صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

دیدگاه >>  بین الملل >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۷:۰۲  ، 
شناسه خبر : ۳۲۲۹۹۲
برخی در کابل که درک عمیقی از سیاست و دیپلماسی ندارند و یا در محاسبه‌گری و تشخیص اولویت‌های سیاست خارجی دچار اشتباه شده‌اند، حواسشان باشد طنابی که توسط سعودی‌ها و آمریکا در منطقه آویزان است هرکسی که بدان آویخته شود را به قعر چاه می برد.
پایگاه بصیرت / حمید خوش‌آیند
سیاست‌های اخیر ایران‌ستیزانه اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان که از نظر روان‌شناسی شخصیتی معروف است که «از هر آنچه به فارس و فارس‌زبان‌ها مربوط شود نفرت عجیبی دارد» و در کنار آن جولان هدفمند ایران‌هراسی و هتاکی جوانان هیجان‌زده افغانستانی بر علیه ایران در شبکه‌های اجتماعی که از منابع کاملاً مشخصی تغذیه می‌شوند، مسئله‌ای است که از چند هفته گذشته شدت گرفته است و تداون آن نمی‌تواند فرجام خوشی برای دولتمردان افغانستانی در پی داشته باشد و موجب تیره شدن روابط حسنه جمهوری اسلامی با آن خواهد شد.
البته دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران آنقدر بزرگ‌منش، فهمیده و انسان دوست هستند که خط تخریبی شکل گرفته را تحت هر شرایطی به اتباع افغانستانی که در ایران زندگی می‌کنند و همانند شهروندان ایرانی از همه نوع خدمات و امکانات اجتماعی- که در دنیا برای مهاجران بی‌نظیر است- برخوردارند، ربط نمی‌دهند. همچنین میلیون‌ها برادر و خواهر افغانستانی، حمایت‌ها، پذیرش و اسکان آنان توسط ایران در اوج درگیری‌ها و ناامنی‌های کشورشان در جنگ‌های خونین حمله امریکا به این کشور و قبل و بعد از آن را نیز هرگز فراموش نخواهند کرد، به طوری که امروز از هر برادر و خواهر افغانستانی که پرسیده می‌شود در کجای این کره خاکی غیر از کشورشان بیشترین احساس امنیت و راحتی را دارند، بی‌درنگ اسم ایران را بر زبان جاری می‌کنند؛ لذا روابط ایران و افغانستان برخلاف تصورات بعضاً ناشیانه و رایجی که در کابل وجود دارد، ناشی از پیوند‌های عمیق تاریخی و فرهنگی و اشتراکات ریشه‌دار تمدنی و اسلامی است، به طوری که آنچه مهاجران افغانستانی را در ایران به آغوش کشیده و بیشترین امکانات را در اختیار آنان قرار داده است، احساسات انسان‌دوستانه و اسلامی است. درست است که این موضوع ربطی به طبقه حاکمه در افغانستان ندارد، اما به هر حال نکته‌ای است که باید در اتخاذ مواضع و سیاست‌های اعلامی و اعمالی در افغانستان مورد توجه جدی دولتمردان این کشور قرار گیرد و جامعه افغانستان نسبت به آن حساسیت نشان دهد.
دولت افغانستان به ویژه دست‌اندرکاران دیپلماسی و دستگاه سیاست خارجی این کشور باید توجه داشته باشند که در معادلات منطقه‌ای به «ابزار بازی» بازیگرانی که سیاست‌هایشان در طول سال‌های اخیر جز تخریب ثبات و امنیت و ایجاد شرایط نسبتاً آنومیک و آنارشیک در منطقه به بار نیاورده است، تبدیل نشوند. عده‌ای در داخل دولت و متأسفانه در رأس دولت افغانستان، تصور می‌کنند با الهام از حکام سعودی و آمریکایی، از طریق ایران‌ستیزی یا تعریف ایران به عنوان یک دشمن خارجی می‌توان به شکوفایی و ائتلاف با سعودی‌ها و مرتجعین عرب و آمریکا که بزرگ‌ترین قاتل مردم افغانستان است، دست یافت. اما تاریخ این سرزمین نشان داده است که با از دست دادن اتحاد و همزیستی با ایران، نه از درد‌ها و رنج‌های افغانستان خواهد کاست و نه ریاض و یا واشنگتن کابل را به عنوان متحد استراتژیک خود خواهند پذیرفت.
اینکه دولت افغانستان غرق شدن اتباع افغانستان در مرز با ایران و همچنین حادثه سوختن خودروی مهاجران افغانستانی در یزد را به مسئله‌ای برای انحراف افکار عمومی افغانستان از مشکلات واقعی این کشور و همچنین به وسیله‌ای برای دلجویی از ترامپ و خوش‌خدمتی به دربار سعودی تبدیل ساخته و عملاً وارد یک بازی ناخواسته سیاسی شده است، در صورت استمرار می‌تواند عواقب ناخوشایندی برای دولت اشرف غنی آن هم در شرایط امروز افغانستان داشته باشد. ایران بازیگر قدرتمندی در منطقه است. جمهوری اسلامی نشان داده است که در هر شرایطی متحدان و دوستان خود را در هر نقطه از جهان که باشند در سختی و دشواری‌ها تنها نمی‌گذارد و آن‌ها را به حال خود رها نمی‌کند، برخلاف آمریکا و عربستان که حتی به دوستان و متحدان خود به عنوان «ابزار» و یک «برگ بازی» نگاه می‌کنند و، چون عمر مفید آن‌ها به سر آید، به راحتی قربانی منافع خود می‌کنند.
در تمام این سال‌ها ایران تنها کشوری بوده است که واقعاً در مشکلات و سختی‌ها در کنار افغانستان بوده است و از هر تلاشی برای کاستن از تنش‌های سیاسی و ناامنی در این کشور دریغ نداشته است. حضور بالغ بر ۳ میلیون نفر اتباع افغانستانی در ایران که همانند شهروندان ایرانی از حق آموزش، ازدواج، اسکان، اشتغال و ... برخوردارند، دلیل روشنی بر این ادعاست.
در پایان باید تأکید نمود، برخی در کابل که درک عمیقی از سیاست و دیپلماسی ندارند و یا در محاسبه‌گری و تشخیص اولویت‌های سیاست خارجی دچار اشتباه شده‌اند، حواسشان باشد طنابی که توسط سعودی‌ها و آمریکا در منطقه آویزان است هرکسی که بدان آویخته شود را به قعر چاه می‌برد.
نام:
ایمیل:
نظر: