روزنامه کیهان**
طرحی برای آبادی دنیا و آخرت مسئولین!/جعفر بلوری
۱- پیر مرد بود. پشت تلفن با صدای لرزان گفت: «کاسبی قدیمیام. میخواهم پیامی به آقای رئیسجمهور برسانم. طرحی دارم برای حل ریشهای و دائمی مسکن! اگر اجرا کند، هم دنیایش آباد خواهد شد هم آخرتش.» ذهنم رفت به سمت تلفنهایی از این دست که هر از چندگاهی به روزنامهها میشود. اینکه مثلا، میتواند با یک برنامه کاری کند کارستان. مثلا دلار را برساند به ۳ هزارتومان! آن هم تضمینی! دلم نیامد گوشی را قطع یا ردش کنم. گفتم طرحت چیست همینجا بگو؟
- قول میدهی به آقای رئیسی برسانی؟
- من فقط خبرنگارم. فقط میتوانم بنویسم. شاید ببیند شاید هم نه.
دلم سوخت. برای اینکه دل پیرمرد نشکند، گفتم بیا روزنامه تا ببینمت. طرحت را هم بیاور. پیر مرد آمد، اما دنبال حل بحران مسکن نبود. دنبال مسکن بود. میگفت با آمدن آقای رئیسی امیدوار شده برای همین آمده تا صدایش را به گوش او برساند:
«به رئیسجمهور بنویس افرادی مثل من هستند که در سن ۷۰ سالگی مستاجرند. نه توان پرداخت پیش قسط ثبتنام مسکن را دارند، نه توان قسط دادن را دارند و نه حتی توان آوردن یک ضامن را...» موقع خداحافظی فهمیدم در حوالی شوش زندگی میکند.
۲- با پیروزی آقای رئیسی و بازگشت دولت به ریل انقلاب و از همه مهمتر شروع خوب این دولت در برخی عرصههای داخلی و خارجی، امیدها به بهبود شرایط اقتصادی و بازگشت عزت به کشور افزایش یافته است. این افزایش امید را فقط ما نمیگوییم. نظرسنجیهای بینالمللی هم میگویند. این پیر مرد یکی از چند ده نفری است که بشخصه از نزدیک گفتگو کرده یا شاهد گفتوگویشان بودهام. حتما شما هم شاهد چنین گفتگوهایی بودهاید. آنها شاید کمی مردد باشند، اما امیدوارند و دولت محترم آقای رئیسی نباید، این امید را از مردم بگیرد. این امید از جنس امیدهای تقلبی و ساختگی حاصل از پروپاگاندا نیست که کارکردی جز فریب برای جمعآوری رای ندارند. این امید کاملا واقعی است. از مدیریت عالی کرونا و کاستن از مرگ و میر روزانه ۷۰۰ نفر به ۸۰ نفر بگیر تا پیوستن به پیمان امنیتی اقتصادی شانگهای و این روزها قرارداد سوآپ گازی سه جانبه... همه نشان میدهد این دولت، از جنس دیگری است و میتوان به آن امید بست. یکی از مهمترین نشانههای وجود این امیدواری، جیغ بنفشی است که عاملان وضع موجود این روزها مرتب و همه روزه میکشند. یک مورد- فقط یک مورد- از دهها اقدام مثبت و بزرگی را که این دولت طی همین ۱۰۰ روز انجام داده را نشان دهید که به آن حمله نکرده باشند. از سفرهای استانی و مدیریت میدانی امور بگیر تا مدیریت خوب بیماری کرونا و دستاوردهای بعضا بینظیر خارجی. به اسم نقد، یا ردش میکنند یا مصادرهاش مینمایند. امیدوار شدن مردم به دولت و مجلس انقلابی تبدیل به کابوسشان شده چرا که افزایش موفقیت و امید یعنی.
راه و روش آنها غلط بوده. با پایین کشیدن یا مصادره دستاوردهای دیگران میخواهند خود را بالا بکشند!
۳- گفته میشود امروز در کشور، چیزی نزدیک به ۳۵ میلیون نفر در خانههای استیجاری زندگی میکنند. یعنی حدود ۴۰ درصد از جمعیت ۸۴ میلیونی کشور مستاجرند. براساس برخی مطالعات صورت گرفته، مستاجران با احتساب پول پیش، چیزی بیش از ۵۰ درصد درآمد ماهیانه شان را صرف اجاره بها میکنند. انباشت ۸ ساله تقاضا برای مسکن به دلیل کوتاهیهای صورت گرفته در دولت قبل و در کنار توقف طرح مسکن مهر از جمله دلایلی است که باعث به وجود آمدن چنین شرایطی شده است. بنابر این به نظر میرسد اگر مشکلات کشور را به ترتیب اولویت لیست کنیم، «مسکن» یکی از آن مسائل در صدر لیست خواهد بود. وجود طرح «نهضت ملی مسکن» در دولت آقای رئیسی یعنی، دولت به خوبی این اولویت را تشخیص داده اما، آیا در این طرح شرایطِ امثال این پیرمرد هم پیشبینی شده؟ آیا قشرهای بسیار ضعیف جامعه هم میتوانند صاحب خانه شوند؟ در تمام جوامع دنیا اقشار «بسیار ضعیف» با کمی بالا و پایین در تعداد وجود دارند. شناسایی آنها هم کار زیاد سختی نیست. راهحلهایی هم برای تامین سرپناه چنین اقشار مظلومی اندیشیده شده است. پیرمرد میگفت طرحی برای بهبود شرایط مسکن دارد که در صورت اجرایی شدن آن، دنیا و آخرت آقایان مسئول، آباد میشود. شاید «توجه داشتن» به چنین قشری از جامعه که از توصیههای موکد امام راحل هم هست، همان طرحی است که مد نظر او بوده. در این صورت، طرح پیر مرد درست بوده و قطعا رسیدگی به چنین قشری، از اوجب واجبات بوده و دنیا و آخرت مسئولین را آباد خواهد کرد. خدا بر درجات امام راحل بیفزاید که لحظهای از اقشار ضعیف و محرومین غفلت نکرد و خدمت به این قشر را بالاترین عبادات میدانست:
«گمان نمیکنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد.» (صحیفه امام، ج۲۰، ص: ۳۴۲)
**************
روزنامه وطن امروز**
نقشهای سیاسی در وین چطور توزیع شده است؟/ثمانه اکوان
دور جدید مذاکرات ایران و گروه ۱+۴ و همچنین آمریکا برای لغو تحریمها و بازگشت آمریکا به برجام در وین آغاز شده است. مسالهای که مذاکرات جاری را با ۶ دور مذاکرات قبلی متفاوت میسازد، حضور مذاکرهکنندگان جدید ایرانی از طرف دولت حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی است. مسؤولان وزارت امور خارجه کشورمان قبل از عزیمت به وین بارها اعلام کرده بودند این دور از مذاکرات را نه مذاکرات هستهای، بلکه مذاکرات رفع تحریم میدانند. کاروان پرتعداد ایران در این سفر بخوبی به رسانههای غربی و بویژه آمریکایی فهماند ایران در نیت خود برای مذاکرهای که بتواند منافع کشورمان را تامین کند بسیار جدی است. اگرچه به نظر میرسد مواضع کشورهای غربی از دور قبلی مذاکرات تاکنون تغییر چندانی نکرده باشد، نقشی که هر کدام از کشورها در پیشبرد مذاکرات فعلی در پیش گرفتهاند به نظر میرسد دچار تغییر و تحول جدی شده است. تجربه حضور ایران در مذاکرات بینالمللی و بویژه تجربه سال ۲۰۱۳ به بعد، نشان داده است معمولا هر کدام از کشورهای غربی حاضر در مذاکرات نقش منحصر به فرد و ویژهای را در پیشبرد مذاکرات بر عهده میگیرند؛ گاهی اوقات فرانسه در نقش پلیس بد ظاهر شده و انگلیس در نقش پلیس خوب ظاهر میشود یا گاهی آمریکا خود سکان هدایت مذاکرات را در دست گرفته و اجازه ظهور و بروز بیشتر به کشورهای دیگر را نمیدهد. ۲ کشور چین و روسیه نیز در هر دوره از مذاکرات در نقش پیشبرنده اهداف و منافع ملی خود و همچنین در نقش میانجی ظاهر میشوند؛ آنها گاهی به تقویت مواضع ایران کمک کرده و گاه تنها مواضع خود را پیش میبرند. دور جدید مذاکرات، اما با ویژگیهای جدیدی روبهرو است؛ تغییر دولت در آمریکا و توجه دولت بایدن به مساله بازگشت به برجام و همچنین تلاش دولت سیزدهم برای لغو تحریمهای یکطرفه آمریکا، دور جدید مذاکرات را با ویژگیهای جدیدی روبهرو کرده است که در این تحلیل به نقش هر کدام از طرفهای حاضر در این مذاکرات بر نتیجه نهایی آن پرداخته میشود.
۱- ایران: همانطور که مسؤولان وزارت امور خارجه کشورمان بیان کردهاند، دلیل حضور ایران در مذاکرات وین، نه مذاکرات هستهای، بلکه مذاکره برای لغو تحریمهاست. ایران قصد ندارد مذاکرهای جدی بویژه با آمریکا برای مساله هستهای داشته باشد. در اصل ایران بر این عقیده است مذاکرات قبلی انجام شده و به نتیجه نهایی نیز رسیده است و تنها کاری که مانده به صورت جدی توسط کشورهای درگیر در پرونده هستهای ایران انجام شود، عمل به تعهداتشان است. تا زمانیکه آمریکا و متحدان اروپاییاش به تعهدات خود در برجام عمل نکنند، عملا مذاکره جدید بر سر مسائل هستهای یا سایر مسائل مدنظر طرف غربی میسر نیست؛ بنابراین نقش تیم مذاکرهکننده ایران در این میان تلاش برای وادار کردن غرب به اجرای تعهداتش در برجام است و میتوان آن را تلاشی برای احیای برجام و در عین حال نقد کردن چک برجام دانست. تیم جدید مذاکرهکننده هستهای کشورمان با وجود اینکه انتقادات زیادی به توافق سال ۲۰۱۵ دارد، اما در عین حال تلاش دارد با احیای آن، راه را برای متعهد کردن طرف غربی در قبال اجرای تعهداتش باز کند. این تیم همچنین قصد دارد طرف غربی را درباره جدی بودن نیتش برای بازگشت به برجام مورد آزمون قرار دهد. به همین دلیل است که تیم مذاکرهکننده ایرانی بیشتر از اینکه شامل افراد مرتبط با مسائل سیاست خارجی باشد، شامل کارشناسانی است که قرار است در حوزه رفع تحریمها تلاش کنند اقدامات اجرایی و گامهای ملموس از طرف غرب را سنجیده و بهگونهای عمل کنند که بتوانند معیار و استاندارد مناسبی برای لغو تحریمها تعریف کنند. آرایش سیاسی، اقتصادی و کارشناسی شرکتکنندگان ایرانی حاضر در مذاکرات هستهای نشان میدهد در عین حال که نباید انتظار داشت مذاکرات فاز جدیدی در جهت مطالبات هستهای غرب به خود بگیرد، میتوان امید داشت در صورت منطقی عمل کردن طرف آمریکایی، راه برای لغو تحریمها باز شود.
۲- آمریکا: هدف اولیه دولت بایدن ـ همانطور که رسانهها و اندیشکدههای آمریکایی نیز بارها اعلام کردهاندـ پرداختن به نواقصی است که طرف غربی اعتقاد داشت برجام با آنها روبهرو بوده است. آمریکاییها بر این عقیده بودند با وجود اینکه دولت اوباما تلاش خود را کرد تا با ایران وارد گفتگو شده و فعالیتهای هستهای کشورمان را محدود کند، برجام دارای نواقصی بود که نتوانست آمریکا را به اهداف اصلی خود در منطقه و همچنین در مقابله با ایران برساند. یکی از مهمترین نواقص از نظر آمریکاییها این بود که برجام نتوانست به آنها تضمین دهد ایران در زمینه مسائل دیگر نظیر موشکی یا فعالیتهای منطقهایاش نیز با آمریکا وارد مذاکره میشود. از نظر تندروهای جمهوریخواه، ایران بعد از توافق برجام توانست هم مشروعیت برای فعالیتهای هستهایاش در دنیا به دست آورد و هم منابع مالی توقیفشدهاش را تا حدودی نجات دهد. بایدن تلاش دارد به دلیل ضعفی که در دولت خود احساس میکند و نیازش به جمهوریخواهان برای تصویب لوایح مرتبط با مسائل داخلی آمریکا، تا حد زیادی در حوزه سیاست خارجی نظر آنها را مدنظر قرار دهد. از همین رو با وجود اینکه در دوران انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرده بود در صورت پیروزی در انتخابات به برجام بازگشته و تعهدات آمریکا را اجرایی خواهد کرد، بعد از رسیدن به کاخسفید اعلام کرد این کار به این آسانیها نیز نیست. در ۶ دور مذاکرات قبلی در وین، دولت بایدن و کارشناسان حوزه تحریمهایش قبول نداشتند که آمریکا باید تمام تحریمهای مرتبط با فعالیت هستهای ایران را که در زمان ترامپ وضع شده بود برای بازگشت به برجام حذف کند؛ این موضع تا هماینک نیز ادامه دارد و به نظر میرسد آمریکا تلاش دارد با وجود بازگشت به برجام، همچنان تعدادی از مهمترین تحریمهای آمریکا علیه بخشهای مختلف اقتصادی ایران را حفظ کند. این زیادهخواهی آمریکاییها در نهایت میتواند باعث سختتر شدن پروسه مذاکرات یا حتی بینتیجه ماندن آن شود. اما با این حال دولت بایدن تلاش دارد با توجه به افتضاحی که در افغانستان هنگام خروج نیروهای آمریکایی از این کشور رخ داد، برای انتخابات کنگره در سال ۲۰۲۲ و بعد از آن انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۴، دستاورد خوبی در عرصه سیاست خارجی در منطقه غرب آسیا برای خود کسب کند و ایران بهترین گزینه در این باره است؛ بنابراین به نظر میرسد نقش اصلی تیم مذاکرهکننده آمریکایی در مذاکرات جدید وین، تحریف وقایع و مسلط کردن روایت خود در عرصه بینالمللی است؛ روایتی که آمریکا را از موضع ضعف و بدهکاری خارج کرده و موضع قویتری را همراه با طلبکاری برای آن ایجاد کند. تنها در این صورت است که بایدن میتواند فشارهای بینالمللی علیه ایران را بازگردانده و در صورتی که ایران در موضوع فعالیتهای هستهایاش ذرهای کوتاه بیاید، آن را برای عملکرد حوزه سیاست خارجی خود برای مردم آمریکا و همچنین جمهوریخواهان تندرو در کنگره فاکتور کند.
۳- انگلستان و آلمان: در دور جدید مذاکرات به نظر میرسد دولت انگلستان بیشتر از اینکه به فکر احیای برجام یا تلاش برای بازگرداندن آمریکا به اجرای تعهداتش در این قرارداد باشد، به فکر منافع خود بوده و تلاش دارد از مذاکرات فعلی در جهت آزادسازی چند نفر از جاسوسانش در ایران استفاده کند. یکی از مهمترین ناکامیهای دولت بوریس جانسون در این حوزه ناتوانی در آزادسازی افرادی مانند نازنین زاغری در ایران بوده است و به همین دلیل حوزه تمرکز انگلستان به سمت فشار بیشتر بر تهران در جهت آزادسازی زاغری یا سایر شهروندان انگلیسی خواهد بود که در زندانهای ایران هستند. دولت انگلستان به همین ترتیب قرار است نقش پلیس بد را نیز در مذاکرات جدید با ایران ایفا کند. نزدیک شدن بیش از پیش مواضع لندن و تلآویو که منجر به نوشتن مقاله مشترک وزرای خارجه ۲دولت در روز ابتدایی مذاکرات وین شد، نشان میدهد دولت انگلستان تلاش دارد نهتنها نقشی به عنوان دولت ملکه در مذاکرات داشته باشد، بلکه میخواهد نماینده رژیم صهیونیستی در مذاکرات هستهای وین نیز باشد؛ این نقشی است که در نهایت ایران باید میزان اثرگذاری و مفید بودن آن را اعلام کند. اگر روایت ایران و همچنین رسانههای فعال در زمینه هستهای مبتنی بر این مساله باشد که نشان دهند انگلستان نه نماینده یکی از کشورهای اتحادیه اروپایی، بلکه نماینده رژیم صهیونیستی در مذاکرات است، تا حد زیادی میتواند از فشارها و اثرات روانی این اقدام بکاهند.
آلمان در این میان به نظر میرسد نقش سنتی و قدیمی خود در مذاکرات هستهای با ایران را پیش خواهد برد. آلمان به عنوان یکی از شرکای اقتصادی قدیمی ایران تلاش دارد با ارائه برخی مشوقهای اقتصادی، در واقع سویه تشویقی سیاستهای فشار دیپلماتیک بر ایران را دنبال کند و در شرایطی که آمریکا چماق نشان میدهد، او به دنبال نشان دادن شرایط مثبت و مفیدی باشد که ایران در صورت پذیرفتن ادامه اجرای تعهداتش با آن روبهرو خواهد شد. البته در این باره باید منتظر سیاستگذاریهای دولت جدید آلمان نیز بود؛ نقش سنتی مرکل و دولتش در این مذاکرات ممکن است توسط دولت آینده تغییر کند و به همین ترتیب باید دید در دور بعدی مذاکرات که دولت جدید روی کار خواهد آمد چه اتفاقی برای نقش آلمان در مذاکرات میافتد.
۴- فرانسه: یکی از نکات جالب در آرایش سیاسی بازیگران مذاکرات وین، تغییر نقش فرانسه از پلیس بد در مذاکرات قبلی به پلیس خوب در مذاکرات فعلی است! فرانسه که بزودی ریاست اتحادیه اروپایی را نیز بر عهده میگیرد، سعی دارد از فرصت تغییر دولت در آلمان بهره گرفته و خود را به عنوان رهبر اتحادیه اروپایی مطرح کرده و نقشی سازنده در مذاکرات داشته باشد. اگر در دورهای قبلی مذاکرات ایران با کشورهای ۱+۵، این وزیر خارجه فرانسه بود که در دقایق نهایی خواستههای اضافی دیگری را مطرح کرده و نقش پلیس بد را در این باره ایفا میکرد، از ابتدای مطرح شدن احتمال ادامه مذاکرات در وین، دولت مکرون نشان داده است به دنبال میانجیگری و ایفا کردن نقش پلیس خوب در مذاکرات است. تماس تلفنی بیش از یک ساعته امانوئل مکرون با حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی در روز اول مذاکرات در وین، نشان میدهد فرانسه قصد دارد به صورت جدی نقش جدید خود را پذیرفته و آن را اجرایی سازد. ایران با وجود اینکه میتواند از این فرصت برای ارائه خواستها و بیان مطالباتش استفاده کند (همانطور که در گفتوگوی روز سهشنبه رخ داد و رئیسجمهور کشورمان به ارائه مطالبات ایران از غرب در این تماس تلفنی پرداخت) در عین حال مذاکرهکنندگان ایرانی باید درباره نیات فرانسه در اجرای این نقش تردید داشته و به صورت محتاطانه با نمایندگان دولت فرانسه برخورد کنند؛ علت این امر نیز تاریخچه تأثیرگذاریهای منفی فرانسه در مذاکرات قبلی است.
۵- رژیم صهیونیستی: با وجود اینکه رژیم صهیونیستی یا کشورهای عرب حوزه خلیجفارس نقشی علنی در مذاکرات وین ندارند، اما تلاش دارند تاثیرگذاری خاص خود بر مذاکرات را نیز به نمایش بگذارند. در این باره رژیم صهیونیستی بیش از کشورهای منطقه بهدنبال تاثیرگذاری بر مذاکرات است. این نقش، اما در طول سالیان گذشته و هماکنون دچار تغییرات جدی شده است. با وجود اینکه به اذعان رسانهها و سیاستمداران آمریکایی، ماجرای خروج آمریکا از برجام نتیجه توافق و همکاری نزدیک بنیامین نتانیاهو با دولت دونالد ترامپ و یکی از خواستههای اصلی او از دولت آمریکا بود، حالا سیاستمداران جدید در رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیدهاند که خروج از برجام اشتباهترین مسیر بوده و باید نقشه جدید برای خود در این باره تعریف کنند. این نقش با این حال به نظر نمیرسد چندان تفاوتی در میزان مخرب بودنش در مذاکرات داشته باشد. نفتالی بنت، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در طول چند روز گذشته بارها اعلام کرده است این رژیم از مذاکرات برجام در جهت محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران استقبال میکند، اما خود را متعهد به برجام نمیداند. این در واقع همان مسیری است که نتانیاهو در مذاکرات قبل نیز پیموده بود، اما با چند اختلاف جزئی و کوچک. یکی از این تفاوتها این بود که نتانیاهو از همان ابتدا مذاکرات هستهای را به صورت علنی نپذیرفته بود و بارها اعلام کرده بود این مذاکرات را به رسمیت نمیشناسد و با وجود اینکه دولت او در خفا به دنبال تاثیرگذاری بر مذاکرات بود و وزیر جنگ نتانیاهو نیز بارها اعلام کرده بود توافق به نفع رژیم صهیونیستی است، با این حال نتانیاهو شخصا هیچگاه این توافق را نپذیرفت و اعلام کرد رژیم صهیونیستی سیاستهای خاص خود در قبال ایران را دنبال خواهد کرد. در دولت بنت نیز تقریبا چنین رویکردی اتخاذ شده است، اما با این تفاوت که در ظاهر احیای برجام را میپذیرند، زیرا میدانند فعالیتهای هستهای ایران را بشدت محدود خواهد کرد و دوباره تاسیسات ایران را زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار میدهد و در عین حال اعلام میکنند تعهدی به آن نخواهند داشت. این تفاوت رویکرد از جایی نشأت میگیرد که رژیم صهیونیستی اعتقاد پیدا کرده است میتواند همگام با جامعه جهانی بوده و ایران را وادار به پذیرش محدودیتهای هستهای کند و در عین حال از گزارشها و اطلاعات محرمانه آژانس نیز برای خرابکاریهای هستهای در داخل تاسیسات ایران استفاده کند؛ بنابراین میتوان به جرأت بیان کرد نقش مخرب رژیم صهیونیستی در مذاکرات همچنان ادامه دارد و البته این رژیم نه برای مذاکرات، بلکه برای فردای به نتیجه رسیدن مذاکرات نیز برنامه دارد و آن ادامه دادن فعالیتهای خرابکارانه در داخل ایران است.
۶- چین و روسیه: از همین ابتدای کار مشخص است چین و روسیه چه اهدافی را در مذاکرات فعلی در وین دنبال میکنند. بزرگترین نگرانی چین و روسیه درباره فعالیتهای هستهای ایران، خارج شدن این فعالیتها از دید بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. از همین رو آنها انتظار دارند مذاکرات سریعتر به نتیجه رسیده و بازرسان آژانس بتوانند دیدی صددرصدی به فعالیتهای هستهای ایران داشته باشند. در عین حال این ۲ کشور تلاش دارند مانع ایجاد بحرانی دیگر در شورای امنیت درباره مساله هستهای ایران شوند. حلوفصل ماجرای تقابل ایران و غرب در مساله هستهای میتواند چین را برای رسیدن به اهداف اقتصادیاش در منطقه کمک کند. چین در عین حال از این مذاکرات برای پیشبرد اهداف خود در رویارویی با آمریکا نیز بشدت استفاده خواهد کرد. صحبتهای اخیر مذاکرهکنندگان چینی درباره انتقادشان نسبت به ارائه تکنولوژی زیردریایی هستهای به استرالیا در همین راستا ارزیابی میشود. اما نقش مثبت چین و روسیه در این نکته است که آنها بارها اعلام کردهاند آمریکا کشوری است که از برجام خارج شده است و خودش هم باید به برجام بازگشته و آن را دوباره احیا کند؛ بنابراین همکاری با ایران در مسیر گفتگو برای لغو تحریمها (و نه گفتگو برای مذاکرات هستهای) در همین راستاست و باعث میشود موضع ایران در مذاکرات نیز تقویت شود.
پژوهش دقیق و شناخت انگیزهها و برنامههای هر کدام از کشورهای شرکتکننده در مذاکرات هستهای میتواند به مسؤولان مذاکرهکننده ایران کمک کند که با هر کدام دیالوگ خاص خود را داشته باشند و به بهترین نحو ممکن بتوانند از سیاستهای ایران در این مذاکرات دفاع کنند.
اگر ایران بداند تا چه حد میتواند به چین و روسیه برای تقویت مواضعش اتکا کند و یا اینکه تا چه حد میتواند به کارشکنی انگلیس و رژیم صهیونیستی در این مذاکرات اعتقاد داشته باشد، میتواند به تیم سیاسی مذاکرهکننده کمک کند که مواضع دقیقتری در مقابل هر کدام از این دولتها داشته باشد. ایران در عین حال با دانستن اهداف و منافع ملی هر کدام از کشورهایی که قرار است با آنها بر سر یک میز بنشیند، میتواند از موضع قویتری در مذاکرات حضور پیدا کند. تحلیل چیدمان و آرایش نیروهای سیاسی در مذاکرات فعلی نشان میدهد ایران بهترین فرصت برای پیش بردن منطق خود در مذاکرات را در پیش دارد و با توجه به اینکه قدرتهای جهانی هنوز روایت آمریکا درباره خروج از برجام و دلایل آن را نپذیرفتهاند، میتواند منطق خود را در مذاکرات حاکم سازد؛ این اقدامی است که شاید در چند سال آینده یا حتی در چند ماه آینده سختتر شود، زیرا دستگاه رسانهای و دیپلماتیک آمریکا بشدت فعال است تا روایت خود را در کل دنیا جا بیندازد. اگر تاکنون روایتهای طرفین در مذاکرات هستهای مهم بود، در مذاکرات وین شاهد «جنگ روایتها» هستیم و تا فرصت همچنان وجود دارد، باید روایت ایران درباره خروج آمریکا از برجام به روایت غالب تبدیل شود.
ضمن اینکه اگر جمهوری اسلامی ایران تا امروز در برابر این همه فشارهای سنگین و عجیب داخلی و خارجی دوام آورده، پس از لطف خدا، به خاطر پای کار بودن همین اقشار ضعیف و محروم جامعه بوده است:
تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بیبضاعت گردانندگان و برپا دارندگان واقعی انقلابها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم... (صحیفه امام، ج۲۱، ص: ۸۶ و ۸۷)
**************
روزنامه خراسان**
آزمون سخت بودجه ۱۴۰۱ برای دولت و مجلس/مهدی حسن زاده
دولت سیزدهم، هفته آینده مهمترین آزمون خود در حوزه اقتصاد را با ارائه لایحه بودجه ۱۴۰۱ پشت سر میگذارد. آزمونی که در سختترین شرایط اقتصاد ایران طی سالهای گذشته، برگزار میشود و عبور موفق از این آزمون، تا حد زیادی، سرنوشت دولت جدید را مشخص خواهد کرد. روز گذشته رئیس جمهور و رئیس مجلس هر دو در نشست مشترک دولت و مجلس، بر ضرورت تدوین بودجه ۱۴۰۱ براساس الزامات اصلاح ساختار بودجه تاکید کردند. رئیسی با بیان این که بودجه ۱۴۰۱ اولین سند مالی دولت سیزدهم است، افزود: «نظرات گرفته شود تا بتوانیم مهمترین سند مالی بودجه ۱۴۰۱ را براساس دغدغه رهبری یعنی اصلاح ساختار بودجه، دغدغه مجلس و کارشناسان اقتصادی با کمترین نحو تهیه کنیم.» قالیباف نیز در نشست روز گذشته تاکید کرد: «اصلاح ساختار بودجه مبحثی است که از گذشته مطرح بوده و موضوع این مجلس و دولت نیست. ساختار بودجه از قبل از پیروزی انقلاب مشکلاتی داشته و همه نیت اصلاح آن را داشتند، ولی نتیجه شرایط کنونی شده است، اگر ما هم مسیر گذشته را ادامه دهیم، نتیجهای حاصل نمیشود.» در آستانه ارائه لایحه بودجه ۱۴۰۱ میتوان مروری بر این الزامات و مولفههای اصلاح ساختار بودجه داشت. براساس این مولفه ها، کاهش سهم نفت در بودجه، بهبود تراز عملیاتی (تامین بخش بیشتری از منابع بودجه از محل درآمدهای مالیاتی به جای فروش نفت و استقراض) افزایش سهم بودجه عمرانی از هزینههای بودجه، افزایش درآمدهای واقعی به جای درآمدهای موهوم و غیرقابل تحقق، شفافیت بودجه، حذف رانتها در تخصیص منابع و کاستن از سهم هزینههای جاری در بودجه کشور، مهمترین مولفههای اصلاح ساختار بودجه است. بودجه کشور طی سالهای اخیر و به ویژه در بودجه ۱۴۰۰ در همه زمینههای فوق دچار پسرفت شد. برای اصلاح این معضلات باید برنامهای داشت که طی چند سال بتوان بودجه کشور را به تدریج به سامان کرد. این اصلاحات عبارتند از:
۱- اصلاح در قوانین و رویههای مالیاتی با تکمیل و اجرای سامانه جامع مالیاتی، حذف معافیتهای غیرضروری و ایجاد پایههای جدید مالیاتی به ویژه مالیات بر مجموع درآمد و عایدی سرمایه
۲- اصلاح در نظام ارزی و تبدیل ارز ۴۲۰۰ به یارانه نقدی یا کالایی
۳ - مولدسازی داراییهای راکد دولت و فروش اموال مازاد
۴ - شفاف سازی هزینههای جاری و رصد دقیق مصارف دولتی به ویژه در بخش حقوق و دستمزد با اجرایی شدن سامانه انتشار حقوق و مزایای کارکنان دولت
۵ - اصلاح ساختار صندوقهای بازنشستگی و اصلاح عملکرد آنها به گونهای که بیش از این بار هزینههای حقوق بازنشستگان بر بودجه بار نشود.
۶ - واگذاری طرحهای عمرانی نیمه تمام به بخش خصوصی
و...
در این میان در سال ۱۴۰۱ باید نخستین گام اصلاح در این مسیر را برداشت. سال ۱۴۰۱ از این جهت مهم است که نخستین سال فعالیت دولت و نخستین بودجه تدوین شده توسط دولت است. دولتها در نخستین سال فعالیت، بیشتر از سالهای بعد، مقبولیت اجتماعی دارند و امکان برداشتن گامهای اصلاحی را خواهند داشت. مجلس نیز در نیمه فعالیت خود قرار دارد و هنوز به سال پایانی فعالیت خود نرسیده است تا گرفتار محافظه کاری شود. از این جهت ۱۴۰۱ بهترین فرصت زمانی برای گامهای نخست اصلاح بودجه است. باید حتما مرحله نخست اصلاحات بودجهای انجام شود تا فعالان اقتصادی و کارشناسان به تغییر در روند مخرب موجود در اقتصاد کشور امیدوار شوند. هرگونه تاخیر موجب کندی و تردید دولت و مجلس برای اصلاحات در سالهای بعد میشود. باید از فرصت ۱۴۰۱ بیشترین استفاده را کرد.
**************
روزنامه ایران**
چرا بودجه ۱۴۰۰ غیرواقعی و ۱۴۰۱ واقعی نوشته شد؟/دکتر محمد کهندل
دولت دوازدهم و شخص آقای نوبخت بودجه ۱۴۰۰ را با فرض لغو تحریمها بستند و گواه این مدعا هم پیشبینی دوبرابری میزان صادرات نفت بود که محقق نشد. در واقع بودجه سال ۱۴۰۰ با اعداد غیرواقعی تنظیم شد که قابلیت تحقق نداشت. اتفاقی که از منظر سیاسی تبعات فراوان بهدنبال داشت. چرا که غربیها متوجه شدند کشور به درآمد نفتی احتیاج دارد. آنها مطمئن شدند که ما در بودجه سال ۱۴۰۰ روی برداشته شدن تحریمها حساب باز کردهایم. این شرایط به اروپاییها امکان داد برای تحمیل خواستهایشان فشار بیشتر بر ایران تحمیل کنند. علاوه بر تبعات سیاسی از منظر اقتصادی هم پروژههای عمرانی به تعویق افتاد. این یعنی پیوند زدن بودجه سالجاری به درآمدهای حاصل از برجام که خسارتهای قابل توجهی به کشور تحمیل کرد. در حالی که اگر برعکس عمل میکردیم و نشان میدادیم که بدون وابستگی به نتایج حاصل از توافق، بودجه را بسته و توان اداره کشور با وضع موجود را داریم بهطور قطع در مذاکرات برجامی و مواجهه با غرب نیز توفیقات بیشتری بهدست میآوردیم. همچنین باید به این نکته هم اشاره کرد که در نظر گرفتن درآمدهای غیرقابل تحقق در بودجه، دولت را ناچار به استقراض از بانک مرکزی میکند که اثرات تورمی دارد و در بعد روانی نیز انتظارات تورمی را شدت میبخشد. علاوه بر آن یکی از اصول واقعی بودجهنویسی این است که بر درآمدهای واقعی و حتماً محقق شده، متمرکز باشد. در این حالت اگر درآمد بیشتری حاصل شد هم استقراض بانک مرکزی پرداخت میشود وهم میتوان یک لایحه در قالب متمم بودجه به مجلس داد.
در صورتی که داراییهای ناشی از تحریم و داراییهای بلوکه شده آزاد شد و در اختیار ما قرار گرفت طرحهای ناتمام زیادی وجود دارد که از این طریق میتوان منابع آن را تأمین کرد یعنی برای درآمد بیشتر راه حل وجود دارد، اما درآمد کمتر تبعات اقتصادی و سیاسی در پی خواهد داشت. همچنین بودجهریزی واقعبینانه منطق و اسلوب بودجهنویسی را هم رعایت کرده که بر اعتبار بودجه میافزاید. اقدام آقای نوبخت و همراهانشان در بودجه سالجاری بسیار باعث تعجب است. بودجهریزی انبساطی آنها منجر به افزایش نقدینگی و تورم بیش از ۵۰ درصدی شد در حالی که در بودجه ۱۴۰۱ بحث بر سر انبساطی و انقباضی بودن بودجه نیست بلکه اقدامی اصلاحی در جهت رعایت رویکرد واقع بینانه و ساختارمند بودجه است. این بدان معناست که بودجه ۱۴۰۱ متکی به درآمدهای نفتی و شرایط لغو تحریمها بسته نشده و مصداق آن میزان فروش ۱/۲ میلیون بشکه نفت برای سال آتی و نرخ تسعیر ارز ۲۳ هزار تومانی است که بیانگر آن است این بودجه بدون کسری و با لحاظ ادامه شرایط تحریمها تنظیم شده است.
**************
روزنامه شرق**
بسیج عشق به ایران/سیدمصطفی هاشمیطبا
میگویند از کسی پرسیدند قورمهسبزی را با غین مینویسند یا با قاف؟ او گفت برای من غین یا قاف فرق نمیکند، بلکه گوشت آن مهم است. حال اگر مسائل را با پول یا کلام بخواهیم حل کنیم مانند غین و قاف قورمه سبزی است، اما مهم آن است که گوشت مسائل را بیابیم و آن را تدارک ببینیم. این مثال را از آنجا آوردم که طبق خبرهای منتشرشده قرار است مبلغ ۵/۱ هزار میلیارد تومان خسارت به کشاورزان اصفهانی داده شود و میخواهند مسائل آب و کشاورزی اصفهان را با پول درمان کنند؛ درحالیکه کشاورزان اصفهان و نهتنها اصفهانیها در همه جا آب و روش کشاورزی مناسب و امکانات میخواهند و نه پول بدون راهحل. آنچه در امروز اصفهان و در سایر نقاط کشور واقع میشود هشدارهای عینی درباره مسئله «حفظ ایران» است درحالیکه ظاهرا حکمرانی کشورمان در برابر «تخریب کشور» ساکت نشسته است. نه مجلس و نه مجمع تشخیص مصلحت نظام و نه دولت ظاهرا کاری به آینده کشور ندارند و فقط دنبال برخی جزئیات هستند و سیل بنیانکن نشست زمین و تخریب کشور را نمیبینند. آقای احمدینژاد با خمیرکردن برنامه چهارم میخواست با پولدرمانی مردم را راضی کند و آقای روحانی هم به بهانه اینکه نمیتوان توانمندان را از ناتوانان جدا کرد، آن را ادامه داد و یارانه معیشتی هم به آن افزود و ایشان هم به نوعی دیگر نسبت به اجرای برنامه ششم سخت بیتفاوتی نشان داد و ازجمله مادههای ۳۵، ۳۶ و ۳۷ برنامه ششم را که برای آب و خاک نوشته شده بود، نادیده گرفت. یکی نگفت حالا که ۴۰۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارید و همه بودجه را به هزینه جاری میبرید، چرا کمی هم کسر بودجه را بهخاطر طرحهای آب و خاک بالا نمیبرید؟ جالب آنجا بود که در عین نداشتن بودجه و اعتبار عمرانی، دائم از تکمیل طرحها سخن میگفتند. حالا هم وزرای محترم از ساخت چهار میلیون مسکن در سال (بدون نوسازی روستاها) و حل مسئله خودرو در سه سال و حل معیشت مردم و وعدههای دیگر سخن میگویند، اما هیچکدام از اعضای دولت، مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس شورای اسلامی درخصوص آینده کشور و سرزمینمان و راه حل برای مسئله آب و نشست زمین که به انهدام کشاورزی و تخریب کشور میانجامد، صحبت نمیکنند. امسال هم در بودجه کل کشور و در دفترچه طرحهای عمرانی، هزاران طرح مختلف مثل راه، پل، مدرسه، بیمارستان، مرکز مخابرات، بزرگراه و... ذکر میشود و به هیچکدام بهطور کامل عمل نمیشود؛ درحالیکه در شرایط فعلی، اگر این کارها انجام نشود و همه بودجه عمرانی و رقمهای بیشتری که ضروری است صرف مسائل آب، خاک و کشاورزی شود، جای دوری نرفته است. افسانه آب ژرف و شیرینکردن آب دریا و انتقال به هزارکیلومتری ممکن است شدنی باشد، اما کار درستتر آن است که در عهد دقیانوس زندگی نکنیم و از دستاوردهای فناوری که روز به روز راهحل ارائه میدهد، خود را کنار ندانیم. امروز در ایران بهجای آبیابی و مصرف بیشتر باید مصرف آب را بهینه کنیم. اتفاقا این کاری است که هرچند از لحاظ اجتماعی سنگین است، اما راهحل بهینه و اجرائی فنی دارد و در عین حال اراده و جلب نظر مردم را میخواهد. اگر کشاورزی اصفهان و چهارمحالوبختیاری چهار برابر شده و فضای سبز اصفهان ۱۰ برابر شده و جمعیت آن به پنج میلیون نفر رسیده، واضح است که حتی با همان آب سالهای بارانی نمیتوان کار را ادامه داد و باید با برنامه گسترده مصرف آب را به حداقل رساند.
حتی اگر بخشی از آب به صنایع اختصاص داده شده است، نمیتوانیم آب آن را قطع کنیم و باید در مصرف آب در واحدهای صنعتی نیز بهینهسازی شود. آیا نمیتوان درختکاریهای چهارمحالوبختیاری را به سیستم آبیاری قطرهای مجهز کرد. آیا نمیتوان برنجزارها و زمینهای کشاورزی غرقابی اصفهان را به باغات میوههای مثمر با آبیاری قطرهای تبدیل کرد؟ آیا نمیتوان صیفیکاریها را به سیستم هیدروپونیک مجهز کرد؟ شاید راههای بهتری هم وجود داشته باشد. مسئله آن است که هیچ تصمیم خردمندانهای اتخاذ نمیشود و اگر هم راهحلی مطرح شود، بلافاصله مشکل مالی، پولی و اجرائی مطرح میشود. بارها در این یادداشتها و دیگر سخنان گفته شده که این راه به تخریب و نابودی کشور میانجامد. مدیریت منفعلانه حاکمیت در قبال آب و خاک کشور باید به یک مدیریت عاشقانه و مسئولانه تبدیل شود. موضوع آب و خاک کشور منحصر به خوزستان، اصفهان و یزد نمیشود و کل ایران و حوضههای آبریز را دربر میگیرد و میدانیم همه و همه دچار بحران هستند. البته خشکسالی در این بحران نقش دارد، ولی آیا نباید در برابر خشکسالی تدبیری اندیشیده شود؟ اینکه دائم به مظاهر شهری رسیدگی شود، ولی از عمق فاجعهای که در انتظار کشور است، مردم بیخبر باشند و حاکمیت بیتدبیری پیشه کند، به تلاشی کشور میانجامد. آیا به اینکه بسیج مدرسه عشق است، باور داریم؟ آیا این را که میگوییم همه مردم بسیجی هستند، قبول داریم؟ پس در هفته بسیج برای اصلاح امر باید تصمیمات بسیجی بگیریم؛ تصمیماتی برای حفظ ایران و حفظ مردم ایران. بدون ایران و بدون مردم از نظام هیچ باقی نمیماند. مگر نه آنکه بسیج مدرسه عشق است و نه آنکه بسیج مردمی و به قول امام (ره) بسیج ۲۰میلیونی است، پس برای «حفظ ایران» بسیج را مدرسه عشق به ایران کنیم و راهحلهای عالمانه بیابیم و آن را به اجرا بگذاریم. آیا مردم اصفهان و خوزستان که عزیزترین فرزندانشان را فدای ایران کردند، از حرکت بسیجی برای اصلاح آب و خاک و بازگرداندن شادابی به منطقه مرکزی سرکشی میکنند؟ اگر راهحل عالمانه و مثمری داشته باشیم، زایندهرود و گاوخونی احیا میشوند. میدانیم که گاوخونی فقط برای اصفهان نیست؛ خشکشدن آن، قناتهای یزد و اردکان را هم میخشکاند. انفعال در برابر رشد کشاورزی غرقابی و حفر چاههای غیرمجاز در سراسر ایران موجب متلاشیشدن ایران خواهد شد. اگر این حرف سنگین است و گلوگیر، بهجای عصبانیشدن و انکار، به فکر چاره باشیم. باور کنیم که راهحل وجود دارد؛ مگر نه آنکه «ان مع العسر یسرا فان مع العسر یسرا»؟ البته مشروط است بر فکر و باور و طرح برنامه و کارمان. امروز گفتمان مجلس و دولت و مجمع تشخیص نظام و شورای نگهبان باید «حفظ ایران» باشد و از پرداختن به مسائل فرعی و حیدری-نعمتی به شدت پرهیز کرد. تهدیدهای خارجی و محاصره ایران از سوی دشمنان و مقابله مقتدرانه با آن به جای خود، در عین حال باید در اندیشه جلوگیری از فروپاشی داخلی باشیم. با آنکه بهشدت با گسترش روابط خارجی معتقدیم، اما بدانیم نه پیمان شانگهای و نه اکو و مسافرتها به ما کمک نمیکند؛ همچنان که نه سازمان کنفرانس اسلامی و نه اتحادیه عرب کمترین کمکی به فلسطینیان نکردند. اگر «حفظ ایران» گفتمان غالب حکمرانان کشور نباشد، با کمان تأسف، ایران از درون آسیب میبیند. از کیسینجر سؤال شده که در برابر ایران چه کنیم؟ او گفته است ایرانیها سیستم خودتخریبی دارند، کاری به کارشان نداشته باشید، خودشان خودشان را تخریب میکنند. آیا این گفته این تئوریسین صهیونیستها به واقع نزدیک است؟
**********************************************************