صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> یادداشت کوتاه
تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۶:۵۸  ، 
شناسه خبر : ۳۱۶۹۵۹
 
بعد از خروج آمریکا از برجام دکتر روحانی اظهار کرد: باید خوشحال باشیم که آمریکا به عنوان موجودی مزاحم در توافق هسته‌ای از آن خارج شد. این اظهار نظر باعث شد تا اکثر روزنامه های اصلاح طلب در تاریخ 19 اردیبهشت 1397 تیترهایی چون: اعتماد «خروج مزاحم از برجام»، شرق« برجام بدون آمریکا»، ایران «برجام بدون مزاحم». از این منطق دفاع کنند.
با وجود اتخاذ سیاست برجام بدون آمریکا از طرف دولت، مروری بر تجارب تاریخی مقطع قبلی مذاکرات هسته ای که اتفاقا آقای روحانی مسئولیت آن را بر عهده داشته، نشان می داد نمی توان به غرب اعتماد کرد. دکتر روحانی در کتاب  «امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای» این موارد بی اعتمادی را چنین بر می شمارد:
1-    عقب‌نشینی در برابر فشار آمریکا پس از توافق بروکسل
2-    تعلل در اجرای توافق پاریس
3-    ناتوانی در جلب موافقت آمریکا برای راه اندازی تاسیسات اصفهان
4-    عدم موافقت اروپا با طرح پیشنهادی ایران درباره راه اندازی تاسیسات اصفهان
5-    تخلف روشن اروپا از تعهداتش در بیانیه تهران
اما گویی باید سیاستی آزموده را مجددا بیازمائیم. سیاست برجام بدون آمریکا باعث شد تا دولت به سمت مذاکره با اروپا گام بردارد و از آن  به عنوان صبر استراتژیک یاد کند؛ این صبر که در واقع عقب‌نشستن و منتظر اروپا ماندن معنا می شود، ناکارآمد بود و بی‌بهره برای ایران؛ زیرا اروپایی ها با مدیریت و وقت کشی زمان هیچ گاه اینستکس را آن طور که در کاغذ وعده دادند، راه نیانداختند و اینک جمهوری اسلامی ایران گام سوم خود را محکم برداشته، روزنامه های اصلاح طلب تیترهای فردای خروج آمریکا از برجام را پس گرفتند و نوشتند:
1-    اروپا متحد آمریکا: آرمان ملی با تیتر« گام سوم ایران با هوشمندی بالا» نوشت: کشورهاي اروپايي ثابت کرده‌اند که تحت تاثير آمريکا قرار دارند. درحقيقت کشورهاي اروپايي همچنان کارشکني مي‌کنند و درصدد هستند که در زمين آمريکا بازي کنند و سياست‌هاي آمريکا را عملياتي کنند. اميدي نمي‌رود که در يک فرآيند زماني کوتاه دو ماهه اتحاديه اروپا به تعهدات خودش عمل کند و ايران ناچار خواهد بود که گام چهارم را با خيز  بالاتري بردارد. درنهايت کشورهاي اروپايي، ايران را ناچار خواهند کرد که به سمت خروج از توافقنامه برجام برود و ناچار شود که مواضعي تند بگيرد و در مقابل آمريکا و اتحاديه اروپا بايستد.
2-    عدم توان اروپا جهت برآورده کردن خواسته های ایران: جمهوری اسلامی با تیتر«پیامدهای گام سوم» نوشت: ناتوانی طرف‌های اروپائی برجام برای عمل به تعهداتشان این است که آنها در برابر فشارهای آمریکا قدرت ایستادگی ندارند. اگر اروپا به‌ویژه سه کشور اروپائی عضو برجام دچار مشکلات داخلی نبودند و امکان وحدت نظر برای آنها فراهم بود، می‌توانستند در برابر فشارهای آمریکا بایستند و به تعهدات خود عمل کنند ولی در وضعیت کنونی این امکان برای آنها وجود ندارد و به همین دلیل نمی‌توانند به تصمیم روشن و مشخصی در زمینه تعهدات برجامی خود در قبال ایران برسند.
نتیجه
مرور مجدد این سیر مختصر و مجمل نشان می دهد که منطق معتقدان به بی اعتمادی کلیت غرب اعم از آمریکا و اروپا در برابر جمهوری اسلامی ایران درست بود. اروپا هم صدا و متحد آمریکا است. هدف آنها از مذاکره با ایران تقسیم کاری است که با آمریکا انجام داده اند. نقش اروپا نگه داشتن ایران در برجام با وعده و وعید است تا آمریکا فشارها را بر ایران بیشتر کند و به زعم خام خود اقتصاد ایران را به مرز نابودی بکشاند. حال چه باید کرد؟ نباید از اروپا انتظار داشت که حداقل تلاش به نفع ایران انجام دهند و سیاست مداران ایران برای حل مشکلات کشور باید به دنبال راهی غیر از اروپا باشند و آن راه، قطعا از داخل و در داخل ایران می گذرد.
 نویسنده: فرهاد کوچک زاده
نام:
ایمیل:
نظر: