، عدالت است نه شعار و زور. این سخن، درس بزرگ سیاست اسلامی است: قدرت اگر بر پایه عدل باشد، ماندگار است و اگر بر ظلم باشد، دیر یا زود سقوط می‌کند. پس برای قوی شدن در برابر زورگویان، باید عدالت را در رفتار، گفتار و تصمیم‌ها نهادینه کرد. عدالت ریشه قدرت الهی است؛ اما قدرت اجتماعی، تنها در جمع ممکن است. جامعه‌ای که از درون پراکنده باشد، حتی اگر ثروتمند و مسلح باشد، در برابر دشمن شکست می‌خورد. اهل بیت (ع) نیز همواره بر وحدت مؤمنان تأکید داشتند، نه بر تفاخر و اختلاف؛ امیرالمؤمنین علی (ع) درخطبه ۱۲۷ نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «یدالله مع الجماعه»؛ پس قدرت اجتماعی مؤمنان در همدلی، اخوت و هدف مشترک نهفته است. این عناصر در کنار هم مؤمنانی می‌سازد که دشمن جرئت ندارد به آنها صدمه بزند. اگر ضعف و صدمه‌ای دیدیم، باید دلایل ضعیف شدن‌مان را بررسی کنیم.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات