اگر قرار باشد، ظهور از طريق زمينه سازاني مهيا گردد، بدون شک جوانان مومن انقلابي در صف اول کساني هستند که از آنان انتظار ميرود در ماجراي زمينه سازي ظهور نقش کليدي را بر عهده بگيرند.
پايان تاريخ و چشمانداز نهايت تمدن بشري، يکي از مسايل و مناقشاتي است که پيرامون آن ديدگاههاي مختلفي ارائه گرديده و بحثهاي مختلفي در گرفته است. غرب امروز مدعي فرا رسيدن پايان تاريخ است و «ليبرال دموکراسي» را به عنوان غايت نهايي و آمال متعالي تحقق يافته انسان غربي و ايدئولوژي فراگير و جهاني شده معرفي ميکند. در ادبيات ديني و آموزههاي اسلامي اما اين ماجرا در ذيل مبحث مهدويت مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است. حکيم فرزانه انقلاب اسلامي الگويي را تحت عنوان مراحل پنج گانه تحقق تمدن اسلامي مطرح ساخته اند که به نحوي ميتواند الگويي براي تفهيم مهدويت و ترسيم آينده جهان مبتني بر جهان بيني توحيدي و تبيين جايگاه نظام اسلامي و انقلاب اسلامي ملت ايران در اين فرآيند باشد.
فرآيند دستيابي به تمدن اسلامي بر اساس ديدگاه رهبر معظم انقلاب، شامل وقوع «انقلاب اسلامي»، تشکيل «نظام اسلامي»، «دولت اسلامي»، «جامعه و کشور اسلامي» و سپس ايجاد «تمدن اسلامي» ميشود که اکنون ما در دوران ايجاد «دولت اسلامي» قرار داريم. بدون شک رسيدن به مرحله پنجم، رسيدن به زمانه ظهوري است که مقدمات آن فراهم گرديده است و در آن شرايط امام زمان(عج) پرچمداري هدايت تمدن اسلامي را برعهده خواهد گرفت.
در اين ميان سوال اساسي بحث آن است که جوان مومن انقلابي که مخاطب کلام رهبري در بيانيه گام دوم انقلاب اسلامي است چگونه بايد به موضوع مهدويت بنگرد و خود را مهياي ظهور کند؟
مخاطبين بيانيه گام دوم، مقدمه سازان ظهور
بيانيه گام دومي را ميتوان به مثابه مانيفيستي براي تحقق تمدن اسلامي و تلاشي براي نزديک شدن به ظهور قابل تفسير نمود. در متن بيانيه گام دوم با صراحت سخن از ورود به «دوّمين مرحلهي خودسازي و جامعهپردازي و تمدّنسازي» شده است. رهبر معظم انقلاب اسلامي جوانان مومن انقلابي را خطاب قرار داده و ميفرمايد: «دهههاي آينده دهههاي شما است و شماييد که بايد کارآزموده و پُرانگيزه از انقلاب خود حراست کنيد و آن را هرچه بيشتر به آرمان بزرگش که ايجاد تمدّن نوين اسلامي و آمادگي براي طلوع خورشيد ولايت عظميٰ (ارواحنافداه) است، نزديک کنيد.» (22/11/97)
جوانان در صف اول زمينه سازان ظهور
اگر قرار باشد، ظهور از طريق زمينه سازاني مهيا گردد، بدون شک جوانان مومن انقلابي در صف اول کساني هستند که از آنان انتظار ميرود در ماجراي زمينه سازي ظهور نقش کليدي را بر عهده بگيرند. جوان مومن انقلابي به واسطه خصوصياتي چون شجاعت، تقوا، انگيزه متعالي، بصيرت و تيزبيني، کم تعلقي به دنيا، دوري از عافيت طلبي و روحيه انقلابي بيش از ديگر اقشار جامعه در ميدان زمينه سازي ظهور نقش آفرين خواهد بود. و اين حقيقتي است که در کلام رهبر انقلاب نيز ابراز گرديده است: «شما جوانان عزيز كه در آغاز زندگي و تلاش خود هستيد، بايد سعي كنيد تا زمينه را براي آنچنان دوراني آماده كنيد؛ دوراني كه در آن، ظلم و ستم به هيچ شكلي وجود ندارد؛ دوراني كه در آن، انديشه و عقول بشر، از هميشه فعالتر و خلاقتر و آفرينندهتر است؛ دوراني كه ملتها با يكديگر نميجنگند؛ دستهاي جنگافروز عالم - همانهايي كه جنگهاي منطقهيي و جهاني را در گذشته به راه انداختند و مياندازند - ديگر نميتوانند جنگي به راه بيندازند؛ در مقياس عالم، صلح و امنيتِ كامل هست؛ بايد براي آن دوران تلاش كرد.» (30/11/70)
ظهور يک فرآيند نه يک حادثه
در برخي نگاه هاي انحرافي، ظهور اتفاقي است که به يک باره محقق خواهد شد و حاصل آن گسترش عدالت در جهان باشد. رخدادي که بيرون از اراده آدمي شکل ميگيرد و انسان منفعلانه تماشاگر و منتظر تحقق آن است. اما حقيقت آن است که ظهور اتفاق نبوده، بلکه فرآيندي است که بايد براي تحقق گام به گام آن تلاش نمود. به واقع ظهور رخداد بزرگ در پايان تاريخ است که با عنايت خداوند متعال و هدايت امام(ع) و بدست ارادههاي انسانهاي مومني تحقق خواهد يافت که عمر خود را در مسير آماده سازي ظهور وقف کرده اند! به واقع اگر منتظران به وظايف خود عمل نکنند و براي تحقق ظهور تلاش ننمايند، بدون شک فرج نيز سر نخواهد رسيد. لذا جوان مومن انقلابي تماشاگر فرآيند ظهور نيست، بلکه به مثابه بازيگري فعال صحنه به نقش آفريني مشغول بوده و به وظيفه انقلابي خود عمل ميکند. همچنين با خودسازي انقلابي در حال آماده سازي دروني براي انجام وظيفه در جايگاهي بالاتر است.
امام خامنه اي در اين زمينه ميفرمايند: «انتظار يعني قانع نشدن، قبول نكردن وضع موجودِ زندگي انسان و تلاش براي رسيدن به وضع مطلوب، كه مسلّم است اين وضع مطلوب با دست قدرتمند ولي خدا، حضرت حجتبنالحسن، مهدي صاحب زمان(صلوات اللَّه عليه و عجّل اللَّه فرجه و ارواحنا فداه) تحقق پيدا خواهد كرد. بايد خود را بهعنوان يك سرباز، بهعنوان انساني كه حاضر است براي آنچنان شرايطي مجاهدت كند، آماده كنيم.» (27/5/87)
اعتقاد به مهدويت، آرماني همراه با عمل
يکي از ملاحظات اساسي در نگاه جوان مومن انقلابي آن است که انتظار و اعتقاد به ظهور منجي، اعتقادي ذهني و منقطع از عمل نيست. بلکه جهان بيني است که حاصل آن نوعي رفتار و عمل اجتماعي است. به واقع مقدمه اي براي عمل مومنانه و انقلابي است. به فرموده رهبري: «درس اعتقاد به مهدويّت و جشنهاي نيمهي شعبان براي من و شما اين است كه هر چند اعتقاد به حضرت مهدي ارواحنافداه يك آرمان والاست و در آن هيچ شكّي نيست؛ اما نبايد مسأله را فقط به جنبهي آرماني آن ختم كرد - يعني به عنوان يك آرزو در دل، يا حدّاكثر در زبان، يا به صورت جشن - نه، اين آرماني است كه بايد به دنبال آن عمل بيايد. (30/7/81)
انسان منتظر و تلاش براي عبور از نظام ظالمانه
انتظار در جهان اسلامي متعلق به انسان مومني است که جهان اطراف و نظام حاکم بر جوامع بشري را نظام ناعادلانه ميداند و از اين بيعدالتي رنج ميبرد و براي تغيير و دگرگوني آن تلاش ميکند و اميد به تغيير و تحول را در قلب و روح خود نهادينه ساخته است. او تا آنجا که بتواند خود در مسير تحقق عدالت تلاش ميکند و بيش از آن در انتظار منجي موعودي است که براي گشايش خواهد آمد. حکيم فرزانه انقلاب اسلامي اين حقيقت را اينگونه بررسي نموده است:
«در آثار اسلامي، در آثار شيعي ميبينيد که از انتظار ظهور حضرت مهدي تعبير شده است به انتظار فرج. فرج يعني چه؟ يعني گشايش. کِي انسان انتظار فرج دارد؟ انتظار گشايش دارد؟ وقتي يک فروبستگياي وجود داشته باشد، وقتي گرهي هست، وقتي مشکلي هست. در زمينهي وجود مشکل، انسان احتياج پيدا ميکند به فرج؛ يعني سرانگشتِ گرهگشا؛ بازکنندهي عقدههاي فروبسته. اين نکتهي مهمي است. معناي انتظار فرج به عنوان عبارة أخراي انتظار ظهور، اين است که مؤمنِ به اسلام، مؤمنِ به مذهب اهلبيت(عليهم السّلام) وضعيتي را که در دنياي واقعي وجود دارد، عقده و گره در زندگي بشر ميشناسد. واقعِ قضيه هم همين است. منتظر است که اين فروبستگي کار بشر، اين گرفتاري عمومي انسانيت گشايش پيدا بکند. مسئله، مسئلهي گره در کار شخص من و شخص شما نيست. امام زمان (عليه الصّلاة و السّلام) براي اينکه فرج براي همهي بشريت به وجود بياورد، ظهور ميکند که انسان را از فروبستگي نجات بدهد؛ جامعهي بشريت را نجات بدهد؛ بلکه تاريخ آيندهي بشر را نجات بدهد.» (25/5/78)
اعتقاد به زوال نظام سلطه؛ حاصل اعتماد به مهدويت
در جهان بيني جوان مومن انقلابي نظام نابرابر حاکم بر جهان امروز هرچند تلاش دارد که خود را شکست ناپذير جلوه دهد، اما از آنجا که بر بنيان ظلم و فساد بنانهاده شده است، همچون خانه عنکبوت سست و زوال پذير است و اعتقاد به مهدويت تاکيد بر همين حقيقت است که سرانجام اين هيمنه توخالي فرو خواهد ريخت و اين فروپاشي از طريق مبارزه و ايستادگي ممکن خواهد شد. رهبر معظم انقلاب اسلامي تاکيد دارند: «جوانان و روشنفكران و عموم ملت ما با اعتقاد به ظهور مهدي عليهالصّلاةوالسّلام اين اعتقاد راسخ را در دل خود پرورش ميدهند كه نظم ظالمانهي جهاني، قابل زوال است و ابدي نيست؛ ميشود با آن مبارزه و در مقابل آن ايستادگي كرد.»(30/7/81)
ايجاد تمدن اسلامي؛ مأموريت اصلي منتظران
همانطور که اشاره گرديد، مهمترين وظيفه منتظران در دوران غيبت زمينهسازي براي ظهور است. تجلي کمال يافته اين زمينهسازي تلاش براي ايجاد تمدن اسلامي است. رهبر معظم انقلاب اسلامي در شرح ابعاد و معناي «زمينهسازي» ميفرمايند: «ما آن وقتي ميتوانيم حقيقتاً منتظر به حساب بياييم که زمينه را آماده کنيم. براي ظهور مهدي موعود ارواحنافداه زمينه بايد آماده بشود؛ و آن عبارت از عمل کردن به احکام اسلامي و حاکميت قرآن و اسلام است»(30/11/70) به تعبير ديگر حرکت در همان مسيري که حضرت براي تحقق آنها روزي ظهور خواهند کرد: «ما که منتظر امام زمان هستيم، بايد در جهتي که حکومت امام زمان عليهالافالتحيةوالثناء و عجلاللهتعاليفرجه تشکيل خواهد شد، زندگي امروز را در همان جهت بسازيم و بنا کنيم. البته ما کوچکتر از آن هستيم که بتوانيم آنگونه بنايي را که اولياي الهي ساختند يا خواهند ساخت، بنا کنيم؛ اما بايد در آن جهت تلاش و کار کنيم»(22/12/68)
با اين نگاه جايگاه انقلاب اسلامي بهعنوان انقلابي که بنا دارد زمينهساز ظهور حضرت باشد، مشخص ميشود. «منتظران واقعي» حضرت در اين حکومت سعي ميکنند احکام اسلامي و قرآني را در جامعه پياده کنند و در برابر ظلم مستکبران عالم بايستند. بنابراين اهداف پيش روي نظام جمهوري اسلامي نيز همان اهداف حکومت حضرت حجت(عج) خواهد بود. با اين تفاوت که تحقق اين اهداف در زمان حضرت به معناي واقعي کلمه و به صورت کامل خواهد بود: «البته دولت اسلامي کامل به معناي واقعي کلمه، در زمان انسان کامل تشکيل خواهد شد؛ ... ما به قدر توان و تلاشِ خود ميخواهيم مجموعهي کارگزاران حکومت را - که خودمان هم جزو آنها هستيم - به نقطهاي برسانيم که با نصاب جمهوري اسلامي تطبيق کند. ما ميخواهيم خود را به حد نصاب نزديک کنيم.»(8/6/84)
آرمان نظام جمهوري اسلامي نيز که تابعي از مقصد نهايي حکومت حضرت حجت عجلاللهتعاليفرجهالشريف است، در يک جملهي کوتاه «ايجاد تمدن اسلامي» است. معناي اين تمدن چيست؟ رهبر انقلاب چنين پاسخ ميدهند: «تمدن اسلامي يعني آن فضايي که انسان در آن فضا از لحاظ معنوي و از لحاظ مادي ميتواند رشد کند و به غايات مطلوبي که خداي متعال او را براي آن غايات خلق کرده است برسد؛ زندگي خوبي داشته باشد، زندگي عزتمندي داشته باشد، انسان عزيز، انسان داراي قدرت، داراي اراده، داراي ابتکار، داراي سازندگي جهان طبيعت؛ تمدن اسلامي يعني اين؛ هدف نظام جمهوري اسلامي و آرمان نظام جمهوري اسلامي اين است.» (14/6/92)
اما اين تمدن اسلامي چه نسبتي با جامعهي مهدوي در زمان ظهور حضرت حجت عجلاللهتعاليفرجهالشريف دارد؟ حضرت آيتالله خامنهاي در اينباره ميفرمايند: «تمدّن اسلامي به صورت کامل در دوران ظهور حضرت بقيةاللَّه ارواحنافداه است. در دوران ظهور، تمدّن حقيقي اسلامي و دنياي حقيقي اسلامي به وجود خواهد آمد.» (14/7/79) بايد توجه داشت که تمدن اسلامي، امري مطلق نيست، فرآيندي طولاني و نسبي است که اهداف آن نيز بهصورت نسبي محقق ميشود: «فرايند تحقق هدفهاي اسلامي، يک فرايند طولاني و البته دشواري است. بهطور نسبي انسان به آن اهداف نزديک ميشود؛ اما تحقق آنها، بسيار طولاني است»(21/9/80)
بنابراين تمدن اسلامي دو بخش دارد؛ بخشي که قبل از ظهور امکان تحقق دارد و زمينهساز ايجاد جامعهي مهدوي و ظهور حضرت حجت(عج) است، و بخشي که پس از ظهور محقق ميشود و حد اعلاي تمدن اسلامي است. همچنانکه ايشان خطاب به شيعيان ميفرمايند: «شما بايد زمينه را آماده کني، تا آن بزرگوار بتواند بيايد و در آن زمينهي آماده، اقدام فرمايد. از صفر که نميشود شروع کرد! جامعهاي ميتواند پذيراي مهدي موعود ارواحنافداه باشد که در آن آمادگي و قابليت باشد، و الّا مثل انبيا و اولياي طول تاريخ ميشود.»(10/12/68)
با اين توضيح مشخص ميشود که بزرگترين وظيفهي منتظران در دوران غيبت، خودسازي و آمادگي براي ياري حضرت و دنبال کردن اهداف حکومت ايشان از طريق ايجاد «تمدن اسلامي» است.
انتظار در معرض قلب و تحريف
در مراحل شناخت و معرفت به مهدويت بايد به اين نکته کليدي توجه نمود که تمامي حقايق و مفاهيمي متعالي هنگامي که در جايگاه فهم بشري قرار ميگيرند، در معرض تحريف و انحراف قرار دارند. نارساييهاي فهم بشري, تاثير حب و بغضهاي روان آدمي، و در نهايت منافعطلبي و بهرهبرداريهاي خودخواهانه انسان از حقايق, در کنار عناصر بيروني همچون اقدامات دشمنان حقيقت, عوامل اصلي هستند که موجب ميگردد گوهر ناب و پاک حقيقت دچار آفت و آسيب شده و کاربرد اصلي خود را از دست بدهد. مفاهيم و مقولات مقدس که با نوعي پذيرش عقلي - قلبي همراه ميباشند، بيش از ديگر مفاهيم در معرض اين آسيبها قرار دارند که از جمله آنها ميتوان به موضوع "مهدويت" اشاره نمود.
مساله مهدويت که يکي از مفاهيم بنيادي در آموزههاي اسلامي و حتي در مفاهيم همه اديان الهي است, در بستر تاريخ و در قالب اذهان مختلف دستخوش آسيبها و انحرافات مختلفي شده است و گاه حتي به ضد خود تبديل گرديده است. جوان مومن انقلابي در اين ميان تلاش دارد تا از وجود خود را با حقيقت انتظار صيقل بخشد و از قرائتهاي انحرافي فاصله بگيرد. حکيم فرزانه انقلاب اسلامي در اين باره ميفرمايد: «انتظاري كه از آن سخن گفتهاند، فقط نشستن و اشك ريختن نيست؛ انتظار به معناي اين است كه ما بايد خود را براي سربازي امام زمان آماده كنيم. سربازي امام زمان، كار آساني نيست. سربازي منجي بزرگي كه ميخواهد با تمام مراكز قدرت و فساد بينالمللي مبارزه كند، احتياج به خودسازي و آگاهي و روشنبيني دارد. عدّهاي اين اعتقاد را وسيلهاي براي تخدير خود يا ديگران قرار ميدهند؛ اين غلط است. ما نبايد فكر كنيم كه چون امام زمان خواهد آمد و دنيا را پُر از عدل و داد خواهد كرد، امروز وظيفهاي نداريم؛ نه، بعكس، ما امروز وظيفه داريم در آن جهت حركت كنيم تا براي ظهور آن بزرگوار آماده شويم. شنيدهايد، در گذشته كساني كه منتظر بودند، سلاح خود را هميشه همراه داشتند. اين يك عمل نمادين است و بدين معناست كه انسان از لحاظ علمي و فكري و عملي بايد خود را بسازد و در ميدانهاي فعّاليت و مبارزه، آماده به كار باشد.» (30/7/81)