***
ماه ها از زمان خروج رئیس جمهور امریکا از برجام می گذرد که آمریکا با اعمال بزرگترین تحریم ها، بانک مرکزی ایران را هدف قرار داد و همین موضوع باعث فشارهای حاد بر اقتصاد ایران شد. انتظار دولت ایران به منظور برگذاری انتخابات در امریکا و به تبع آن تغییر در سیاست آن کشور، نشان از استقامت ایرانی ها و نقض روایت دولت آمریکا در مورد فروپاشی قریب الوقوع ایران دارد. با این وجود تحریم ها یک مانع طولانی مدت برای ثبات نظام ایران است و آینده آن را تهدید می کند.
کاخ سفید با اعمال مجدد تحریم های هسته ای، شدید ترین فشار اقتصادی در دوران مدرن را با کمک رسانه های اجتماعی بر ایران تحمیل کرد. اقدامی سطحی و کم عمق که از طریق خروج یک جانبه از برجام باعث کاهش اقتدار دولت آمریکا شد. نکته مهم آنکه این بازی هیچ نتیجه ملموسی برای آمریکا نخواهد داشت.
واشنگتن از تهران چه می خواهد؟
سیاست ترامپ در برابر ایران دو ضعف اساسی دارد اول آنکه دارای بلاتکلیفی مرکزی در تصمیم گیری است و دوم ترامپ به منظور رسیدن به پیروزی بسیار عجول است. با این وجود اگر ترامپ بخواهد تهران را به میز مذاکره بیاورد باید طرحی واقعی گرایانه از تمام خواسته های امریکا آماده و ارائه دهد.
تاکتیک های موفقیت امریکا
با وجود خشم ایران و شرکای اروپایی این کشور، در مورد خروج آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک 2015 (JCPOA)، تحریم های اقتصادی واشنگتن در زمانی که ایران در حال ایجاد اعتمادسازی برای سرمایه گذاری بود، کل اعتماد بوجود آمده را از بین برد.
از ماه می که ترامپ خروج از برجام را اعلام کرد تقریبا تمام سرمایه گذاران و بانک های بزرگ اروپایی از ایران خارج شدند، ارزش پول ایران کاهش یافت، کالای اساسی از پوشک تا گوجه فرنگی در ایران با کمبود مواجهه شد. در این شرایط دولت جمهوری اسلامی ناگزیر به سهمیه بندی، کنترل صادرات و قیمت های جدید شد.
خروج آمریکا از برجام باعث نارضایتی شرکای ایران شد. پیش بینی می شود اعمال مجدد تحریم بانک مرکزی باعث کاهش صادرات نفت ایران شود. آمار رسمی برای ماه های سپتامبر و اکتبر با کاهش حداقل 600 هزار بشکه در روز، از میانگین 2.2 هزار بشکه حکایت دارد در حالی که این روزها خرید نفت خام از طرف کشور چین افزایش یافت. موضوع مهم دیگر بلوکه شدن اموال ایران است. زیرا امکان انتقال بخش عمده ای از درامدهای نفتی از حسابهای بانکی خارج از کشور به داخل وجود ندارد.
قدرت آمریکا در نظام مالی بین المللی و تهدید به از دست دادن بازار های ایالات متحده، منجر به خروج سریع تعداد قابل توجهی ازشرکای تجاری ایران شد. همچنین با وجود مخالفت دیگر کشورهای جهان، کاهش صادرات نفتی ایران پیگیری شد البته شیب کاهش صادرات نفت ایران به رشد اقتصادی جهانی و ثبات دیگر منابع تامین نفت بستگی دارد.
حتی یک بانک چینی که مدتها با ایرانی ها کار می کرد، ادامه فعالیت خود با ایران را قطع کرد. ایرانی ها از عملکرد آمریکا عصبانی شدند و بارها آمریکا را تهدید کردند.
مهارت های زنده ماندن ایران
تهران دارای ابزارها و تجربیات قابل توجه در مدیرت بحران های بزرگ دارد. زیرا با اشکال مختلف فشار اقتصادی در طول عمر 40 ساله انقلاب اسلامی مواجه شد. از زمان تسخیر سفارت ایالات متحده در تهران و گروگان گیری کارکنان سفارت به مدت 15 ماه، اولین دور تحریم های ایالات متحده علیه ایران اعمال شد. در دهه های پس از آن، رهبران ایران مجبور بودند با محدودیت های شدید اقتصادی که از طریق تحریم ها، مناقشات منطقه ای و نوسانات مکرر در بازارهای نفتی ایجاد می شد، کشور را مدیریت کنند. در نتیجه رهبران ایران امروزه به هیچ وجه نیازی به بازنگری اساسی در مدیریت اقتصاد کشور خود ندارند.
پیروزی جمهوری اسلامی در جنگ هشت ساله -زمانی که ایالات متحده مانع از تجهیز نظامی این کشور می شد- تجربه ارزنده ای برای مدیریت بحرانها را در اختیار ایرانی ها قرار داد. امروزه ایرانی ها می توانند با کمک بسیج تولید داخلی و بهره برداری از شبکه های جایگزین انرژی مشکل صادرات انرژی خود را حل کنند. آنها ناوگان خود را به سوپرتانکرها ارتقاء دادند که برای ذخیره سازی نفت خام از آن استفاده می کنند تا در زمانی که فرستنده ها غیرفعال می شوند، به طور نیمه مخفی صادرات نفت را انجام می دهد. با توجه به شرایط بازار و افزایش قیمت نفت (نزدیک به 80 دلار به ازای هر بشکه) ایران در بازار جهانی به راحتی می تواند مشتریان خود را پیدا کند.
با توجه به تجربیات گذشته، ایرانی ها ظرفیت ذخیره سازی نفت خام خود در چین را گسترش دادند و فرصت های تجارت غیر نفتی با همسایگان خود را دو برابر کردند. به روشهای مختلف دور زدن تحریم ها آگاه شدند. شرکت های پیشرو را فعال کردند و نفت خام را از طریق همسایگان صادر می کنند.
همه این مزایا تهران را قادر می سازد تا با ترکیبی از کاهش، ابتکار و ظرفیت سازمانی بیشتر از آنچه که معمولا تحلیلگران انتظار دارند، موفق باشد. زیرا این کشور حوادث وخیم تر از محدودیت های مالی و فشار های خارجی امریکا را در این چهل سال با موفقیت پشت سر گذاشت. امروز در مقایسه با 40 سال گذشته جمهوری اسلامی از حمایت بین المللی بیشتری برخوردار است. همکاری استراتژیک با روسیه، فرصت طلبی اقتصادی و استراتژیک پکن و مباحث مربوط به کمک اروپا به ایران مواردی هستند که رهبران ایران را قادر می سازد تا تصور خوبی از آینده داشته و در واکنش به اقدامات آمریکایی ها اقتصاد خود را تقویت کنند.
مدیریت ترامپ در جعبه
شدت تحریمها آمریکا و اقدامات آگاهانه تهران باعث پیچیده شدن موضوع شده است. تمایز اساسی بین تفسیر ترامپ و مقامات ارشد این کشور مانند مشاور امنیت ملی جان بولتون و وزیر امور خارجه در مورد ایران وجود دارد که باعث ایجاد ابهام واقعی در مورد نتیجه نهایی این تقابل شده است.
در حالی که رئیس جمهور چشم به شروع مذاکرات دارد، بولتون و پمپئو سابقه ای طولانی در اقدام جهت تغییر رژیم دارند. اگر دولت آمریکا به دنبال اهداف متقابلا ناسازگار باشد هرگز در رسیدن به هدف موفق نخواهد شد. همچنین اگر ترامپ در فکر مذاکرات جدیدی با تهران باشد باید یک استراتژی قابل ملاحظه برای گفتگو با ایران را اتخاذ و در مورد مجموعه ای گسترده و پیچیده ای از مسائل با ایران وارد مذاکره شود. قطعا فشار به خودی خود نمی تواند منجر به مذاکره ای شود که نتیجه آن جامع و سودمند تر از برجام باشد.
ترامپ برای موفقیت باید هزینه های قابل توجهی را در دراز مدت متحمل شود، از جمله تضعیف اعتبار آمریکا، همکاری با متحدان تبهکار و تحمل ضربه به یکجانبه گرایی این کشور که باعث کاهش نفوذ کشورش در سطح بین الملل می شود. البته خلق و خوی تند و غیر معقول ترامپ در کاری که نیاز به صبر استراتژیک دارد بزرگترین ضعف امریکایی ها در اتخاذ سیاست علیه ایران است.
مترجم: فرهاد کوچک زاده