«علی صدری نیا» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
داستان جمهوری اسلامی ایران و دشمنانش را از زوایای گوناگون میشود روایت کرد اما زاویهای که همیشه برای من جذابتر از همه بوده این است که این دشمنانی که به ظاهر امکانات و پول بیشتری از ما در اختیار دارند، دشمنانی که اتاقهای فکر و اتاقهای عملیات متعددی را با تمرکز بر ایران راهاندازی کردهاند، پس چرا نتوانستهاند اهدافشان در مقابل ایران را محقق کنند؟ و چرا تدابیرشان در بسیاری از موارد نتیجه عکس داده است؟! بگذارید نگاهی به چند پرده از داستان این جنگ تاریخی بیندازیم.
پرده اول: وقتی داعشیها از صحنه اسارت حججی عکس و فیلم میگرفتند و منتشر میکردند تصورشان این بود که با این فیلم قدرتنمایی میکنند و نیروهای ایرانی را میترسانند اما نفهمیدند که آن نگاه آخر حججی چطور توانست عزت و اقتدار و مظلومیت را به همه نشان دهد و تمام اقشار ملت را با هر سلیقهای متحد کند؛ و به دست خودشان کاری کردند که همه، حتی آنهایی که دلشان با مدافعان حرم صاف نبود، به احترام آنها بایستند...
داعشیها نفهمیدند دارند به دست خودشان چه کار میکنند...
پرده دوم: آن روز که دشمنان این سرزمین تصمیم گرفتند با فرستادن تروریستهایی، به محل مانور نیروهای مسلح حمله کنند، تا هم اقتدار نیروهای ما را بشکنند و هم مانور تبلیغاتی راه بیندازند که با مردم کاری نداشتهاند و فقط به نیروهای نظامی حمله کردهاند، نتیجهاش چه شد؟ حمله کور آنها زنان و کودکان را هدف گرفت و فضا تبدیل شد به صحنه ایثار و ازخودگذشتگی نیروهای مسلحی که از جان خود میگذشتند و زنان و دختران و کودکان را نجات میدادند؛ آن روز نیروهای مسلح در قلب ملت بیش از پیش جا گرفتند؛ نتیجه برایشان آنقدر مفتضحانه شد که آن گروهکی که در همان دقایق اولیه مسؤولیت حمله را به عهده گرفته بود، ساعتی بعد دوباره بیانیه داد که حمله کار ما نبوده؛ بلکه رسواییاش کمتر شود...
تروریستها و حامیانشان نفهمیدند دارند به دست خودشان چه کار میکنند...
پرده سوم: آمریکایی که بهراحتی میتوانست با امتیاز دادن بعد از برجام، نیروهای غربدوست ایرانی را تقویت کند و دوباره امتیازات بیشتری مثل موشکی و… را طلب کند، طمع کرد و از برجام خارج شد و هم بیرق اعتمادکنندگان به غرب را در گل فروکرد و هم درسی تاریخی به مردم ایران داد که با چه دشمنی طرفیم؛ نتیجه این شد که جان کری گفت به دست خودمان کاری کردیم که هر چه رهبر عالی ایران پیشبینی کرده بود محقق شد؛ نظرسنجیها نشان داد افکار عمومی در ایران دیگر به آمریکا اعتمادی ندارد و کار به جایی کشید که هر روز روحانی و ظریف از خباثت آمریکا برای مردم سخن میگویند و محمود صادقی طرفدار خروج ایران از برجام شده...
آمریکاییها نفهمیدند دارند به دست خودشان چه کار میکنند...
پرده چهارم: آن روز که آمریکاییها و صهیونیستها تصمیم گرفتند سوریه و عراق را به دریایی توفانزده تبدیل کنند و داعش را شکل دادند تا اسرائیل امنیت بیشتری در برابر محور مقاومت داشته باشد، هیچوقت فکر نمیکردند با این تصمیم چند سال بعد نیروهای مقاومت را پشت مرزهایشان ببینند! هیچوقت فکر نمیکردند این تصمیم باعث شود یک جبهه مقاومت بزرگ و کارآزموده از فاطمیون و زینبیون و حزبالله و… تشکیل شود! جبهه مقاومتی که حالا تجربه پیروزی در یک جنگ بزرگ و چندساله و فرسایشی را هم در کارنامه دارد.
دشمنان ایران نفهمیدند دارند به دست خودشان چه کار میکنند...
پرده پنجم: آمریکاییها حتی صبر نکردند که چند ماه بگذرد و دقیقاً در روزهایی که سپاه در مناطق سیلزده مشغول خدمت به مردم بود و همه مردم با تمام وجود خدمت آنان را میدیدند، سپاه را تروریستی اعلام کرد؛ نتیجه اقدامشان وحدت بیش از پیش همه گروهها و جریانات بود؛ تصویر مجلس شورای اسلامی به یادماندنیترین تصویر از جهالت آمریکاییها بود؛ فقط حماقت آنها بود که میتوانست باعث شود منتقدان دیروز سپاه هم لباس سپاه به تن کنند و حامی آن شوند...
آنها باز هم نفهمیدند دارند چه کار میکنند...
پرده آخر: هر روز که میگذرد بیشتر ایمان میآورم که خدا دشمنان ما را از احمقها آفریده! حتی اگر امکانات و طراحیهایشان بسیار باشد!
آنها امروز هم نمیدانند با تحریم #دلار یا فشار برای کاهش فروش #نفت ایران یا محدودیت در فضای مجازی برای شخصیتهای ایرانی، در بلندمدت باعث چه اتفاقاتی علیه خودشان میشوند!
آیندهای نه چندان دور همه چیز را روشن میکند؛ باور کنید آنها باز هم نفهمیدهاند دارند به دست خودشان چه کار میکنند….