صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

تهران بزرگ >>  عمومی >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۷  ، 
شناسه خبر : ۳۱۰۸۰۲
حلقه مفقوده در اسلامی شدن مدیریت کشور، فقدان مدیریت جهادی و انقلابی در مرحله سوم یعنی دولت اسلامی می باشد.
پایگاه بصیرت / ابوالحسن سلطانی زاده

پاسداری از انقلاب اسلامی الزاماتی دارد که یکی از این الزامات درک درست و دقیق از خطرات، تهدیدات و نوع تهاجم دشمن است. انقلاب اسلامی با مبارزه در بهمن 57 پیروز شد و با همین روحیه قریب 40 سال است در برابر انواع فشارها و تهدیدات ایستادگی کرده و بقاء و ماندگاری آن نیز به همین روحیه مبارزه و انقلابی بر می گردد. ایران در وضعیت انقلابی، کشوری پیشرو، دارای گفتمان روشن با رویکرد ضد استعماری می باشد که میان آتشی در خرمن منافع نظام سلطه افتاده و منطقه راهبردی غرب آسیا را به نمایشگاهی از شکست های پی در پی آنها تبدیل کرده است. تبدیل این کشور انقلابی، به یک کشور به اصطلاح تعامل گرا و نرمال در چارچوب جهانی سازی از اهداف کلیدی و اصلی دشمن می باشد.
در اندیشه رهبر فرزانه انقلاب فرآیند پنجگانه تحقق اهداف انقلاب به ترتیب شکل گیری انقلاب اسلامی، ایجاد نظام اسلامی،  ایجاد دولت اسلامی، تشکیل کشور و جامعه اسلامی و تمدن اسلامی ذکر شده است.
مقام معظم رهبری می فرماید :"ما جامعه اسلامی نداریم، از آن مراحل چندگانه که مطرح کردیم هنوز در دولت اسلامی اش مانده ایم، ایجاد دولت اسلامی یعنی ایجاد تشکیلات مدیریتی اسلامی و در این قضیه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصد برسیم ".(1)

 سؤال اصلی این است که علت این درجا زدن و توقف در مرحله سوم چیست؟ چرا به موازات چرخ پیش برندگی در بیرون، چرخ پیش روندگی در داخل از سرعت لازم برخوردار نیست؟ پاسخ به این سؤال از آن جهت مهم است که تا زمانی که این مرحله را طی نکنیم نمی توانیم وارد مرحله چهارم یعنی جامعه اسلامی شویم و این یعنی خسارت.
با مراجعه به منظومه فکری رهبر معظم انقلاب در پاسخ به این سؤال، به کلید واژه راهبردی و راهگشایی برخورد می کنیم که در سال های اخیر به کرّات توسط ایشان به عنوان یک حلقه مفقوده در اسلامی شدن مدیریت کشور مطرح شده است و آن فقدان مدیریت جهادی و انقلابی در مرحله سوم یعنی دولت اسلامی می باشد. آنجا که می فرمایند: " ما هر جا یک مدیریت انقلابی، فعال و پر تحرک داشتیم کار پیش رفته است و هر جا مدیریت ضعیف، بی حال، ناامید، و غیرانقلابی داشتیم کارها یا متوقف مانده یا انحراف پیدا کرده است ". (2)
ایشان در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان فرمودند:  "خبرگان انقلابی می تواند رهبر انقلابی را انتخاب کند و در شاخص های نماینده اصلح، داشتن روحیه انقلابی برای ارائه نطق های شجاعانه و دشمن شکن را مطرح و در دیدار با دبیر و اعضای شورای عالی امنیت ملی ضرورت حاکمیت تفکر انقلابی گری بر این شورا را مطرح نمودند و اخیراً نیز در دیدار کارکنان وزارت اطلاعات به ضرورت حاکمیت صد در صدی انقلابی گری بر این وزارتخانه تأکید کردند. با جستجویی در این مفهوم معرفتی در اندیشۀ معظم له، می توان دید که بن مایه انقلابی گری و روحیه جهادی در اندیشه و کلام رهبری موج می زند، مانند جوان مؤمن انقلابی، تفکر انقلابی، انقلابی فکر کردن، انقلابی ماندن، انقلابی عمل کردن، تربیت انقلابی و... . این اهمیت از آنجا ناشی می شود که تأکید بر انقلابی گری نسخۀ جلوگیری از ترمیدور انقلاب اسلامی است و در طراحی جنگ نرم دشمن، استحاله هویت انقلاب یعنی جمهوری اسلامی بدون محتوای انقلابی در دستور کار قرار دارد.
متأسفانه یک جریان شبه سکولار رخنه کرده در بخشی از بدنۀ مدیریتی کشور، در یک نگرش پراگماتیستی (عمل گرایی) نظام جمهوری اسلامی را پایان انقلاب اسلامی و ختم انقلاب می داند، نگرش انقلابی را شور و احساسات مبتنی بر عواطف دانسته و نگرش خود را مبتنی بر عقلانیت و رفتار انقلابی را رفتار غیرعقلانی و علیه منافع ملی تفسیر می کند. این بخش مدیریتی بدون قائل بودن به تفکر جهادی و انقلابی در اداره کشور، با روحیه محافظه کاری و انفعال و ترس از هجمۀ دشمن، عملاً هضم شدن در هاضمۀ جهانی را به اسم تعامل و جهانی شدن دنبال می کند.
رهبر بیدار انقلاب در پاسخ به این نگرش ها می فرماید: "گاهی اوقات بعضی در شعارهای انقلاب، عنوان و مفهوم عقلانیت را مطرح می کنند کأنّه عقلانیت نقطه مقابل انقلابی گری است، نه این خطاست، عقلانیت واقعی هم در انقلابی گری است. " (3)
این جریان مدیریتی در پنل عملیاتی دشمن که تغییر محاسباتی و خطای ادراکی است، گرفتار آمده و مورد توجه آنها قرار گرفته و از همین رو بنجامین رودرز دستیار رئیس جمهور پیشین آمریکا می گوید ما باید به جای اینکه اجازه دهیم تندروهای ایران در منطقه مسلط شوند، با افرادی در ایران کار کنیم که به دنبال روابط سازنده با جهان! هستند و در پاسخ به همین خطای ادراکی است که  دیده بان بیدار نظام اسلامی می گوید: "از ادبیات دشمن استفاده نکنید، دشمنان انقلاب تعبیر ادبیات تندرو یا میانه رو را مطرح کردند، در ادبیات سیاسی آمریکا و انگلیس تندرو کسی است که پایبند انقلاب اسلامی است و میانه رو کسی است که در مقابل خواسته های آنها تسلیم است. " (4)
متأسفانه در جریان مدیریتی اجرایی کشور گویی نوعی هماهنگی برای هم افزا کردن کاهش روحیه جهادی و تفکر انقلابی در اداره کشور وجود داشته و حتی آنان که به شکلی با طرح انقلابی گری و عدالت در میان مردم با اقبال مواجه شده بودند، امروز با رفتار اپوزیسیونی خود وهن انقلابی گری شده اند، و از همین رو مقام معظم رهبری خطاب به این انقلابیون دیروز و اپوزیسیون شده امروز می فرماید: "انقلابی نمایی غیر از انقلابی گری است، انقلابی گری کار سختی است زیرا پایبندی و تدین لازم دارد که انسان در یک دهه همه کاره باشد و در دهۀ بعد مخالف خوان کشور شود." (5) 
بازی دشمن در این مرحله بسیار حساب شده و دقیق و خطرناک است، آنها با دوقطبی سازی تندرو – میانه رو، انقلابی گری و روحیه جهادی را نشانه گرفته اند و با تلاش برای نفوذ در مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر، خطای ادراکی و تغییر محاسبه مسئولان را در دستور کار خود قرار داده اند و متأسفانه برخی در دولت اسلامی به عنوان گام سوم فرآیند تکاملی انقلاب اسلامی در دام این برنامه افتاده و به نوعی حلقوم و حنجره بیگانگان شده اند و با مدیریت تکنوکراتیک در مقابل مدیریت جهادی و انقلابی، و پذیرش تعامل با کدخدا و سازش و تعامل به جای تقابل با سلطه و استکبارستیزی، و همچنین نگاه به بیرون برای حل مشکلات اقتصادی به جای نگاه به درون و اقتصاد مقاومتی، عملاً اندیشۀ عملگرایی را در برابر اندیشۀ انقلابی مطرح کرده و با تفکیک انقلاب اسلامی از نظام جمهوری اسلامی با به اصطلاح دوران افراطی گری و شور و دوران عقلانیت عملاً منفعت محوری را جایگزین ارزش محوری کرده و پارادایم انقلابی گری را نشانه گرفته اند، این دو ادبیات را می توان به گفتمان انقلابی و گفتمان سکولار یا غربگرا نیز تعبیر کرد و مؤلفه های زیر را به عنوان ویژگی های هر کدام ذکر کرد.
ویژگی های گفتمان سکولار یا غربگرایی عبارت است از: سکولار ساختن جامعه، تلاش برای حداقلی کردن دین در جامعه، تلاش برای استحاله هویت انقلابی، خلع سلاح ایران از مؤلفه های قدرت بازدارندگی؛ و ویژگی های گفتمان جهادی و انقلابی را می توان به: انقلابی فکر کردن، عمل کردن و ماندن، عدم تبعیت از دشمن(جهاد کبیر)، اعتقاد به اقتصاد مقاومتی به جای اقتصاد مذاکره ای و اعتقاد به برپایی کشور اسلامی و تمدن اسلامی برشمرد.
هوشیار باشیم که اساس کار دشمن فتنه انگیزی است و اساس کار ما باید بصیرت افزایی و روشنگری باشد که غفلت و خواب آلودگی خسارات سنگینی را برجای خواهد گذاشت و برای عبور از این غفلت و پیچ خطرناک توجه به فرمایشات و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب بهترین علاج و نسخه شفابخش برای کلیه مسئولان و آحاد جامعه است، آنجاکه می فرماید  : "کار این کشور به سامان نمی رسد جز با کار جهادی و انقلابی" (6)


پی نوشتها:
1. بیانات در 21/06/96
2. بیانات در 01/01/96
3. بیانات در 06/03/96
4. بیانات در 05/12/94
5. بیانات در 06/10/96
6. بیانات در 10/2/96

نام:
ایمیل:
نظر: