صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۶  ، 
شناسه خبر : ۳۰۱۳۳۴
کارشناس مسائل منطقه در گفتگو با بصیرت:
راهبرد مورد نظر ترامپ در عربستان، بهره برداری حداکثری از دلارهای نفتی و تامین هزینه های آمریکا در پیشبرد مقاصد و سیاست هایش در غرب آسیاست. در واقع براساس این راهبرد است که ترامپ از یک سو به بزرگترین معامله تسلیحاتی با عربستان مبادرت می کند و از سوی دیگر از عربستان می خواهد تا بانی و محور ائتلاف های عربی و اسلامی علیه دشمنان رژیم صهیونیستی (یعنی ایران، سوریه و... ) باشد.
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل
سفر ترامپ به عربستان و بزرگترین خرید تسلیحاتی آل سعود از آمریکا، از مسائل مهمی است که می تواند بر مسائل امنیتی و نظامی منطقه تأثیرگذار باشد. خبرنگار گروه بین الملل بصیرت درباره آثار این قرارداد تسلیحاتی بین عربستان و آمریکا، گفتگویی را با جناب آقای قنادباشی، کارشناس مسائل منطقه صورت داده است که در ادامه می آید:

بصیرت: با توجه به سفر ترامپ به عربستان و قراردادهای سنگین تسلیحاتی آمریکا با عربستان، به نظرشما این اتفاق تا چه اندازه در جهت نظامی شدن بیشتر منطقه مؤثر خواهد بود؟

سفر ترامپ به عربستان و انعقاد بزرگترین قرار داد فروش سلاح آمریکا با سران ریاض، پیامدهای مختلفی دارد که شماری از این پیامدها در کوتاه مدت، برخی در میان مدت و قسمتی هم در دراز مدت، تحقق می یابد. البته این معامله تسلیحاتی از لحاظ موضوعی نیز در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی تاثیر گذار است؛ یعنی به عبارت دیگر، تأثیرات نظامی، تنها یکی از  پیامدهای امضای قرار داد سنگین فروش تسلیحات آمریکایی به عربستان خواهد بود.  
 روشن است که از زمان انعقاد این بزرگترین قرار داد تسلیحاتی تا زمان آغاز ورود اولین محموله تسلیحات جدید، مدت چندماهه ای سپری خواهد شد؛ بدین معنا که اجرایی شدن این قرارداد نیز همچون بسیاری دیگر از قراردادهای اقتصادی و تجاری، نیازمند یک سلسله ترتیباتی است که در عرصه عمل، از تحقق فوری و سریع آن جلوگیری می کند. این در حالی است که بعد از ورود نخستین محموله تسلیحاتی مندرج در این قرار داد نیز، موضوعاتی چون تعیین محل استقرار و عملیات مربوط به انبار کردن این تسلیحات، آموزش بکارگیری آن ها توسط واحدهای نظامی مربوطه و امثال این اقدامات، از جمله موضوعات زمان بری خواهد بود که از تأثیر کوتاه مدت این قرارداد در بالابردن توان نظامی عربستان ممانعت می کند. 
 این صرف نظر از تجاربی است که در گذشته به ویژه در جنگ دو سال و چند ماهه علیه یمن نشان داده است، اما نکته مهم این که برخورداری عربستان از انبوه تسلیحات آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی و برتری این کشور در دارا بودن انواع متنوعی از سلاح های وارداتی، در برتری نظامی آن ها در صحنه نبرد یمن کمکی نمی کند و آن ها ناگزیرند تا در هرکدام میدان های جنگ زمینی، هوایی و دریایی به صورت مستقیم از کشورهای دیگر کمک بگیرند که در این باره، موضوع بهره برداری از خلبان های اجاره ای (که گفته می شود اسرائیلی، سودانی، مصری و حتی آمریکایی هستند)  در جنگ علیه مردم یمن، از مصادیق روشن این گفته به شمار می آید. 
با این حال نباید از تاثیرات سیاسی و تبلیغاتی فروش این میزان سلاح که گفته می شود با پرداخت مبلغ بسیار هنگفت و استثنایی 380 میلیارد دلار در اختیار عربستان قرار می گیرد، غافل شد؛ تأثیراتی که قاعدتاً مقامات ریاض را  در ادامه جنگ افروزی در یمن گستاخ تر می سازد، زیرا که آن ها، از این قرار داد بزرگ تسلیحاتی، به عنوان نشانه حمایت همه جانبه آمریکا از خود بهره برداری خواهند کرد و حضور ترامپ در ریاض را نیز به منزله نشانه دیگر این حمایت، به رخ دیگر کشورهای منطقه خواهند کشید.
در واقع اگر گفته می شود معامله بزرگ تسلیحاتی آمریکا و عربستان، منطقه را به سوی نظامی شدن یا نظامیگری بیشتر سوق خواهد داد از این منظر یعنی از زاویه نگرش سیاسی و تبلیغاتی است، وگرنه عربستان در مجموعه این قابلیت را ندارد که با دریافت محموله های سنگین اسلحه، توان نظامی خود را در کوتاه مدت و میان مدت افزایش دهد.

بصیرت: بنابراین تا چه اندازه می توانیم بگوییم که این خرید تسلیحاتی کلان عربستان از آمریکا، آل سعود را در جهت تقابل بیشتر با ایران و اتخاذ ادبیات و رفتارهای تخاصمی سوق خواهد داد؟ 
اگر به ارزیابی عواملی که سبب شد تا  ترامپ در اولین سفر خارجی اش به عربستان سفر کند، بپردازیم، خواهیم دید که یکی از اصلی ترین آن ها، زمینه چینی برای تقابل بیشتر عربستان با ایران و همچنین فراخوان برخی دیگر از کشورهای عربی و اسلامی برای قرار گرفتن در کنار عربستان، آن هم در این تقابل (تقابل با ایران) بوده است.  بنا به شواهد روشن، سران رژیم صهیونیستی اصلی ترین مشوق ترامپ در سفر به عربستان و دلال اصلی معامله بزرگ تسلیحاتی بوده اند. آن ها در نگرانی از تقویت روز افزون توانمندی های جبهه مقاومت اسلامی در منطقه (مرکب از ایران، سوریه، لبنان و عراق) با مقامات ریاض هم نظر و همدرد هستند و خواهان آنند که در صورت پایان جنگ های داخلی سوریه و عراق،  آتش جنگ در منطقه همچنان شعله ور بماند، ضمن آن که مردم یمن نیز این امکان را پیدا نکنند که بعنوان ضلع دیگر جبهه مقاومت اسلامی در جنوب عربستان و در سرزمینی مُشرف به دریای سرخ  و تنگه بسیار راهبردی باب المندب، قابلیت ها و ظرفیت های سیاسی  و نظامی خود را آشکار کنند. 
البته عربستان از زمان روی کارآمدن ملک سلمان ( بهمن 93) بصورت روزافزونی در مسیر تقابل با ایران گام برداشته و مجموعه ای از اقدامات خصمانه زیر را علیه کشورمان بکار برده است:
1- اتهام زنی های مکرر علیه ایران و معرفی ایران به عنوان عامل اصلی ناامنی های منطقه؛
2- خط و نشان کشیدن جنگی برای ایران؛
3- ترغیب، تطمیع و وادار کردن کشورهای عضو سازمان همکاری های اسلامی به قطع رابطه با ایران؛
4- ترغیب، تطمیع و وادار کردن کشورهای عضو اتحادیه عرب به قطع رابطه با ایران؛
5- تلاش های بی ثمر برای تشکیل ائتلافی نظامی مرکب از 37 کشوراسلامی علیه ایران؛
6- اتخاذ مواضع خصمانه سفرای عربستان در کشورهای اسلامی علیه ایران؛
7- قرار دادن نام حزب الله لبنان به عنوان یکی از متحدین منطقه ای ایران در فهرست گروه های تروریستی؛
8- کوشش های محرمانه و سّری برای تحریکات قومی و مذهبی در برخی از استان های مرزی؛
9- تلاش های متعدد برای وقوع حرکت های خرابکارانه و ایجاد ناامنی در ایران؛
10- حمایت های علنی ازگروهک تروریستی و معاند منافقین.
اما با وجود اجرای این مجموعه از اقدامات خصمانه، رژیم عربستان همواره در تقابل با ایران دچار نگرانی و احساس ضعف بوده است. در این حال شکست های آشکار در صحنه های سیاسی سوریه، عراق، لبنان از یک سو و ناکامی های فضاحت بار در پیشبرد مقاصد نظامی در یمن از سوی دیگر و همچنین ناتوانی در سرکوب قیام مردم بحرین نیز کابوس های دیگری را برای مقامات ریاض رقم زده اند. 
حال در چنین شرایطی، آن ها نیازمند آنند تا برای ادامه این تقابل و استمرار این گونه اقدامات خصمانه، به قدرت های غربی اتکای بیشتری داشته باشند. یعنی همان چیزی که دقیقاً منطبق با خواست دولت آمریکا ورژیم صهیونیستی است. بر این اساس ریاض، واشنگتن و تل آویو در سفر ترامپ کوشش هایی را صورت دادند تا این بار بصورت جدّی تری از گذشته،  مجموعه ای از کشورهای عربی و اسلامی در چارچوب ائتلافی تازه، رو در روی ایران قرار داده شوند؛ کوشش هایی که طی دو سال گذشته و با وجود تلاش های عربستان، به دلیل مخالفت عملی و  بی میلی دیگر دولت ها، به جایی نرسیده است.


بصیرت: درباره جنگ یمن و تاثیر این خرید تسلیحاتی بزرگ عربستان چه باید گفت؟
این خرید بزرگ تسلیحاتی، توان جنگی عربستان را در کوتاه مدت افزایش نخواهد داد و در حالی که توان تحسین برانگیز موشکی جنبش انصارالله، قابلیت های نظامی عربستان را در زمین و دریا زیر سوال برده، نخواهد توانست معادلات نظامی را به نفع رژیم آل سعود تغییر دهد، البته اثرات سیاسی و تبلیغاتی ناشی از این معامله تسلیحاتی و تاثیرات حضور ترامپ در ریاض، مقامات عربستان را  در تداوم جنایات جنگی شان در یمن گستاخ تر خواهد ساخت و این در حالی است که پیش تر، آن ها نگران آن بودند که موضوع جنایات جنگی شان در یمن به سازمان های بین المللی کشیده شود و انتشار خبرهای آن در داخل عربستان، ناراضیان داخلی را برای مخالفت با ساختار حکومت پادشاهی مصمم تر سازد. 
با توجه به این که جنگ جنایتکارانه و بی ثمر رژیم آل سعود علیه یمن، نارضایتی های زیادی را در داخل ارتش عربستان پدیدآورده است، سران ریاض در این اندیشه اند که خرید محموله های یزرگ اسلحه از آمریکا، بتواند اعتماد به نفس از دست رفته را به ارتش این کشور باز آورد که در این خصوص هم با توجه به قابلیت های جنبش انصار الله در عرصه جنگ های چریکی و نامتقارن، تحقق چنین امری بعید به نظر می رسد.  

بصیرت: در نهایت آیا ترامپ راهبرد خاصی درباره عربستان دارد یا می خواهد همچنان از عربستان به عنوان ابزاری در جنگ نیابتی استفاده کند؟
راهبرد مورد نظر ترامپ در عربستان، بهره برداری حداکثری از دلارهای نفتی و تامین هزینه های آمریکا در پیشبرد مقاصد و سیاست هایش در غرب آسیاست. در واقع براساس این راهبرد است که ترامپ از یک سو به بزرگترین معامله تسلیحاتی با عربستان مبادرت می کند و از سوی دیگر از عربستان می خواهد تا بانی و محور ائتلاف های عربی و اسلامی علیه دشمنان رژیم صهیونیستی (یعنی ایران، سوریه و... )  باشد. این راهبرد مبتنی و منطبق با راهبرد اصلی آمریکا در غرب آسیا، یعنی راهبرد حفاظت از امنیت اسرائیل است. دیدیم که برنامه سفر ترامپ به منطقه بگونه ای ترتیب داده شده که وی بعداز سفرش به عربستان به فلسطین اشغالی سفر کند و کارنامه سفرش به عربستان و گزارش دیدار هایش را با مقامات آل سعود با سران تل آویو در میان بگذارد.  ترامپ آن گونه که بارها گفته خواستار کاهش انواع هزینه های آمریکا در عرصه بین المللی است و از این لحاظ به موضوع جنگ های نیابتی و بکارگیری ارتش های منطقه ای برای حفظ منافع آمریکا و اسرائیل اهمیت بسیار بیشتری می دهد./

از جناب آقای قنادباشی که به سوالات بصیرت پاسخ دادند، تشکر می کنیم.
مصاحبه از: وحید قاسمی

نام:
ایمیل:
نظر: