یادداشت: با روی کارآمدن دولت یازدهم سیاست مذاکره از سوی دولت و دستگاه دیپلماسی با هدف کاستن از دشمنی غرب نسبت به ایران پیگیری شد و پس از کش و قوسهای فراوان برجام میان ایران و گروه 1+5 به امضا رسید که طبق آن طرفها باید به تعهدات خود عمل میکردند؛ اما آمریکا از توافق خارج شد و سه کشور اروپایی نه تنها نسبت تعهد خود هیچ گونه مسئولیتی را پذیرا نشدند؛ بلکه امروز دشمنی خود را با سناریوی جدیدی با عنوان «دزدی دریایی» تعریف کردند. با نگاهی به تیتر رسانههای بینالمللی در چند روز گذشته روشن است که غرب به دنبال تغییر قاعده بازی است؛ به این صورت که اصل موضوع را که تعهداتشان در برجام است، به فراموشی بسپارند و افکار عمومی را به موضوع دیگری سوق دهند. بنابراین در تبیین چرایی وضعیت فعلی توجه به سه نکته حائز اهمیت است؛
1ـ طبق نظریه روابط بینالملل در غرب دو اصل «واقعگرایی» و «آرمانگرایی» مبنای سیاست خارجی کشورها قرار میگیرد. جریان فعلی حاکم در غرب در مواجهه با دیگر کشورها با رویکرد واقعگرایی برخورد میکنند؛ یعنی مذاکره با کشورهای دیگر از سر احترام متقابل به منافع دیگر کشورها صورت نمیگیرد؛ بلکه همواره از موضع قدرت با کشورها برخورد میکنند. رفتار حاکمان غرب با کشورهای جهان سومی به خوبی خوی استکباری غرب و رویکرد واقعگرایی آنها را نشان میدهد. در چنین شرایطی با تجربه بدعهدی و دشمنی آشکار غرب باید طبق سفارش قران کریم خود را قدرتمندتر کنیم تا در مقابل دشمن خود را نبازیم:«وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ الله.»(انفال/ 60)
2ـ سیاستمداران غرب و اتاق فکر آنها، با ایجاد چالشهای مجدد برای کشورمان سعی دارند از ایران امتیاز دیگری بگیرند. فراموش نکنیم اختلاف اصلی ایران با غرب به دلیل پایبند نبودن آنها به تعهداتشان است و ایجاد هر چالش جدیدی تلاش غرب برای به فراموشی سپردن تعهدات برجامی آنهاست.
3ـ به گواه تاریخ هر دولت و ملتی که به غرب اعتماد کرده است، با بدترین دشمنی و خیانت از طرف غرب مواجه شده است. با مروری در تاریخ نمونههای بسیاری از جنایت غرب علیه بشریت را میتوان مشاهده کرد.
خلاصه کلام اینکه نیاز ایران، قدرتمندسازی خود در همه زمینههاست. نیروهای مسلح در این زمینه پیشتازند؛ اما باید بخشهای دیگر به ویژه در عرصههای اقتصادی و صنعتی با جدیت درصدد ارتقای جایگاه کشورمان باشند.