صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۰ - ۲۳:۰۸  ، 
شناسه خبر : ۳۳۴۴۲۱
 در گفتگوی اختصاصی با بصیرت مطرح شد::
ماجرای دزدی نفتکش ایرانی در آبهای خلیج فارس و دریای عمان و بازپس گیری آن توسط دریادلان سپاه افتخاری دیگر بر برگ زرین انقلاب بود. تا جایی که حرف و سخن های بسیاری در خصوص آن در محافل بین المللی برسر زبانها افتاد.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ گفتگو با سردار سنایی راد

ماجرای دزدی نفتکش ایرانی در آبهای خلیج فارس و دریای عمان و بازپس گیری آن توسط دریادلان سپاه افتخاری دیگر بر برگ زرین انقلاب بود. تا جایی که حرف و سخن های بسیاری در خصوص آن در محافل بین المللی برسر زبانها افتاد.

برای بررسی بیشتر و تحلیل برخی سوالات پیش آمده در این زمینه بصیرت با سردار رسول سنایی راد، معاون سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا گفتگویی داشته که ادامه میخوانید.

*سردار سنایی راد! ماجرای اقدامات سپاه و قدرت نمایی در خصوص بازپس گیری نفتکش ربوده شده توسط آمریکایی ها در خلیج فارس چه بود؟
رخداد اخیر در حوزه دریای عمان بوده است گرچه ماموریت تامین امنیت خلیج فارس به طور عمومی بر عهده سپاه تعریف شده و تامین امنیت دریای عمان و آن سوی تنگه هرمز با ارتش است اما واقعیت این است که این خط حد به معنای این نیست که هیچگونه تعامل و همکاری بین دو نیرو وجود نداشته باشد بلکه به این معناست که قطعا در شرایط خاص نوعی  هماهنگی، همکاری و هم افزایی بین دو مجموعه وجود دارد.
اصل حادثه و رخداد در دریای عمان اتفاق افتاد که آمریکایی ها قصد دزدی  دریایی آشکاری را داشتتد  و با ورود  دریادلان دریایی  سپاه اقدام آنها خنثی شد و در این ماجرا ناکام ماندند.


دستاورد های این رخداد برای نهادهای نظامی کشور چیست؟
 این  یک مانور قدرت نبود و در واقع خروجی آن قدرت نمایی و انعکاس واقعیت قدرت نیروی دریایی سپاه بود.
 این رخداد زمانی پیش آمد که آمریکایی ها براساس عادت معمول خود به قلدری و شروع ماجراجویی، اقدام به ربایش نفتکشی کرده بودند که  محموله  نفتی آن متعلق به ایران بود.
در حقیقت آمریکایی ها قصد انتقال آن به مکان دیگر و احتمالا خود آمریکا و مصادره محموله نفتی را داشتند که دریادلان سپاه با فرود  نیروهای مخصوص بر روی عرشه کشتی و به دست گرفتن آن، کشتی را به آبهای سرزمینی منتقل کردند.
 اما آنچه می توان از برون داد و پیامد این رخداد بدان اشاره کرد اینکه آمریکایی ها نشان دادند برای چندمین بار شروع ماجرا جویی با آنهاست  ولی در ادامه قدرت  مدیریت آن را ندارند؛ در واقع این نشان می دهد که نوعی خلا برآوردی و اشتباه محاسباتی در  انجام  اینگونه اقدامات وجود دارد که خروجیش برای آنها شکست است همانطور که شهادت شهید سلیمانی هم اینگونه رقم خورد و آنها دست به اقدام یک تروریسم دولتی زدند اما بعد از آن پیامدش سیلی خوردن سخت در عین الاسد بود.
 در این ماجرا هم آمریکایی ها عملیاتی را شروع کردند اما با واگذاری نتیجه به حریف نشان دادند که دورانی که   آمریکایی ها اقداماتی را شروع کنند  و  کسی جرات هم آوردی و مقابله را نداشته باشد سپری  شده و به نظر  در برآوردهای عملیاتی هم به مزیت های دیگران توجه ندارند همانطور که از فهم واقعیت های منطقه ای و تحولات  مربوط به منطقه هم عقب ماندند.
بنابراین می شود پیامد  آن را یک  نوع آبرو ریزی برای آمریکایی ها دانست که مشخص شد دوره هژمون آنها به سر آمده است لذا هم  در سطح بین المللی افول  قدرت آنها مشهود بود هم در سطح منطقه ای.
 به خصوص بعد از ماجرای افغانستان شاید  نیازمند یک مانور قدرتی بودند که اعتبار  و پرستیژ خود را در سطح منطقه و فرامنطقه ترمیم کند لذا این رخداد اخیر بر ابعاد ماجرا افزود  و نشان داد  در عرصه های مختلفی آمریکایی ها مجبورند شکست را بپذیرند و نمی توانند  برنامه ها و سناریوهای مد نظر خود را پیش ببرند.

*این انعکاس قدرت نهاد های نظامی ایران پیش از  مذاکرات چه مزایایی را برای ایران در  بر دارد؟
شاید یک هدف ضمنی آمریکایی ها این بود که در شرایطی که دعوت مذاکره از طرف آنهاست و شاید حتی بتوان نامش را التماس برای مذاکره دانست چنانچه چندین پیام پنهان را  برای شروع مذاکرات داشتند همانطور که آشکارا و در عرصه رسانه ای هم مصاحبه های مکرر آنها  تاکید بر انجام مذاکره دارد اما به موازات آن  دست به این اقدام نابخردانه و نسنجیده زدند.
شاید  تصورشان این بود که بتوانند مجددا سایه هراس بر مذاکرات و فشار  بر جمهوری اسلامی را تشدید کنند حال آنکه واقعیت این است که اگر اتفاقی هم می افتاد یعنی این ماجراجویی آنها به درگیری هم می انجامید نتیجه مخابره شدن این پیام به دنیا بود که آمریکایی ها برای رسیدن به اهدافشان حاضرند امنیت منطقه ای  و جهانی را هم فدای اهداف حقیرشان کنند.
همانطور که  برخی از  نابخردی ها در پنتاگون به نظر میرسد که منافع ملی آمریکا و حیثیت ملی آنها را به خطر می اندازد لذا آنچه برای ما به دست آمد  نه تنها خنثی سازی یک طرح ربایش و دزدی دریایی و آزاد کردن اموال جمهوری اسلامی ایران و دفاع از منافع ما بود بلکه نشان داد ایران در همه سطوح دست برتر را دارد و آمریکایی ها باید به این واقعیت توجه کنند که با اینگونه اقدامات نمی توانند بر فضای دیپلماسی مربوط به مذاکرات هسته ای اثر بگذارند  و همانگونه که ما در این عرصه نشان دادیم هر  تصمیمی بگیریم امکان پیشبرد آن را داریم در عرصه مذاکرات هسته ای هم تصمیمات نظام به خوبی پیش خواهد رفت.

 

 

زرین پور

نام:
ایمیل:
نظر: