پیام های شاهکار عملیاتی یمنی ها
خراسان: دبیرکل حزب ا... لبنان در سال ۲۰۱۵ و با آغاز بحران یمن در سخنرانی به مقامات عربستان هشدار داد این جنگ هیچ دستاوردی جز نابودی عربستان نخواهد داشت و ریاض را سرنگون می کند. موضوعی که امروز با گذشت حدود پنج سال از آغاز جنگ عربستان علیه یمن، شاهد آن هستیم. یمنی ها سامانه پاتریوت و دو سامانه پدافندی دیگر همچون تاد را دور زده و عملیات بزرگ آرامکو را انجام میدهند. در زمین نیز در منطقه نجران دستاوردی پیروزمندانه به دست می آورند که برپایه گزارش ها باید اذعان داشت سه تیپ مکانیزه و پیاده نابود و هزاران نفر به گفته سخنگوی ارتش یمن به اسارت نیروهای مقاومت درآمدند. نکته قابل توجه محل وقوع عملیات بود. این عملیات در خاک عربستان و به تعبیری در عمق بود. از سوی دیگر توان موشکی یمن به جایی رسیده که سامانه های مهم پدافندی قابلیت درگیری موفق با این سامانه را نداشته و موشک ها با دقت بالا به اهداف اصابت می کنند. حتی یمنی که فاقد سیستم منسجم پدافندی بود و در روزهای اول تمام سامانه های برد کوتاه و میان برد یمن آسیب جدی دیده بود، به جایی رسیده که قدرت ساخت سامانه پدافندی و توان درگیری با انواع حملات هوایی در ارتش یمن بومی شد. به عبارت دیگر همان طور که صدام به ایرانی ها جنگیدن را آموخت و ایران به قطب بازدارندگی منطقه ای رسید، یمنی ها نیز با تلاش بن سلمان نه تنها جنگیدن را آموختند بلکه به قدرتی دست یافتند که هیچ گاه از بازیگری موثر در شبه جزیره کنار نخواهند رفت.
جنگ پهپادی و موشکی توسط عربستان یا سانسور یا ایران متهم به انجام عملیات مستقیم می شود. اما عملیات اخیر در خاک عربستان توسط نیروی انسانی یمنی و با هدایت خود یمنی ها و با تجهیزات بومی ارتش یمن صورت گرفت. سه تیپ ویژه ارتش عربستان در منطقه، با دریافت حمایت و مستشاری ارتش آمریکا و سایر کشورهای اروپایی در یک نبرد رو در رو شکست خورد و مجبور به عقب نشینی و تسلیم شد.
این عملیات نشان داد بر خلاف تصویر سازی غیر واقعی عربستان، یگان های نظامی ارتش عربستان فاقد مکانیسم دفاعی موثر هستند و به راحتی شکستمی خورند و این عملیات به هیچ عنوان قابلیت این را ندارد که ایران در آن متهم شود. به عبارت دیگر هیچ ارتباطی میان این عملیات با یگان های ایرانی وجود ندارد و به طور حتم عربستان مجبور است "شکست"را بپذیرد و به قدرت انصارا... اعتراف کند . کما این که پس از این شکست، پیام دفتر پادشاهی عربستان به عراق برای پذیرش واسطه گرایی بغداد میان ریاض و صنعا حاکی از لرزه و فروپاشی اعتماد نظامی مقامات سعودی بر ساختار ارتش این کشور است. مسئله ای که می تواند وجدان خفته مقامات سعودی را بیدار کند و از واقعیت گریزی نسبت به تبعات جنگ یمن و قدرت انصارا... بازدارد.
برجام به مثابه کارگاه غربشناسی
جوان: برجام برای سفره ملت و خالق ایرانی آن -یعنی روحانی- آوردهای نداشت. اما اینکه بگوییم برجام هیچ دستاوردی نداشت نشان از سطحینگری و تکزاویهای دیدن صحنه است. این برجام بود که عطش روشنفکران غربزده ایرانی را برای مذاکره سیراب و آنان را خلع سلاح کرد. برجام بود که چهره کریه امریکا را برای نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی روشن کرد. برجام بود که معادل میلیاردها دلار که جمهوری اسلامی میبایست برای شناساندن چهره امریکا به نسلهای خود خرج رسانه میکرد، مؤثر واقع شد.
برجام بود که نسبت بین اروپا و امریکا را از بعد هویت و استقلال روشن کرد. پس از برجام بود که ملت ما منطق نظام جمهوری اسلامی را واجد حقانیت و دفاع دانست و تابستان داغ امثال بولتون را به پاییز خزان آنها تبدیل کرد. برجام برای حزبالله و برای انقلاب اسلامی دستاوردهای بینظیری داشت و باید از روحانی به خاطر آوردههای او که خودش هم نمیداند چیست، تشکر کنیم. اصلاحطلبان ۳۰ سال اصرار داشتند که میتوانیم با یکپارچه ندیدن غرب، بین امریکا و اروپا شکاف ایجاد کنیم و با اروپاییان کار کنیم.
اشتباه اول دولتمردان ما در حوزه نگرش این است که گمان میکنند با محترم شمردن قواعد، عرف و حقوق بینالملل میتوانند به مقاصد منطقی جمهوری اسلامی ایران برسند. درحالی که طرفهای غربی برای اجرای تعهداتشان نه سازمان ملل میشناسند نه امضا و تعهد خود را. اشکال دوم این است که دولتمردان ما فکر میکنند غرب چند مطالبه مشخص از ما دارد و با دادن آنها میتوانیم به سرمنزل مقصود که رفاه و توسعه است دست یابیم. اکنون باید با همه وجود بفهمند که مشکل غرب با ما بر سر ماهیت/هویت است و هستهای، تروریسم، موشک و... بهانههایی است که در عرف بینالملل با آن دیالوگ میکنند.
فرمول مقام معظم رهبری که همه پیشبینیهایش مانند کشف و شهود به عینیت میپیوندد، الهام غیبی نیست. او از اول معادله مفهومی را کشف کرده است که مشکل غرب با ما بر سر «وجود» و «ماهیت» است نه بر سر «حدود» و «مسئله». اگر دولتمردان ما این مدل را باور کنند نه در عرف بینالملل غرب را باور میکنند و نه منتظر میمانند تا غربیان در مقابل قطعنامههای سازمان ملل کرنش کنند و نه منتظر رفع تحریم میمانند.
عجیب است که حضرت امام ۳۱ سال پیش فرمودهاند: «چه ما بخواهیم و چه نخواهیم استکبار و صهیونیستها در تعقیبمان خواهند بود تا حیثیت مکتبیمان را لکهدار کنند» و ما پس از این مدت هنوز طور دیگری به صحنه مینگریم.
اکنون اروپا تهدید به خروج از برجام کرده است و ما به جرم پایبندی به خلع سلاح هستهای هر روز تحریم میشویم. اگر قرار است ما به قواعد بینالمللی پایبند و تعهدات خود را انجام دهیم تا تحریم شویم، چرا باید در NPT بمانیم و هم چوب را بخوریم و هم پیاز را؟
ماندن یکساله ما با اروپاییان در برجام حکمتآمیز بود تا امثال زیباکلامها ببینند که سگ زرد برادر شغال است، اما اگر اردیبهشت ۱۳۹۷ به همراه امریکا خارج شده بودیم اکنون شیپورهای روشنفکری میگفتند اروپا که اصرار بر ماندن داشت! شما چرا خارج شدید؟ اکنون منطق نظام جمهوری اسلامی ایران مسیر اروپا باوران و امریکاپرستان را مسدود کرده است و موعد مانور نیروهای مؤمن به انقلاب اسلامی علیه قوانین جنگلی حاکم بر جهان است. دولت روحانی برای عزت خویش هم که شده است باید تصمیم سخت بگیرد؛ تصمیمی که خواب را از چشم جهانخواران بگیرد.
وحدت انقلابيون به چه معناست
صبح نو: رهبر انقلاب در سخنرانی جدیدشان بر وحدت نیروهای انقلاب تأکید کردند. در میانه برخی جدالهای کلامی میان نیروهای انقلاب، سخن ایشان نشاندهنده اصالت نیروهای انقلاب برای پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی است. واقعیت این است که بخشی از بدنه انقلابیون منتقد برخی ساختارها و عملکردها بوده و دیدگاههای خود را در صورتهای گوناگون عملی کردهاند و بخشهای رسمی نظام هم باتوجهبه محدودیتها و مشکلات، استدلالهایی دارند و پاسخهایی برای این انتقادها. در چنین شرایطی سخن رهبری میتواند گره از این جدالها بگشاید و راهکاری برای غلبه بر این اختلافها باشد. واقعیت این است که هر دو گروه متعلق به نظام و سرباز انقلاب و رهبری هستند. واقعیت دیگر، آرایش جبهه ضدانقلاب و تلاش آنها برای مشروعیتزدایی از مبانی انقلاب است. باتوجهبه این واقعیت، گفتوگوی احسن، متین و موقر میتواند بهعنوان راهکاری برای وحدت، مدنظر قرار گیرد. تبدیلشدن این جدالها به گفتوگوی دوستانه، باطلکننده تلقی دشمنی و اختلاف در میان نیروهای انقلاب است. این گفتوگوها درنهایت هم به اصلاح ساختار منجر میشود و هم به استفاده از جوانان در بخشهای مختلف کشور. درعینحال، جوانان انقلابی را هم با مشکلات اجرایی و محدودیتها آشنا میکند. حاصل کار تبدیل اختلافنظر به تغییر در روند اداره کشور بهنفع ارزشهای انقلاب خواهد بود. نکته اصلی برای نیروهای انقلاب وحدتی است که از توازن میان آرمانگرایی و واقعبینی میگذرد.
حسین شریعتمداری در گفتوگو با فارس: باید از ترامپ خواست که بازهم نارگیل بیندازد!
باید از ترامپ خواست که بازهم نارگیل بیندازد!
فارس: «حسین شریعتمداری» در پاسخ به خبرنگار فارس درباره تصمیم اخیر ترامپ که ورود مقامات ارشد ایران و وابستگان آنها را به آمریکا ممنوع کرده است، گفت: ترامپ بی آن که بخواهد و یا بداند، با این تصمیم خود گام بزرگی به نفع جمهوری اسلامی ایران برداشته است و توضیح داد که ورود مقامات ارشد کشورمان به آمریکا اگر برای شرکت در جلسات سازمان ملل باشد که به تصمیم اخیر ترامپ مربوط نمی شود و ساز و کار جداگانه ای دارد و چنانچه این مقامات و یا بستگان آنها برای تفریح و یا اقامت قصد سفر به آمریکا را داشته باشند همان بهتر که ورودشان ممنوع باشد.
مخصوصا حضور وابستگان این مقامات در آمریکا یکی از پدیده های خسارت باری است که با آن روبرو هستیم و حالا که مسئولان خودمان تا کنون برای پیشگیری از آن اقدامی نکرده اند، ممنوعیت ورود آنان از سوی ترامپ را باید یک امتیاز به نفع جمهوری اسلامی تلقی کرد.
در آموزه های اسلام عزیز آمده است که گاه خدای مهربان دین خود را بوسیله یک شخص فاسد و فاسق تائید می فرماید که تصمیم اخیر ترامپ را می توان یکی از همان نمونه ها دانست. شما می دانید که بومیان آفریقا برای چیدن نارگیل با دو مشکل اساسی روبرو هستند؛ اول، بالا رفتن از درخت نارگیل که خیلی سخت و پُر زحمت است و دوم که از آن سخت تر و دشوار تر است ، حضور تقریباً دائمی میمون ها بر فراز درخت های نارگیل است که معمولا دردسرسازند. بومیان آفریقایی این دو مشکل را با مراجعه به «عقل»خود و «حماقت» میمون ها حل کرده اند. آنها با پرتاب سنگ به طرف میمون ها می کوشند تا آنها را عصبانی کنند و میمون های به خشم آمده نارگیل ها را از درخت چیده و به سوی بومیان پرتاب می کنند. تصور میمون ها آن است که به جنگ بومیان برخاسته اند و حال آن که، با چیدن نارگیل ها و پرتاب آن به سوی بومیان، خواسته آنان را برآورده میکنند. آقای ترامپ با این تصمیم احمقانه خود دقیقاً نقش همان میمون ها را بازی کرده است و باید از ایشان خواست که بازهم نارگیل بیندازد!
مکر ماکرون
کیهان: پس از نقض عهد و بیعملی اروپا، دولت در راستای اقدام متقابل، با ضربالاجلهای 60 روزه به اروپا، کاهش تعهدات برجامی خود را آغاز کرد اما دولتمردان بارها تأکید میکردند که مهلتهای 60 روزه ایران، تا اطلاع ثانوی ادامه داشته و مذاکرات نیز متوقف نمیشود و ایران با دریافت کوچکترین پالس از طرف مقابل، تمام اقدامات ضربالاجلی خود را بازمیگرداند! در همین حال اروپاییها که بدهکارهای برجاماند، با گستاخی ژست طلبکار گرفته و به ایران خرده گرفتند که چرا تعهدات خود را کاهش داده است!
ماکرون، رئیس جمهور فرانسه نیز برای جلوگیری از گامهای ایران در پاسخ به بیعملی اروپا، به تکاپو افتاد. وی امانوئل بُن، مشاور دیپلماتیک خود را به تهران فرستاد. ماکرون همچنین، پس از اعلام ورود ایران به گام دوم کاهش تعهدات برجامی با روحانی تلفنی گفتوگو کرد. در خلال گفتوگوهای مقامات ایران و فرانسه، طرح کلاهبردارانه «فریز در برابر فریز» مطرح شد که بر اساس آن، باید ایران کاهش تعهدات برجامی خود را متوقف میکرد و در مقابل، آمریکا هم برخی معافیتهای نفتی ایران را بهصورت موقت دوباره احیا میکرد تا مذاکرات با ایران به جریان بیفتد. بعد از ناکام ماندن این طرح، فرانسه ایده قرار گرفتن ۱۵ میلیارد دلار نقدینگی در اینستکس را روی میز گذاشت که بر پایه آن، ایران میبایست در زمینه بند موسوم غروب برجام، توان موشکی و فعالیت منطقهای گفتوگو کند. فرانسه همچنین از ایران خواسته بود، در صورت پذیرفتن این پیشنهاد تعهدات برجامی اش را به نقطه آغاز بازگرداند. فرانسه سپس در ظاهر- ضمن تأکید بر برجام منطقهای- بخش موشکی را از بسته پیشنهادی حذف کرده، و این حیلهگری با ذوقزدگی رسانههای زنجیرهای مواجه شد.