تطهیر چهره پهلوی، ازجمله خطوط تبلیغی معاندین و بخصوص سلطنتطلبهاست که بدون بیان واقعیات حکومت طاغوتی، وابسته و فاسد پهلوی، سعی دارد برای نسلهایی که شرایط ایران دوران پهلوی را ندیده است، از رضاخان و فرزندش قهرمانان بیبدیلی بسازد که ایران و ایرانی مدیون آنان است! درصورتیکه روندشناسی عرصههای مختلف و مؤلفههای پیشرفت ازجمله مردمسالاری، اقتصاد، استقلال سیاسی، امنیت و... نشان میدهد که حکومت پهلوی راهی را میرفت که هیچ نمودی از پیشرفت را با خود نداشت. یکی از این عرصهها در بحث مردمسالاری است.
۴۶ سال پیش در چنین روزی، یکی از شوهای تبلیغاتی شاه پهلوی آغاز شد که آغاز به کار حزب رستاخیز بود. محمدرضا میخواست در داخل کشور، مرکز همه قدرتها باشد و تصور میکرد از این طریق میتواند در ردیف سران کشورهای بزرگ درآید، ازاینرو در یازدهم اسفند ۱۳۵۳، طی سخنانی، آغاز عصر رستاخیز را اعلام کرد. بهاینترتیب احزاب موجود برچیده شدند و حزب رستاخیز ملت بهعنوان تنها حزب قانونی مطرح شد. در ایران، برای نخستین بار بود که نظام تکحزبی استقرار مییافت که البته آنهم همچون نظامهای چندحزبی قبلی، بیشتر جنبه صوری و ظاهری داشت و عمدتاً بهعنوان یکی از ابزارهای حکومتی به کار گرفته شد. شاه تهدید کرد که هر کس نمیخواهد به عضویت این حزب درآید باید کشور را ترک کند! درصورتیکه نقشی برای مردم در این حزب حکومتی دیده نشده بود. به همین دلیل است که دستاورد این حزب تغییر تاریخ شمسی به شاهنشاهی بود که نشان از اوج استبداد و فاصله زیاد تعلقات مسئولین حکومتی آن زمان با نیازهای اجتماعی و دغدغههای مردم بود. همان زمان تشکیل این حزب با واکنش تند امام خمینی مواجه گردید و ایشان این حزب را تحریم کردند. رسوایی ادامه حیات این حزب پس از سه سال و نیم به حدی رسید که با روی کار آمدن دولت جعفر شریف امامی، وی برای فرونشاندن خشم مردم، در اقدامی عوامفریبانه، این حزب را مهر ۱۳۵۷ منحل اعلام کرد، ولی دیگر کار از کار گذشته بود و انقلاب ملت مسلمان ایران طومار سلطنت را در بهمن ۵۷ در هم پیچید و برگزاری انتخاباتهای متعدد و حضور فعال مردم در صحنههای مختلف جایگزین نگاه مستبدانه و ضدمردمی شاه پهلوی شد. (نویسنده: مصطفی برزکار)