صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

دیدگاه >>  بین الملل >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۳۸  ، 
شناسه خبر : ۳۱۶۶۰۹
برخی از سیاسیون اقدامات ترامپ را نه تنها ناشی از بی برنامگی و دیوانه بودن نمی‌دانند بلکه آن را نمود اجرائی شدن نظریات مطرحی همچون استراتژی جوجیتسویی، بازیگر دیوانه و پارادایم آشوب در علم جامعه شناسی می‌دانند.
پایگاه بصیرت / فرهاد کوچک زاده
از زمانی که ترامپ قدرت را در امریکا برعهده گرفت، برخی از سیاستمداران و تحلیلگران بین المللی با این استدلال که ترامپ همواره حرکات عجیب و غریب از خود نشان می‌دهد، به راحتی دروغ می‌گوید، دمدمی مزاج و خودشیفته است، از او به عنوان یک فرد دیوانه و احمق نام می‌بردند. در این خصوص هافینگتن پست به قلم «رابرت رایش» می‌نویسد: بسیاری از مقامات رسمی واشنگتن، برخی اعضای کنگره و حتی لابی‌گران حزب جمهوری خواه، در اظهارات رسمی و غیررسمی اعلام کردند؛ ترامپ کاملاً «احمق» است.
علاوه بر این، اگر کلمه «idiot» به معنی آدم سفیه و احمق در گوگل سرچ شود، موتور جستجوگر عکس ترامپ را نمایش
می‌دهد.


در داخل کشور نیز برخی به تبعیت از این استدلال که ترامپ فردی دیوانه و احمق است، مواضع ضد و نقیضی اتخاذ می‌کنند. برای مثال سردبیر شرق طی یادداشتی می‌نویسد: «کالیگولا به عنوان دشمن بشریت آرزو داشت تمام مردم روم فقط یک گردن داشته باشند تا او بتواند با یک ضربه تبر آن را قطع کند. ترامپ نیز نشان داد برای خاورمیانه چنین رؤیایی در سر دارد؛ او با اعلام شهر بیت‌المقدس اولین قبله‌گاه مسلمانان به عنوان پایتخت اسرائیل، بمبی دیپلماتیک در روند صلح خاورمیانه منفجر کرد. این تصمیم بوی خون می‌دهد.»
این در حالی است که، بزرگ و مهم شدن ادبیات "ترامپ دیوانه است" توسط برخی رسانه‌های مکتوب داخلی سبب شد تا ترس ناامنی به افکار عمومی جامعه منتقل شود؛ برای مثال، روزنامه اعتماد با تیتر «غرامت مضاعف» می‌نویسد: «باید توجه داشته باشیم که سقوط پهپاد آمریکایی دست تندرو‌ها در دولت ترامپ را تقویت کرده است. در چنین شرایط پرمخاطره‌ای، ضرورت تام دارد که مقامات ما لحن خود را تعدیل کنند و با تکیه بر این برگ برنده مهم، مثلاً از امکان باز کردن درب مذاکره در آینده تحت شرایط سخن بگویند.».
اما برخی از سیاسیون اقدامات ترامپ را نه تنها ناشی از بی برنامگی و دیوانه بودن نمی‌دانند بلکه آن را نمود اجرائی شدن نظریات مطرحی همچون استراتژی جوجیتسویی، بازیگر دیوانه و پارادایم آشوب در علم جامعه شناسی می‌دانند. این افراد اقدامات ترامپ را ادامه دهنده نقشه راه رؤسای پیشین آمریکا می‌دانند؛ بر این اساس ترامپ نه تنها فردی احمق نیست بلکه بر اساس برنامه حرکت می‌کند و هدف او تثبیت بخشیدن قدرت نظامی آمریکا در جهان است. این افراد برای اثبات نظرات خود به سه نظریه اشاره می‌کنند:
۱- استراتژی جوجیتسویی: در این استراتژی سعی می‌شود از نیروی حریف برای ضربه زدن به خود وی استفاده کرد. فرض بر این است که حریف نتواند نیرو و ظرفیت‌های خود را پای کار مبارزه آورد یا در احتمال بدتر بتوان بخشی از نیروی حریف را علیه خود وی به کار گرفت.
۲- دکترین بازیگر دیوانه: اولین رئیس‌جمهوری که استراتژی مرد دیوانه را در پیش گرفت «ریچارد نیکسون» بود که در دهه شصت میلادی با سیاست‌گذاری «هنری کسینجر» چهره‌ای ترسناک از خود نشان داد تا کشور‌های بلوک شرق را در بازی تسلیحات نظامی برای جنگ سرد نگه دارد.
بر این اساس رفتار‌های نامعقول و عصبی ترامپ واقعی نیست، فقط در نقشش فرو رفته است. در این نظریه رئیس جمهور آمریکا سیاستی بدون تسامح، پوپولیستی و سخت‌گیرانه در برابر مخالفان اتخاذ می‌کند. هر بار با موضوع جدید همانند مبارزه با تروریسم، گسترش حقوق بشر و ... در صدد فروش تسلیحات نظامی به کشور‌هایی است که آن‌ها را از یک دشمن فرضی ترسانده است.
۳- پارادایم آشوب: اندیشمندانی مثل ساموئل کوهن، برژینسکی، روزنا و... طرفداران نظریه آشوب هستند. بر اساس این نظریه، روابط قدرت‌های بزرگ براساس عقلانیت راهبردی نیست و عقلانیت راهبردی مربوط به دوران جنگ سرد بود که موازنه‌ای بین قدرت‌های بزرگ وجود داشت؛ لذا دولت ترامپ با تکیه بر اتاق‌های فکر نئومحافظه‌کاران و تئوری‌های برخاسته از این جریان عمل می‌کند. پارادایم ناشی از «نظریه آشوب» هم با تکیه بر گزاره «نظم در بی‌نظمی»، بر عملکرد امروز ترامپ حاکم است.
ترامپ هرگز فرد بی برنامه‌ای نیست بلکه یک بازیگر بی‌نظم در یک نظریه معطوف به بی‌نظمی از نظر پارادایم آشوب است. او اولین رئیس‌جمهور ایالات متحده است که توانست ١١٠ میلیارد دلار اسلحه به ریاض بفروشد و در عین حال اولین رئیس‌جمهوری است که پس از ریاض مستقیم به تل‌آویو می‌رود. می‌توان گفت او در عین حالی که خود را یک سیاست‌مدار بی‌نظم نشان می‌دهد، بازیگر یک برنامه دقیق و برنامه‌ریزی‌شده است که به دنبال یک نظم معنادار است.
در کنار دو دیدگاه فوق، می‌توان به دیدگاه سومی نیز در خصوص رفتار ترامپ مطرح کرد. مقام معظم رهبری در جمله قائلین به این دیدگاه است و می‌فرماید: "بعضی سران آمریکا وانمود می‌کنند دیوانه‌اند که البته من این را قبول ندارم، اما احمق‌های درجه یک هستند. "
پایه و اساس این سخن را باید در دستگاه محاسباتی آمریکا جستجو کرد. تحلیل‌های اشتباه آن‌ها در خصوص مسائل منطقه‌ای و بین الملل سبب می‌شود که هرگز نتوان اعتباری بر اتاق‌های فکر آن‌ها قائل شد.
عدم فهم درست دولتمردان گذشته و امروز امریکا از ماهیت انقلاب اسلامی و خطا‌های فاحش و شکست‌های بی‌شمار آن‌ها از این انقلاب مردمی چهل ساله، سندی بر این ادعا می‌باشد. امروز افکار عمومی جهانی نظاره‌گر نتیجه میدانی آخرین تحلیل احمقانه این سیاسیون است؛ تحلیلی که مدعی بود، نباید بگذاریم "انقلاب آیت الله خمینی" به چهل سالگی برسد! دولتمردان امریکایی و شخص ترامپ با غرق شدن در این تحلیل بی‌پایه، منتظر فروپاشی انقلاب اسلامی نشسته بودند و آنقدر این موضوع را بین خود تکرار کردند که برخی از کشو‌های متحجر منطقه هم باورشان شده بود که انقلاب اسلامی به پایان راهش رسیده است.
هر چند دشمنی چهل ساله آمریکا با ملت ایران ضرباتی بر کشور وارد کرده است، اما باعث اتحاد بیشتر و منسجم‌تر ملت و حرکت در جهت رفع کاستی‌ها نیز شده است؛ به طور مثال آن‌ها با شروع جنگ و تحمیل خسارات مالی و جانی بر ملت، جوانان ایرانی را به سمت خودکفایی در تجهیزات نظامی سوق دادند. امروزه از جهت قدرت نظام،‌ی کشور در جایگاهی قرار دارد که وقتی پهپاد آمریکایی را هدف قرار می‌دهد ترامپ به اصطلاح دیوانه مجبور به قدردانی از ایرانی‌ها شده و می‌نویسد: ایران زمانی که پهپاد آمریکایی را سرنگون کرد با ساقط نکردن هواپیمایی که سرنشین داشت «بسیار هوشمندانه» عمل کرد و ما از این اقدام آن‌ها قدردانی می‌کنیم.
نام:
ایمیل:
نظر: