صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

سیاسی >>  انقلاب اسلامی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۷:۲۸  ، 
شناسه خبر : ۳۱۳۹۰۳
بدون اميدواري به آينده که حاصل اعتماد به توانايي‌هاي يک ملت و ناتواني دشمنان پرادعا است، نميتوان در دهه پنجم انقلاب گام زد. اين مهم روح حاکم بر بيانيه «گام دوم انقلاب» است که توسط حکيم انقلاب اسلامي تدوين گرديده است و بايد توسط نخبگان و گروه‌هاي اثرگذار و مرجع روز به روز در جامعه دميده شود.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / مهدی سعیدی

انقلاب اسلامي در فرآيند تکاملي خود به دهه پنجم رسيده و فصلي نو پيش روي ملت ايران آغاز شده است. در پايان دهه چهارم تلاش‌هاي دشمن براي ناکام گذاشتن نظام اسلامي با همه توان دنبال شد و با صراحت اعلام گرديد که نبايد گذاشت ملت ايران سالگرد چهل سالگي انقلاب خود را جشن بگيرد! اما آرزوي شب پرستان بر باد رفت و ناکام ماند و اينک خورشيد دهه پنجم طلوع کرده است. در اين بين تلاش براي تحقق تشکيل دولت اسلامي در مسير فرآيند تمدن سازي اسلامي نيازمند توجه به برخي ملاحظات است که بدون لحاظ نمودن آن، چنين امر مهمي ممکن نخواهد بود.

1. اولين ملاحظه، داشتن اميد به تحقق آرمان‌ها است. بدون اميدواري به آينده که حاصل اعتماد به توانايي‌هاي يک ملت و ناتواني دشمنان پرادعا است، نميتوان در دهه پنجم انقلاب گام زد. اين مهم روح حاکم بر بيانيه «گام دوم انقلاب» است که توسط حکيم انقلاب اسلامي تدوين گرديده است که بايد توسط نخبگان و گروه‌هاي اثرگذار و مرجع روز به روز در جامعه دميده شود.

2. نيرو و موتور محرک انقلاب و نظام اسلامي در جاده پيشرفت و توسعه کشور و دفاع از انقلاب اسلامي جريان انقلابي و روحيه انقلابي‌ بوده است. انقلابي‌گري را بايد رمز تحول و دال مرکزي گفتمان پيشرفت کشور دانست. اين روحيه بايد به مثابه گفتماني فراگير در نزد همه نخبگان کشور و نيروهاي موثر و کارآمد در امور کشور قرار گيرد. و در طول چهار دهه گذشته نيز تمسک به اين روحيه رمز موفقيت و پيشرفت نظام اسلامي بوده است. به واقع ما هرجا انقلابي عمل کرديم پيش رفتيم و هرجا از انقلابيگري و حرکت جهادي غفلت کرديم، عقب مانديم و ناکام شديم.

حرکت به سوي اهداف و آرمان‌ها نيازمند نقش‌آفريني همه اقشار اثرگذار در جامعه است. آنهايي که از قامت يک فرد بيرون آمده و جمعي را متاثر از خود مي‌بينند و مي‌توانند ديگران را با خود همراه و هم نظر نمايند. در اين ميان مي‌توان به اقشاري چون دانشگاهيان، حوزويان، ورزشکاران، هنرمندان و ... اشاره نمود. اين جمع بايد شرايط امروز انقلاب را شناخته و در فرهنگ‌سازي و بسيج جامعه و افکار عمومي براي دستيابي به آرمان‌ها نقش آفرين باشند.

3. با محوريت يافتن روحيه انقلابيگري براي پيشرفت در دهه پنجم، نام جوانان به عنوان ميدان دار اين عرصه خواهد درخشيد. واقعيت آن است که پس از گذشت چهار دهه چرخش نخبگان و ميدان‌دار شدن جوانان ضرورتي فوريت يافته است که بايد بلافاصله مورد توجه قرار گيرد. ايده سپردن امور اجرايي کشور به جوانان، ايده‌اي خام و آزموده نشده نيست، بلکه پیشران‌های انقلاب اسلامی با حضور در عرصه‌هاي مختلف، توانايي و کارآمدي خود را به اثبات رسانده و کارنامه درخشاني براي خود در طول چهار دهه از عمر انقلاب اسلامي رقم زده اند.

البته بايد توجه نمود که اين اقدام، حرکتي دفعي نيست که با بي‌توجهي به الزامات آن صورت گيرد، بلکه فرآيندي تدريجي است که بايد با طراحي مکانيزمي براي چرخش نسلي و تربيت مديران جوان صورت گيرد. به واقع بايد فرآيندي مدت‌دار و نهادينه شده را طراحي نمود که هر مديري قبل از رسيدن به پايان مدت اشغال و خط بازنشستگي، در کنار خود مديران جوان کارآزموده و آماده به کاري را تحويل سيستم مديريتي کشور دهد تا با خيال راحت بتوان جايگزيني را براي وي انتخاب نمود. فراموش نبايد کرد که در آستانه دهه پنجم انقلاب اسلامي پذيرش مديريت هاي اجرايي کشور، جايگاهي براي کسب تجربه از طريق آزمون و خطا نيست و انتظار مي‌رود که مديريت ها با کمترين خطا همراه باشد. لازمه اين کار تصويب قوانيني اداره معطوف به تحقق اين امر و پيگيري جدي و عملياتي کردن آن در سازمان‌هاي مختلف است. اگر اين اتفاق بيفتد، بدون شک بخش مهمي از مشکلات ناشي از تغيير مديريتي کشور حل گرديده و با گسست مديريتي در کشور مواجه نخواهيم بود.

4. تلاش براي پيشرفت کشور بدون داشتن الگويي مشخص ممکن نخواهد بود. حرکت مبتني بر الگو ضرورتي است که ما را از اقدامات نوساني که در نهايت تنها به اتلاف انرژي و سرمايه و توان مي‌انجامد رها خواهد ساخت. مبتني بر اين ايده بايد نگاه ويژه اي به الگوي اسلامي ايراني پيشرفت داشت و تلاش نمود تا تصميمات و اقدامات مبتني بر آن اتخاد شود.


نام:
ایمیل:
نظر: