اگر میخواهیم، به جایگاه واقعی خود در تعاملات جهانی دست یابیم و به یک کشور قدرتمند و مستقل در ابعاد مختلف تبدیل شویم و از رفاه و آسایش و نیز آرامش و آسودگی خاطر دائمی برخوردار شویم، تنها راه در ناامید ساختن دشمن و کار و تلاش مضاعف قابل جستجو است، نه در آنچه که از آن با عنوان مدارا و تعامل و مذاکره به اصطلاح برد- برد – با سلطه گری که حیات ایران و ایرانی را نشانه رفته است- نام برده میشود.
استقلالطلبی و ایستادگی انقلاب اسلامی در برابر استکبار و نظام سلطه از یک سو و کوتاه شدن دست غرب، به ویژه آمریکا از منابع طبیعی و منافع نامشروعشان در ایران از سوی دیگر، سبب شده تا از همان ابتدا این پدیده نوظهور یعنی انقلاب شکوهمند اسلامی در معرض انواع تهدید و تعرض غربیها قرار گیرد.
البته کشمکش بین ایران و غرب تا کنون به نضج نظام اسلامی و کسب آمادگی بیش از پیش انقلاب برای مقابله با جبهه باطل منجر گردیده و دستاوردهای عظیم انقلاب در عرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، علمی و بخصوص نظامی، سناریوهای دشمن در این زمینهها را آشفته و بی اعتبار کرده است.
درست به همین علت، طی چهار دهه گذشته دشمنان نظام اسلامی تمام توان خود را معطوف کرده اند تا از هر ابزار و روشی برای ساقط کردن این حکومت الهی بهره ببرند و یا حداقل مانع از استقلال و خودکفایی بیش از پیش ایران اسلامی بشوند، تا بلکه بتوانند از تعمیم این الگوی موفق جهانی جلوگیری نمایند.
انقلاب اسلامی الگویی است که اثبات کرد میتوان در مقابل ظالمین ایستاد و آنها را منکوب کرد، الگویی که نشان داد، در رقابت با دیگران همچنان امکان کسب و یا احیاء جایگاه از دست رفته کشورها وجود دارد و بدون اتکا به غرب و شرق هم میتوان پرچمداری پیشرفت در زمینههای مختلف را بر دوش گرفت.
الگویی که باعث شد نقشه از نیل تا فرات رژیم اشغالگر قدس نقش بر آب شود و صهیونیستها از اهداف توسعهطلبانه خود صرفنظر نموده و به ادامه حیات در یک محدوده بسیار کوچک، در حصار دیوارهای بتونی که خودشان ساختهاند، اکتفا نمایند.
الگویی که نقشه خاورمیانه بزرگ آمریکاییها را نقش بر آب کرد و موجبات تقویت و توسعه جبهه مقاومت در منطقه و بلکه جهان را فراهم نمود و خود به یکی از تأثیرگذارترین بازیگران مردمی منطقه تبدیل شد.
الگویی که به رغم مواجهه با انواع توطئههای خُرد و کلان مانند؛ تهدید، تخریب، تحریم، ترور و دهها و بلکه صدها توطئه دیگر، همچنان استوار و پایدار برجا مانده و با اقتدار و عزت به ایستادگی خود در برابر ظالمین زمان ادامه میدهد.
حال این شرط انصاف نیست که برخی در داخل لطف و عنایت الهی را به فراموشی بسپارند و خواسته یا ناخواسته با افراد مغرض و خائن و بعضاً افراد جاهل و نادان، همراهی نمایند و در اقدامات خائنانه آنها مانند؛ شایعه پراکنی و دامن زدن به شایعات، بزرگنمایی مشکلات، سیاهنمایی اوضاع کشور، گران فروشی، کم فروشی، احتکار، اختلاس، الگوپذیری از شبکههای تلویزیونی ماهوارهای و پذیرش سبک زندگی فاسد غربی، مشارکت نمایند.
این رفتار ناصواب از سوی مسئولین نیز میتواند اَشکال متفاوتی مانند؛ نشان دادن ضعف و ترس در برابر خواستههای نامشروع دشمن و یا سیاسیکاری، قانونگریزی و اصرار بر اختلاف سلیقههای شخصی باشد که قطعاً آثار مخربتری را در پی دارد، لذا نه تنها مشاهده چنین رفتارهایی از سوی آنها پذیرفتنی نیست، بلکه بخشودنی نیز نخواهد بود و هرگز از ذهن مردم پاک نخواهد شد.
بیشک مشارکت در این گونه اقدامات، نقشی است که میتواند دشمن را در تکمیل قطعات جورچینی (پازلی) که برای ناامید ساختن مردم و به زعم خودش در جهت سرنگونی نظام اسلامی طراحی کرده، کمک کند و باید از دامن زدن به آنها اجتناب نمود.
بنابراین؛ اگر میخواهیم، به جایگاه واقعی خود در تعاملات جهانی دست یابیم و به یک کشور قدرتمند و مستقل در ابعاد مختلف تبدیل شویم و از رفاه و آسایش و نیز آرامش و آسودگی خاطر دائمی برخوردار شویم، تنها راه در ناامید ساختن دشمن و کار و تلاش مضاعف قابل جستجو است، نه در آنچه که از آن با عنوان مدارا و تعامل و مذاکره به اصطلاح برد- برد – با سلطه گری که حیات ایران و ایرانی را نشانه رفته است- نام برده میشود.
کلام آخر اینکه؛ نباید فراموش کنیم که رمز پیروزی برای رسیدن به وضعیت ایدهآل و آرمانی، در مقاومت و ایستادگی و همچنین کار و تلاش بیوقفه در مسیر خودکفایی به منظور تحقق راهبرد بزرگ اقتصاد مقاومتی نهفته است و طبیعتاً در این رهگذر نباید اسیر تبلیغات مسموم دشمن شد.
احمدرضا هدایتی