صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۹  ، 
شناسه خبر : ۳۲۳۳۱۵


نامه سرگشاده‌ای که اخیرا آقای موسوی‌خوئینی‌ها، عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز و همچنین یکی از عناصر برجسته، کلیدی و از پشت‌صحنه‌های جبهه و جریان اصلاحات به رهبر معظم انقلاب نوشتند، هم از جنبه نقد باید بررسی شود و هم از حیث رمزگشایی در این مقطع و چرایی نگارش این نامه. در این نامه آقای موسوی‌خوئینی‌ها به وضعیت کشور و مشکلاتی که در حوزه‌های اقتصادی، معیشت مردم و آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی وجود دارد، اشاره می‌کنند و خیلی سریع به این قضاوت می‌رسند که بعد از گذشت 40 سال، وضعیت و مشکلات موجود، نتیجه مدیریت کلان کشور است. در اینجا این سؤال مطرح است که اولا، آیا آنچه ایشان ادعا می‌کنند، در کشور وجود دارد یا نه؟

ثانیا و مهم‌تر اینکه آیا دلیل مشکلات و این وضعیت همان چیزی است که ایشان مورد توجه قرار داده است یا نه، دلیل دیگری دارد؟
در بحث مشکلات، همه منصفان، کارشناسان و صاحب‌نظران معتقد هستند به دلایل مختلف، ما در وضعیتی هستیم که مردم از برخی نارسایی‌ها ناراضی هستند. مشکلات معیشتی و اقتصادی همچنین برخی تنگناها وجود دارد و به هر حال این چیزی نیست که بخواهیم انکار کنیم، حتی رهبر معظم انقلاب بارها بر این مسئله تأکید داشتند و به آن اشاره کردند و درباره آن به مسئولان تذکر دادند، حتی زمانی باصراحت فرمودند مردم تحت فشار قرار دارند و از ما مسئولان گله‌مند هستند و باید به مشکلات مردم و کشور توجه بکنیم.
پس در بخش اول که آیا ادعای ایشان درست است یا نه، جای بحثی نیست و مشکلات وجود دارد و این موضوع غیر قابل انکار است.
اما نکته اصلی این است که بنابر آنچه ایشان ادعا کرده‌اند، ‌این مشکلات و وضعیت محصول مدیریت کلان کشور در چند دهه گذشته است. به نظر می‌رسد هر کسی که با مسائل کشور، مدیریت کلان کشور، سیاست‌های کلان، رویکردها و جهت‌گیری‌ها آشنا باشد، قضاوت خواهد کرد که ایشان به عنوان یک شخص سیاسی، در حوزه اخلاق سیاسی تمام فضیلت‌ها را لگدمال کرده‌اند انصاف و اخلاق سیاسی را پایمال کردند و در عین حال صداقت، راستگویی، تعهد و مسئولیت‌پذیری را نیز زیر پا گذاشتند.
وقتی ما دلیل این ناکامی‌ها و موفقیت‌ها را بررسی می‌کنیم، در یک نگاه عالمانه و منصفانه به این جمع‌بندی می‌رسیم که در هر حوزه‌ای از سیاست‌های کلان و رویکردهای اصلی نظام هنگامی که به آنچه مد نظر مدیریت کلان نظام که رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) است، توجه شده است، موفقیت، پیشرفت و دستاورد داشته‌ایم؛ اما در آن حوزه‌هایی که این سیاست‌ها، رویکردها، عوامل و تدابیر جدی گرفته نشده است، ما با ناکامی مواجه شده‌ایم و برجسته‌ترین حوزه‌، حوزه اقتصاد است.
برجسته‌ترین آسیب‌ها در کنار حوزه اقتصادی، در حوزه فرهنگ، مسائل اجتماعی و آسیب‌های اجتماعی است که وقتی مرور می‌کنیم، می‌بینیم در این حوزه‌ها اقتصاد سیاست‌ها، جهت‌گیری‌ها، شعارها و توصیه‌ها به مسئولان مشخص بوده، ولی در عمل اتفاقی نیفتاده است؛ دلیلش این است که در این حوزه‌ها که طی 40 سال بعد از انقلاب، در بیشتر مقاطع مجالس و دولت‌ها در اختیار جریانی بوده که متلعق به آقای خوئینی‌هاست، مسئولان امر به آن سیاست‌ها عمل نکرده‌اند و آن سیاست‌ها و توصیه‌ها را جدی نگرفته‌اند؛ از‌این‌رو به نظر می‌رسد که اکنون این سخنان فرار از کارنامه و مسئولیت است؛ یعنی ‌از دوره اصلاحات گرفته تا مقطع فعلی دولت‌هایی که پشت‌صحنه آنها افرادی مثل آقای خوئینی‌‌ها،‌ مجمع روحانیون مبارز و تشکل‌های هم‌سوی دیگر هستند،
 
حال به جای اینکه بپذیرند و پاسخگو باشند که با رویکردهای غلط خود برخلاف سیاست‌های کلی و کلان نظام عمل کردند و این وضعیت را ایجاد کردند، متأسفانه، اخلاق را زیر پا می‌گذارند و این‌چنین ناجوانمردانه به دنبال عوام‌فریبی هستند؛ البته مردم ما هوشمند، بصیر و آگاه هستند؛ هم امروز قضاوتی صورت می‌گیرد و هم آیندگان بیشتر قضاوت خواهند کرد؛
 
برای نمونه به دوره اصلاحات که برگردیم، اگر در مجلس ششم و دولت اصلاحات با آن ظرفیت‌ها به سمت اصلاحات در حوزه اقتصادی و قطع وابستگی‌ها به خام‌فروشی نفت می‌رفتیم، امروز تحریم‌ها نمی‌توانست کشور ما را تحت فشار قرار بدهد.
 
اگر در مقطع فعلی و در چند سال‌ گذشته به جای امید بستن به مذاکره و آمریکا و دل بستن به اینکه اروپایی‌ها برای جوانان ما شغل ایجاد کنند، به ظرفیت‌های داخلی کشور توجه می‌شد، قطعا وضعیت ما متفاوت بود؛ چراکه در حوزه‌هایی که تدابیر، فرامین و عوامل جدی گرفته شده و با رویکرد انقلابی و مدیریت جهادی کار شده است،
ما پیشرفت کرده‌ایم و موفقیت داریم؛ پس این ناکامی‌ها در حوزه‌هایی است که جریان‌هایی مدیریت و مسئولیت داشتند که در پشت صحنه آنها افرادی مثل صاحب این نامه هستند و این کمال بی‌انصافی است که برای فرار از مسئولیت و پاسخگویی، چنین نامه‌هایی نگارش شود.
نام:
ایمیل:
نظر: