«کووید 19» مدتی است راه تنفس بشر را در سطح وسیع جهانی با مشکل روبرو کرده است؛ این ویروس نیز به مانند سایر ویروس های تهدیدگرِ سلامت انسان، به طرز ویژه ای نیازمند بدن میزبان خود برای فعالیت و ادامه حیات است که در صورت پیدا نکردن میزبان برای زنده ماندن در محیط خارج از بدن انسان در یک مدت زمان معین از بین می رود. پس با این توصیف بدن ما انسان ها هم به عنوان میزبانان و هم ناقلان این مهمان ناخوانده، تنها وسیله برای فعالیت و انتقال این ویروس محسوب می گردند.
در واقع کرونا بواسطه سطح گسترش جهانی آن، یک تهدید برای حیات بشر و بهداشت جهانی به شمار می رود. چرا که ما انسان ها حاملان بی خبر و سربازان مرئیِ در محیطِ این ویروس کشنده هستیم، به طوری که هم مبتلایان به کرونا و هم افراد در معرض ابتلا به آن، این روزها با ترسِ روزمرگی شده از کرونا و امید به یافتن پادزهر و واکسن درمان آن چشم انتظار آینده و روزهای امید بخش در جهت ادامه مسیر پر فراز و نشیب زندگی هستند؛ در کشور ما نیز وضعیت ترس، امید و شایعات پیرامون کرونا به همان شدت و با همان حساسیت ویژه ای است که دیگر نقاط درگیر با این ویروس در جهان با آن روبرو هستند.
با این حال درباره توصیه های بهداشتی سلامت و پیشگیرانه از سرایت ویروس کرونا این روزها اخبار و اطلاعات فراوانی ارائه شده است که پرداختن به آن اطاله کلام است؛ پس نه تنها ضرورتی برای پرداختن بیشتر به آن وجود ندارد، بلکه اشارات بیشتر به این ویروس و تهدیدات آن نیز در تخصص نگارنده نمی باشد؛ از این رو این نوشتار درصدد است با یک نگاه دیگر موضوع کرونا و تهدیدات و حواشی آن را به مثابه یک امر سیاسی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. در واقع منظور از امر سیاسی آن است که موضوع سیاست جامع و مانع گردد و مبنای تمایز و شناخت اصول سیاسی متکی بر سیاست و قدرت سیاسی قرار گیرد و از اصول اخلاقی و ... فاصله بگیرد. پس در ذیل بررسی کرونا و شایع شدن آن در کشور در قالب یک امر سیاسی باید مراحلی را با توجه به تأثیرات اخباری آن (دوران پیشا کرونا)، توصیه های هشداری در جهت پیشگیری از ابتلائات انسانی به آن(دوران تسلط محیطی کرونا) و دوران عادت به پیشگیری عمومی و عبور از ماهیت اپیدمیک و خطرزای آن(پسا کرونا) مورد توجه قرار داد که در این یادداشت به دنبال بررسی آن خواهیم بود.
1- در رابطه با دوران «پیشا کرونا» در کشور براساس منابع و داده های اطلاعاتی که وجود دارد میزان شناخت و آگاهی آحاد جامعه به این ویروس تنها در حدود اخباری بود که در منابع رسانه ای، عمدتاً رسانه ملی اطلاع رسانی می شد. به عبارت دیگر این که در محدوده زمانی مربوط که ما در این یادداشت از آن با نام دوران «پیشا کرونا» در کشور یاد می کنیم، منظور دوره ای است که نه توجه، نه دغدغه و نه اهمیتی برای توجه به آن در نزد افراد جامعه وجود دارد. واقعیت این است که این ویروس در اتمسفر این دوره در نزد جامعه ما ویروسی بود که در حدود مرزهای چین در استان ووهان محدود می شد و با این توجیهات عمومی که کرونا یا به جامعه ما نمیرسد و یا زمانی می رسد که دیگر یک بیماری ویروسی حاد نیست، نگرانی هایی درباره آن وجود نداشت و به تبع آن از چنان قدرت مرئی و نامرئی برخورار نبود تا قادر باشد خللی در زیست فردی، اجتماعی، اقتصادی – معیشتی مردم وارد کند و مردم به طور روزمره و با یک روال معمول، امور مرتبط با زندگی در ابعاد مختلف را رتق و فتق می کردند. در یک نگاه جامع، دوران «پیشا کرونا» برای جامعه ما دوران حصار کشی های تخیلی و توهمی از وجود این ویروس در کشورمان بود و کسی حتی لحظه ای ولو اندک به آن فکر نمی کرد و آن را جدی نمی گرفت چرا که همگان خود را از آن مصون می پنداشتند.
2- با شناسایی نخستین افراد مبتلا به ویروس کشنده و ناشناخته کرونا، ترس از ابتلا به آن دامن جامعه را گرفت. فوبیای کرونا آنقدر در این مقطع در درون جامعه نضج پیدا کرده است که به نظر می رسد از خود ویروس کرونا خطرناک تر و کشنده تر شده باشد. اگرچه در دوره تسلط بی چون و چرای ویروس کرونا بر ذهن و عمل مردم، دستگاه های اطلاع رسانی و نهادهای ذیربط با شدت و تکرار وسواس گونه ای به تشریح ضوابط بهداشتی و رعایت آن از جانب مردم از یکسو و تجویز نسخه اجباری خانه نشینی برای پیشگیری از ابتلا از سوی دیگر تأکید می کنند اما با این وجود سوژه های توصیه ای با هدف پیشگیری و زودودن علائم ترس دیوانه وار که بیش از عمل به علائم و عملکردهای بهداشتی، ذهن مردم را به خود درگیر کرده است، از شکل سازماندهی آن خارج شده و به عرصه های صنفی، تبلیغاتی و سرگرمی در صفحات اجتماعی کشیده شده است. اگرچه بازنمایی این اتفاقات تفننی در راستای امیدبخشی اجتماعی و دور کردن جامعه از کرونا هراسی بوده است و کمپین هایی با عناوین مبارزه با کرونا در قالب رقص و پایکوبی و سایر اعمال نابهنجار اجتماعی نیز نمود عینی پیدا کرده است اما نکته جالب توجه در این باره ورای هرگونه پیشداوری ها این است که نمود رفتارهای هویت یافته از این موضوع در بستر مبارزه با کرونا، یک برش تاریخی می تواند باشد که جامعه را در غیاب التزامات قانونی و نهادهای نظارتی به سمت سکولاریزاسیون سوق دهد. موضوعی که در شرایط عادی زیست اجتماعی – اداری – فرهنگی و ... نه تنها ممکن نبود بلکه به زمان و هزینه های فراوان برای عملیاتی شدن نیازمند بود. پس «دوران موسوم به کرونا» در جامعه ما با ماهیت چندگانه کروناهراسی عمومی، ابزارگرایی و تقلیل گرایی از هویت تعریفی در نظام سیاسی و زیر مجموعه های آن در عرصه های اجتماعی، فرهنگی - بوروکراتیکی همراه بوده است که می تواند در آینده عواقب جبران ناپذیری به همراه داشته باشد.
3- دوران «پسا کرونا» از حیث اصطلاحی در سیر سلسله سه گانهِ دنباله دار دو دوره مذکور، بویژه دوره دوم معنا پیدا می کند؛ در واقع دوران «پسا کرونا» ماهیتاً و از حیث وجودی به دوره ای اطلاق می شود که با رعایت درست و دقیق توصیه های بهداشتی و احراز سلامت جمعی توسط متولیان، در روزهای پس از عبور و فائق آمدن بر کرونا اتفاق می افتد؛ با این حال به نظر می رسد که ایام این دوره از حیث مشکل زایی و چالش زایی برای ساختار سیاسی – اجتماعی - فرهنگی به مراتب سخت از ایامی باشد که از آن با نام «دوره کرونا» نام بردیم. چرا که از یک سو آسیب های موجود و حاصل شده از پیامدهای روند امنیتی سازی شده کرونا و شاخص های مرتبط با موضوع امنیتی سازی مانند خلق عدم اعتماد اجتماعی به متولیان امر، تصورات مبتنی بر سوء مدیریت و زمینه های تنش اجتماعی که ماحصل دوره شیوع ویروس کرونا بود، شکل گرفته و یا تقویت شده اند و هم فرهنگ شکل گرفته از روندهای عرفی گرا(سکولاریته) از سوی دیگر، چالش های بس مهمی خواهند بود که می تواند مردم و حاکمیت را در یک وضعیت تقابل از پذیرش و ارائه ارزش ها، با تأکید بر مشروعیت زایی و مقبول واقع شدن دو سویه، در برابر هم قرار دهد. بطوری که نگاه ها به مطالبات و خواست های دو سوی جامعه و حاکمیت احتمالاً در این دوره در قالب امتیازدهی ها با شاخص های امتیاز گرفتن یا امتیاز دادن همراه خواهد بود که مطمئناً هزینه بر خواهد بود که نتیجه درگیری محیطی بدنه اجتماعی و انسانی جامعه با ویروس کرونا در مقطع حضور ترس آلود از آن بود.
در مجموع باید توجه کرد همان گونه که این سه دوره به صورت پیوسته و زنجیره ای به هم ربط پیدا می کنند، در زمینه های چالشی نیز هر گونه اتفاقی به طور معمول به این سه دوره گذار مرتبط خواهد بود. بنابراین کنش های شکل گرفته از شرایط موجود مطمئناً واکنش هایی را در آینده می تواند به همراه داشته باشد که عمدتاً سلبی خواهد بود. از این رو جلوگیری از شیوع صدمات و آسیبهای کرونایی بر پیکره اجتماع و کاهش تنشهای اجتماعی، هوشیاری بیش از پیش سیاستگذارن در عرصه های فرهنگی – اجتماعی و اقتصادی را می طلبد.
مصطفی مطهری