بایدن قرار است در سفر منطقهای خود به سرزمینهای اشغالی، کرانه باختری و سپس عربستان سفر کند. بایدن پس از سفر به سرزمینهای اشغالی با پروازی مستقیم در روز پایانی سفر منطقهای اش به عربستان خواهد رفت و در نشست ویژه سران «شورای همکاری خلیج فارس +۳» شرکت خواهد کرد. رهبران اعضای این شورا (عربستان، امارات، قطر، کویت، بحرین و عمان) در کنار سران سه کشور مصر، عراق و اردن در این نشست حضور خواهند داشت. نشستی که در رسانهها ذیل پروسه ایجاد ناتوی عربی یا ناتوی خاورمیانه از آن یاد میشود، اما در واقعیت با توجه به مخالفتهای اردن، عراق و عدم رضایت برخی کشورهای دیگر این نشست، ناتوی عربی تحقق آن فعلاً دور از دسترس است. اما آنچه احتمالاً محوریت این نشست باشد، موضوع انرژی یا به تعبیر دقیقتری حل معضل انرژی و قیمت آن در فصول سرد اروپاست.
علی رغم شروع طوفانی غربیها در تحریم و فشار بر روسها برای پایان جنگ اوکراین و تأثیر شدید این مسئله بر اقتصاد روسها، اما حالا با گذشت ۳ ماه از جنگ روسها بسیار خود را با شرایط وفق دادهاند و ارزش پول روبل به قبل جنگ و تحریمها برگشته است. در این روزها کشورهای غربی و متحدان آن در حال تحمل ضرر و فشار بیشتری نسبت به روسها هستند و نگرانی آنها دیگر تنها افزایش قیمت انرژی و تورم بی سابقه در ۵ دهه اخیر نیست، بلکه نگران تأمین انرژی در زمستان پیش رو هستند. لذا برخی تحلیل گران معتقدند یکی از اصلی ترین دلایل سفر بایدن به منطقه مسئله انرژی است.
بایدن به دنبال انرژی
هرچند جو بایدن در یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست با عنوان (چرا من قصد دارم به عربستان سعودی بروم؟) به هر موضوعی از جنگ سیف القدس، امنیت منطقه، خروج ترامپ از برجام تا پرونده هستهای ایران و … اشاره میکند، اما در بخشی از یادداشتش صراحتاً از جنگ روسیه و چالش انرژی هم سخن میگوید: «خاورمیانه امنتر و یکپارچهتر از بسیاری جهات به نفع آمریکاییها است. آبراههای آن برای تجارت جهانی و زنجیرههای تأمینی که ما به آنها تکیه میکنیم ضروری هستند. منابع انرژی آن برای کاهش تأثیر جنگ روسیه در اوکراین بر منابع جهانی حیاتی است و منطقهای که از طریق دیپلماسی و همکاری گرد هم میآید به جای اینکه از طریق درگیری از هم بپاشد، به احتمال کمتری منجر به ظهور افراطگرایی خشونتآمیز میشود که میهن ما را تهدید میکند یا جنگهای جدیدی که میتواند بار جدیدی را بر دوش نیروهای نظامی ایالات متحده و خانوادههای آنها بگذارد.»
پس از حمله روسیه به اوکراین و اعمال تحریمهای نفتی بر مسکو، اروپا بهدنبال راههایی برای جایگزینی روزانه دو میلیون بشکه نفت خام و حدود دو میلیون بشکه فراوردههای پالایششده نفتی روسیه است که تا پیش از آن، از مسکو وارد میکرد.
برای جبران کسری انرژی دو راه فعلاً پیش روی کشوری غربی دیده میشود. نخست افزایش تولید نفت جهان توسط تولیدکنندگان اصلی آن و دوم اضافه کردن بازار نفتی تحریمیهای آمریکا به بازار برای جبران کسری.
لذا کشورهای غربی در این مدت برای حل این بحران، از یکسو دست بهدامان بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان، یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی شدهاند که تولیدشان را تا حداکثر ظرفیت بالا ببرند و ازسوی دیگر، به فکر تولیدکنندگانی افتادهاند که در اثر تحریمهای آمریکا، دستکم امکان عرضه رسمی نفت خود در بازارهای جهانی را ندارند.
در خصوص سناریو دوم، تلاشهایی صورت گرفته است. به طور مثال دفتر ریاستجمهوری فرانسه در بیانیهای ششم تیرماه، علاوهبر درخواست از کشورهای تولیدکننده نفت برای افزایش تولیدشان «بهطور استثنایی»، اعلام کرد که برای جبران کاهش واردات نفت روسیه و غلبه بر بحران جهانی انرژی، خواستار ادامه مذاکرات برای بازگشت ایران و ونزوئلا به بازار نفت است.
هم چنین برخی مجوزهایی به ونزوئلا برای ورود به بازار داده شد، اما توافق با ایران و بازگشت به برجام تاکنون به نتیجه نرسیده است. لذا غربیها و آمریکاییها سناریو نخست را در ماه اخیر بشدت دنبال میکنند.
آیا کشورهای عربی بایدن را تحویل خواهند گرفت؟
ابتدا باید دانست رئیس جمهور دموکرات آمریکا در وضعیت نامساعد داخلی در آستانه رقابت میان دورهای کنگره قرار دارد. نظرسنجی مؤسسه «سیویکز» نشان میدهد که محبوبیت بایدن برای اولین بار در دوران ریاست جمهوری او به کمتر از ۳۰ درصد کاهش یافته است. طبق این تحقیق فقط ۲۹ درصد از رایدهندگان آمریکایی، عملکرد بایدن را تأیید میکنند، در حالی که ۵۸ درصد مخالف اقدامات و نحوه اداره دولت توسط او هستند. این افکارسنجی نشان داد که محبوبیت بایدن در میان همحزبیهای خود یعنی دموکراتها نیز کاهش داشته و ۶۳ درصد از اعضای این حزب عملکرد او را تأیید میکنند که نسبت به ماه ژوئن ۲۵ درصد درصد کاهش داشته است. طبق این گزارش، فقط ۳۶ درصد از دموکراتها خواهان حضور بایدن در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۴ هستند.
کاهش محبوبیت بایدن و در خطر بودن دوباره رئیس جمهور شدن او، چیزی است که نه تنها کشورهای عربی و بالاخص سعودی و امارات را در همراهی با خواستههایش مردد میکند، بلکه باب میل آنهاست. نیاز به توضیح پیچیدهای نیست که بن سلمان به دنبال کنار رفتن بایدن و بازگشت ترامپ یا جمهوری خواهان به قدرت است.
ضمن آنکه مؤلفه مهم دیگری که نباید آن را فراموش کرد، چرخش کشورهای حاشیه خلیج فارس به سوی شرق است. آنچه بایدن باید برای آن چارهای بیاندیشد این است که کشورهای حاشیه خلیج فارس در ۲ سال گذشته، در راستای توسعه روابط اقتصادی شأن، قراردادهای مهم و راهبردی ای با چین و روسیه امضا کردهاند. لذا بایدن برای راضی کردن کشورهای عربی برای جبران بحران انرژی باید امتیاز ویژه ای در حوزه منطقهای و امنیتی به آنها بدهد. چیزی که با توجه به در خطر بودن صندلی ریاست جمهوری بایدن ۷۹ ساله و نزدیکی انتخابات میان دورهای، تحقق آن دور از انتظار است و بعید است عربستان و امارات به این سادگی روابط ایجاد شده با روسیه و چین را به چند صد هزار بشکه نفت بیشتر بفروشند.
برای همین تاکنون در خواست افزایش تولید نفت عربستان و امارات از سوی اروپاییها موفق آمیز نبوده است. ریشه این مسئله را میتوان در رفتار ۳ سال گذشته دولت بایدن با این دو کشور و بالاخص بن سلمان دانست. ریاض و ابوظبی بسیار نگران کاهش توجه آمریکا به مشکلات امنیتی خود هستند. آنها به ویژه از اینکه واشنگتن از آنها انتظار دارد که به درخواستهای اخیرشان در زمینه تولید نفت با جدیت پاسخ دهند، خشمگین هستند، در حالی که ایالات متحده به درخواستهای آنها در حوزه امنیتی توجهی نمیکند.
امتناع بایدن در ابتدای دوره ریاست جمهوری خود از گفتگو با بن سلمان به عنوان مداخله در امور داخلی عربستان و ضربهای به مشروعیت حاکم و پادشاه آینده این کشور تلقی شد. علاوه بر این، تنش بین واشنگتن و ابوظبی در سال گذشته به دنبال ارتقای روابط ابوظبی با چین و گرم شدن روابط با سوریه افزایش یافته است که در سفر بشار اسد رئیس جمهور سوریه به امارات منعکس شد. به دلیل نگرانی آمریکا در مورد نشت فناوری به چین، ابوظبی مذاکرات برای خرید ۳۵F- از ایالات متحده را به حالت تعلیق درآورد. بهبود روابط بین ایالات متحده و قطر نیز تنش در روابط واشنگتن با ریاض و ابوظبی را تشدید کرد. از ابتدای جنگ اوکراین، رهبران عربستان سعودی و امارات از انتقاد از روسیه خودداری کردند و سعی کردند تا حد امکان خود را از بحران بین روسیه و غرب دور کنند.
وال استریت ژورنال گزارشی منتشر کرده که عمق تیرگی روابط ریاض و کاخ سفید را نشان میدهد. در این گزارش آمده زمانی که جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا در دیدارش با بن سلمان موضوع خاشقچی را مطرح کرده است که بن سلمان بر سر او فریاد زد که واشنگتن میتواند درخواست خود برای افزایش تولید نفت عربستان را فراموش کند.
باید دید بایدن به هدف اصلی اش از سفر یعنی همراهی کشورهای عربی در جبران انرژی و لابی یهود در انتخابات پیش رو دست خواهد یافت یا نه؟ چیزی که کمی دور از واقعیت بنظر میرسد.
*محسن فایضی، کارشناس مسائل فلسطین