صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> تیتر اول
تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۹  ، 
شناسه خبر : ۳۳۵۴۵۶
بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)، و ماجرای سقیفه، عملاً دست اهل بیت از رکن سیاسی اسلام کوتاه شد. اما با درایت پیامبر (ص)، جنبۀ اقتصادی خاندان نبوت قوی بود.
پایگاه بصیرت / گروه فرهنگی/ زهرا گوهری

تاریخ، تکرار زندگی انسان در پهنۀ زمان است. آیندۀ انسان همان گذشتۀ اوست که می تواند یک بار دیگر با ارادۀ خود آن را بسازد، به شرط آن که از گذشته عبرت بگیرد. تکرارعبارت «سیروا فی الارض» در سوره های مختلف قرآن، از این باب است. نگاهی به ماجرای فدک و علت ایجاد آن، می تواند علل تحریم های دشمنان بر ضد نظام اسلامی ایران را تبیین کند. در این نوشتار، سعی بر آن است ماجرای غصب فدک از حضرت زهرا(س)، از این زاویه مورد بررسی قرار بگیرد.

عمدۀ قوانین دین اسلام، قوانینی اجتماعی هستند که اجرای آن ها نیازمند برپایی حکومت است. قوانین خمس، زکات، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، ارتباطات سیاسی با غیر مسلمانان، اجرای حدود، قوانینی فردی نیستند که بتوان به طور شخصی و انفرادی آن ها را اجرا کرد. طبیعتاً حکومتی قدرتمند، باید باشد تا بتواند قوانین اسلام را به درستی و دقت در جایگاه خود بنشاند. از پارامتر های مهم ایجاد حکومت قدرتمند، اقتصاد سامان یافته است. اگر این دو عامل یعنی، حکومت و اقتصاد مناسب موجود نباشند، اجرای قوانین امکان نخواهد داشت.

بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)، و ماجرای سقیفه، عملاً دست اهل بیت از رکن سیاسی اسلام کوتاه شد. اما با درایت پیامبر (ص)، جنبۀ اقتصادی خاندان نبوت قوی بود. لذا این رکن هم باید از قدرت ساقط می شد تا دست منافقین و دشمنان برای هر گونه فعالیتی باز باشد. لازم است چگونگی واگذاری فدک بررسی شود تا در مقایسه با کارشکنی های اقتصادی کنونی، بتوان عمق خباثت دشمنان را دریافت.

بعد از ماجرای فتح قلعه خیبر، یهودیان منطقۀ فدک که در حدود 80 کیلومتری خیبر و 260 کیلومتری مدینه بودند، خدمت پیامبر(ص) رسیدند و منطقۀ تحت امر خود را بدون جنگ به حضرت واگذار کردند. سرزمین های این چنینی که بدون جنگ، تسلیم اسلام می شوند را «فئ» می‌گویند. مطابق آیۀ 6و7/حشر این سرزمین ها به ملکیت پیامبر(ص) درمی‌آیند و این طور نیست که مانند غنائم جنگی بین مسلمانان تقسیم شود.

همچنین بنابر آیۀ 38/روم و فرمان خداوند، پیامبر(ص) مأمور شدند از این سرزمین، حق ذی القربی یعنی خویشاوند نزدیک حضرت را بپردازند. به این ترتیب در سال هفتم هجری، پیامبر(ص) منطقۀ فدک را به حضرت زهرا(س) بخشیده و سند آن را هم به ایشان دادند. همچنین  امیرالمؤمنین(ع) و ام سلمه را بر این امر شاهد گرفتند. تا پایان عمر مبارک پیامبر(ص)، به مدت سه سال این اراضی که حدود 50 کیلومتر در 50 کیلومتر بود، در اختیار حضرت زهرا (س) قرار داشت. طبیعتاً ایشان از درآمد این املاک برای استفادۀ شخصی که به مال اندوزی بیانجامد، استفاده نکردند. اما پایگاه قوی برای رسیدگی به امور مساکین و به دنبال آن تألیف قلوب با خاندان وحی داشتند.

بعد از ماجرای سقیفه، که منجر به خارج شدن اهل بیت از حکومت سیاسی نظام اسلامی شد، اکنون نوبت آن بود که مناسبات اقتصادی اهل بیت را نیز محدود کنند. لذا اراضی فدک را اشغال و کارگزاران حضرت زهرا(س) را از آن جا اخراج کردند.
به دنبال اعتراض حضرت زهرا(س) بر این امر، نشست ها و مذاکراتی مستدل بر این امر صورت گرفت. چرا که غاصبین فدک می گفتند باید اولاً حضرت زهرا(س) بر این ملکیت شاهد بیاورد. ثانیاً طبق حدیث نَحنُ مَعاشِرَ الانبیاء لانُوَرّثُ « ما گروه پیامبران، چیزی از خود به ارث نمی گذاریم» پس حضرت زهرا(س) نمی تواند از پیامبر(ص) ارث ببرد.
اما در زمینۀ شاهد، هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) و ام سلمه شهادت دادند، شهادتشان به دلایل واهی مورد پذیرش قرار نگرفت. شهادت امیرالمؤمنین(ع) را به دلیل همسر بودن و شهادت ام سلمه را هم به دلیل زن بودن نپذیرفتند. با وجودی که اذعان داشتند که پیامبر(ص) در مورد او فرموده که از زنان بهشتی است. سندی را که پیامبر(ص) تنظیم کرده بودند را نیز پاره کردند.

چندین مورد احتجاج بین حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) و غاصبین فدک صورت گرفت. در یکی از این احتجاجات، امیرالمؤمنین(ع) با اشاره به قانون ذوالید فرمودند، ای ابوبکر، اگر در دست مسلمانی چیزی باشد که من ادعای ملکیت آن را داشته باشم، تو از چه کسی شاهد می خواهی؟ گفت از شما. حضرت فرمودند: اکنون فدک در دست حضرت زهرا (س) است که شما ادعا دارید. پس شما باید شاهد بیاورید. ابوبکر متوجه اشتباه خود شد. اما عمر گفت: این حرف‌ها را رها کن. شاهد بیار، وگرنه فدک از آنِ مسلمانان است.

در نوبت دیگر حضرت امیر(ع) فرمودند آیا در قرآن، آیۀ تطهیر را خوانده‌ای؟ اِنّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِجسَ اهلَ البَیت و یُطَهِرَکُم تَطهیراً گفت: بله. فرمود: این آیه در شأن چه کسانی است؟ گفت شما. فرمود: اکنون اگر شهودی، شهادت بدهند که فاطمه، اشتباهی انجام داده است، تو چه می‌کنی؟ گفت بر فاطمه حد جاری می‌کنم، مثل سایر مسلمین. حضرت فرمود: در این صورت تو کافر شده‌ای. چون شهادت خدا بر پاک بودن حضرت زهرا(س) را نادیده گرفته و به حرف یک اعرابی عمل کرده‌ای.

در نوبت بعد حضرت زهرا(س)، در پاسخ به حدیث ساختگی «ما گروه انبیا ارث نمی‌گذاریم» فرمودند: مگر قرآن نمی‌فرماید: «وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داوُودَ» یا در سرگذشت حضرت یحیی(ع) می‌فرماید: «فَهَب لی مِن لَدُنکَ وَلیّاً یَرِثُنی و یَرِثُ مِن آلِ یَعقُوب» حدیثی که با متن قرآن ناسازگاری داشته باشد، قابل اعتنا نیست. اما این استدلالات مورد پذیرش قرار نگرفت.

بنابراین حقایق مطروحه دربارۀ فدک، عبارت بودند از این که: اولاً فدک ملک پیامبر(ص) بود و به مسلمانان اختصاص نداشت. ثانیاً فدک ارث نبود و بخشش پیامبر(ص) در زمان حیات خودشان به دخترشان بود. ثالثاً مطابق آیات قرآن چه بخشش بود و چه ارث، این منطقه، ملک حضرت زهرا(س) محسوب می‌شد که بر این مطلب هم سند داشتند هم شاهد.
اما آن چه در واقعیت اتفاق افتاد، انکار همۀ این حقایق و کوتاه کردن دست اهل بیت از منافع آن بود تا علاوه بر نداشتن قدرت حاکمیتی، قدرت اقتصادی هم نداشته باشند.
آن چه اکنون دشمنان در تحریم خود بر علیه نظام اسلامی به دنبال آن هستند، از بین بردن قدرت اقتصادی نظام است که به دنبال آن پایه‌های حاکمیت را نیز سست کنند. این ها ترفند‌های دشمنان است که در طول تاریخ، تکرار می‌شود. «وَ سَیَعلَمُ الّذینَ ظَلَمُوا اَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُون»
 

نام:
ایمیل:
نظر: