رصد فعالیت های دشمن در دو دهه اخیر نشان می دهد که رویکرد مقابله با اقدامات دشمن باید بروز رسانی شود. مصونیت سازی قدرت ادراکی و تحلیلی جامعه بعنوان یک استراتژی کلان مورد توجه قرار گیرد. بطوری که در سالهای اخیر و همزمان با گسترش روزافزون رسانه های مجازی، صحنه مواجهه دشمن با نظام اسلامی یک پله بالاتر از جنگ نرم ارتقا یافته و در قالب جنگ شناختی دنبال می شود.
در جنگ شناختی، این کار به شکل بسیار پیشرفته تر، در حجم وسیع تری از عملیات روانی و رسانه ای در بستر شبکه های ماهواره و اجتماعی با هدف دستکاری در قوه شناخت و تحلیل جامعه انجام می شود تا توان تشخیص نبرد نرم از جامعه هدف نیز گرفته شود و در سطح نهایی مؤلفه های قدرت و توانمندی جامعه هدف در اذهان مردم منفی، زیان آور، آسیب زا و مؤلفه های تضعیف کننده بنیان های قدرت و توانمندی در اذهان آنان مثبت و سازنده و ارزشمند جلوه کند.
تغییر شکل رفتاری آمریکا و غرب در مواجهه با جمهوری اسلامی از سخت و نیمه سخت به نرم و جنگ شناحتی بنحوی مشهود است که بررسی چگونگی برخورد و دشمنی امریکا با جمهوری اسلامی در مدت چهار دهه گذشته گواه بر این مدعاست.
ایالات متحده آمریکا در آذر 1358 حضور نظامی خود را در منطقه استراتژیک خلیج فارس را شروع کرد. رسانه های وابسته به محور شیطانی عبری- عربی هدف آمریکا از حضور غیر قانونی و نامشروع به خلیج فارس و محاصره اقتصادی ایران مطرح کردند. در واقع بعد از آن اتفاق بود که دو رویکرد نظامی با اولویت نخست و رویکرد اقتصادی با اولویت دوم بعنوان محور دشمنی آمریکا با ایران مطرح شد.
دو رویکردی که ایالات متحده آمریکا از طرق مختلف آن را پیش بردند و در آخر هم هیچ نتیجه ای نگرفتند. محاصره اقتصادی که در قالب تحریم مطرح بود در طول چهار دهه نه تنها هیچ نفعی برای غرب نداشت، بلکه در بسیاری از جهات، سلاح تحریم را در نزد جهانیان بی اعتبار ساخت.
برای کسب موفقیت در شرایط فعلی و عبور از پیچ تاریخی، همراهی مردم نیاز اساسی است که باید مدنظر قرار گیرد. دشمن عبری- غربی در همه شرایط بدنبال جداسازی مردم با ترفند های گوناگون است. به عنوان نمونه در شرایط فشار اقتصادی و انفجار تورمی، بستر برای ناکارآمد جلوه دادن نظام در اذهان عمومی بیشتر فراهم است؛ یا زمانی که موارد متعددی از مفاسد اقتصادی رخ می‌دهد، زمینه لازم برای سیستماتیک جلوه دادن فساد در نظام به وسیله شایعه پردازی و دامن زدن به اخبار دروغ در این زمینه بیشتر فراهم می‌شود.
به عقیده کارشناسان" تا بسترهای داخلی جنگ شناختی از بین نرود، ضربات جنگ شناختی، آثار مخرب تری بر جای می‌گذارد و نخستین تأثیر آن ایجاد حس و انگیزه در مردم برای مقابله با ارزش ها و نقاط قوت ملی در صحنه مواجهه است. بنابراین برنامه جمهوری اسلامی در کوتاه مدت باید کاهش و حذف زمینه های داخلیِ اثرگذاریِ جنگ شناختی دشمن، به ویژه در حوزه اقتصادی و معیشتی باشد".
بنابراین برای عبور کم هزینه از پیچ تاریخی باید به سمت روزآمدی سازی ساختارهای کارآمد و ابزارهای مقابله با جنگ شناختی دشمن رفت. تقویت اقتصاد ملی که در دولت سیزدهم شتاب بیشتری به خود گرفته است، ایجاد ارتباط مستمر مسئولین و مدیران با مردم و به اصلاح مردمی کردن مدیریت کشور، بستن مسیر دشمنی و پرهزینه کردن رفتارهای دشمن در جهت ضربه زدن به منافع ملی، اتخاد سیاست خارجی براساس ارزشها و اولویت های کشور و دوری جستن از اعتماد بدون پشتوانه به بیرون از مرزهای کشور، تقویت رسانه ملی و پاسخ گو بودن رسانه به شبهات مطرح شده در سطح جامعه با تولید آثار فاخر و مدیریت فضای مجازی کشور از طریق وضع قوانین مطلوب و بروز، معرفی قهرمانان کشور در حوزه های مختلف برای الگو شدن در جامعه، ساخت و طراحی برنامه فرهنگی متناسب با ظرفیت های کشور و براساس علاقه مردم به فرهنگ ناب اسلامی و ... می تواند یاری رسان کشور در عبور از پیچ تاریخی مورد اشاره رهبری باشد.