در روزهای اخیر شاهد پیروزیهای جبهه مقاومت در سوریه و عراق بودهایم. اثرات این پیروزیها بهگونهای بوده است که حامیان تروریستها خواهان تغییر بازی از عرصه زمین به میز دیپلماسی بودهاند.
یادداشت: در روزهای اخیر شاهد پیروزیهای جبهه مقاومت در سوریه و عراق بودهایم. اثرات این پیروزیها بهگونهای بوده است که حامیان تروریستها خواهان تغییر بازی از عرصه زمین به میز دیپلماسی بودهاند. این شرایط برای جبهه آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی خسارات جبرانناپذیری دارد و به همین دلیل آنها درصدد یافتن دلایل این موفقیتها و مقابله با آن برآمدهاند. تحلیلگر «سیبیاس» سردار قاسم سلیمانی را یکی از قدرتمندترین فرماندهان خاورمیانه نام برده است و اندیشکده «امریکن اینترپرایز» از آمریکا خواسته است که واکنش جدی به ائتلاف جدید ضدتروریسم نشان دهد و در مقابل آن بایستد؛ زیرا در آینده ممکن است اهداف آمریکا را در غرب آسیا با مشکل روبهرو کند. اندیشکده «هادسن» نیز در تحلیلی از این وضعیت نوشته است: 1- به دنبال نفوذ ایران اضطراب و نگرانی بیسابقهای در عربستان سعودی ایجاد شده است. 2- نفوذ ایران در منطقه موجب ترس و افزایش فشار روی دولتی شده که مشروعیت آن به حکومت پادشاهی متکی است. 3- سقوط بهای نفت سبب شده که سعودیها از هماکنون ذخیرههای خود را صرف هزینههای کنونی کنند و احتمال شدتگرفتن این اوضاع وجود دارد. 4- با ناامنترشدن و آسیبپذیرترشدن موقعیت خارجی آلسعود، محیط سیاسی داخلی نیز نگرانکننده است. از سوی دیگر آشفتگیهایی در رژیم صهیونیستی دیده میشود. همچنین اندیشکده «بگین سادات» از تأثیرات این پیروزیها بر موجودیت رژیم صهیونیستی سخن به میان آورده و نوشته است: «جنگ فشرده در سوریه تجربه ارزشمندی برای حزبالله بوده و سبب شده عملاً نسل جدیدی از کماندوهای خود را تربیت کند که مهارتهای عملیاتی خود را در میدان واقعی جنگ به دست آوردهاند. حزبالله پس از نبرد سوریه، احتمالاً آبدیدهترین سازمانی خواهد بود که اسرائیل [رژیم صهیونیستی] در میدان جنگ با آن روبهرو است. اگر جنگ و اختلاف دیگری بروز کند، حزبالله دیگر همان گروه شیعی سابق نیست که در سال ۲۰۰۶ میلادی در جنگ دوم لبنان مقابل اسرائیل [رژیم صهیونیستی] بود.»