صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۴۰۰ - ۰۶:۱۴  ، 
شناسه خبر : ۳۳۱۷۷۰

روزنامه کیهان **

حماسه‌ای بزرگ در میانه یک نا‌معادله!/حسین شریعتمداری*

۱- خودرویی را تصور کنید که در یک بزرگراه آسفالته و چند بانده و خلوت با سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت در حرکت است و اگر تابلو‌های حاشیه اتوبان، حداکثر سرعت را ۱۲۰ کیلومتر در ساعت اعلام نکرده بودند، می‌توانست چند ده کیلومتر دیگر هم بر سرعت خود بیفزاید. حالا، همان خودرو را با همان راننده در نظر آورید که این دفعه در یک جاده کوهستانی باریک، پر پیچ و خم و یخ‌زده در حرکت است! آیا هیچ انسان عاقلی می‌تواند انتظار داشته باشد که خودروی مورد اشاره در این‌جاده کوهستانی باریک و یخ‌زده نیز با همان سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت حرکت کند؟! از جاده‌ای با این خصوصیات کمتر راننده‌ای حاضر به عبور است و اگر ریسک حرکت در آن را بپذیرد، به سختی می‌تواند سرعتی بالاتر از ۲۰ یا ۲۵ کیلومتر در ساعت داشته باشد. حالا اگر راننده‌ای در این‌جاده با سرعتی مثلاً ۴۰ یا ۵۰ کیلومتر در ساعت حرکت کند، آیا اقدامی خارق‌العاده انجام نداده و مهارتی مثال‌زدنی را به نمایش نگذاشته است؟! میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را باید در این «نامعادله»! به ارزیابی نشست و در این‌باره گفتنی‌هایی هست؛ بخوانید!
۲- انتخابات ۱۴۰۰ رخدادی شبیه جنگ احزاب (جنگ خندق) در صدر اسلام بود. در جنگ احزاب همه دشمنان ریز و درشت اسلام، تصمیم گرفتند اختلافات بعضاً فراوانی که با یکدیگر داشتند را کنار بگذارند و تمامی توان خود را برای مقابله با اسلام نوپای آن روز به کار بگیرند چرا که اسلام ظلم‌ستیز را اصلی‌ترین دشمن خود می‌دانستند (و حق داشتند)؛ و اینگونه بود که همه آنها، از مشرکان، اشراف و برده‌داران گرفته تا یهودیان و پیروان سایر ادیان به هم پیوستند و علیه اسلام، سپاه پر شماری آراستند و به مدینة‌النبی (ص) که پایگاه اسلام نوپای آن روز بود، یورش آوردند. آن روز‌ها هم کسی گمان نمی‌کرد مشرکان بت‌پرست و طوایفی از یهودیان خدا‌پرست که با یکدیگر اختلاف بنیادین داشتند، به ائتلاف برسند، ولی رسیدند!
نزدیک به دو سال قبل از انتخابات ۱۴۰۰ ائتلاف دشمنان اسلام و انقلاب شکل گرفته بود. مقامات و رسانه‌های آمریکایی، اروپایی، صهیونیستی، رسانه‌های اجاره‌ای برخی از کشور‌های عربی و شماری از دولت‌های منطقه، گروه‌ها و احزاب ضد‌انقلاب و فراری و دنباله‌های داخلی آن‌ها و ... به صحنه آمده و علیه انتخابات ۱۴۰۰ تبلیغات گسترده‌ای را تدارک دیده بودند و در همان حال هیچ فرصتی را برای فشار بر مردم با هدف تعریف‌شده نا‌امید کردن آن‌ها نسبت به نظام و آینده آن، از دست نمی‌دادند.
۳- فقط یک نیم‌نگاه به حجم این دشمنی‌ها و دامنه تبلیغات ناامید‌کننده ائتلاف یاد شده به وضوح نشان می‌دهد که این حجم از هجوم در مقایسه با موارد مشابه قبلی، بی‌سابقه و بی‌نظیر بوده است. به جرأت می‌توان گفت که تحلیل و تفسیر رسانه‌های غربی و عبری و عربی و اظهار‌نظر مقامات رسمی آن‌ها درباره انتخابات ۱۴۰۰ ایران بار‌ها بیشتر و گسترده‌تر از اظهار‌نظر پیرامون انتخابات کشور‌های خودشان بوده است. چرا؟! پاسخ این سؤال دشوار نیست. ایرانی که قبل از انقلاب، با عنوان «کشوری در جنوب اتحاد جماهیر شوروی» شناخته می‌شد، امروزه به قله بلندی رسیده است. همین دیروز سناتور «لیند‌سی گراهام» با نگرانی می‌گوید «ایران می‌خواهد ما را از سوریه و عراق اخراج کند» و اندیشکده آمریکن اینترپرایز تاکید می‌کند که در منطقه بدون نظر ایران هیچ اقدامی را نمی‌توان انجام داد و ... صد‌ها اعتراف دیگر از این‌دست که خود حدیثی مفصل است.
انتخابات ۱۴۰۰ در کوران این هجوم تبلیغاتی بی‌سابقه و بی‌نظیر صورت گرفت.
۴- آقای روحانی درباره میزان مشارکت مردم می‌فرمایند «بیخودی نگوئیم به‌خاطر معیشت، مردم نیامدند»! و این پرسش را بی‌پاسخ می‌گذارند که چگونه می‌توان، ده‌ها (اگر نگوئیم صدها) مشکل معیشتی که دولت ایشان طی ۸ سال گذشته به مردم تحمیل کرده است را در سرخوردگی شماری از مردم و دلسردی آنان نسبت به انتخابات بی‌تاثیر دانست؟! و چرا تمامی نامزد‌ها -بدون استثناء- در مناظره‌ها و تبلیغات انتخاباتی خود، وعده تلاش بی‌وقفه برای رفع مشکلات معیشتی مردم را می‌دادند؟! اگر مشکلات حاد معیشتی نبود چرا وعده رفع آن را می‌دادند و اگر این مشکلات در دلسردی برخی از مردم تاثیر نداشت چرا با تاکید بر رفع مشکلات، مردم را به حضور گسترده دعوت می‌کردند؟!
۵- گرانی افسار‌گسیخته کالا و خدمات مورد نیاز مردم. چوب حراج به بیت‌المال و تعطیلی صد‌ها کارخانه و مراکز تولید. کاهش ده‌ها برابری و نزدیک به سقوط ارزش پول ملی. سرازیر کردن ۳۰ میلیارد دلار ارز و ۶۰ تن طلا به حلقوم مفسدان و رانتخواران. افزایش ۸ برابری قیمت مسکن، تنزل ۶ رتبه‌ای اقتصاد کشور از هجدهمین رتبه در اقتصاد دنیا. شکستن رکورد‌های تورم، رکود و ضریب جینی و گسترش فقر و بیکاری و فاصله طبقاتی. از کار انداختن تاسیسات هسته‌ای کشور، وعده لغو تحریم‌ها که نه فقط هیچ تحریمی لغو نشد بلکه صد‌ها تحریم دیگر نیز به آن اضافه شد. نقدینگی که می‌توانست و باید روانه عرصه تولید شده و باعث کسب و کار شود، از ۴۳۰ هزار میلیارد تومان به ۳۷۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافت، کشور از خودکفایی در تولید گندم و گوشت قرمز و گوشت مرغ به واردات این اقلام ضروری و معیشتی مردم کشیده شد و ... بدیهی است که این حجم از مشکلات می‌توانست دلسردی شماری از مردم را به دنبال داشته باشد.
۶- سایت www.idea.net وابسته به موسسه معتبر و بین‌المللی دموکراسی و همکاری‌های انتخاباتی (IDEA) با بررسی میزان مشارکت در انتخابات ۱۵ کشور اروپایی و آسیایی طی سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ که دنیا درگیر ویروس کرونا بوده است، اعلام کرده که میزان مشارکت در اغلب این کشور‌ها به زیر ۵۰ درصد کاهش یافته و متوسط میزان تاثیر کرونا در کاهش مشارکت را ۱۴/۴۰ درصد ارزیابی کرده است. با این حساب اگر متوسط تاثیر بیماری کرونا را در انتخابات ۱۴۰۰ دخیل بدانیم (و نه حد‌اکثر‌های ۲۵ و ۳۰ درصدی‌را) می‌توان نتیجه گرفت که میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ کشورمان ۶۳/۲ درصد بوده است (۱۴/۴۰ + ۴۸/۸).
۸- مشکلاتی که در تدارک امکانات لازم برای اخذ رای از رای‌دهندگان پدید آمده بود، نظیر شروع دیر هنگام رای‌گیری در برخی از مراکز اخذ‌رای و یا حملات وحشیانه گروهک‌های تروریست به رای‌دهندگان ایرانی خارج کشور و ... را نیز نباید از نظر دور داشت.
حالا، برای ارزیابی نهایی، نگاهی به سوی دیگر ماجرا نیز ضروری است. بخوانید؛
- مجموعه دشمنان ریز و درشتی که در بند دوم این یادداشت به آن اشاره شد، بعد از ناکامی در تحریم انتخابات و شوک سنگینی که از نتیجه انتخابات دریافت کردند، ساز دیگری را کوک کرده و مدعی شدند کسانی که در انتخابات شرکت نکرده‌اند مخالف نظام هستند! که باید گفت.
الف: در تمامی دنیا بین ۳۰ تا ۴۰ درصد واجدین حق رای در انتخابات شرکت نمی‌کنند، آیا این طیف مخالف نظام حاکم بر کشور خود هستند؟!
ب: بسیاری از دلخوری‌ها ناشی از عملکرد مسئولان اجرایی و مراکزی است که با معیشت مردم سر و کار دارند. در این حالت گلایه‌ها از مسئولان و مراکز یاد شده است و نه نظام که به آن اشاره شد.
ج: مدعیان مورد اشاره، درباره حضور چند ده میلیونی مردم در تشییع پیکر مطهر شهید سلیمانی چه می‌گویند. مگر سردار دل‌ها، مظهر و نماد تمام‌نمای جمهوری اسلامی ایران نبود؟!
د: رای ندادن برخی از واجدان حق رای، چه آن‌ها که نتوانسته‌اند و چه آنان که نخواسته‌اند را نمی‌توان به حساب تحریم انتخابات و یا همسویی با دشمنان تابلو‌دار فاکتور کرد. بلکه در این خصوص علت‌های فراوان دیگری می‌تواند دخیل بوده باشد که به برخی از آن‌ها اشاره شد.
۹- اگر از گروهک‌های ضد انقلابی که هویتی غیر از کاسه‌لیسی دشمنان بیرونی ندارند و برخی از اجق وجق‌های داخلی که برای مطرح شدن خودشان را به در و تخته می‌زنند صرفنظر کنیم که در واقع نیز عددی نیستند که داخل آدم حساب شوند، دشمنان تابلو‌دار بیرون به خوبی می‌دانند که انتخابات ۱۴۰۰ با توجه به مواردی که فقط به چند نمونه از آن اشاره شد، حماسه‌ای بزرگ و ماندگار بوده است که اصلی‌ترین دستاورد آن رویکرد مردم به ارزش‌های بعضاً فراموش شده انقلاب و آغاز فصل جدیدی از مردم‌سالاری دینی با تمامی مشخصات حیات‌بخش آن است. نسخه‌ای که مبارزه بی‌امان با فساد اقتصادی، وادادگی، کم‌کاری، سوءاستفاده از جایگاه مدیریتی و مقابله با میدان‌داری اشراف و مرفهان بی‌درد و ... بخشی از مشخصاتی است که در تغییر ریل اخیر قابل دیدن است. رئیس‌جمهور منتخب با کارنامه موفق خود به وضوح نشان داده است که راهی این راه است؛ و کوتاه سخن، همدلی و همزبانی با رهبر حکیم و معظم انقلاب است که می‌فرمودند «این انتخابات حقاً و انصافاً حماسه بود. به معنای واقعی کلمه حماسه این مردم بود، حماسه آفریدند. تلاش‌هایی انجام می‌گیرد، نامه می‌نویسند، در فضای مجازی حرف می‌زنند، که عظمت این انتخابات را انکار کنند، اما فایده‌ای ندارد. این تلاش بیهوده است».

********************

روزنامه خراسان**

یک دیدار و بازی برد- برد/امیر مسروری

«چاره امروز کشور یکدلی، همدلی، هم زبانی و همراهی مسئولان با یکدیگر است.» این جمله را رئیس جمهور منتخب در اولین دیدار خود با نامزد‌های انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری مطرح کرد. سال ۹۲ که دکتر روحانی پیروز شد، نامزد‌های جا مانده از کرسی ریاست جمهوری به دفتر رئیس جمهور منتخب رفتند و اعلام کردند برنامه‌های خودشان را به رئیس جمهور منتخب ارائه داده اند. حالا پس از هشت سال و در حالی که چند روز دیگر مراسم تحلیف ریاست جمهوری منتخب است، نامزد‌هایی که تا چند روز قبل تنور انتخابات را با رقابت بر سر کرسی ریاست جمهوری گرم نگه داشته بودند، پشت یک میز نشستند و با یکدیگر تبادل نظر کردند. این صحنه تجلی همان گزاره اجتماعی انتقال قدرت است که سال هاست به عنوان نمود یک فرایند سیاسی از سوی انقلاب اسلامی به منصه ظهور رسیده است. حضور هفت کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم دور یک میز برای گفتگو و انتقال تجربیات درباره حل مسائل و مشکلات کشور از چند منظر اهمیت ویژه دارد:
اهمیت اول آن، جدیت رئیس جمهور منتخب، آقای رئیسی بر حرف خود مبنی بر خادمی همه جمهور است، چه آنان که به او رای دادند و چه آنان که به او رای ندادند و حتی پای صندوق رای نیامدند؛ این نکته از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. شکاف ایجاد شده پس از ۸۸، زخم سنگینی بر جمهوریت ایجاد کرده است. همدلی و هم زبانی آقای رئیسی با سایر گروه‌ها و افراد مختلف این فرصت را ایجاد خواهد کرد که مسیر همدلی و هم زبانی به عنوان یک سیاست اجرایی دستور کار تمام ساختار قوه اجرایی قرار گیرد و بسیاری از گره‌های کشور با حضور کارشناسان و نخبگان باز شود. رئیس جمهوری که بتواند پشت خود جمهور را حفظ کند، مطمئنا چه در فرایند حل مسائل داخلی و چه در برابر مذاکرات خارجی دست برتر را دارد و از این منظر آقای رئیسی فرصت را به درستی شناخته است.
مسئله دوم و اهمیت بعدی آن، دریافت برنامه‌های دیگر نامزد‌ها در یک جلسه تبادلی و صمیمانه است. هر کدام از نامزد‌ها در انتخابات دوره سیزدهم تاکید فراوانی بر ارائه برنامه اقتصادی داشتند. دکتر رضایی، دکتر همتی، دکتر قاضی زاده هاشمی، دکتر زاکانی و مهندس مهرعلیزاده در تمام مناظرات مدعی بودند که برنامه‌های دقیقی برای رفع مشکل اقتصادی و خروج کشور از چالش‌های موجود دارند. دیدار این شخصیت‌ها با آقای رئیسی که هر کدام از افراد نام برده بخشی از سرمایه ملی و رجل سیاسی و اجتماعی کشور هستند، فرصت مناسبی است تا رئیس جمهور منتخب از بدنه کارشناسی این افراد در ارائه برنامه‌ها و طراحی نقشه راه دولت سیزدهم بهره ببرد. موضوعی که آقای رئیسی نیز از آن استقبال کرد و به نظر می‌رسد دولت سیزدهم در حالی که خود را وامدار انقلاب می‌داند، درپی آن است که از تمام ظرفیت‌های کشوراستفاده کند. این موضوع فراموش نشود؛ یک جانبه گرایی در دولت‌های قبلی چالش‌های فراوانی ایجاد کرد. حزبی شدن دولت در دوران سازندگی و افزایش یک جانبه گرایی در دولت‌های بعدی و عملا جناح گرایی سیاسی بخشی از سرمایه‌های کارشناسی را کنار گذاشت و موجب شد بخشی از متخصصان متعهد در بیرون از دولت هرز بروند! اشتباهی که به نظر می‌رسد رئیسی سعی دارد آن را انجام ندهد و فرایندی نوین را دراین باره پایه گذاری کند.
اهمیت سوم این دیدار، پیام انتخابات دوره سیزدهم به بازیگران خارجی است. رئیس جمهور منتخب با این دیدار نشان داد فرایند انتقال قدرت در ایران نه تنها یک فرایند دموکراتیزه شده و مردمی است بلکه رقابت پس از انتخابات جایش را به رفاقت و همدلی می‌دهد. نه قرار است ارتش و گارد ملی برای تحلیف در مجلس مستقر شود و نه رئیس جمهور پیشین در مراسم تحلیف حاضر نشود و به گلف بازی مشغول باشد! همدلی و هم زبانی مسئولان برای رئیسی فرصتی است تا در حوزه سیاست خارجی و ارتباطات بین‌المللی از پشتیبانی تمام گروه‌ها و جناح‌ها استفاده و خط مشی خود را تنظیم کند. بدیهی است رئیسی با فرصت و شناخت دقیق از مجاری فساد، ساختار بوروکراتیک غیر کارامد در بخش‌های اجرایی، مشکلات و سختی کار تولیدکنندگان وارد گود ریاست جمهوری شده و اگرهمان طور که تا کنون شاهد بوده ایم از تجربیات و بدنه بهترین بهره را ببرد، می‌توان به حل بسیاری از مشکلات امیدوار بود. این دیدار از هر جهتی بررسی شود یک بازی برد – برد برای نظام اسلامی است. آقای رئیسی نیز تاکنون نشان داده به گفته‌های خود درباره دولت فراجناحی و انقلابی متعهد است و در این موضوع از همین امروز گام‌های اساسی را برداشته است.

********************

روزنامه ایران**

سالمندی جمعیت چالش و فرصت برای ایران/حمید پوراصغری*

مردم بزرگوار ایران اسلامی، انسان‌هایی هستند که پس از عمری کار، تلاش، تحمل سختی‌ها، کسب تجارب ارزشمند و بندگی خداوند کریم، قدم در مرحله سالمندی گذاشته‌اند که جامعه ایران اسلامی ما از آن به‌عنوان دوران «فرزانگی» نام می‌برد. در دوران سالمندی، انسانی که از کوران زندگی بیرون آمده تبدیل به انسانی باتجربه‌تر، حرفه‌ای‌تر، عاقل‌تر، فهیم‌تر و کامل‌تر می‌شود و به بیانی دیگر به سرمایه و پشتیبان بزرگی برای خود، خانواده و جامعه تبدیل می‌شود که باید از آنان بهره ببریم. خداوند متعال در قرآن کریم سوره مبارکه اسراء آیه ۲۳ و ۲۴، بر احترام به سالمندان تأکید فرموده‌اند: «و خدای تو حکم فرموده که جز او هیچ‌کس را نپرستید و در حق پدر و مادر، نیکی کنید و چنانکه هر دو یا یکی از آن‌ها پیر و سالخورده شوند و موجب رنج و زحمت شما باشند مواظب باشید کلمه‌ای که رنجیده‌خاطر شوند مگویید و کمترین آزار به آن‌ها مرسانید و با ایشان به اکرام و احترام، سخن گویید و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران و.» در فرهنگ اسلامی ما نیز وجود سالمندان و احسان به آنان به مثابه عاملی جهت نزول برکات و خیرات و باعث رخ دادن اثرات مثبت و سازنده در زندگی قلمداد شده است. رسول خدا (ص) فرموده‌اند: «وجود پیران سالخورده بین شما باعث افزایش رحمت و لطف پروردگار و گسترش نعمت‌های الهی بر شماست» (نهج الفصاحه، ص ۲۲۲) و «پیران را بزرگ و محترم دارید؛ زیرا احترام به آن‌ها به منزله احترام به مقام الهی است» (بحار جلد، ۷۵ ص ۱۳۶.)
لذا مفهوم «بزرگسالی» و «سن بالا» در فرهنگ دینی ما معادل رعایت احترام می‌باشد؛ لذا بر همگان لازم است که برای استفاده بهتر و بیشتر از سالمندان، اقدامات لازم را به عمل آورند. خوشبختانه تمهیدات لازم در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران (قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سند چشم‌انداز ۱۴۰۴، سیاست‌های ابلاغی رهبر معظم انقلاب در حوزه سلامت و سیاست‌های کلی جمعیت) لحاظ شده و در چشم‌انداز آینده، ما به‌دنبال جامعه‌ای با نگاه مثبت و براساس اهمیت دادن، برابری، استقلال، مشارکت، حمایت، امنیت و سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی سالمندان و در واقع سالمندی سالم و فعال توأم با منزلت همیشگی برای سالمندان هستیم. با توجه به تأکیدات اسناد بالادستی و مشارکت اکثر ذینفعان حوزه سالمندی، بر آن شدیم که سند سالمندی را به‌عنوان راهنمای برنامه‌ریزی این بخش به رشته تحریر درآوریم؛ لذا در ابتدا ارزش‌ها و اصولی را که مورد اجماع جمیع ذی‌نفعان بود تدوین و براساس آن‌ها اهداف سند ملی سالمندان احصا گردید. با این رویکرد، تلاش بر این بوده است که سندی جامع برای سالمندان فرزانه تهیه و تنظیم گردد که امید می‌رود زیرساخت مناسبی برای مدیریت موضوعات سالمندی در کشور باشد. در ابتدا براساس الگو‌های برنامه‌ریزی علمی و مشارکتی و سپس با توجه به اسناد بالادستی، شرایط وضع موجود و شرایط مطلوب مورد نظر، شش هدف جامع ذیل در سند ملی سالمندان کشور معین شد:

ارتقای سطح فرهنگی جامعه در خصوص پدیده سالمندی

در این راستا با استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ها در راستای احیا و ارتقای منزلت سالمندان و بهره‌مندی از توان دستگاه‌های اجرایی و ظرفیت‌های بخش خصوصی، تعاونی و سازمان‌های مردم‌نهاد، در راستای احیا و ارتقای منزلت سالمندان، شاهد وجود دیدگاهی مثبت‌تر به سالمندی در جامعه خواهیم بود.

توانمندسازی سالمندان

هدف توانمندسازی سالمندان، از طریق تأکید بر آموزش و یادگیری مادام‌العمر مهارت‌آموزی فرد و مراقبین سالمندان، ایجاد و توسعه محیط‌های توانمندساز و توسعه مشارکت اجتماعی سالمندان، قابل دستیابی است. ترویج تکنولوژی‌های جدید برای آموزش سالمندان، تلاش در جهت سوادآموزی سالمندان و آگاه‌سازی آن‌ها از حقوق خود، می‌تواند در توانمندسازی سالمندان ایرانی، نقش مهمی داشته باشد. نرخ قابل‌توجه بی‌سوادی در سالمندان کشور در حال حاضر و ناآشنایی کافی ایشان با تکنولوژی‌های جدید می‌تواند منجر به جدایی سالمند از جامعه و انزوای او شود.
حفظ و ارتقای سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی سالمندان
در این سند برای حفظ و ارتقای سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی سالمندان، می‌توان از طریق توسعه کمی و کیفی اقدامات پیشگیرانه، درمانی و توان‌بخشی برای سالمندان اقدام کرد؛ در خصوص برنامه‌های پیشگیری، تأکید بر خودمراقبتی، تقویت و ادغام خدمات پیشگیرانه در نظام شبکه، افزایش دسترسی سالمندان به اقدامات پیشگیرانه سلامت، ترویج سبک زندگی سالم در تمامی دوره‌های سنی و جلب مشارکت بخش غیردولتی در اقدامات پیشگیرانه، می‌تواند نقش بسزایی داشته باشد.

تقویت حمایت‌های اجتماعی برای ارتقای سرمایه اجتماعی

تقویت حمایت‌های اجتماعی برای ارتقای سرمایه اجتماعی که از طریق تأمین معیشت و خدمات مالی به سالمندان، توسعه و تقویت خدمات نگهداری از سالمندان نیازمند مراقبت و حمایت از توسعه خدمات اجتماعی، دینی، معنوی، فرهنگی، هنری، ورزشی، تفریحی و سیاحتی سالمندان قابل دستیابی است. اگر چه در این سند در راستای حفظ و تقویت فرهنگ ایرانی ـ اسلامی کشور، سعی بر زندگی سالمندان در خانه خود و در کنار خانواده و جامعه است، ولی لازم است انواع مدل‌های مراقبت برای سالمندان، در جامعه فراهم باشد.

تأمین منابع مالی پایدار برای نظام حمایتی از سالمندان

تأمین منابع مالی پایدار برای نظام حمایتی از سالمندان با راهبرد‌های تأمین منابع مالی مورد نیاز برای اجرای سند و خدمات حوزه سالمندی، تخصیص عادلانه و بهینه منابع مالی و کاهش پرداخت از جیب در هنگام برخورداری سالمندان از خدمات مورد نیاز بویژه، سلامت و رفاه یک هدف مهم است. تأمین منابع مالی پایدار برای سالمندان، نیاز به سیاستگذاری در راستای اختصاص درصدی از مالیات بر ارزش‌افزوده به نظام سالمندی، استفاده از منابع هدفمندی یارانه‌ها برای نظام سالمندی و اختصاص درصدی از مالیات کالا‌های آسیب‌رسان به نظام سالمندی دارد.
لازم بود سند ملی سالمندان کشور براساس اصولی مشخص طراحی و تدوین شود. ارزش‌ها و اصول هدایت‌کننده سند ملی سالمندان کشور عبارتند از:

۱. «سالمندی فردی» و «سالمندی جمعیت» در ایران نیاز به توجه بیشتر حاکمیت و همه آحاد جامعه دارد.
۲. همه ایرانیان، با وجود سن، باید دسترسی برابر به خدمات مراقبتی و فرصت‌های مناسب استخدام، آموزش، یادگیری، مسکن، حمل‌ونقل، فرهنگی و تفریحات، با توجه به نیاز‌های آنان جهت حفظ و ارتقای کیفیت زندگی در سراسر عمر داشته باشند.
۳. همه ایرانیان در سراسر عمر خود در جامعه و اقتصاد مشارکت فعال داشته باشند.
۴. بخش دولتی، عمومی و خصوصی فعال در حوزه سالمندی در مبانی سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و فعالیت‌های خود، به فرهنگ ایرانی ـ اسلامی و نیاز‌ها و نظرات افراد سالمند توجه کنند.
۵. جهت‌گیری سیاست‌ها و برنامه‌ها باید مبتنی بر کمک و حمایت از زندگی سالمند در درون خانواده و بستر جامعه باشد، از این‌رو باید از برنامه‌های خودمراقبتی سالمندان و نیز از مراقبین رسمی، غیررسمی و داوطلب با اولویت دهک‌های کم برخوردار و گروه‌های آسیب‌پذیر حمایت گردد.
۶. برنامه‌ریزی و سیاستگذاری در امور سالمندان باید مبتنی بر مطالعات، مستندات و شواهد علمی، نیازسنجی از سالمندان، نظرسنجی از سایر ذی‌نفعان کلیدی این حوزه و با رویکرد آینده نگارانه و رصد مداوم پیامد‌های تغییرات جمعیتی باشد.
۷. لازم است در سیاستگذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و فعالیت‌ها، حفظ و ارتقای سلامت و کیفیت زندگی سالمندان و استقلال و مشارکت فعال ایشان در جامعه لحاظ شود.
۸. در برنامه‌ریزی‌ها، مداخلات و خدمات حوزه سالمندی باید حداکثر استفاده از فناوری‌های نوین را متناسب با زیرساخت‌های کشور بکار گرفته و کلیه فعالیت‌ها، سامانه محور باشد.
لازم به ذکر است سند ملی سالمندان کشور در بازه‌های زمانی ۵ ساله توسط شورای ملی سالمندان کشور و با همکاری کلیه دستگاه‌های ذی‌ربط، با توجه به شرایط و حسب ضرورت‌های لازم مورد بازنگری قرار خواهد گرفت. در تهیه این سند از مشارکت ۱۷ دستگاه عضو شورای ملی سالمندان کشور و ۲۳ دستگاه دیگر بهره‌مند بوده‌ایم. امید است با هدایت دولت و همکاری بین بخشی همه دستگاه‌ها، سمن‌ها و سایر آحاد جامعه، بتوان شرایط بهتری برای سالمندان، به دور از تبعیض سنی ایجاد نمود.
فایل الکترونیک سند ملی سالمندان کشور در سایت سازمان برنامه و بودجه کشور در اختیار عموم قرار دارد.

توسعه زیرساخت‌های مورد نیاز در امور سالمندی

این امر از طریق تأمین سرمایه انسانی مورد نیاز، توسعه فناوری در خدمات‌رسانی به سالمندان، مدیریت اطلاعات و آمار سالمندان و نهادسازی در حوزه سالمندی قابل دستیابی است. برای تأمین سرمایه انسانی مورد نیاز می‌توان از طریق سیاستگذاری در راستای تربیت نیروی انسانی متخصص مبتنی بر نیاز سالمندان، حمایت از پژوهش‌های کاربردی در خصوص مسائل مرتبط با سالمندی، جلب مشارکت سازمان‌های مردم‌نهاد و خیرین در امور سالمندی، نهادینه‌سازی همکاری بین بخشی در قالب کمیته‌های استانی و شهرستانی و تصمیم‌سازی مبتنی بر شواهد در قالب ساختار محیطی (از پایین به بالا) اقدام کرد.

*معاون امور علمی، فرهنگی و اجتماعی سازمان برنامه و بودجه کشور

********************

روزنامه شرق**

وین و باور/سید‌مصطفی هاشمی‌طبا

هر چند اطلاعاتی که از سوی رسانه‌ها یا فضای مجازی به دست می‌رسد کمتر قابل‌اعتماد است، اما از مجموع اطلاعات واصله می‌توان استنتاجی البته نه‌چندان قابل اعتماد به دست آورد. باوجود آنکه آقای رئیس‌جمهور هفته گذشته اعلام کردند که تحریم‌های برجامی برطرف شده است، اما اظهارات چند روز قبل ایشان مبنی بر وجود بوروکراسی در داخل- که اگر بوروکراسی نبود تحریم‌ها برطرف شده بود- از یک‌سو و موضع اظهار‌شده از سوی نماینده ایران در مذاکرات به اضافه اعلام نظر آمریکا و فرانسه در خصوص لزوم بازگشت ایران به برجام! – به‌جای لزوم بازگشت آمریکا به برجام- و آمادگی آمریکا برای خروج از مذاکرات وین نشان می‌دهد که به رفع تحریم‌های برجام حداقل در کوتاه‌مدت نمی‌توان امید داشت و اگر آقای رئیس‌جمهور بوروکراسی داخلی را مانع توافق می‌بینند، می‌توانند به توافق رسیده و انجام آن را مشروط بر تأیید دولت آینده کنند؛ در‌حالی‌که ظاهرا در مورد توافق وین هم‌اکنون با نزدیکان رئیس‌جمهور منتخب یا شخص ایشان برای چگونگی به تصمیم رسیدن مشترک گفتگو می‌کنند، این نوع برخورد نشانه عدم اعتماد‌به‌نفس دولت برای توافق است، زیرا تا تاریخ ۱۳ مرداد‌ماه مسئولیت اجرائی کشور به‌دست دولت فعلی است و باید با احساس مسئولیت درباره آینده ایران تصمیم‌گیری کنند. حال دولت آینده خود می‌داند چگونه رفتار کند.

در مقاله هفته پیش یادآور شدم که دولت آینده باید تکلیف خود را با برجام و تحریم‌ها روشن کند و با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری که فرض بر این باشد که این تحریم‌ها ۱۰ سال به طول می‌انجامد و اینک با درک وضعیت مذاکرات در مورد آینده برجام، لزوم شفاف‌سازی موضع دولت آینده در مورد برنامه‌های دولت در بحبوحه تحریم‌ها کاملا احساس می‌شود. از سویی به نظر می‌رسد علاوه بر ایفای تحریم‌ها شرایط ژئوپلیتیکی فعلی چندان با ما سر سازگاری نداشته باشد. همکاری‌های روسیه با اسرائیل در سوریه، حضور فعال اسرائیل در جنوب خلیج فارس و در جمهوری آذربایجان و اقلیم کردستان عراق و همچنین نقش طالبان در افغانستان شرایط مطلوبی را برای مرز‌های ما و مردم آن نواحی فراهم نمی‌آورد؛ بنابراین برای آینده‌مان لازم است دست از خوش‌خیالی برداریم و به‌جای وعده‌های دهان‌شیرین‌کن به واقعیات بپردازیم و ابعاد مختلف زندگی‌مان، وجودمان و تنگنا‌های پیش‌رویمان و امکانات انسانی و طبیعی‌مان را بشناسیم و مانند یک پیکره از نقاط قوت کمک گرفته و نقاط ضعف را برطرف کنیم و این بدون باور به بسیاری از مسائل صورت نمی‌گیرد. باید واقعیات را باور کرد و آنگاه براساس آن‌ها حرکت کرد. می‌توانیم این باور‌ها را تا حدودی بشناسیم و مجموعه را حسب آن باور‌ها به پیش برانیم، اما اگر بخواهیم فقط به برخی از این باور‌ها – اگر باوری واقعی باشد - دل خوش کنیم، هرگز به نتیجه نخواهیم رسید.
۱- باور کنیم که «می‌توانیم» شرایط نامطلوب را به مناسب تبدیل کنم.
۲- باور کنیم که باید همه مردم با آگاهی در حرکت شریک باشند. مخفی‌کردن مسائل از چشم مردم به حرکت آسیب وارد می‌کند.
۳- باور کنیم که به‌هرحال توانایی‌ها در همه زمینه‌ها محدودیت دارند.
۴- باور کنیم که «ان‌الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»
۵- باور کنیم که آنچه در زبان علیه استکبار می‌گوییم، واقعیت دارد و غرب و شرق هر دو در فکر خود هستند و امید به آن‌ها نداشته باشیم و از ترس یا نفرت از غرب به دامان شرق بیفتیم؛ شرقی که خود ذاتا از غرب است.
۶- باور کنیم که نمی‌توانیم کاخ سفید را به حسینیه و الیزه را به مسجد تبدیل کنیم؛ ان‌شاء‌الله صاحب امر (ع) این کار را خواهد کرد.
۷- باور کنیم که دیگران یا به عبارت دیگر دشمنان هم به اندازه خود عقل و تدبیر دارند و خداوند همه را از آن‌ها نگرفته و به ما عطا نفرموده است. حتی ممکن است بیدارتر از ما باشند
۸- باور کنیم که این حجم واردات به‌خصوص واردات ۲۵ میلیون تن کالای کشاورزی برای کشور سرافکندگی است و نسبت به کاهش اساسی آن همت کنیم.
۹- باور کنیم که ارز گرانبها و پرارزش که از نفت یا هر کالای دیگر به دست می‌آید، برای فروش در بازار و تقویت قاچاقچیان و خارج‌کنندگان سرمایه نباید عرضه شود و این ارز برای توسعه و مدیریت اقتصادی در جامعه باید مصرف شود.
۱۰- باور کنیم که قاچاق کالا برای همه و برای همیشه بد است. اینکه تحریم هستیم و دامداران علوفه ندارند و می‌شنویم که لوازم خانگی لوکس یا کانتینر از مبادی اصلی بدون پرداخت حقوق بازرگانی وارد کشور می‌شود، یک شرمساری است.
۱۱- باور کنیم که مردم به‌طور عموم باگرانی طاقت‌فرسا روبه‌رو هستند و محرومان همچنان در محرومیت بقا دارند، باور کنیم که احوال «ایران» خوب نیست و باید به احیای آن و نیز بازسازی تجهیزات مستهلک بپردازیم.
۱۲- باور کنیم که همه باید صرفه‌جویی را در نهایت آن پیشه کنیم و هر‌چه ممکن است از مصرف بکاهیم و آنچه را مازاد است برای تأمین ارز صادر کنیم.
۱۳- باور کنیم که همه مردمان کشورمان علاقه دارند ایرانی خوب و سرافراز داشته باشند. آنان را گروه گروه نکنیم و در سرنوشت خودشان شراکت دهیم و عوامل بی‌تفاوتی آدم‌ها را شناخته و اصلاح کنیم.
۱۴- باور کنیم که جوانان شغل و کار و زندگی و آینده می‌خواهند. با جملات و کلمات مطنطن چندی می‌توان کارسازی کرد، اما این جملات و کلمات به‌سرعت مستهلک می‌شوند و به بخار تبدیل می‌شوند. اگر این‌ها را و البته دیگر باور‌هایی که ذکر نشد را باور نداشته و به آن‌ها عمل نکنیم، آنگاه باور‌های دیگری جانشین آن می‌شود:
۱- باور خواهیم کرد که راه فلاح و رستگاری و خوشبختی و پیشرفت، چون مالزی، ژاپن، کره جنوبی و چین در همکاری و خدای ناکرده سازش با آمریکاست. ۲- باور خواهیم کرد که نظام‌های دیگران که مورد عتاب ماست عملکردی بهتر دارند و به نظام خود بی‌اعتماد می‌شویم. ۳- باور خواهیم کرد که آنچه در شعار انقلابی داده‌ایم، عملی نبوده و آن‌گاه دیگران و شعارهایشان را باور خواهیم کرد.
همین سه باور – که خدای نکند به ذهن بیاید- معنای نامناسبی را می‌دهد. طنابی فولادی و مستحکم را از دو طرف تحت کشش قرار دهید. ابتدا می‌تواند به‌جای خود بازگردد و، اما با کشیدن بیشتر به نقطه تسلیم می‌رسد و مقاومت خود را از دست می‌دهد و سپس پاره می‌شود.
بیندیشیم که در کدام نقطه از کشش قرار داریم و ضرب‌المثل «ان‌شاءالله گربه است» را فراموش کنیم. اینک در آستان دولت جدید به باور‌های خود بیندیشیم، دلایل عدم تطبیق عملکرد و باور‌های خود را ترسیم کنیم و بیندیشیم که باور ما دچار ضعف بوده با عملکرد ما بر باور تطبیق نداشته است.
به این اطمینان برسیم که اگر باور‌های ما عمیق باشد، توافق یا عدم توافق در وین نمی‌تواند آن را دگرگون کند، مشروط بر آنکه راه عقل، درستکاری، بازی‌نکردن با کلمات و احترام به مردم را انتخاب کنیم.

***********************************************

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: