صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۲  ، 
شناسه خبر : ۲۹۱۲۸۶
چنین و چنان صفحه ای است که در آن داستان ها و حکایت های کوتا با موضوعات اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... برای استفاده مخاطبین به صورت روزانه بارگذاری می شود.

چنین آورده اند که؛ طلبه ای برای گرفتن حجره در مدرسه سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری) نزد آیت الله شهید «سید حسن مدرس» آمد. یکی از روحانیون که دوست طلبه بود، ضمن معرفی او از مدرس درخواست کرد که حجره ای به او بدهد.

مدرس نگاهی به سر و وضع طلبه انداخت و گفت: آ شیخ! این آقا زاده طلبه نمی شود، بی جهت حجره را اشغال نکنید.

آن روحانی گفت: چگونه شما اینگونه می گویید؟ پدرش فلان مجتهد است. شهید مدرس پاسخ داد: او قبا و لباده اش دگمه ی قیطانی دارد و فقط وقتش صرف باز و بسته کردن آن می شود و دیگر وقت درس خواندن ندارد.

چنان بر می آید که؛ ساده زیستی و ساده پوشی از لوازم کسب علم است و تا طالب علم و دانش در این وادی وارد نشود نمی تواند به قله های علم و دانش دست یابد.

نام:
ایمیل:
نظر: