آن چیزی که باعث عقب راندن اسرائیلی ها از این پیشرفت های توسعه طلبانه می شود فقط «مقاومت» است. چون اسرائیلی ها در بیشتر مسائل امتیازهایی در اختیار دارند و برای پیشبرد اهداف خود از هر ابزار و وسیله ای استفاده خواهند کرد. اسرائیلی ها زمانی عقب نشینی خواهند کرد که زور طرف مقابل به آنها بچربد. در مجموع می توان گفت دیپلماسی منطقه ای جمهوری اسلامی باید حمایت از مقاومت منطقه ای و حمایت از مقاومت فلسطین را با قدرت ادامه دهد.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا اخیرا از طرح خود موسوم به «معامله قرن» رونمایی کرد. طرحی که برای از بین بردن فلسطین در منطقه مطرح شده است. مشخص است که ترامپ و نتانیاهو در شرایطی که با بحرانها و گرفتاریهای بسیاری روبرو هستند با طرح معامله قرن برای رهایی خود از تنگنا تلاش میکنند. در همین رابطه خبرنگار بین الملل پایگاه بصیرت گفت وگویی را با سلمان رضوی، کارشناس مسائل فلسطین و رژیم صهیونیستی ترتیب داده است.
بصیرت: معامله قرن اولین طرح آمریکایی ها برای مناقشه فلسطین نیست. به نظر شما طرح ترامپ با طرح های پیشین چه تفاوتی دارد؟
بهطور کلی طرح معامله قرن ترامپ یک محور کلیدی و یک هدف غایی را دنبال میکند و آن هم پیاده کردن بخش اصلی پروژه صهیونیزم در فلسطین یعنی اشغال کل فلسطین تاریخی است. به نوعی فلسطین باید از تمام آرمان های خود دست بردارد و حاکمیت رژیم صهیونیستی بر خاک خود را به رسمیت بشناسد. به هر حال، مهم ترین تفاوت های های معامله قرن با طرح های پیشین صلح خاورمیانه عبارتاند از:
1- بازگشت آوارگان؛ بحث بازگشت آوارگان بدون پرداخت غرامت به آنها در این طرح آمده است. یعنی در این طرح ترامپ سعی دارد با فریب دادن مردم فلسطین و امید دادن به بازگشت یعنی به تدریج دولت آینده فلسطین می تواند بازگشت بخش کوچکی از مردم فلسطین به سرزمین اجدادی خود را داشته باشد که تقریبا این طرح منتفی است.
2- قدس؛ به دلیل اینکه راه حل طرح های قبلی مبتنی بر راه حل دو دولتی بوده یعنی بخش قدس شرقی به عنوان اراضی اشغالی 67 مورد ملاحظه قرار می گیرد از این رو قدس به عنوان «پایتخت یکپارچه اسرائیل» به رسمیت شناخته می شود. و با طرح این موضوع عملا مردم فلسطین اقدام اسرائیل که هم بر خلاف آرمان های فلسطین و هم بر خلاف قطعنامه های سازمان ملل است را باید بپذیرند.
3- دولت مستقل فلسطین؛ نقشه ای که در طرح معامله قرن منتشر شده بیان می کند که کرانه باختری حدود 30 قسمت تقسیم شده است. در واقع در معامله قرن فلسطین جدید به صورت جزیره جزیره خواهد بود که از طریق پل ها و تونل ها به یکدیگر مرتبط می شوند. در نتیجه شهرک های رژیم صهیونیستی اصل طرح قرار گرفته و مناطق فلسطینی نشین فرع می باشد.
4- مورد بعدی بحث شهرک ها است؛ در این طرح به طور کامل گفته شده شهرک هایی که با بخشی از اراضی رژیم صهیونیستی ارتباط دارند، اسرائیلی ها مختار هستند در آن شهرک ها حضور داشته باشند. این شهرک ها غیر از شهرک هایی است که در کرانه باختری و در مناطقی که در حال حاضر رژیم صهیونیستی (بعد از سال ۱۹۶۷) به خود ملحق کرده می باشد.
5- یکی از موضوعات جنجالی و پربحث نتانیاهو در تلاش برای الحاق غور اردن به اراضی اشغالی اسرائیل است. در واقع رژیم صهیونیستی یک منطقه ای را در شرق کرانه باختری از بالا تا پایین به موازات مرز رود اردن از بحرالمیت از کرانه باختری جدا کرده و به اراضی 48 ملحق می کند. این بند یکی از درخواست های جدیدی است که در طرح های قبلی به آن اشاره نشده است.
6- یکی دیگر از بندهای معامله قرن، عادی سازی رابطه کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی را مطرح می کند.
7- تجاری بودن اسم معامله قرن، یعنی اصطلاح تجاری بر روی یک طرح سیاسی قرار دادن. در این باره ترامپ تاجر مسلک فکر می کند می تواند در این مورد معامله کند به این شکل که فلسطینی ها با یک وعده نسیه اقتصادی که مثلا طی بازه زمانی 10 ساله حدود 50 میلیارد دلار در کشورهای فلسطین، اردن، مصر و لبنان سرمایه گذاری شود. از این مبلغ حدود 28 میلیارد دلار در فلسطین سرمایه گذاری می شود تا فلسطینی ها به ترتیب از قدس، مسئله آوارگان، دولت مستقل فلسطینی و همچنین کرانه باختری چشم پوشی کنند.
بصیرت: چرا آمریکا و رژیم صهیونیستی این زمان را برای رونمایی از طرح خود انتخاب کردند؟
مشخص است که ترامپ و نتانیاهو در شرایطی که با بحرانها و گرفتاریهای بسیاری روبرو هستند با طرح معامله قرن برای رهایی خود از تنگنا تلاش میکنند. هدف از این همزمانی برای رونمایی از طرح معامله قرن به سه عامل مربوط است؛
1- آمریکا و شخص ترامپ: ترامپ با مطرح کردن طرح معامله قرن در این بازه زمانی به دنبال سرپوش گذاشتن بر مسیر محاکمه خود در رابطه با دستور ترور حاج قاسم سلیمانی در مقابل افکار عمومی داخلی است. ترامپ بعد از شهادت سردار سلیمانی سعی می کرد از این قضیه به اهداف سیاسی خود از جمله مسائل انتخاباتی خود استفاده کند و اینکه بتواند از قضیه استیضاح خود تا حدی فرار کند. ولی دستور ترور شهید حاج قاسم سلیمانی به ضرر او تمام شد.
2- امتیازی برای نتانیاهو؛ برگزاری بدون نتیجه سه دوره انتخابات ریاست جمهوری رژیم صهیونیستی در سال جاری که معلوم می شود ترامپ با طرح معامله قرن در این بازه زمانی، فرصت خوبی به نتانیاهو می دهد تا رهبری خود را در برابر اسرائیلی ها، به عنوان یک رهبر سیاسی که می تواند امنیت در برابر تهدیدات را برایشان فراهم کند، تثبیت نماید، بقای اسرائیل را ضمانت کرده و به آنچه می
خواهد بدون هیچ امتیاز دهی دست یابد. علاوه بر اینکه معامله قرن، فرصت بزرگی برای پیروزی نتانیاهو و حزب لیکود در انتخابات فراهم کرده، تشکیل دولت او را آسان می کند و وی را از شبح محاکمه به اتهام فساد، می رهاند. بنابراین، مساله تنها منحصر به حمایت ترامپ از نتانیاهو نمی شود؛ بلکه وی نقش مهمی در راه اندازی مسیر تشکیل دولت اسرائیل، ایفا کرد.
3- عامل سوم شرایط تقریبا خفت بار کشورهای عربی است که هیچ اعتراض و مخالفت جدی در قبال این طرح نداشته اند.
بصیرت: به نظر شما این طرح و دعوت فلسطینیان به میز مذاکره با چماق و هویج از سوی آمریکا، چه نکات و درس هایی برای دیپلماسی کشور ما دارد؟
طرح معامله قرن می تواند در دو بٌعد برای دیپلماسی کشور تاثیرگذار باشد:
1- الگوهای رفتاری در قبال مذاکره با آمریکا و اروپا 2- تعامل منطقه ای
بُعد اول الگوهای رفتاری جمهوری اسلامی در قبال تجربه مذاکره برجام با کشورهای آمریکا و اروپا می باشد. در تجربه برجام مشخص می شود نباید به طرف مقابل خود تعهدی بدهیم به دلیل اینکه آنها به تعهدهای خود پایبند نیستند. اگر به هر دلیلی تعهدی داده شود الزامی است همسطح و همزمان باشد یعنی به همان نسبتی که تعهد می دهیم طرف مقابل به تعهدات خود احترام بگذارد.
بُعد دوم دیپلماسی منطقه جمهوری اسلامی است. آن چیزی که باعث عقب راندن اسرائیلی ها از این پیشرفت های توسعه طلبانه می شود «مقاومت» است. چون اسرائیلی ها در بیشتر مسائل امتیازهایی در اختیار دارند و برای پیشبرد اهداف خود از هر ابزار و وسیله ای استفاده خواهند کرد. اسرائیلی ها زمانی عقب نشینی خواهند کرد به اصطلاح زور طرف مقابل به آنها بچربد. در مجموع می توان گفت دیپلماسی منطقه ای ما باید حمایت از مقاومت منطقه ای و حمایت از مقاومت فلسطین را با قدرت ادامه دهد.
گفتگو از وحید قاسمی