يکي از مؤلفه‌های مؤثر در جهت‌گيري فرهنگ عمومي جامعه، وجود چهرههاي شاخص و شناخته‌شده‌ای است که از آنها به افراد يا گروه‌هاي مرجع ياد می‌شود. در همين راستا، يکي از تحولات مؤثر پس از شکل‌گيري انقلاب اسلامي، تغيير در مرجعيت‌هاي اجتماعي و معرفي چهرههاي ارزشمندي بود که در گسترش فرهنگ اسلامي‌ـ انقلابي در طول چهار دهه گذشته نقش‌آفرين بودند[...]
یادداشت: يکي
از مؤلفه‌های مؤثر در جهت‌گيري فرهنگ عمومي جامعه، وجود چهرههاي شاخص و
شناخته‌شده‌ای است که از آنها به افراد يا گروه‌هاي مرجع ياد می‌شود. در
همين راستا، يکي از تحولات مؤثر پس از شکل‌گيري انقلاب اسلامي، تغيير در
مرجعيت‌هاي اجتماعي و معرفي چهرههاي ارزشمندي بود که در گسترش فرهنگ
اسلامي‌ـ انقلابي در طول چهار دهه گذشته نقش‌آفرين بودند. اين اثرگذاري
موجب شد تا دشمنان و بدخواهان انقلاب اسلامي از همان ابتدا تلاش کنند که
اين چهره‌ها را مورد هجمه قرار دهند و با ابزارهاي مختلف رسانه‌اي ايشان را
نزد مردم بي‌اعتبار کنند. در اين ميان، در کنار دروغ و اتهام و
شايعه‌پراکني و تمسخر و... کافي بود که کوچک‌ترين خطايي از اين افراد
سربزند تا بلافاصله بزرگنمايي شود و در سطح گسترده‌اي انتشار يابد.
فراموش
نکنيم که جامعه هيچ‌گاه بدون چهرههاي شناخته‌شده و اثرگذار نخواهد بود؛
بلکه آنچه در حال اتفاق است، اعتبارزدايي از برخي چهره‌ها و اعتباربخشي به
عناصر جايگزيني است که با شاخصه‌هاي اسلامي و انقلابي فرسنگ‌ها فاصله دارند
و در صورت تبديل شدن به الگوي جوانان، جامعه را در مسير انحطاط قرار
خواهند داد.
تحول اساسي در اين بستر، فراهم آمدن دسترسي سهل به ابزارهاي
اطلاع‌رساني در فضاي مجازي است که به ابزاري در خدمت تخريب‌کنندگان
چهرههاي موجه بدل شده است. آخرين نمونه در اين زمينه فضاسازی‌هاي صورت
گرفته عليه حجت‌الاسلام والمسلمين قرائتي است. آقاي قرائتي از معدود
چهرههاي شناخته‌شده‌ای است که حدود چهار دهه در برنامه‌هاي مختلف قرآني و
به ویژه برنامه «درس‌هايي از قرآن» در رسانه ملي حاضر شده و بر نسل‌هاي
مختلف اين سرزمين اثرگذار بوده است که در اين راستا کمتر کسي به پاي ايشان
ميرسد. حال خطاي ايشان در مواجهه با يکي از مستمعان که با عذرخواهي و طلب
حلاليت آقاي قرائتي به پايان رسيد، سوژه رسانه‌هاي ضدانقلاب شده و متأسفانه
موجب اغوای برخي از افراد شده است. واقعيت آن است که هيچ کس مصون از خطا
نيست؛ اما آنچه مهم است، سناريويي است که با هدف تخريب چهرههاي مرجع و
اثرگذار در جامعه دنبال مي‌شود و بايد نسبت به آن هوشيار بود و فريب دشمن
را نخورد. جامعه به حفظ چهرههاي مرجع و اثرگذار محتاج است.