همزمان با سالروز بعثت پيامبر عظيمالشأن اسلام حضرت محمد (صلياللهعليهوآلهوسلم) صبح روز پنجشنبه 16/2/95 مسئولان نظام، سفراي کشورهاي اسلامي در تهران و جمعي از خانوادههاي شهدا با حضرت آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي ديدار کردند.
متن محوربندي شده بيانات بدين شرح است:
***
بسماللهالرّحمنالرّحيم (۱)
الحمدلله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام علي سيدنا و نبينا ابيالقاسم المصطفي محمّد و علي آله الاطيبين الاطهرين المنتجبين سيما بقيةالله في الارضين.
تبريک عرض ميکنم روز مبعث را به شما حضّار محترم، برادران و خواهران عزيز، مسئولان محترم کشور و به سفراي کشورهاي اسلامي که در جلسه حضور دارند و به همهي ملّت ايران، به همهي امّت اسلامي و به همهي بشريت؛ که حقيقتاً امروز بشريت از هميشه محتاجتر است براي فهم کردن معناي بعثت و حقيقت بعثت.
بعثت براي همهي انسانها است
قرآن کريم اين آيهي شريفهي «لَقَد جآءَکُم رَسولٌ مِن اَنفُسِکُم عِزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم حَريصٌ عَلَيکُم» را خطاب به همهي بشريت فرموده است که فِقرهي آخر [آن] «بِالمُؤمِنينَ رَءوفٌ رَحيم»(۲) است. امّا رنج بشريت، مشکلات زندگي انسانها و جوامع بشري گران است بر جان مبارک پيغمبر اسلام، حَريصٌ عَلَيکُم؛ مشتاق هدايت آنها و مشتاق سعادت آنها است. بعثت براي همهي انسانها است. بعد هم در دنبالهي همين آيه دلداري قرآن به پيامبر اکرم جالب است: فَاِن تَوَلََّوا فَقُل حَسبِي اللهُ لآ اِلهَ اِلّا هُوَ عَلَيهِ تَوَکَّلتُ وَ هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظيم؛(۳) خطاب به بشريت، در راه صلاح و اصلاح بشريت گام بردار و به خداي واحدِ احد توکّل کن؛ همهچيز دست او است و سنّتهاي الهي در خدمت اين حرکت است. امروز ما به معناي بعثت احتياج داريم؛ بشريت احتياج دارد، بخصوص امّت اسلامي.
عيد مبعث عيد برانگيختگي براي زدودن رنجهاي بشر
عيد مبعث عيد برانگيختگي براي زدودن رنجهاي بشر است؛ بنابراين حقيقتاً عيد است. رنجهاي عمدهي بشر که در طول تاريخ ادامه داشته است و امروز هم اين رنجها به شکلهاي گوناگون ادامه دارد، بندگي غير خدا، استقرار ظلم و بيعدالتي، شکاف ميان طبقات مردم، رنجهاي فرودستان و زورگويي زورگويان است؛ اينها رنجهاي هميشهي بشر است. اين چيزها با انگيزههاي فاسد و مفسد قدرتمندانِ زورگو همواره بر بشر تحميل شده است؛ بعثت براي زدودن اين رنجها است. در واقع روز مبعث، روز رجوع به فطرت الهي است؛ چون همهي اين رنجها و دردها و نابسامانيها در فطرت الهي که در نهاد بشر به وديعه گذاشته شده است، مردود اعلام شده. فطرت الهي براي بشر طرفداري از حق، طرفداري از عدل و طرفداري از مجاهدت در راه مظلومان است؛ اين فطرت انساني است.
هدف بعثت انبياء
اميرالمؤمنين دربارهي علّت بعثت پيامبران، جملهاي در نهجالبلاغهي شريف دارد که خيلي بايد دربارهي آن تأمّل کرد؛ ميفرمايد: لِيستَأدُوهُم ميثاقَ فِطرَتِه؛ پيامبران انسانها را وادار ميکنند به اينکه آن معاهدهي فطري را که در نهاد بشر نهاده شده است عمل کنند، اعتراف کنند به آن معاهده؛ خداي متعال از بشر خواسته است که آزاد باشد، با عدالت زندگي کند، با صلاح زندگي کند، بندگي غير خدا را نکند. لِيستَأدُوهُم ميثاقَ فِطرَتِهِ وَ يذَکِّروهُم مَنسِي نِعمَتِه؛ نعمت فراموش شده را به ياد انسانها بياورند؛ اين نعمتهاي الهي. ما از نعمت وجود، نعمت سلامت، نعمت خِرد، نعمت خُلقيات نيکويي که خداي متعال در نهاد انسان به وديعه گذاشته است غفلت ميکنيم؛ بشر فراموش ميکند؛ پيامبران اين را به ياد انسانها ميآورند. وَ يذَکِّروهُم مَنسِي نِعمَتِه وَ يحتَجّوا عَلَيهِم بِالتََّبليغ؛ حجّت را بر مردم تمام کنند، سخن حق را به گوش آنها برسانند، حقيقت را براي آنها آشکار کنند؛ تبيين، بيان، مهمترين وظيفهي پيغمبران است. دشمنان پيغمبران از جهلها و پردهپوشيها استفاده ميکنند، از پوشش نفاق استفاده ميکنند؛ پيغمبران پوشش جهل و نفاق را ميدَرند. وَ يثيرُوا لَهُم دَفائِنَ العُقول؛ گنجينهي خِرد را براي بشر بازگشايي کنند؛ پيغمبران براي اين آمدند که انسانها را به تعقّل وادار کنند، به انديشيدن وادار کنند، به فکر کردن وادار کنند؛ ببينيد چه هدفهاي بزرگي است؛ [اهداف] بعثت اينها است. امروز بشر چقدر احتياج دارد! بعد هم که بازگشايي گنجينههاي خِرد در انسانها انجام گرفت، وَ يرُوهُم ءاياتِ المَقدِرَة؛(۴) عقل بشر را هدايت کنند به سمت توحيد، به سمت آيات الهي، و آيات قدرت پروردگار را در مقابل چشم آنها قرار بدهند. عقلِ هدايت نشده، بدون هدايت پيامبران نميتواند حقيقت را آنچنان که هست دريابد؛ پيامبران دست خِرد انساني را ميگيرند، او را راهنمايي ميکنند و با تواني که خدا در او قرار داده است، اين راه دشوار زندگي را طِي ميکند، حقايق عالم را براي انسان آشکار ميکند. قدرت خِرد، خِردورزي در انسان مهم است امّا با هدايت الهي، با دستگيري خدا. خب، اينها بعثت است.
جبههي جاهليت؛ جبههي مقابل بعثت
جبههي مقابل بعثت، جبههي جاهليت است. جاهليت را يک امر مربوط به يک مقطع تاريخي مشخّص و معيني نبايد دانست که بگوييم آن روز پيغمبر در مقابل جاهليت قرار داشت و آن روز گذشت؛ جاهليت مخصوص آن روز نيست؛ جاهليت ادامه دارد، همچنانکه بعثت ادامه دارد.
رگ رگ است اين آب شيرين و آب شور
بر خلايق ميرود تا نفخ صور (۵)
جاهليت نقطهي مقابل عقل هدايتشدهي بهوسيلهي پيامبران و پروردگار است
اين دوجبههاي در ميان بشر هست؛ اين جاهليتي که در مقابل بعثت پيغمبران است، بهمعناي نداشتن علم نيست؛ اين جهل، جهل در مقابل علم نيست؛ گاهي علم در خدمت جاهليت قرار ميگيرد، کمااينکه امروز اينجور است. امروز در دنيا، دانش بشري پيشرفته است امّا در خدمت همان جاهليتي است که بعثت پيامبران براي زدودن آن جاهليت بوده است. اين جاهليت نقطهي مقابل عقل هدايتشدهي بهوسيلهي پيامبران و پروردگار است. وقتيکه بر زندگي بشر خِرد حاکم بود، آنهم خِردي که در زير حمايت و در سايهي هدايت پيامبران است، زندگي سعادتمند خواهد شد؛ بايد دنبال اين بود. آنروزي که اين نباشد، خِرد بشري حاکم نباشد، شهوت و غضب حاکم خواهد شد؛ نفسانيات حاکم خواهد شد. آنوقت است که بشر در کورهي گداختهاي از بدبختيها خواهد سوخت؛ همچنانکه در طول تاريخ ديدهايم و امروز هم داريم مشاهده ميکنيم.
فته و جنگ، محصول غلبه شهوت و غضب بر رفتار انسانها
وقتيکه شهوت و غضب بر رفتار انسانها حاکم شد، آنوقت شما ملاحظه ميکنيد که در دو جنگ بينالملل، ميليونها انسان به خاکوخون ميغلتند، جان انسان بيمقدار ميشود، حرمت انسان از بين ميرود. اين حاکميت شهوت و غضب، يا در مقابل، حاکميت خِرد راهنمايي شدهي به دست انبيا، در همهي سطوح هست؛ در سطوح فردي هم هست، در سطوح جامعه هم هست، در سطوح بينالمللي هم هست. اگر در سطح بينالمللي، آنچه حاکم بر رفتار قدرتمندان بينالمللي است، خِرد خداداد باشد و هدايتشده باشد، دنيا يکجور است؛ وقتي نفسانيات بر آنها حاکم باشد، قدرتطلبي باشد، فتنهانگيزي باشد، مسئله جور ديگري است. گرفتاري بشر اينها است. بعثت در مقابل اين جريان جاهلي است که در همهي زمانها ممکن است وجود داشته باشد و همهي انسانها در مقابل آن موظّفند.
استعمار؛ ناشي از آن حاکميت جاهليت
استعمار و تحقير ملّتها و غارت منابع مالي ملّتها و فاسد کردن منابع انساني ملّتها، ناشي از آن حاکميت جاهليت است. وقتي جاهليت حاکم شد، شما ميبينيد ملّتهاي بسياري در سطح جهان در زير چکمهي استعمار لِه ميشوند، منابع آنها غارت ميشود، خودِ آنها تحقير ميشوند، سالها عقب ميافتند. ملّتهاي استعمارزده، بعضي دهها سال عقب افتادند، بعضي قرنها عقب افتادند.
استعمارگران انگليس در هندوستان
نِهرو(۶) در خاطرات خودش ميگويد که قبل از آنکه انگليسها بر هند تسلّط پيدا بکنند، هند يک تمدّن پيشرفته، نسبت به آن زمان، داشت؛ حتّي صنعت پيشرفته داشت، محصولات پيشرفته داشت؛ انگليسها وارد شدند، حاکميت آن کشور بزرگ و پهناور را به دست گرفتند و آن را به عقب برگرداندند، براي اينکه خودشان رشد کنند. دولت کوچک و دورافتادهي انگليس بر اثر غارت منابع يک کشور بزرگي مثل هند به قدرت رسيد؛ آن کشور را به خاک سياه نشاندند. اين استعمار است، اين حاکميت شهوت و غضب است.
دهها جنگ محلي محصول شيطان و ايادي آن
از بعد از جنگهاي بينالملل اوّل و دوّم، آنطوري که گفته ميشود و نوشته ميشود، دَهها جنگ محلّي به راه افتاده است؛ همه به دست قدرتمندان. امروز شما نگاه کنيد، در همين منطقهي غرب آسيا چه خبر است، در شمال آفريقا چه خبر است! چه کسي اين جنگها را به راه انداخت؟ چه کسي به انسانهاي شرير و فاسد سلاح رساند، امکانات داد، آنها را تشويق کرد براي اينکه کشورهايي را دچار فتنه کنند، زيرساختهاي کشورها را ويران کنند، نابود کنند؟ شيطان يعني اين. وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِيّ عَدُوًّا شيٰطينَ الاِنسِ وَ الجِنِّ يوحي بَعضُهُم اِلي بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا.(۷) اينجوري است؛ شيطانها که دستبهدست هم ميدهند، سيستم به وجود ميآورند؛ بر جريانهاي حاکم دنيا وقتيکه غالب ميشوند، وضع بشريت ميشود اين وضعي که امروز شما مشاهده ميکنيد.
دشمني مؤمنان راستين، دشمني جمهوري اسلامي با صهيونيسم، از اين حقايق ناشي ميشود؛ ما با کسي پدرکشتگي نداريم. وقتيکه رژيم صهيونيستي و شبکهي وسيع سرمايهداران صهيونيست، بر دولتها غلبه پيدا ميکنند، بر دولتي مثل دولت ايالات متّحدهي آمريکا غلبه پيدا ميکنند -که پيشرفت هر کسي، به قدرت رسيدن هر حزبي و هر شخصي وابستهي به حمايت آنها ميشود- دنيا ميشود اينکه امروز مشاهده ميکنيد. ريشههاي حرکت عظيم ملّت اسلام و ملّت ايران و بيداري اسلامي در دنيا اينها است. آنوقت آنها علاج را در اين ميبينند که اسلام را بدنام کنند، ايران را بدنام کنند، شيعه را بدنام کنند.
اسلام ستيزي، ايران ستيزي و شيعه ستيزي؛ جزو سياستهاي قطعي دولت آمريکا
امروز جزو سياستهاي قطعي دولت آمريکا و دولتهاي همراه با او اسلامستيزي است، ايرانستيزي است، شيعهستيزي است؛ اينجوري دارند حرکت ميکنند. اين سياست قطعي آنها است. وقتي ملّتها غافل باشند، آنها پيش ميروند؛ وقتي ملّتها بيدار باشند، در مقابل آنها مانع ايجاد ميشود؛ آنوقت عصباني ميشوند و داد ميکشند که چرا شما در منطقهي غرب آسيا حضور داريد، چرا نميگذاريد ما کار خودمان را انجام بدهيم. ديروز پريروز سخنگويان آمريکايي اعلام کردند که مخالفت ايران با سياستهاي آمريکا در منطقهي غرب آسيا -که آنها به آن ميگويند خاورميانه- موجب ميشود که ما ايران را مثلاً تحريم کنيم يا با ايران مقابله کنيم. يعني چه؟ يعني ملّت ايران! شما که هشياريد، شما که بصيريد، شما که ميفهميد در منطقه چه خبر است، عقب بکشيد و اجازه بدهيد ما کارهاي خودمان را انجام بدهيم، هر کار ميخواهيم انجام بدهيم؛ يعني ادامهي شيطنتها. اين وضعيت جاهليت است و اين جاهليت امروز وجود دارد.
طاغوت؛ محصول غلبهي قدرتهاي شيطاني
وقتيکه جاهليت شد، وقتي غلبهي قدرتهاي شيطاني شد، آنوقت طغيان هست؛ طاغوت يعني اين. اَلَّذينَ ءَامَنُوا يقاتِلونَ في سَبيلِ اللهِ وَ الَّذينَ کَفَروا يقاتِلونَ في سَبيلِ الطّاغُوت.(۸) اين، معيار است. هر قدمي که کسي براي تقويت طاغوت بردارد، در جبههي طاغوت قرار ميگيرد. کار طاغوت اين است: افساد کردن و فساد کردن. وَ اِذا تَوَلّيٰ سَعيٰ فِي الاَرضِ لِيفسِدَ فيها وَ يهلِکَ الحَرثَ وَالنَّسلَ وَ اللهُ لا يحِبُّ الفَسادَ؛(۹) خداوند صلاح بشر را ميخواهد، طاغوت فساد بشر را ميخواهد. با يک بمب صدها هزار نفر را در يکي دو شهر ميکُشند و از بين ميبرند، بعد از سالهاي متمادي هم حاضر نيستند عذرخواهي کنند؛ ميگويند شما عذرخواهي کنيد بهخاطر حادثهي هيروشيما، ميگويد نه، عذرخواهي نميکنم؛ عذرخواهي هم حاضر نيستند بکنند. زيرساختهاي کشوري مثل افغانستان و مثل عراق و مثل بقيهي کشورهاي اين منطقه را، يا خودشان و يا عواملشان نابود ميکنند، به روي خود هم نميآورند و راه را ادامه ميدهند؛ اين همين است: اِذا تَوَلّيٰ سَعيٰ فِي الاَرضِ لِيفسِدَ فيها وَ يهلِکَ الحَرثَ وَالنَّسل. اين جريان و اين جبهه جبههي جاهليت است. جاهليتِ امروز، در روح و معنا، همان جاهليت دوران پيغمبر است؛ البتّه با ابزارهاي جديد، با شاکلهي جديد، با تدابير جديد. اين [وضعيت] يک وظيفهاي را بر عهدهي همهي مسلمانها و بر همهي امّت اسلامي مسلّم ميکند و متحتّم(۱۰) ميکند؛ وظيفه وظيفهي مقابله است.
اسلام آمريکايي و اسلام متحجرين، در برابر اسلام ناب
جمهوري اسلامي، از آغاز کار، هيچ جنگي را شروع نکرده است و هيچ حرکت نظامياي عليه هيچ کشوري انجام نداده است امّا حرف خود را و شعار خود را با صداي بلند اعلام کرده است. امام بزرگوار ما اسلام آمريکايي و اسلام متحجّر را در کنار هم قرار داد؛ هر دوي اينها در مقابل اسلام ناب قرار ميگيرند. آنها از اسلام ناب ميترسند.
حمايت آمريکا و غرب از داعش و دولت اسلامي دروغين آن
اين گروههاي فاسدِ مفسدي که در کشورهاي اسلامي دارند فساد ميکنند، اسلام را بدنام ميکنند، به نام اسلام جگر انسانها را از سينهشان ميکشند بيرون و با دندان جلوي چشم مردم و جلوي دوربينها قطعهقطعه ميکنند؛ به نام اسلام انسانها را زندهزنده در مقابل دوربين و در مقابل چند ميليارد انسان ميسوزانند؛ آنوقت اينها مورد حمايت و مورد توجّه و تأييد و پشتيباني قدرتهاي مرموزِ غربي قرار ميگيرند. بظاهر، ائتلاف ضدّ داعش تشکيل ميشود امّا خبرها و اطّلاعات صحيح نشان ميدهد که اين ائتلاف يک ائتلاف واقعي نيست و اين مبارزه يک مبارزهي واقعي نيست، [بلکه] اين يک کار صوري است. آنوقت وقتي در تبليغات ميخواهند عليه اين گروههاي مفسد و فاسد حرف بزنند، از آنها تعبير ميکنند به دولت اسلامي؛ يعني آن کساني که با مردم آنجور رفتار ميکنند، بچّهها را آنجور نابود ميکنند، کودکان را آنجور فريب ميدهند و براي کارهاي انتحاري وارد ميدان ميکنند، دولت اسلامياند! اسلامستيزي يعني اين.
وظيفهي آگاه شدن و آگاه کردن دنيا از حقيقت بعثت بر عهده مسلمانان
امروز، وظيفهي ما مسلمانها آگاه شدن و آگاه کردن دنيا از حقيقت بعثت است. بعثت يعني برانگيختگي براي نجات انسان و براي نجات بشر؛ بعثت يعني استقرار نظام صلاح و سداد در ميان جامعهي بشري؛ اين معناي بعثت است. بعثت يعني خيرخواهي براي تمام آحاد بشر؛ ما براي تمام آحاد بشر خيرخواهيم و حتّي براي همان رؤساي فاسدِ مفسدِ رژيمهاي طاغوتي دعا ميکنيم که خداي متعال آنها را هدايت کند؛ يا هدايتشان کند و از راه غلط برگرداند، يا عمرشان را کوتاه کند که بيشتر از اين فساد نکنند، بيشتر از اين موجب غضب الهي نشوند؛ اينهم واقعاً دعاي خير است. اسلام خير همهي بشريت را ميخواهد، پيغمبر ميخواهد.
پيروزي قطعي حرکت امت اسلامي و جمهوري اسلامي
و اين حرکت امّت اسلامي، اين حرکتي که با تشکيل نظام جمهوري اسلامي در دنيا آغاز شده است و هر چه هم تلاش کردهاند نتوانستهاند آن را از بين ببرند و روزبهروز قويتر شده است، روزبهروز عميقتر شده است، اين نهضت قطعاً پيروز خواهد شد؛ دشمني دشمنان نميتواند اين حرکت عظيم را از بين ببرد.
ايستادگي در برابر دشمنان با توکل بر خداوند
اينجا ما بايد به توصيه و امرِ آيهي شريفهي قرآن، که تلاوت کردم، عمل کنيم: فَقُل حَسبِي الله؛ اگر ديدي با تو مخالفت ميکنند، اگر ديدي روگرداني ميکنند، اگر ديدي با ابزارهاي گوناگون از همه طرف تو را احاطه ميکنند، فَقُل حَسبِي اللهُ لآ اِلهَ اِلّا هُوَ عَلَيهِ تَوَکَّلتُ وَ هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظيم. اين توکّلِ امامِ بزرگوارِ ما بود که راه را به ما نشان داد و ما را تا اينجا رساند و ملّت ايران با همين توکّل انشاءالله راه را ادامه خواهد داد و امّت اسلامي با بيداري اسلامي اين حقايق را روزبهروز تجسّم بيشتري خواهد بخشيد.
وظايفه همه اقشار در تحق نصرت الهي
و نصرت اسلام و نصرت مسلمين در نهايت قطعي است، منتها ما وظيفهاي داريم؛ هم افراد وظيفه دارند، هم جماعات وظيفه دارند، هم نخبگان سياسي کشورها وظيفه دارند، رؤساي دولتهاي اسلامي وظيفه دارند؛ هرکدام به وظيفهي خودشان عمل کردند، پيش خداي متعال مأجورند، عمل هم نکنند «فَسَوفَ يأتِي اللهُ بِقَومٍ يحِبُّهُم وَ يحِبُّونَه»،(۱۱) بار خدا زمين نخواهد ماند، اين راه ادامه پيدا خواهد کرد. اميدواريم انشاءالله ما جزو کساني باشيم که اين بار را هرگز بر زمين نگذاريم.
والسّلام عليکم و رحمةالله و برکاته
۱) در ابتداي اين ديدار، حجّتالاسلام والمسلمين حسن روحاني (رئيسجمهور) مطالبي بيان کرد.
۲) سورهي توبه، آيهي ۱۲۸؛ «قطعاً براي شما پيامبري از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد؛ به [هدايت] شما حريص، و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است.»
۳) سورهي توبه، آيهي ۱۲۹؛ «پس اگر روي برتافتند، بگو: خدا مرا بس است؛ هيچ معبودي جز او نيست، بر او توکّل کردم و او پروردگار عرش بزرگ است.»
۴) نهجالبلاغه، خطبهي ۱
۵) مولوي. مثنوي معنوي؛ دفتر اوّل
۶) جواهر لعل نِهرو؛ اوّلين نخستوزير هند پس از استقلال اين کشور از استعمار انگليس.
۷) سورهي انعام، بخشي از آيهي ۱۱۲؛ «و بدينگونه براي هر پيامبري دشمني از شيطانهاي انس و جن برگماشتيم. بعضي از آنها به بعضي، براي فريب [يکديگر]، سخنان آراسته القا ميکنند ...»
۸) سورهي نساء، بخشي از آيهي ۷۶؛ «کساني که ايمان آوردهاند، در راه خدا کارزار ميکنند. و کساني که کافر شدهاند، در راه طاغوت ميجنگند...»
۹) سورهي بقره، آيهي ۲۰۵؛ «و چون برگردد [يا رياستي يابد] کوشش ميکند که در زمين فساد نمايد و کشت و نسل را نابود سازد، و خداوند تباهکاري را دوست ندارد.»
۱۰) حتمي
۱۱) سورهي مائده، بخشي از آيهي ۵۴؛ «... بزودي خدا گروهي [ديگر] راميآورد که آنان را دوست ميدارد و آنان [نيز] او را دوست دارند...»