نابودی بخش کشاورزی در هر کشور میتواند، خطر افزایش وابستگی و گسترش ناامنی به خصوص در شرایط بحرانی مانند؛ زمان وقوع جنگهای گسترده را به شدت افزایش داده و حیات و سلامت مردم را در معرض خطر جدی قرار دهد.
از بدو خلقت انسان، همواره از محصولات کشاورزی به عنوان اصلیترین منبع تأمین نیاز اولیه بشر، یعنی غذا نام برده شده و به همین دلیل این عرصه پس از پیدایش و گسترش جوامع انسانی نیز، نقش مهمی را در رفع نیاز افراد جامعه و تولید ملی و نیز تبادلات تجاری بین کشورها بر عهده داشته است.
البته با مرور زمان و با گسترش فعالیتهای کشاورزی در بخشهای مختلف؛ زراعی، باغی، مرتعداری، جنگلکاری، دامداری و دامپروری، زنبورداری، پرورش طیور و آبزیان و سایر جانداران موردنیاز صنعت کشاورزی و ایجاد تنوع در محصولات این بخش، به تدریج این موضوع از اهمیت بیشتری نیز برخوردار شده است.
علاوه بر این؛ بخش کشاورزی با ایجاد صنایع بالادستی وابسته به خود مانند؛ صنایع تولید ماشینآلات کشاورزی، صنایع تولید تجهیزات آبیاری نوین، صنایع تولید تجهیزات دامداری و دامپروری، صنایع تولید کود شیمیایی و سموم دفع آفات نباتی و امثال آن یا صنایع پایین دستی مانند؛ صنعت تولید پارچه و پوشاک، صنعت تولید کاغذ، بخش تولید خوراک دام و طیور و سایر موارد مشابه و نیز صنایع تبدیلی مانند؛ صنایع تولید کنسانتره، کنسرو و کمپوت و نیز صنایع واسطهای مانند؛ صنعت؛ بستهبندی، انبارداری و سردخانهای، حمل و نقل و توزیع و نگهداری، سهم مهمی در ایجاد اشتغال و نیز تولید ثروث ملی بر عهده دارد.
این موضوع به قدری حائز اهمیت است که بسیاری از صاحبنظران بخش اقتصادی و دفاعی، عرصه کشاورزی را یکی از مهمترین مؤلفههای ایجاد و حفظ استقلال و امنیت پایدار و با ثبات برای کشورها تلقی نموده و عاملی مهم و تأثیرگذار در معادلات بینالمللی به حساب میآورند و معتقدند، این بخش در قیاس با بخش صنعت از اهمیت بیشتر و بالاتری برخوردار است، زیرا نابودی بخش کشاورزی در هر کشور میتواند، خطر افزایش وابستگی و گسترش ناامنی به خصوص در شرایط بحرانی مانند؛ زمان وقوع جنگهای گسترده را به شدت افزایش داده و حیات و سلامت مردم را در معرض خطر جدی قرار دهد.
وضعیت کشاورزی جهان از دریچه اطلاعات و آمار:
مرور وضعیت اقتصادی کشورهای مدعی قدرت از جمله؛ آمریکا، روسیه و چین نیز نشان میدهد، که اقتدار امنیتی و نیز پیشرفت این کشورها در بخش صنعت و حتی سایر عرصهها، از بخش کشاورزی نشأت گرفته و تا حدود زیادی مرهون توجه به تولیدات این بخش بوده است. به عنوان مثال؛ آمارها نشان میدهد که روسیه توانسته با تولید و صدور سالانه بیش از 22 میلیون تن گندم به کشورهای مختلف جهان، رکورد صادرات این محصول استراتژیک را به نام خود ثبت نماید، لذا گفته میشود هیچ تحریمی نمیتواند نقش برتر روسیه در کنترل نبض بازار جهانی مواد غذایی و خوار و بار از جمله گندم را مخدوش نماید.
آمریکاییها نیز در جریان جنگ جهانی دوم با استفاده از موقعیت جغرافیایی خود و دور ماندن از آسیبهای این جنگ، در گام نخست ابتدا با افزایش تولید و عرضه محصولات غذایی و در واقع با اتکاء به درآمد حاصل از بخش کشاورزی توانستند به تدریج صنایع خود در سایر بخشها بهویژه در بخش صنایع نظامی را نیز گسترش داده و به تأمین کننده اصلی نیازهاعی دفاعی و غیر دفاعی کشورهای متخاصم تبدیل و یکی از بزرگترین قدرتهای اقتصادی جهان را پایهریزی کنند.
بر اساس گزارش سازمان خوار و بار جهانی، از بین 322 کشور دنیا تقریباً 1/3 آنها از جمله؛ سه کشور فوق و کشورهایی نظیر؛ کانادا، نیوزیلند، برزیل، هلند، دانمارک، آرژانتین، فرانسه، رومانی و حتی هند و پاکستان از نظر تولید محصولات کشاورزی در موقعیت ممتاز و جایگاه خوبی قرار دارند، البته در بین این کشورها برخی از آنها مانند؛ فرانسه و کانادا بیشتر در پی تولید محصولات سالم و ترجیحاً ارگانیک برای مصرف داخلی، در این عرصه وارد شدهاند، برخی مانند؛ هلند، روسیه، آمریکا و چین علاوه بر تأمین نیاز داخلی، صادرات را نیز هدف قرار دادهاند و برخی مانند؛ هند و پاکستان بیشتر برای حفظ وضع موجود در جهت تثبیت وضعیت اشتغال و تأمین معیشت مردم خویش به این موقعیت دست یافتهاند.
برخی از گزارشها حکایت از آن دارد که به ترتیب کشورهای؛ آمریکا، روسیه، چین، برزیل، اسپانیا و حتی ژاپن که مقدار ناچیزی از اراضی آن قابل کشاورزی است، به ترتیب مقام اول تا پنجم و آلمان، هند، ایتالیا، کانادا و آفریقای جنوبی به ترتیب مقامهای ششم تا دهم جهان در این زمینه را از آن خود ساخته اند.
از نظر ساختار جمعیت کشاورزی، اگر چه بر اساس گزارشهای بینالمللی طی دو دهه اخیر جمعیت روستایی جهان نسبت به جمعیت شهری کاهش یافته است، با این حال هنوز حدود نیمی از جمعیت جهان یعنی بیش از 5/2 میلیارد نفر از جمعیت 1/6 میلیارد نفری کره زمین در روستاها و در بخش کشاورزی فعال هستند که از این تعداد 4/2 میلیارد نفر آن به کشورهای در حال توسعه مربوط میشود، یعنی حدود 27% جمعیت روستایی جهان در کشورهای توسعه یافته و 59% در کشورهای در حال توسعه و بقیه در کشورهای فقیر ساکن هستند.
همچنین در این رابطه آمارهای جهانی نشان میدهد، با اینکه حدود 2/1 میلیارد نفر، معادل 5/96% از نیروی کار کشورهای در حال توسعه در بخش کشاورزی شاغل هستند، فقط 5/3% یعنی حدود 6/46 میلیون نفر از نیروی کار کشورهای توسعه یافته در این بخش فعالیت میکنند و در مجموع و بهطور میانگین، سهم زنان در این رابطه در کشورهای توسعه یافته 36% و در کشورهای در حال توسعه معادل 44% برآورد شده است، با این حال سهم اشتغال کشاورزی در کشورهای توسعه یافته به مراتب کمتر از کشورهای در حال توسعه و بر عکس درآمدشان به مراتب بیشتر از کشورهای مذکور است.
در حال حاضر سهم بازار کار و اشتغال در بخش کشاورزی در بسیاری از این کشورها از جمله؛ کشور هلند که سومین کشور صادر کننده محصولات کشاورزی در اروپا به شمار میرود، فقط در حد 2% است و این در حالی است که همین میزان، بیش از 35% از سهم تولید ملی این کشور را به خود اختصاص داده است و متقابلاً 6/76% جمعیت آسیا و 4/17% جمعیت آفریقا در این زمینه فعال هستند و معیشتشان کاملاً وابسته به کشاورزی است و این میزان در کشوری مانند؛ افغانستان 67%، در ترکیه 45% و در ایران بالغ بر 26% است.
در مورد سهم کشاورزی در تولید ملی، ذکر این نکته ضروری است که این سهم در برخی از کشورهای توسعه یافته به 45 تا 90 درصد و در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به 60 تا 96 درصد میرسد، با این حال اطلاعات جهانی در سال 2001 بیانگر آن است که؛ ارزش تولید هر کشاورز در کشورهای توسعه یافته 10 هزار دلار و در کشورهای در حال توسعه معادل 672 دلار، یعنی حدود 15 برابر کمتر از کشورهای توسعه یافته است. در همین سال نیوزیلند با 49%، استرالیا با 26% و یونان با 22% صادرات کشاورزی در میان کشورهای صنعتی، رتبههای اول تا سوم را از آن خود کردهاند و سهم ایران در این سال حدود 4% بوده است.
البته برخی از کشورهای منطقه مانند عربستان در وضعیتی بسیار بدتر از وضعیت ایران قرار دارند. با اینکه حدود یک سوم مردم این کشور به امر دامداری و بعضاً کشاورزی اشتغال دارند، اما کشاورزی تنها 2% از سهم درآمد تولید را در اختیار دارد و متقابلاً نفت که حدود 2% از جمعیت شاغل این کشور را شامل میشود، بیش از 50% از درآمد تولید ملی را بر عهده دارد.
به این ترتیب، کشاورزی هم میتواند به یک عرصه مناسب برای ایجاد اشتغال و تأمین معیشت مردم تبدیل و موجد امنیت پایدار در جامعه باشد و هم با اتکاء به دانش نوین و استفاده از تجهیزات مدرن و مکانیزه میتواند، نقش مهمی را در جهت افزایش سهم تولید ملی و تأمین بخش عمده نیازهای داخلی و نیز گسترش تبادلات تجاری و در نتیجه شکوفایی اقتصادی در جهت ارتقاء میزان درآمد کشور برعهده بگیرد و به تبع آن؛ وابستگی متقابل در کشورهای مصرفکننده (مشتریان) را ایجاد نماید.
کشاورزی ایران مستعد پیشرفت و شکوفایی بیش از پیش:
در بسیاری از اسناد تاریخی از فلات ایران به عنوان نخستین خواستگاه کشاورزی جهان نام برده شده است، کارشناسان بر این باورند که هم اکنون نیز بهجز مناطق جنگلی بیش از یک سوم خاک ایران یعنی بیش از 400 هزار کیلومتر مربع (40 میلیون هکتار) از مساحت 1،648،195 کیلومتر مربعی (164 میلیون هکتاری) این سرزمین مستعد کشاورزی است و این در حالی است که در حال حاضر فقط حدود 5/11% از مساحت کشور یعنی حدود 193،797 کیلومتر مربع آن (کمی بیشتر از 19 میلیون هکتار) زیر پوشش کشاورزی اعم از باغی یا زراعی قرار دارد که از همین مقدار هر سال حدود 4 میلیون هکتار یا تحت آیش (عدم کشت برای تقویت مجدد خاک) قرار دارد و یا به شکل بایر رها می شود.
بر اساس گزارش سازمان اراضی کشور، در سال 1394 حدود 7/18 میلیون هکتار معادل 187 کیلومتر مربع از اراضی کشور زیر پوشش کشاورزی قرار گرفته که از مجموع این مقدار، حدود 7/2 میلیون هکتار به باغات و 16 میلیون هکتار به زمینهای زراعی اعم از کشت دیمکاری یا آبیاری اختصاص دارد، البته کمتر از 50% زمینهای زراعی به شکل دیمکاری کشت میشوند، اما بیش از 50% محصولات کشاورزی زراعی مربوط به کشت دیم است و این موضوع بدان معنا است که با استفاده از روشهای نوین آبیاری میتوان تولید محصولات متنوع کشاورزی کشور را بیش از پیش و در حد قابل ملاحظهای افزایش داد.
بر اساس گزارش بانک جهانی توسعه، هم اکنون کشور ایران از نظر مقدار زمینهای کشاورزی در رتبه 15 جهان قرار دارد، به این ترتیب و با عنایت به گزارشهای منتشره، سرانه هر ایرانی 2400 متر زمین کشاورزی برآورد شده که نصف میزان آن در کشورهای توسعه یافته است.
در بیان اهمیت این موضوع باید توجه داشته باشیم، با اینکه ایران در مناطق بیابانی و نیمه خشک قرار دارد و هنوز به سرانه کامل سهم زمین کشاورزی دست نیافته، در عین حال توانسته است از 66 محصول اصلی کشاورزی اعلام شده در دنیا که شامل 41 محصول زراعی و باغی مانند؛ گندم، جو، ذرت، حبوبات، سیب، موز و 25 محصول دامی از جمله؛ گوشت گاو، گوسفند و ماهی میشود، در تولید تقریباً یک سوم از آنها یعنی 15 محصول باغی و 7 محصول زراعی و بسیاری از دیگر محصولات غیر اصلی مقام اول تا دهم تولید و صادرات جهان را در اختیار داشته باشد و بیش از 44% از نیاز داخلی خود را به راحتی تأمین نماید.
برخی از مهمترین این محصولات عبارتند از: زعفران، پسته، خاویار، زرشک، زیره، توت، انار، خرما، زردآلو، سیب، بادام، گردو، انواع سبزیجات، آجیل، انگور، نارنگی، پرتقال، عدس، شیر، عسل و برخی از دیگر اقلام، همچنین در برخی از محصولات مانند؛ غلات نیز رتبه 13 و در پرورش و صید و برداشت ماهی رتبه 35 جهانی و در تولید لبنیات سهم یک درصدی جهان را در اختیار داشته و به خودکفایی کامل رسیده است و به راحتی قادر است نیاز داخلی خود را تأمین نماید.
همچنین ایران در تولید علم کشاورزی نیز از جایگاه بسیار خوبی در سطح جهان و منطقه برخوردار است، به عنوان نمونه ایران در سال 1393 توانسته است، با تولید 1408 مقاله در رشتههای مختلف کشاورزی، جایگاه اول در منطقه و کشورهای اسلامی و مقام چهاردهم جهان را به خود اختصاص دهد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با عنایت به ظرفیتهای فوقالعاده کشاورزی در این سرزمین، از جمله؛ شرایط اقلیمی و برخورداری همزمان از آب و هوای چهار فصل در طول سال، در یکی از سخنرانیهایشان فرمودند؛ «میشود رتبه کشاورزی ایران را به رتبه 12 جهان رساند.» اما چرا تاکنون این مهم محقق نشده است؟ در پاسخ به این سؤل باید علت عدم بهرهوری کامل از ظرفیت کشاورزی ایران را در دو عامل شامل: عوامل فیزیکی مانند؛ زمین، آب، بذر و نیروی کار و عوامل غیرفیزیکی؛ که عمدتاً ریشه در مدیریت دارد جستجو نمود.
در این رابطه غالباً از کمبود آب به عنوان مهمترین عامل نام برده میشود، گزارشهای مرکز پژوهش های مجلس نیز نشان میدهد که به طور میانگین میزان بارش سالانه در ایران حدود 400 میلیارد متر مکعب است که 270 میلیارد متر مکعب آن به علت بیابانی بودن و از بین رفتن پوشش گیاهی تبخیر میشود و از 13 میلیارد متر مکعب باقیمانده 92 میلیارد متر مکعب آن به آبهای سطحی میپیوندد و 38 میلیارد متر مکعب آن جذب زمین میشود، البته سرعت جذب آب در مناطق جنگلی کمتر از 5 دقیقه، در مراتع و نقاطی که دارای پوشش گیاهی هستند حدود یک ساعت و در مناطق بیابانی و فاقد پوشش گیاهی حدود 6 ساعت طول میکشد که همین پدیده گاهی منجر به بروز طغیان رودخانهها و بروز سیل میشود.
اما با عنایت به نتایج همین گزارش و گزارشهای مشابه، باید حتی در این زمینه نیز علت اصلی مشکلات مربوط به بخش کشاورزی را در سوء مدیریت و ضعفهای آموزشی ریشهیابی کرد، چرا که علیرغم تمام اقدامات صورت گرفته برای ترویج و گسترش سیستمهای آبیاری تحت فشار، هنوز شاهد هدر رفت بخش قابل توجهی از منابع آبی کشور هستیم و طی چند دهه اخیر هزاران رشته قنات را از دست دادهایم، در حالیکه مهار و استفاده درست از همین مقدار نزولات آسمانی و منابع آبی میتوانست و هم اکنون نیز میتواند، زمینه را برای زیر کشت بردن سایر نقاط مستعد فراهم نماید.
در کشورهای پیشرفته به ازای هر متر مکعب آب، حدود سه کیلوگرم محصول کشاورزی برداشت میشود، در حالی که در ایران این مقدار به یک کیلو گرم هم نمیرسد، و به رغم مواجهه با کمبود آب، هر سال حدود 100 هزار هکتار از اراضی مناطق مختلف ایران زیر کشت هندوانه که به آب زیاد نیاز دارد، میرود و با مصرف غیر اصولی و بیرویه این ماده حیاتی، برای تولید هر عدد این محصول به طور میانگین بیش از 500 لیتر آب مصرف میشود، در حالی که محاسبات مالی نشان میدهد که حتی در صورت استفاده از روشهای نوین آبیاری و کاهش میزان مصرف آن، باز هم کشت این محصول در بسیاری از مناطق ایران مقرون به صرفه نیست و این ناهنجاری در مورد برخی از دیگر محصولات مانند خیار نیز مصداق دارد.
همچنین مدیریت منابع آبهای کشور اعم از؛ آبهای سطحی و به خصوص منابع آبهای زیرزمینی که بخشی از آن در سالهای اخیر مورد سرقت کشورهای همسایه قرار گرفته و بخشی از آن در جایی مانند؛ بوشهر به آب شور دریا میپیوندد، همچنان با مشکل مواجه بوده و مهار نشده است و این موضوعی است که بسیاری از کشورها با ایجاد سدهای زیرزمینی توانستهاند بر آن فائق آیند.
با این حال ارزش تجارت غذایی و کشاورزی ایران در سال 91 و 92 بالغ بر 18 میلیارد و 412 میلیون دلار بوده که 2/5 آن صادرات مواد غذایی و کشاورزی و 13 میلیارد و 214 میلیون دلار آن به واردات این محصولات اختصاص داشته است. البته واردات در سال 1393 شامل؛ گندم، برنج، ذرت علوفهای، کنجاله سویا، شکر تسویه نشده و روغن خام سویا و متأسفانه گروهی از محصولات غیر ضروری و حتی دارای تولید مشابه داخلی بوده که مشکلات و ناهنجاریها در این زمینه را تشدید کرده است.
راهکارهای توسعه کشاورزی کدامند؟
با اینکه آمار و ارقام نشان میدهد، سود دهی در بخش کشاورزی کاهش پیدا کرده است، اما کسب جایگاه ممتاز و تبدیل شدن به قطب کشاورزی به شکل تجاری و ارج نهادن بر نقش بزرگترین قشر تولید کننده در کشوری مانند؛ ایران که با حدود 80 میلیون نفر، دومین جمعیت بزرگ خاورمیانه محسوب میشود و 50% (معادل حدود 8/16 از سهم اشتغال کشور) روستائیان آن در بخش کشاورزی و دامداری فعال هستند، مستلزم آن است که؛
1-توسعه و پیشرفت روستاها در ابعاد مختلف، به خصوص در زمینه ارائه خدمات دولتی مانند؛ خدمات درمانی و آموزشی بیش از پیش و با سرعت بیشتر مورد توجه قرار گیرد و برای کمک به این موضوع باید از اقداماتی مانند؛ پرداخت یارانه به فعالیتهای کشاورزی و یا تضمین پرداخت مادامالعمر یارانه ماهانه (یارانه فعلی که به عموم مردم پرداخت میشود) به روستائیان و حتی افزایش مقدار آن بهره برد.
2-مدیریت منابع آبهای زیر زمینی از طریق؛ ایجاد سازمان احیاء قنوات، ترویج و گسترش شبکه آبیاری تحت فشار، توجه به مهار آبهای سطحی و احداث سدهای زیرزمینی برای مهار منابع آبهای زیر زمینی در اولویت قرار گیرد.
3-از واردات بیرویه محصولات و نیز تجهیزات کشاورزی، جلوگیری و برخورد جدی و قاطعانه با قاچاقچیان و همچنین دلالان فعال در این عرصه، از طریق ایجاد سیستم نظارتی، بهبود فرآیند کاشت، داشت، برداشت، حمل و نقل و توزیع و نیز خدمات انبارداری و سردخانهای در دستور کار قرار گیرد.
4-برای افزایش بهرهوری و ارتقاء میزان تولید، در مورد یکپارچه سازی زمینهای کشاورزی از طریق اقداماتی مانند؛ ایجاد تعاونیهای تولیدی و نیز تعاونیهای خدمات روستایی تدابیر لازم اندیشیده شود.
5-برای جلوگیری از تولید مازاد و هدر رفت تولیدات کشاورزان و به عبارت دیگر برای ایجاد تعادل در میزان عرضه و تقاضای محصولات کشاوری، متناسب با نیاز صادراتی و مصرف سالانه داخلی، محاسبات دقیق انجام و سیستمهای لازم برای اطلاعرسانی طراحی و عملیاتی شود.
6-حمایت از مخترعان، مبتکرین و تولید کنندگان محصولات و صنایع بالادستی و پاییندستی مرتبط با این حوزه و همچنین تلاش برای خودکفایی و استقلال در این زمینه مورد توجه جدی قرار گیرد.
7-مهمتر از همه این موارد، اقداماتی است که باید برای تقویت و گسترش برنامههای آموزشی در این زمینه از طریق اقداماتی مانند؛ تربیت و اعزام مروج کشاورزی حرفهای یا بکارگیری سرباز مروج واجد شرایط (با همکاری ستاد کل نیروهای مسلح) و به ویژه ایجاد شبکه تلویزیونی تخصصی تحت عنوان؛ «شبکه روستا»، «شبکه سبز» یا «شبکه کشاورزی» و امثال آن صورت پذیرد.
بررسی نتایج ایجاد شبکههای تخصصی تلویزیونی با محوریت کشاورزی در کشورهایی مانند؛ آمریکا، کانادا، نیوزیلند، برزیل، آرژانتین، دانمارک، فرانسه، رومانی، چین و حتی پاکستان که جنبههای مختلف علمی، آموزشی، اطلاعرسانی و حتی سرگرمی و تفریحی را با ارائه انواع برنامهها و فیلم های مستند و داستانی دنبال میکنند، نیز بیانگر دستاوردهای شگرفی است، که بخش کشاورزی کشورهای مذکور را متحول و آنها را در ردیف بزرگترین تولیدکنندگان و در بسیاری از موارد در زمره بزرگترین صادرکنندگان محصولات کشاورزی قرار داده است.
در هر حال همانگونه که اشاره شد، نباید فراموش کنیم که؛ نسلهای آینده نیز از منابع فعلی کشور سهم دارند و لذا ایجاد امنیت پایدار و برخورداری از محیط زیست سالم و پویا و درازمدت، تنها از طریق توسعه و پیشرفت متعادل و متوازن در امور مختلف کشور و توجه ویژه به بخش کشاورزی که متضمن تأمین حیاتیترین نیاز انسان یعنی غذا و پوشاک و محیط زیست سالم است، ممکن خواهد بود و این بدان معناست که هیچگاه نباید سهم روستائیان از پیشرفت و توسعه همه جانبه کشور مورد غفلت قرار گیرد.
منابع:
1.سایت وزارت جهاد کشاورزی
2.ﺣﺴﻴﻨﻲ ﻧﻴﺎ، ﻏﻼﻣﺤﺴﻴﻦ، ﺧﻼﺻﻪ ﻛﺸﺎورزي (چ 1378) .
3.ﻋﺒﺎﺳﻲ، ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ، ﻛﺎرﺑﺮدﻫﺎي آﻣﻮزﺷﻲ در ﺗﺮوﻳﺞ و آﻣﻮزش ﺑﺰرﮔﺴﺎﻻن .ﺟﻬﺎد
4.ویکیپدیای فارسی، دانشنامه آزاد (بازیابی در ۷ مارس ۲۰۱۱).
5.منابع اینترنتی - گزارش سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد
6.منابع اینرنتی- کاربری اراضی کشاورزی در ایران amar.org.ir
7.تجارت ۱۸٫۴ میلیارد دلاری غذایی و کشاورزی ایران در سال ۹۲ - شبکه خبری صنایع غذایی ایران
8.کاربری اراضی کشاورزی در ایران amar.org.ir
9.مرکز اطلاع رسانی خانواده شمیم
10.سایت ره توشه Rahtooshe.com
11.سایر منابع اینترنتی