شارل أبی نادر در المیادین نوشت: درست است که موضوع هستهای ایران بخش بزرگی از درگیری ایران و آمریکا را به خود اختصاص داده و پس از خروج ترامپ از توافق هستهای اوضاع پیچیدهتر شد، اما تمام این موارد در مقایسه با آنچه امروز در صحنه بین المللی میگذرد، هیچ است.
۱-سیاست فشار و تحریمهای آمریکا و غرب علیه ایران، باعث میشود تهران دیگر به دنبال صبر و سکوت در برابر اقدامات آمریکا نباشد؛ زیرا تحریمها بیش از امنیت اقتصادی، امنیت ملی ایران را نیز در معرض خطر قرار داده است.
۲-برخوردهای نظامی در منطقه خلیج فارس، اخیرا افزایش یافته و درگیریهای سیاسی با ایران، تنشهای بی سابقهای را در زمینه استقرار ناوهای جنگی غربی در خلیج فارس و تنگه هرمز، دریای عمان و دریای عرب در پی داشته؛ منطقهای که محل دفاع استراتژیک ایران است و همین مساله باعث میشود با یک مقابله محدود، امکان گسترش درگیریها نیز وجود داشته باشد.
۳-روند عادی سازی روابط اسرائیل و برخی دولتهای عربی، که نتیجه آن ائتلاف علیه ایران و امکان رسیدن اسرائیل به تنگه هرمز است، ضرورت رسیدگی فوری به موضوع را بیشتر کرده است.
فشارهای ذکر شده علیه ایران، این کشور را بر آن داشته تا مقابله به مثل کند. ایران غنی سازی ۵ درصدی خود را به ۲۰ درصد افزایش داده؛ این موضوع باعث غافلگیری دولتهای غربی شد. آنها تصور میکردند تحریمهای آمریکا مانع از دست یابی تهران به چنین توانی میشود.
مانور دیگری که ایران همزمان با افزایش سطح غنی سازی به آن تکیه کرد، رزمایشهای نظامی و نمایش توانایی هایش در این زمینه بود، که همگان و بویژه دشمنان ایران را شگفت زده کرد.
شرایطی که ایران ایجاد کرد، نیاز دیگر طرفها بویژه آمریکا برای رسیدگی فوری به پرونده هستهای را افزایش داد. البته آمریکاییها با حمایت اروپا معتقدند مذاکرات جدید باید موشکهای بالستیک ایران و مسائل منطقهای را هم پوشش دهد.
آمریکاییها از طریق بلینکن وزیر خارجه، از آمادگی شان برای بازگشت به توافق هستهای خبر دادند، به این شرط که اول ایران به تعهدات خود بازگردد. این موضوع، سوالاتی را به دنبال دارد:
اول کدام طرف عقب نشینی میکند؟ آیا ایران به تعهدات برجامی خود باز میگردد و اقدامات اخیرش را متوقف میکند و غنی سازی را به همان ۵ درصد کاهش میدهد تا واشنگتن در مقابل به توافق بازگشته و تحریمها را لغو کند؟ یا اینکه اول آمریکا تحریمها را برطرف میکند تا ایران به تعهدات خود باز گردد؟
آیا روسیه یا اروپا میتوانند طرحی بدهند که مورد قبول هر دو طرف باشد؟ به نحوی که بازگشت به تعهدات همزمان باشد؟
آیا تصمیم دولت بایدن در مورد توقف توافق تسلیحاتی با امارات و عربستان، به معنای مذاکره غیر مستقیمی در مورد امنیت منطقه و موشکهای ایران است؟ آیا این اقدام به معنای تلاش برای توقف جنگ یمن است؟