صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۷  ، 
شناسه خبر : ۲۸۳۱۰۷
قرار گرفتن صداوسیما در خط مقدم جنگ نرم، صرفاً یک فرایند تدافعی نیست. چالش‌هاي رسانه‌اي پيش روی رسانه ملی، مي‌تواند بستري براي بيدار كردن بسياري از استعدادهاي خفته، جاري ساختن نيروهاي تازه و فتح كردن قله‌هايي مرتفع‌تر باشد.
پایگاه بصیرت ، آرش فهیم/ بیانات اخیر امام خامنه‌ای درباره «جنگ نرم» و تلاش برنامه‌ریزی شده دشمنان کشورمان از دو منظر تازگی داشت: نخست، اشاره ایشان به تمرکز حمله فرهنگی دشمنان جمهوری اسلامی ایران برای «تغییر باورهای مردم» و دوم جمعی که این سخنان در دیداربا آنها مطرح شد. طرح مسئله «تهاجم رسانه‌ای به مرزهای عقیدتی و فرهنگی کشور» از سوی رهبر معظم انقلاب، نزد مسئولان رسانه ملی و تأکید بر «نقش منحصربه‌فرد رسانه‌ ملی در این کارزار جدی» بار دیگر جایگاه مهم صداوسیما را نشان داد. دیگر جای تردیدی نيست كه امروز خط مقدم دفاع از كشورمان در مقابل تهاجم نرم اشغالگران فرهنگی، رسانه ملی است. طي سال‌هاي اخير، با افزايش هجوم رسانه‌ای بيگانه به حريم زندگي مردم ايران، اهمیت رسانه ملي بيشتر شده است. هرچند که تأثیر دیگر رسانه‌ها، به ویژه روزنامه‌ها و نشریات، پایگاه‌ها و خبرگزاری‌ها و سینما در این کارزار نیز انکارناپذیر است؛ اما واقعیت این است که حاصل همه فعاليت‌هاي فرهنگي و رسانه‌اي كشور، از آنتن صداوسيما در سطح جامعه گسترش و اشاعه مي‌يابد. به همين دليل، رسانه ملي بيشترين قابليت را براي تحكيم اتحاد ملي و تسخير سنگرهاي رسانه‌اي مهاجم دارد.
تبدیل تهدید به فرصت
قرار گرفتن صداوسیما در خط مقدم جنگ نرم، صرفاً یک فرایند تدافعی نیست. چالش‌هاي رسانه‌اي پيش روی رسانه ملی، مي‌تواند بستري براي بيدار كردن بسياري از استعدادهاي خفته، جاري ساختن نيروهاي تازه و فتح كردن قله‌هايي مرتفع‌تر باشد؛ چراکه صداوسيما اگر به قابلیت‌هاي بالقوه خود بيش از پيش فعلیت بخشد، مي‌تواند بسياري از مشكلات فرهنگي، اجتماعي و سياسي كشورمان را برطرف كند.
خارج شدن روزافزون از انفعال، خنثي‌سازي شبیخون رسانه‌ای و نفوذ فرهنگی غرب، واكسينه كردن جامعه در مقابل جنگ نرم و در نهايت صدور بيش از پيش ارزش‌هاي انقلاب اسلامي به جهان، محورهای جنگ رسانه‌ای است که متمرکز کردن برنامه‌های تولیدی صداوسیما بر آنها می‌تواند تهدید جنگ نرم را به یک فرصت تبدیل کند.
اما نقشه راه رسانه‌هاي مهاجم به ايران چيست و آنها قصد تسخير چه چيزي را دارند؟
آنچه می‌خواهند از ما بگیرند
جنگ نرم پهنه وسيعي است كه حوزه‌ها و مصاديق بسياري را دربر مي‌گيرد، اما مهم‌ترين وسيله در اين جنگ، رسانه‌ها هستند كه در اين ميان شبكه‌هاي ماهواره‌اي نقش پررنگ‌تري را برعهده دارند.
با بررسی فرایندهای تهاجمی غرب علیه انقلاب اسلامی در 37 سال گذشته و به ویژه طی سال‌های پس از جنگ تحمیلی می‌توان دریافت که آنها روی چند محور خاص تمرکز دارند. تجربه جنگ هشت ساله نشان داد، مردم ایران تا زمانی که زره ضربه‌ناپذیر ولایت را بر تن روح و عقیده خود داشته باشند، نمی‌توان بر آنها نفوذ یافت. همچنین، روح عدالت‌خواهی و شهادت‌طلبی و مبارزه‌جویی با ظلم و ستم بیگانگان و عوامل داخلی آنها، ایرانیان را به ملتی سرکش در برابر هر استعمار و استبداد داخلی و خارجی تبدیل کرده است. چنین روحیاتی در سال‌های ابتدایی انقلاب، غربی‌ها را از یک بازار مصرفی پرجمعیت محروم کرد. همچنین غربی‌ها دریافتند، روحیه انقلابی و ولایی و مبارزه‌جوی ایرانی‌ها به قدری جذاب است که می‌تواند مردم دیگر کشورهای اسلامی و حتی همه جوامع جهان سومی را تحت تأثیر خود قرار دهد. در این حالت، دولت‌های غربی توان چپاول منابع و فروش محصولات مصرفی خود را از دست می‌دهند. بنابراین، غربی‌ها طی سال‌های پس از دفاع مقدس تخريب سه شاخصه ولايت‌پذيري، شهادت‌طلبي و عدالت‌خواهي را به شكل آشكاري در دستور كار رسانه‌هاي خود قرار دادند. متأسفانه، سیاست‌های فرهنگی و اقتصادی دوران موسوم به «سازندگی و اصلاحات» نیز به کمک تهاجم فرهنگی غرب آمد.
آنها در شبكه‌هاي سياسي خود، از جمله «بي‌بي‌سي فارسي» و «صداي آمريكا» در پي مخدوش كردن تفكر ولايي هستند و در شبكه‌هاي تفريحي خود، نظير «من و تو»، «فارسي وان»، «جم تي وي» و ... رفاه‌طلبي و بي‌قيدو‌بندي را ترويج مي‌كنند. افزون بر اين، در فيلم‌هاي سينمايي و سريال‌هاي راهبردی خود نيز در پي فرهنگ‌سازي در راستاي همین شاخص‌ها هستند.
صداوسیما و مسیرهای جدید
مسئولیت صداوسيما ایجاد زمینه‌ها و مسیرهای جدید، متضاد با مهندسي فرهنگی مذکور است؛ يعني تقويت ولايت‌پذيري، شهادت‌طلبي و عدالت‌خواهي. در اين راه تقویت و ترویج بايد با تأثيرگذاري در راستاي اين شاخصه‌هاي هويتي همراه شوند.
جذابيت و سرگرم‌سازي
ضمن اينكه مشغول شدن صداوسيما به رقابت صرف با شبكه‌هاي متجاوز غربي، افتادن در مسير روزمرگي و منفعل شدن است. رسانه ملي با پررنگ‌تر كردن تشخص، هويت و تمايز خودش با دیگر شبكه‌هاي جهان، پوياتر شدن بيش از پيش در زمينه بازتوليد فرهنگ ايراني ـ اسلامي و بومي کردن ذائقه مخاطبانش در گستره‌اي جهاني، مي‌تواند از موضع مدافع به مقام مهاجم ارتقا يابد.
در این میان، نقش سریال‌ها و برنامه‌های سرگرم‌کننده مهم‌تر است. چنانچه مجموعه‌های نمایشی سيما بتوانند سيماي زيباي زندگي بر اساس آموزه‌هاي ديني را بازنمايي كنند و به شكلي دراماتيك، شيوه‌هاي زيستي مبتني بر فرهنگ خويش را هدف آموزش قرار دهند و بسياري از مشكلات فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي و سياسي ما برطرف کند.
نام:
ایمیل:
نظر: