صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۴  ، 
شناسه خبر : ۳۱۴۵۶۲
پایگاه بصیرت / سردار یدالله جوانی

«اگر تغییر فرمانده سپاه موجب بازگشت آن نهاد به وظایف قانونی/ ذاتی خود و پایان یافتن دخالت‌هایش در سیاست داخلی و خارجی و نیز اقتصاد و انتخابات شود، باید از آن استقبال کرد. در غیر این صورت مشکلات/ انتقادها همچنان ادامه می‌یابند و میهن و مردم همچنان زیان خواهند دید.»
با تأمل در این توئيت که از آن یکی از محکومان فتنه ۸۸ است، دو نکته القایی دیده می‌شود: ۱ـ سپاه در سال‌های گذشته، از وظایف قانونی و ذاتی‌اش عبور کرده و برخلاف جایگاه و فلسفه وجودی خود، در امر سیاست، اقتصاد و انتخابات دخالت کرده است. ۲ـ سپاه عامل مشکلاتی است که اکنون مردم و کشور با آن مواجه هستند.
نظر به اینکه در روزهای اخیر و به ویژه بعد از اقدام نابخردانه و از سر استیصال آمریکایی‌ها در قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمان‌های تروریستی خود، این نوع القائات در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی تکرار شده، پاسخگویی به آن و تنویر افکار عمومی ضرورت دارد. در این میان، پرسش‌های اصلی آن است که، آیا در دهه‌های گذشته، سپاه خارج از وظایف ذاتی و قانونی‌اش عمل کرده است؟ آیا سپاه عامل مشکلات کشور و زیان دیدن میهن و مردم است؟ آیا سپاه برخلاف قانون و وظایف ذاتی خود، در اقتصاد و سیاست دخالت می‌کند؟ برای پاسخ به این قبیل پرسش‌ها، باید سپاه را از حیث رسالت و فلسفه وجودی، وظایف و مأموریت‌ها، بر اساس اسناد قانونی و بالادستی، مانند ۱ـ قانون اساسی، ۲ـ اساسنامه سپاه مصوب مجلس شورای اسلامی و ۳ـ فرامین، اوامر و تدابیر امام و رهبری شناخت.
کسانی که سپاه را به دخالت در سیاست و اقتصاد و دیگر امور برخلاف وظایف ذاتی‌اش متهم می‌کنند، یا سپاه را نمی‌شناسند یا سپاه را به لحاظ جایگاه و رسالت به درستی می‌شناسند، اما با اهداف و انگیزه‌های سیاسی این قبیل مطالب را مطرح می‌کنند. این افراد، سپاه را یک نیروی صرفاً نظامی معرفی می‌کنند که محل استقرارش، پادگان‌های خارج از شهرها است! از نظر این افراد، پاسداران باید در پادگان‌ها باشند و اگر روزی کشور مورد تهاجم واقع شود، با دشمن بجنگند! آیا سپاه این است؟ اگر سپاه این باشد که می‌شود ارتش و آیا عقلانی است که کشور دو ارتش داشته باشد؟
طبق اسناد بالادستی، سپاه پاسدار انقلاب است. طبق همین اسناد، سپاه کمک‌کننده به عمق‌بخشی به انقلاب و پیش‌روندگی انقلاب است. طبق قانون، سپاه باید از انقلاب اسلامی در هر شرایطی و در برابر هر نوع تهدید با هر نوع ماهیتی پاسداری کند. در چهل سال گذشته، انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و ملت ایران، با هر نوع تهدید، توطئه، فشار، فتنه و دسیسه ممکن و متصور از سوی جبهه استکبار و نظام سلطه مواجه شد.
توطئه‌ها و فشارها در حوزه‌های سخت، نیمه‌سخت و نرم، تماماً با هدف شکست انقلاب اسلامی و فروپاشی جمهوری اسلامی و بازگرداندن سلطه آمریکا بر کشور و ملت ایران طراحی و اجرا شد. از افتخارات سپاه و پاسداران، آن است که در این چهل سال، با کمک مردم در قالب سازمان بسیج، همه این توطئه‌ها، فشارها و فتنه‌ها را خنثی کرده‌اند. اگر سپاه در چهل سال گذشته، غیر از این عمل کرده بود،‌ اکنون نه خبری از انقلاب اسلامی بود و نه نام و نشانی از جمهوری اسلامی وجود ‌داشت. نبود انقلاب و جمهوری اسلامی،‌ یعنی نبود آزادی،‌ استقلال،‌ عزت،‌ کرامت و پیشرفت برای ملت ایران. پایان انقلاب و جمهوری اسلامی،‌ یعنی بازگشت سلطه آمریکا و یک نظام فاسد، ‌دیکتاتور و وابسته در ایران. اگر چنین اتفاقی می‌افتاد، آنگاه باید همگان می‌گفتند اگر سپاه به وظایف قانونی و ذاتی‌اش عمل کرده بود، این‌چنین نمی‌شد. حضرت امام(ره) براساس عمل سپاه فرمودند: «اگر سپاه نبود، ‌کشور هم نبود.» ‌بدون تردید آنچه در این چهل سال، در کارنامه درخشان سپاه ثبت شده،‌ همگی براساس وظایف ذاتی و قانونی بوده است. سپاه با عمل به وظایف قانونی در این چهل سال،‌ از انقلاب اسلامی،‌ جمهوری اسلامی، ‌تمامیت ارضی، ‌استقلال کشور،‌ عزت ملی، امنیت ملی، امنیت داخلی و در یک کلام از منافع ملی پاسداری کرده است. مشکل اصلی آمریکا با سپاه در همین ایستادگی سپاه و عمل بر مبنای رسالت و فلسفه وجودی‌اش است. سپاه از مردم،‌ با مردم و برای مردم است. مردم ایران با انقلاب اسلامی در برابر آمریکا و همه مستکبران ایستادند و این مردم،‌ سپاه را پرچمدار و پیشگام این ایستادگی کردند. سپاه در این چهل سال،‌ حق این پرچمداری را به درستی ادا کرد. آینده سپاه و کارکردها و رویکردهای سپاه در گام دوم،‌ در امتداد گام اول با امتیاز برخورداری از چهل سال تجربه است. به طور قطع سپاه در گام دوم انقلاب و چله دوم، مثل گذشته و تمام قد از انقلاب اسلامی پاسداری خواهد کرد. پاسداری از انقلاب اسلامی،‌ یعنی پاسداری از تمامی فضیلت‌هایی که ملت ایران با هدف تمدن‌سازی اسلامی و رسیدن به حیات طیبه به دنبال آن است. بنابراین باید گفت، ورود سپاه در هر حوزه‌ای اعم از نظامی، ‌امنیتی، ‌سیاسی، اقتصادی،‌ اجتماعی و فرهنگی،‌ به اقتضای شرایط و براساس رسالت و با هدف پاسداری از انقلاب اسلامی انجام می‌شود. این ورودها نه از باب دخالت،‌ بلکه براساس وظیفه و رسالت است. اما در این میان و در حوزه سیاست،‌ عمل سیاسی سپاه از نوع عمل احزاب و جریان‌های سیاسی نیست. سپاه کارکرد حزبی و گروهی نداشته و نخواهد داشت. سپاه در انتخابات مثل احزاب به دنبال معرفی کاندیدا نبوده و نخواهد بود. سپاه در هر صحنه‌ای و عرصه‌ای،‌ پرچمدار گفتمان انقلاب اسلامی و ارزش‌ها بوده، هر چند عده‌ای از این رفتار سپاه تفسیر دیگری داشته‌اند. سپاه نه حزب است و نه تابع احزاب، ‌بلکه سپاه، ‌سپاه است و پاسدار انقلاب اسلامی.

نام:
ایمیل:
نظر: